گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ نشست «مالیات بر ثروت، کارکردها و موانع» به همت اندیشکده اقنصاد مقاومتی و پژوهشکده امور اقتصادی بررگزار شد. در این نشست مزایای وضع این پایه مالیاتی برشمرده شد و نحوه مطلوب اجرای آن با توجه به موانعی که بر سر راه اخذ این پایه مالیاتی وجود داشت بررسی شد.
برآورد مالیات بر خانه های خالی دو همت، عملکرد شش ماه فقط یک میلیارد
ناصر یارمحمدیان، هیات علمی دانشکده کارآفرینی اصفهان، در ابتدا انواع ثروت را بررسی کرد و گفت: ثروت بر دو نوع سرمایه و دارایی تقسیم بندی میشود. سرمایه به آن ثروتی گفته میشود که جریان درآمدی میآفریند و دارایی به آن ثروت اطلاق میگردد که دست نخورده باقی میماند مثل ساختمانی متروکه که ارزش جدیدی نمیآفریند. مالیات بر دارایی میتواند سه کارکرد تنظیم رفتار، باز توزیعی و درآمد زایی داشته باشد. در ایران روی پایه مالیاتی املاک پنج نوع مالیات بر نقل و انتقال، ساخت و فروش، اجاره، املاک لوکس و خانههای خالی وجود دارد. موضوعی در مالیات بر اجاره وجود دارد که خیلی تعجب برانگیز است. مالیات بر اجاره در حال حاضر طوری است که ۹۰ درصد خانه های تهران از این مالیات معاف میشوند. چرا که در تهران خانههای بالای ۱۵۰ متر و در شهرستانها هم بالای ۲۰۰ مترباید مالیات بر اجاره پرداخت کنند. مالیت بر خانههای خالی طی شش ماه امسال یک میلیارد تومان عملکرد داشته است، در حالی که برآورد تحقق ۲ هزار میلیارد تومان در این بخش تا پایان سال است و این یعنی عملکرد تقریبا صفر بوده است. در بین پنج پایه مالیاتی مذکور مالیات بر رشد ارزش ملک وجود ندارد، هرچند در شهرداریها عوارض نوسازی را اخذ میکنند و این را میتوان نزدیکترین چیز به مالیات بر رشد ارزش دارایی به حساب آورد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: باید نرخ موثر مالیات بر تولید را کم کنیم و آن را به سمت مالیات بر دارایی متمرکز کنیم. در این مسیر راه اندازی و استفاده از الگو درست مالیات بر دارایی میتواند موثر باشد تا شاهد باز توزیع ثروت و نزدیک شدن طبقات اقتصادی به یکدیگر باشیم. آن هم در شرایطی که اصلیترین مسئله ما بحث شکاف طبقاتی است که روز به روز با تورم و جهش قیمتها تشدید میشود. نرخ طبیعی خانههای خالی که در یک اقتصاد سالم و معمولی وجود دارد حدود ۵ درصد است، این نرخ از این جهت نرخ طبیعی نامیده میشود که مانند سوپاپ اطمینان در بازار برای برقراری تعادل همیشه وجود دارد، در حالی که در ایران ۱۰ درصد خانهها خالی هستند. در لیبرالترین نظامها هم دولت در بازار تملیکی و اجاره مسکن دخالت میکند. بررسیها نشان میدهد مالیات بر مشاغل که کلا ۶ درصد درآمدهای مالیاتی را تشکیل میدهد، ۹۰ درصد انرژی سازمانهای امور مالیاتی استانها را میگیرد.
مالیات بر ثروت با سرکوب تورمهای بخشهای مختلف، فاصله طبقاتی را کاهش میدهد
یزدی زاده عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی، وضعیت نظام مالیاتی را بررسی کرد و گفت: در حالی که در اقتصادهای برتر دنیا از دو ابزار سیاست پولی و مالی برای مواجه با نوسانات اقتصادی استفاده میشود، متاسفانه سیستم مالیاتی ما یک سیستم منجمد غیر قابل تغییر است. سیاست پولی در ایران عمدتا فاقد کارایی است به این دلیل که کارشناسان اقتصاد پولی و مجریان سیاست پولی در ایران فهم درستی نسبت به سیاست پولی ندارند. در شرایطی که پولی ملی در ایران دیگر ریال نیست، چرا که فعالان اقتصادی از طلا و دلار در مبادلات خود استفاده میکنند، و از طرفی نمیتوان حجم نقدینگی را به درستی محاسبه کرد؛ نمیتوان انتظار داشت سیاست پولی عملکرد مناسبی داشته باشد. سیاست مالی مستلزم وجود یک سیستم منعطف در نرخهای مالیاتی و پایههای مالیاتی است. برخی کشورهای غربی به دلیل اینکه طراحی سیاست مالی بر عهده رئیس جمهور است، توانستهاند سیاست مالی درست داشته باشند. طی ۴۰ سال گذشته مبتلا به سرطانی به نام تورم بوده ایم، سرطانی که فقیر را فقیرتر و غنی را غنیتر میکند و همین باعث شد شکاف طبقاتی روز به روز بیشتر شود. خیلی راحت میگوییم ضریب جینی ۴۳ بود و حالا ۴۵ شد، درحالی که وقتی ضریب جینی یک واحد تغییر میکند یعنی یک ریشتر تغییر کرده است. کشورهای غربی فهمیده اند سیاست مالیِ قوی بسیار کاراتر است از سیاست پولی و به همین دلیل است که کانادا وقتی مشاهده میکند قیمت ملک به دلیل رشد تقاضای خارجیها برای خرید خانه زیاد میشود، ۲۰ درصد مالیات ارزش افزوده از خرید خانه توسط خارجیها میگیرد.
