گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو – مبینا حسینیفرد؛ یکی از پاسخهای رایج به مسئلهی فلسطین، «ایدهی دو دولتی» است. طرحی که در همان ابتدا مستلزم پذیرفتن این پیش فرض است که ملت اسرائیل را در کنار ملت فلسطین قرار دهیم. دو دولت به معنای وجود دو ملت مستقل است در حالی که یهودیان فلسطینی در کنار یهودیان مهاجر یک ملت را تشکیل نمیدهند. ساکنان فلسطین اعم از یهودی و مسیحی و مسلمان همه یک ملیت دارند و آن هم ملیت فلسطینی است.
حال پرسش اینجاست که با توجه به آنچه تاریخ پشت سر گذاشته، آنچه به تجربه دیدهایم و آنچه از اعتقادات یهودیان صهیونیست برمیآید اساسا امکان طرح چنین ایدهای میسر است؟ حامیان و مخالفان این طرح چه میگویند؟
دولت اسرائیل
بد نیست برای پاسخ به این پرسشها کمی عقبتر رفته و به این سوال پاسخ دهیم که آیا اسرائیل یک دولت است؟
قیمومت انگلستان بر فلسطین و آغاز کوچ یهودیان به سال ۱۹۲۲ باز میگردد. پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۱۸ جامعه جهانی، کشورهای تحت حکومت این امپراطوری را پس از تجزیه تا رسیدن به استقلال تحت سرپرستی کشورهای مختلف قرار داد. بر همین اساس، انگلستان قیمومت فلسطین را عهدهدار شد.
در بندهای ماده ۷۶ منشور ملل متحد، اهداف نظام قیمومت بیان شده است. طبق این ماده دولتهای قیم مکلفند زمینه استقلال کشورهای تحت قیمومت را فراهم کرده و با توجه به «حق تعیین سرنوشت» ساکنان هر سرزمین، حرکت به سمت خودمختاری را تسهیل کنند. اما اتفاقی که در قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل درباره تقسیم فلسطین و به رسمیت شناختن اسرائیل افتاد به هیچ عنوان مورد تایید مردم بومی آن منطقه نبود.
در واقع از منظر حقوق بینالملل در جریان این قیمومت، بزرگترین حق مردم فلسطین یعنی «حق تعیین سرنوشت» نادیده گرفته شد؛ بنابراین شکلگیری اسرائیل با تقسیم فلسطین، اقدامی نامشروع است، زیرا «حق تعیین سرنوشت» یک ملت را به رسمیت نمیشناسد.
از طرف دیگر در حقوق بین الملل برای اینکه بتوانیم یک دولت را به رسمیت بشناسیم چهار معیار اساسی نیاز است؛ قلمرو، جمعیت، حاکمیت و حکومت. منظور از قلمرو، وجود سرزمین برای یک ملت است. در حالی که با توجه به نکات گفته شده اساسا هیچ قلمرویی متعلق به رژیم صهیونیستی نیست.
همانطور که گفته شد پس از فروپاشی عثمانی، فلسطین تحت قیمومت انگلستان قرار میگیرد تا به استقلال برسد. اما انگلستان نه تنها در این راستا گام برنمیدارد بلکه برخلاف آن، بستر ایجاد یک دولت یهودی را در سرزمین فلسطینیان فراهم میکند.
در رابطه با مفهوم جمعیت و ملت در حقوق بین الملل این تعریف ارائه شده است: «ملت به گروهی از انسانها، دارای فرهنگ و ریشه نژادی مشترک در قلمرو جغرافیایی مشخص و تحت سیطره یک قدرت سیاسی گفته میشود.» در این تعریف، ملت، مفهومی فراتر از قوم دارد. فراخواندن یهودیان جهان برای حضور در سرزمین فلسطینیان با تمسک به "قانون بازگشت سال ۱۹۵۰" به هیچ عنوان به معنای تشکیل یک ملت نیست.
در نتیجه با توجه به اسناد بینالمللی و تعاریف مفاهیم مهمی همچون دولت و ملت میتوان به این حقیقت پیبرد که رژیم صهیونیستی فاقد چهار معیار قلمرو، جمعیت، حاکمیت و حکومت است. این همان چیزی است که «ایده دو دولتی» را با چالشی جدی مواجه میکند. چرا که پیش از طرح این ادعا به طور پیش فرض باید این را بپذیریم که اسرائیل یک دولت است.
