به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، در حالی که ظرف چند ماه اخیر، نشریاتی مانند شرق و اعتماد و آرمان و هممیهن و خبرآنلاین و... در این عرصه فعال بودهاند، روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «عباس- ع» نوشت: جریان غالب، ناگزیر از تداوم سیاست خالص سازی و در عین حال شمول آن به نیروهای نزدیک خود نیز هست و این متضمن کوچکتر شدن آن از یکسو و مهمتر از آن، ناکارآمدی بیشتر در اداره امور از سوی دیگر است و این موجب مخالفت بیشتر مردم و بنبست ادامه سیاست خالصسازی است و این همان تناقضی است که در دل این سیاست وجود دارد. به عبارت دیگر با تداوم خالصسازی، موازنه قوا را علیه خالصسازان تشدید میکند و دیر یا زود به جایی میرسد که نظم امور جز با افزایش فشار و درگیری حفظ نمیشود و جامعه را در ورطه بیثباتی غرق خواهد کرد. شواهد تاییدکننده این ادعا فراوان است.
از نظر سیاسی تنشهای درونی جناح غالب رو به تزاید است. پس از حذف اصلاحطلبان، اکنون نوبت دو و حتی سه جریان داخلی خودشان رسیده است که حذف شوند. روحانیت سنتی، اصولگرایان سنتی و جریان رئیس مجلس هر سه در معرض این حذف هستند مگر اینکه سکوت کنند. این فرآیند ضرورت خالصسازی است و گریزی از آن ندارند. به موازات این فرآیند، بحرانهای آنان در حوزههای اقتصاد، فرهنگ و جامعه و سیاست به ویژه سیاست خارجی که همچنان پابرجاست تشدید هم خواهد شد.
اگر با این چارچوب تحلیلی موافق باشیم، خطمشی اصلی اصلاحطلبان و سایر نیروهای منتقد؛ فعالیت و حضور سیاسی و رسانهای و فکری با هدف ایجاد یک قدرت بالفعل برای کمک به هر صدایی است که از درون جناح غالب برای تغییر مسالمتآمیز و براساس تفاهم است. در حقیقت منتقدان میتوانند بازی صفر و یک را نپذیرند و بازی با جمع جبری مثبت را جایگزین کنند. این مسیر مستلزم چند شرط اساسی است. اول از همه اطمینان به حتمی بودن این مسیر و اینکه جناح غالب در مسیر انسدادی در حرکت است. دوم اینکه منتقدین برای خودشان نقش ایجابی و مؤثر و تعیینکننده قائل باشند که از طریق وحدت و تفاهم میتوانند نیروهایی را درون ساختار فعال کنند که از ادامه این مسیر خطرناک منصرف شوند».
همزمان، روزنامه زنجیرهای شرق هم در مطلبی با عنوان «رئیسی تاوان اختلاف پایداری و شانا را خواهد داد؟»، نوشت: «زیان یارکشی اخیر اصولگرایان، به ابراهیم رئیسی خواهد رسید. کسی که میان طیف هوادارانش (از پایداری تا اصلی دولت) از یکسو و همچنین اصولگرایان شورای ائتلاف از سوی دیگر گرفتار شده است. آیا او به پایداری و شریان پشت کرده و انتخاب او همکاری و لیست ائتلافی با شورای حداد عادل و قالیباف خواهد بود، یا آنکه بیرون آمدن سرلیست حامیان دولت برای مجلس جان تازهای به این جریان میبخشد؟ برگزاری همایش اخیر اصولگرایان شورای ائتلاف، اعتماد به نفسی به تیم قالیباف و حداد عادل داده تا در مقابل تیم حامیان دولت و شورای وحدت اصولگرایان به رجزخوانی بپردازند. تحلیل آنها این است که این عده که صدای بلندی دارند، در میان بدنه جریان انقلابی و توده رأیدهنده وضعیت مناسبی ندارند. تا پیش از این جریان شورای ائتلاف اصولگرایان (شانا) نگران آن بود که جریان پایداری و شریان (که مدعی هستند بخشی از بدنه دولت در آن حضور دارند) با ارائه لیست جداگانه اختلاف در درون جریان اصولگرایی ایجاد کنند؛ اما حالا ظاهرا ارزیابی آنها این است که جریان دولت و پایداری توانایی تشکیل کمپین انتخاباتی مناسبی را ندارد، از این رو برخلاف سال ۹۰ و انتخابات مجلس نهم (که پایداری شکل گرفت)، اینبار شکست سنگینی را متحمل خواهد شد».
علت فضاسازی نشریات زنجیرهای و وابستگان به اشرافیت غربگرا برای جا انداختن اختلاف میان نیروهای انقلاب، این است که اتحاد و همدلی طیفهای مختلف انقلابی در دو انتخابات قبلی مجلس و ریاست جمهوری، موجب تغییر ریل مجلس و دولت شده، و ضمن کنار زدن غربگرایان، موجب موفقیتهای بزرگ سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک شده است.
گفتنی است نویسنده روزنامه اعتماد، متهم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان، و همان کسی است که از سر پر حرفی و خودنمایی، شهریور ۱۳۹۵، به نشریه «صدا» گفته بود: «مهمترین عاملی که در شرایط کنونی به عنوان پیشران برنامه ما عمل خواهد کرد، جلوگیری از وحدت میان اصولگرایان است. این هدف در ۵ سال گذشته به نحو مطلوبی پیش رفته. نهائی کردن شکاف میان جناح حاکم، بسیار مهم است. اصلاحطلبان باید نقش «قُوِه»ای را بازی کنند که این شکاف را به مرز جدایی کامل برساند».
مطلب اخیر او هم اشاره به شگرد فریبکارانهای است که کرباسچی، ۷ آذرماه ۱۳۹۴ لو داد. او درباره افرادی مانند لاریجانی، از تعبیر «سربازگیری» استفاده کرده و به روزنامه شرق گفته بود: «ما بعد از انتخابات ۱۳۹۲ روش نامعقول به کار نگرفتیم. دولت (روحانی) از طرف مقابل یارگیری کرده، مثلاً در سیاست خارجی و برجام، در مجموع بازی طرفداران دولت در گروههای سیاسی به واسطه همین سربازگیری از جبهه مقابل بوده و در مجلس هم میتواند اتفاق بیفتد». این نکته هم گفتنی است که جبهه اصلاحات به خاطر حمایت از سوء مدیریت فاحش دولت روحانی از یکسو و آلوده شدن برخی اعضای آن به عناصر ضد انقلاب، هم از چشم بسیاری از مردم افتاده و هم با این بحث اساسی در درون مواجه است که آیا اعضای آن میخواهند به حداقل لوازم ادعای اصلاحطلبی وفادار بمانند یا باید در اپوزیسیون ورشکسته منحل شوند.