به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «جهاننیوز» درباره وضعیت «ماشین اغتشاش» نوشت: میخواستند سر اختاپوس را در تهران بزنند، اما حالا در بدترین شرایط سیاسی اجتماعی قرار گرفتهاند. یکسال گذشت تا اسرائیل ناچار شود با اضلاع اغتشاش پارسال دیدارهای علنی خبری بگذارد تا جلوی پارهشدن زنجیره آشوبسازیشان گرفته شود. اما دیدارهای علنی با پهلوی و عناصر اینترنشنال و بیان رسمی تهدید، ترور و... بیشتر باعث شد تا خودشان، خودشان را افشا کنند.
یکسال گذشت تا اغتشاش چندضلعیاش ناکار شود و در وضعی متفاوت قرار بگیرد؛ ضلع اول: رسانه به محوریت اینترنشنال چنان شد که مجبور شد از شدت فشار و تهدیدات، انگلیس را رها کند و به آمریکا برود. در حالی که عابربانکاش یعنی عربستان با ایران وارد توافقهای جدیدی شد و یکی از سرباز خبرنگارهای فعال مهماش چنان همکارش را افشا کرد که نه از زن نشانی ماند و نه از زندگی و آزادی.
ضلع دوم منافقین بودند. آنها جدا از دستگیری شبکه خرابکاریشان توسط سربازان گمنام در ایران، کیسهای رایانهشان هم از آلبانی به ایران رسید. دولت آلبانی بعد از آن خاموشی گسترده رویهاش را در مقابل منافقین تغییر داده بود.
ضلع سوم تجزیهطلبان بودند. کومله و پژاک از همان روز اول اتفاقات وقتی نیروهایشان به درون ایران گسیل شدند هدف موشک و راکت سپاه قرار گرفتند و امروز که ارتش عراق و حشدالشعبی، در حال اخراج آنها از این منطقه هستند.
چهار؛ صهیونیستها پارسال میخواستند یک شورای رهبری اپوزیسیون خارج از ایران درست کنند تا اغتشاش را حول آن سامان بدهند. حالا آن فیل، موش زایید و از آن جمع فقط پهلوی برایشان مانده است که در تلآویو با او دیدار میکنند.
ضلع پنجم، پشتیبان اسرائیلیها، آمریکا، سعودی، فرانسه و انگلیس بودند. رابرت مالی مسئول میز ایران در آمریکا از کار برکنار شد. آمریکا بخشی از پول بلوکه ایران را برگرداند و وارد مذاکرات با ایران شد. سعودی، سفارتاش را در ایران باز کرد و فرانسه که به قول مصی علینژاد، مکرون بهتر از پدرش بود ناگهان وارد تعاملات جدی با ایران شد؛ و درنهایت مغز ماشین اغتشاش خود اسرائیل از یکسو زیر ضربات انواع عملیاتهای مقاومت درون سرزمینهای اشغالی قرار گرفته است و از طرف دیگر خود اشغالگران علیه مصونیت قضایی نتانیاهو درون اسرائیل را بههم ریختهاند. ماشین ششضلعی اسرائیل، یکسال زیر ضرب و فشار قرار گرفت و حالا شرایط تغییر کرده است. پریشانی آنها، دست متحد مقاومت را روزبهروز قویتر کرده است و دفع شر آنها زندگی را برای مردم ایران شیرینتر خواهد کرد که این ثمره مقاومت است.
آنچه باید به تحلیل جهاننیوز افزود، وضعیت بحرانزده رسانههایی مانند بیبیسی و رادیو فردا و صدای آمریکا و شبکه اینترنشنال، در سابقه مبتذل دروغپراکنی است. این رسانهها طی هفتههای اخیر چنان مسابقه تهییج و تحمیق مخاطب با یکدیگر گذاشتند که یادشان رفت همین توهین به شعور مخاطب در سال گذشته، موجب شکست سهمگینشان شده بود.
گردانندگان این شبکهها البته قطعاً از عواقب دروغبافی و رسوایی حاصل از آن باخبرند، اما بهنظر میرسد به وضعیت افول غیرقابل بازگشتی دچار شدهاند.
یادآور میشود حسین باستانی (بولتننویس دفتر خاتمی در دوره اصلاحات و همکار بعدی بیبیسی) دو ماه قبل، در وبسایت بیبیسی، درباره عواقب دروغپراکنی و تحمیق مخاطبان نوشت: «آنچه در اغتشاشات سال گذشته رخ داد، هیچ شباهت و نسبتی با سرنگونی نداشت. خیال براندازی بیشتر یک ذهنیت بود. گروههای مخالف، به ساده گرفتن سرنگونی پرداختند. هر شایعهای مورد استقبال قرار میگرفت و در مقابل، تلاش برای درستیسنجی شایعات، بلاموضوع تلقی میشد. روند تحولات، کوچکترین شباهتی به وعده سرنگونی سریع نداشت. این روند، البته در کوتاهمدت باعث امیدواری و افزایش روحیه میشود. اما در درازمدت، عارضه ناامیدی را درپی دارد و به یأس کلی میانجامد. اگر اپوزیسیون هرازگاه، شعار سرنگونی سریع بدهد و سپس برای تکرار همان شعار، انتظار دور بعدی اعتراضات را بکشد، سرانجام در معرض حسابرسی سخت قرار خواهد گرفت. بعید است افرادی که به استقبال خطرات میروند برای همیشه رضایت بدهند که کارکرد اصلی نیروهای سیاسی، اقدامات نمادین در حمایت از اعتراضات باشد. اهمیت تبلیغاتی چنان اقداماتی، البته انکارناپذیر است، ولی تکرار مکرر و بدون پشتوانه آنها باعث خواهد شد تا اپوزیسیون جدی گرفته نشود. تا آنجا که هم لایههایی محتاط- ولو ناراضی- از اجتماع و هم جامعه بینالمللی، منفعت خود را در معامله با قدرت مستقر ببینند. نمونههای بیشماری از معاملات پشتپرده دولتمردان غربی با تهران وجود دارند؛ دولتمردانی که همواره محتمل است به امید توافق در یک پرونده راهبردی، یا برای آزادی ولو یکی از اتباعشان در ایران، امتیازات غیرمنتظره بدهند».
با وجود این اعتراف سنگین، شبکه بیبیسی ظرف چند هفته اخیر مشغول زردترین فعالیت رسانهای بود، اما بدون کمترین دستاورد در کف خیابان، و صرفاً روسیاهی بیشتر نزد هر نوع مخاطبی.