حامیان دو دولتی: انگلیس، آمریکا
تاریخ گواه این مدعاست که اسرائیل، فرزند نامشروع انگلستان است. به همین سبب نخستین حامی اسرائیل را باید انگلستان بدانیم. درواقع بزرگترین حامیان اسرائیل یهودیان نیستند. اتفاقا حامیان افراطی ایدئولوژی صهیونیسم را باید مسیحیان صهیونیست دانست. لوید جورج نخست وزیر سابق انگلیس معتقد بود که تجمع یهودیان در سرزمین فلسطین موجب خواهد شد تا مسیح بار دیگر به زمین بازگردد. ایدهای که البته مورد حمایت آرتور بالفور وزیر خارجه وقت انگلیس نیز بود.
اخیرا نیز آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده امریکا پس از سخنان دبیرکل حزبالله لبنان بار دیگر بر تعهد ایالات متحده به راه حل دو دولتی تاکید کرد و گفت: «این تنها راه برای پایان دادن به چرخه خشونت، یک بار برای همیشه خواهد بود.» موضعگیریهای او در حالی است که در دیدارهای اخیرش با نتانیاهو پیش از آنکه خود را وزیر امور خارجه امریکا بداند یک یهودی معرفی کرده است.
موضع ایالات متحده آمریکا در قبال مسئله فلسطین، حمایت همه جانبه از اسرائیل است در حدی که بایدن رییس جمهور آمریکا در رابطه با ضرورت وجود اسرائیل گفته است: «اگر اسرائیل وجود نداشت یک اسرائیل میساختیم.» آنچه قابل توجه به نظر میرسد حمایت حامیان اسرائیل از ایده دو دولت است. ایدهای که به نظر میرسد به نام مردم فلسطین و به کام رژیم صهیونیستی است.
رویای صهیونیسم با دو دولت جمع نمیشود
جی ویتزر رییس دپارتمان استعمارگری آژانس یهود سال ۱۹۴۰ در خاطراتش میگوید: «این امکان ناپذیر است که هر دوی این ملتها بخواهند با هم در این سرزمین زندگی کنند. آرمان ما تشکیل ملتی مستقل است که نمیتواند با اعراب آن هم در چنین کشور کوچکی به اشتراک گذاشته شود. تنها راه حل این است که حداقل فلسطین غربی (کرانه باختری رود اردن) بدون حضور اعراب در اختیار ما داده شود.»
پیش از این در هفتاد و چهارمین سالگرد تقسیم فلسطین «گلعاد اردان» به عنوان نماینده رژیم اسرائیل در سازمان ملل متحد با اعتراض شدید نسبت به یادآوری سالروز قطعنامه تقسیم فلسطین، قطعنامه مزبور را به شدت رد کرده و آن را مقدمهای برای تشکیل کشور فلسطین برشمرد. او تأکید داشت که صهیونیستها به هیچ وجه با تقسیم فلسطین موافق نیستند. به نظر میرسد حذف فلسطین، مسئلهای نیست که پنهان شود و مقامات رژیم صهیونیستی آشکارا اعلام میکنند.
ایلان پاپه، مورخ اسرائیلی در کتاب «ده غلط رایج درباره اسرائیل» اینطور مینویسد: «راه حل تشکیل دو کشور یک ایده اسرائیلی بود که میخواست یک دایره چارگوش درست کند. این اختراع پاسخی به این پرسش بود که چطور میشود کرانه باختری را تحت کنترل اسرائیل نگه داشت بدون آنکه جمعیت فلسطینی که در آنجا زندگی میکنند در آنجا باقی بمانند.»
این مورخ در جای دیگری از کتاب اینطور نوشته است: «باید گفت راه حل تشکیل دو دولت به طور غیر مستقیم بر این فرض استوار است که اسرائیل و یهودیت یکی هستند و وقتی اسرائیل میبیند که رفتارهایش از سمت مردم دنیا رد میشود آن را یهود ستیزی به حساب میآورد.»