فساد برخی نمایندگان مجلس در حین تدوین قانون مالیات بر اجاره
این کارشناس در ادامه به چالشهای حوزه سیاست گذاری در حوزه مالیاتی اشاره کرد و گفت: در زمان تدوین قانون مالیات بر اجاره فعلی قرار بود مالیات طوری طراحی شود که الگو ساخت مسکن در کشور اصلاح شود. بر این اساس در آن زمان پیشنهاد شد خانههای بالاتر از ۷۰ متر مربع مالیات بپردازند، ولی وقتی این پیشنهاد در مجلس بررسی شد نمایندهها به دلیل این که خانه هایشان بالاتر از ۷۰ متر مربع بود این عدد را تا ۱۲۰ متر مربع افزایش دادند و در نهایت ۱۵۰ متر مربع برای مالیات بر اجاره در تهران تصویب شد. شاید اگر در همان زمان قانونی میگذاشتیم که نمایندههای مجلس و اسپانسرهای مالی شان و وزرای دولت از این مالیات معاف هستند، وضع کشور درست میشد. مالیات بر ثروت در ایران به نوعی مالیات بر بازده پس انداز خانوارها است و برای از بین بردن بخشی از فاصله طبقاتی از آن استفاده میشود. این مالیات باید مانند یک آچار فرانسه در همهی بخشها با پویایی تورمهای آن بخشها را سرکوب کند. طی یک بررسی مشخص شد ایران به ۴۰ میلیارد دلار ارز نیاز دارد تا از خام فروشی خلاص شود. دو برابر این مبلغ فقط در املاک بلا استفاده ما متراکم شده است که از این طریق می توان آن کسری را جبران کرد.
چالشهای اجرایی مانع اخذ مالیات بر ثروت
سرمست کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس، فهمی که در ایران نسبت به مالیات بر ثروت به وجود آمده را بررسی کرد و گفت: در ایران یک سری پایههای مالیاتی مثل مالیات بر ارث و نقل و انتقال را جزء مالیات بر ثروت تقسیم بندی میکنند. در جهان آن چیزی که از جنس درآمد محقق شده است را جزو مالیات بر درآمد میبینند، اگر چه حاصل از عایدی داراییها باشد. چرا با این همه فوایدی که مالیات بر ثروت دارد کشورها بسمت اخذ این مالیات نرفته اند و دیده میشود حداکثر سهم مالیات بر ثروت در بین درآمدهای مالیاتی ۱۵ درصد است و آن هم مربوط به کره جنوبی میشود و یا میانگین کشورهای ۵ درصد OECD است. علت این است که چالشهای اجرایی اخذ این مالیات زیاد است. فرض کنید بخواهیم از املاک مالیات بگیریم، اولین چالش آن ارزش گذاری است بعد از آن رصد اطلاعاتی است. با کدام سامانه اطلاعاتی باید فهمید هر فرد چند خانه دارد؟ الان برای مالیات بر درآمد مشاغل اعتراض میکنند که آن چیزی که به عنوان درآمد شناسایی شده درآمدم نبوده است. چالش بعدی به نقدینگی در پرداخت مربوط میشود. ممکن است فرد ثروتی داشته باشد، ولی درآمد جاری و یا وجوه قابل پرداخت نداشته باشد. طرف میگوید درست است من خانه یا اتوموبیل دارم اما الان پول ندارم.
نرخ مالیات بر ارث باید رشد کند
مصطفی جعفری پور، کارشناس شورای عالی مالیاتی دلیل پایین بودن سطح مالیات بر ثروت در اقتصاد ایران را ضعف نظام مالیاتی دانست و بیان کرد: هر موقع قرار است قانونی در این حوزه تغییر کند یا تصویب شود، با سطح بالایی از ناکارآمدی این کار انجام میشود. احساس میکنم اقتصاددانان ما بیشتر علاقه دارند بگوییند حجم پول بالا است و به بحث مالیات ورود نمیکنند. نرخ مالیات بر ارث باید رشد کند و این مسئله میتواند منجر به توزیع بهتر منابع در اقتصاد و کاهش شکاف طبقاتی بشود. گفته میشود این رشد قیمت خودش از مالیات تورمی دولت نشات گرفته و نباید از آن مجدد مالیات گرفت. در حالی که در دیگر کشورها این پذیرفته نیست و با لحاظ کردن تاثیر دولت در تورم، از باقی رشد قیمت مالیات اخذ میشود.