به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_فاطمه قدیری؛ عنوان مقدس معلمی برگرفته از اوصاف خداوند متعال است قرآن کریم میفرماید: «علم الانسان مالم یعلم/خداوند متعال به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد.» معلمی وظیفه بس گرانقدر و ارزشمند در اسلام است. اولی معلم خداوند متعال است که فرمود: الرحمن، علم القرآن… خداوند رحمان قرآن را آموخت. بدون معلم اصلاً هدایت شدن و راه یافتن ممکن نیست. زمانی که حضرت موسی (ع) با خضر همراه و هم سفر میشود، از او میخواهد تا اجازه بدهد که همراه او باشد و آنچه را که از هدایت خداوند به او آموخته او نیز به حضرت موسی یاد دهد.
آیات قرآن کریم مهمترین ویژگی انبیاء الهی را تعلیم مردم بیان کرده و آن گرامیان را به عنوان معلمان بشر میشناساند. «خداوند بر مومنان منت نهاد، هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و برایشان کتاب و حکمت بیاموزد هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.»
کلمات رب، ربنا، ربکم، ربک، ربه، ربها، ربهم، ربی، ربهما، ربکما که در قرآن کریم آمده است بیانگر ربوبیت ذات مقدس احدیت میباشد و اصل رب تربیت است و آن عبارت از ایجاد شیء است تا به تدریج او را به مقصد کمال و تمام رهنمون سازد.
دومین معلم، پیامبر اکرم (ص) است که خود فرمود: من معلم برانگیخته شده ام.
با توجه به همین جایگاه تعلیم و تربیت است که هدف از بعثت پیامبران تعلیم کتاب و حکمت و پرورش و تصفیه روح از ناخالصیها معرفی شده است و رسول الله (ص) فرموده است: «بالتعلم ارسلتُ/ برای تعلیم و آموزش فرستاده شدم»
اسلام در زمینه تعلیم و تربیت دارای مکتبِ ممتاز، مستقل با مبانی و اصولی مشخص و الهی است. از جمله مبانی مطرح در مکتب تعلیم و تربیت اسلام اصل خدا محوری یا اخلاص، اصل تقدم اصلاح خود بر اصلاح دیگران، اصل توکل و اعتماد به نفس، اصل آیت بودن و نشانه شدن به سوی کمال مطلق، اصل مدارا و دوری از سخت گیری وتکلف، اصل عقلانی بودن نظام تعلیم و تربیت و اصل حاکمیت دادن به تعلیم و تربیت الهی میباشد؛ و همچنان اصول و مکارم اخلاقی را یکی از وظایف عمده معلم میتوان در نظر گرفت، چون پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «بعثت لا تمم مکارم الاخلاق/ برای آن فرستاده شده ام تا خوبیهای اخلاق را به پایه کمال برسانم»
در عظمت منزلت و مقام معلم همین کافی است که بزرگترین معلم جهان بشریت حضرت رسول خاتم (ص) به این ویژگی خود افتخار میکرد. آن بزرگوار زمانی که با دو گروه در مسجد مواجه شد که گروه اول عبادت میکردند و گروه دوم به آموزش علم مشغول بودند، گروه دوم را که در محضر استادی علم میآموختند، افضل دانست و فرمود: «انما بعثت معلما/همانا که من به عنوان معلم انسانها مبعوث شده ام»
درباره جاه و منزلت معلم، این قدر بس است که خداوند (ج) اولین معلم میباشد و در واقع کسانی که شغل معلمی را پیش میبرند، جانشینان واقعی خدا در روی زمین خدا هستند؛ و مصداق «خلیفت الله» را به خود اختصاص میدهند.
آن حضرت چنان برای معلمان و مقام ارجمند آنان ارزش قائل بود که در دعاهایش میفرمود: «اللهم اغفر للمعلمین و اطل اعمارهم و بارک لهم فی کسبهم/خداوندا معلمان را بیامرز و عمر طولانی به آنان عطا فرما و کسب و کارشان را مبارک گردان»
۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ هـ. ش که معلمان سراسر کشور برای دستیابی به حقوق از دست رفته خود اعتصاب کردند. رهبری این حرکت اعتراض آمیز را محمد درخشش یکی از معلمان وقت به عهده داشت. آنها میخواستند وارد محوطه وزارت فرهنگ شوند، اما ماموران امنیتی مانع ورودشان شدند. پس از آن معترضین راهی میدان بهارستان شدند و مقابل ساختمان مجلس تحصن کردند. این بین نیروهای پلیس با استفاده از ماشین آبپاش سعی در متفرق کردن جمعیت داشتند، اما معلمان از جای خود تکان نخورده و به تحصن ادامه دادند. تا اینکه دکتر ابوالحسن خانعلی؛ دبیر فلسفه و عربی ۲۹ ساله دبیرستان جامی به کمک تعدادی از دانش آموزان روی ماشین آبپاش رفتند و جهت شلنگ آبپاش را تغییر دادند. پلیس این بار برای متفرق کردن تحصن کنندگان شروع به شلیک هوایی نمود، اما معلمان همچنان تکان نخوردند.