مخالفان دو دولتی، موافقان حق تعیین سرنوشت
ایران به عنوان یکی از حامیان مهم فلسطین بارها موضع صریح خود را در رابطه با احیای حق تعیین سرنوشت برای مردم فلسطین و برپایی همهپرسی مطرح کرده است. مقام معظم رهبری در سخنرانی های خود به راهحل رفراندوم اشاره کرده و فرمودهاند: «تنها راه حل مسئله فلسطین این است که مردم واقعی فلسطین چه آنهایی که در داخل فلسطین ماندند، چه آنهایی که در بیرون فلسطین هستند، خود نظام حاکم بر کشورشان را تعیین کنند.»
در قطعنامه اخیر مجمع عمومی در رابطه با آتش بس فوری و رساندن کمکهای بشردوستانه به غزه که با ۱۲۰ رای مثبت در ۲۳ اکتبر مصادف با ۵ آبان به تصویب رسید طرح «دو دولتی» به عنوان راه حل مسئله فلسطین مطرح شد. عدهای پذیرفتن قطعنامه اخیر را کوتاه آمدن ایران از موضع قطعی خود یعنی به رسمیت شمردن حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین و نوعی تغییر موضع قلمداد کردند.
در پاسخ به همین مسئله، نماینده دائمی ایران در سازمان ملل در رابطه با رای مثبت ایران به این قطعنامه با وجود تعارض با سیاستهای اصلی ایران اینطور توضیح داد: «قطعاً جمهوری اسلامی ایران با بخشهایی از این قطعنامه مشکل دارد و در تعارض با سیاستهای اصولی و قطعی کشورمان در قبال فلسطین قرار دارد. اما در مقابل، رژیم صهیونیستی و حامیانش تلاش داشتند تا اولاً عملیات مقاومت در ۱۵ مهر بهعنوان یک اقدام تروریستی تلقی شود که با تلاش و انسجام قوی کشورهای اسلامی و همراهی تعدادی از کشورهای دیگر این توطئه خنثی شد، و ثانیاً تلاش داشتند تا با ایجاد تفرقه در میان کشورها، این قطعنامه با ضعیفترین رای به تصویب برسد.»
بنابراین رأی مثبت، به معنای تایید تمام بخشهای آن قطعنامه از جمله تغییر سیاست و پذیرفتن ایده دو دولتی نیست بلکه به منظور اولویت دانستن اجماع جهانی برای حمایت از فلسطین است.
تنها راه حل؛ دولت فلسطین برای ملت فلسطین
با توجه به نکاتی که طرح شد پذیرفتن ایدهی «دو دولتی» به این معنا است که ما رژیم جعلی صهیونیستی را که با وضعی نامشروع توسط انگلستان و با پایمالی حق تعیین سرنوشت برای فلسطینیان ایجاد شده به رسمیت بشناسیم؛ بنابراین نمیتوان آن را راهکاری جهت حل مسئله فلسطین دانست. بلکه نوعی پاک کردن صورت مسئله و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی به منظور تحقق آرمان از نیل تا فرات و حاکمیت بر تمام جهان به عنوان نژادی برتر است.
گواه دیگری بر خواست مردم فلسطین، نتایج نظرسنجی اخیر یورونیوز است. براساس این نظرسنجی، اکثریت فلسطینیها معتقدند گروههای مبارزی، چون حماس و جهاد اسلامی بهتر از تشکیلات خودگردان در مقابل اسرائیل عمل کرده و جنگیدن را گزینه موفقتری نسبت به ایده تشکیل دو دولت میدانند. در نظرسنجی مرکز تحقیقات سیاست و نظرسنجی فلسطین که در رام الله انجام شده تنها ۲۷ درصد از راه حل دو دولت حمایت کردند و ۷۰ درصد از مردم فلسطین مخالف آن هستند، ۵۲ درصد نیز بهترین راه حل را مبارزهی مسلحانه با اسرائیل و خروج اشغالگران میدانند.
در نهایت باید گفت با توجه به پیشروی صهیونیستها از ابتدای تاسیس اسرائیل تاکنون و همچنین مواضع سران صهیونیست در جنگ اخیر فلسطین و اسرائیل، تنها راه حل موجود، به رسمیت شناختن حق مردم فلسطین در تعیین سرنوشت خودشان است.