در جریان این اعتراض، سرهنگ ناصر شهرستانی؛ رئیس کلانتری ۲ شروع به شلیک گلوله مستقیم به سمت معترضین کرد. سه نفر در اثر تیراندازی ماموران، حمله با سرنیزه یا چاقو مجروح شدند و یکی از گلولههای سرهنگ شهرستانی به پیشانی دکتر خانعلی نشست که وی در بیمارستان درگذشت. پیکر بی جان دکتر خانعلی از بیمارستان بازرگان به مسجد اسکندری منتقل شد و صد معلم دور پیکر او را گرفتند تا به دست حکومت نیافتد. گفته میشود تشییع جنازه دکتر خانعلی در روز ۱۳ اردیبهشت، به بزرگترین تظاهرات خیابانی بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تبدیل شد که در آن نه تنها معلمان، بلکه گروههای مختلفی حضور یافتند و او را در ابن بابویه دفن کردند.
محمد درخشش؛ رییس جامعه معلمان ایران و رهبر اعتصاب نیز دستگیر و روانه زندان شد.
پس از این اتفاق، اعتراضات معلمان رنگ و بوی سیاسی گرفت و در نتیجه ۴ شرط برای پایان اعتصاب اعلام کردند:
سقوط دولت جعفر شریف امامی
مجازات قاتل دکتر ابوالحسن خانعلی
آزادی محمد درخشش
ترمیم حقوق معلمان طبق طرح باشگاه مهرگان (مجمع صنفی معلمان ایران)
در پی این جریان و در روز ۱۶ اردیبهشت، جعفر شریف امامی استعفا داد، دکتر علی امینی مامور تشکیل کابینه شد و محمد درخشش نیز از زندان آزاد گردید. دو روز بعد یعنی در تاریخ ۱۸ اردیبهشت، معلمان در باشگاه مهرگان جمع شدند و طی یک قطع نامه، روز ۱۲ اردیبهشت را به دلیل اعتصاب موفقیت آمیز خود و گرامی داشت نام دکتر خانعلی "روز معلم" اعلام نمودند و بنا شد که هر سال در چنین روزی تمام مدارس کشور به منظور بزرگداشت دکتر خانعلی تعطیل شود.
در همین روز دکتر امینی در باشگاه مهرگان حضور یافت و به معلمان قول داد حقوق آنها افرایش یابد، اما، ولی معلمان قبول نکردند و اعلام کردند که جز محمد درخشش هیچ کس را به عنوان وزیر فرهنگ نخواهند پذیرفت.
چهار روز بعد در تاریخ ۲۲ اردیبهشت، محمد درخشش به وزارت فرهنگ منصوب شد و حقوق فرهنگیان با حقوق مهندسان مساوی شده و به تصویب هیات وزیران رسید و به این ترتیب اعتصاب ۱۰ روزه معلمان موفقیت آمیز پایان یافت و روز ۲۳ اردیبهشت معلمان به کلاسهای درس بازگشتند.
تا دو سال بعد از این اتفاقات، مراسم روز معلم برگزار شد، اما از آنجا که پهلوی این روز را در تقویم ملی ثبت نکرد کم کم به فراموشی سپرده شد.
اما ۱۸ سال پس از واقعه سال ۴۰ و در واپسین دقیقههای شب دوازدهم اردیبهشت سال ۵۸، استاد شناختهشده حوزه، آیتالله مرتضی مطهری، شهید شد؛ و بار دیگر این روز و آن هم پس از انقلاب، روز معلم نامیده شد.
استاد مرتضی مطهری در روشنگری اقشار باسواد به ویژه قشر فرهنگی جامعه قدمهای اساسی برداشته بود و آثار عمیق شهید در احیای فکر دینی اصیل و بی پیرایه و منطبق با نیاز روز جامعه در حال گذار ما بسیار مؤثر بوده است. تاثیر کلام استاد مطهری به قدری عمیق و دیدگاه این استاد بی مثال و آینده نگر به قدری ژرف بوده است که بعد گذشت بیش از ۴ دهه از شهادتش، کلام و آموزههای وی روشنگر راه بسیاری از عاشقان علم و حقیقت است.