به گزارش خبرنگار گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، آیدا ذوالفقاری؛ چند وقتی است گلایههای معلمان و دانش آموزان از جاهای مختلف به گوش میرسد. این گلایهها حاکی از این است که به چه علت در روستاهای این استان کمبود معلم وجود دارد؟
روستای بیتَم، از روستاهای جنگلی تابعه بخش شاندرمن در شهرستان ماسال استان گیلان است که در فاصله ۵ کیلومتری شاندرمن، ۱۰ کیلومتری ماسال و ۷۰ کیلومتری رشت (مرکز استان) قرار دارد که با معضل کمبود معلم دست و پنجه نرم میکنند؛ این اتفاق به اندازهای است که آستانه صبر اولیا و دانش آموزان این روستا و روستاهای مجاور لبریز شدهکه چرا نباید در یک مقطع از تحصیل برای هر پایه یک معلم وجود داشته باشد و اگر رعایت نشود با بیسوادی آنها روبهرو خواهیم بود.
جذب معلم در شهرستان کاهش پیدا کرده است
این معضل چندین سال است گریبانگیر روستاها در شهرستانها شده است و مسئولان با بیتوجهی به این امر به افزایش معضل کمک خواهند کرد. علاوه بر مدرسه روستای بیتم، روستاهای مجاور نیز با این معضل روبهرو هستند که برای چند پایه یک معلم بیشتر وجود ندارد؛ حال برای پاسخ به این سوال که چرا برای دانشآموزان به اندازه مورد نیاز وقت تدریس و آموزش اختصاص داده نمیشود به یکی از مدارس استان رفتم.
مدیر مدرسه میگوید «اینجا تعداد دانشآموزان کم است، اما درست نیست که برای چند پایه یک معلم در نظر گرفته شود؛ حق آن دانشآموزی که باید یک ساعت برای هر درس استفاده کند کاهش پیدا میکند و آنچنان که باید یاد بگیرد نمیتواند و این جز بیسوادی ثمرهی دیگری نخواهد داشت».
کمبود معلم تا کجا؟
چند سالی است بخشنامهای توسط سازمان آموزش و پرورش به مدارس ابلاغ شده است مبنی بر این که برای هر پایه اگر ۱۲ نفر باشند یک معلم، و دو برابر آن دو معلم وجود داشته باشد؛ بر این اساس اگر کل مدرسه ۲۰ دانشآموز داشته باشد فقط یک معلم میتواند در آن مدرسه حضور داشته باشد و آن معلم به تنهایی مجبور است در یک مدرسه ابتدایی هر روز از پایه اول تا ششم را تدریس کند و نتیجه کار جز خستگی معلم و عدم یادگیری صحیح برای دانشآموز چیز دیگری نخواهد بود.
کمبود معلم در مدارس روستاهای استان علتهای مختلف دارد؛ یکی از آنها نزدیک شدن معلمان به سن بازنشستگی است که محمد فائزی مدیر کل آموزش و پرورش گیلان در یکی از مصاحبههای خود با اشاره به بازنشستگی ۲ هزار و ۲۰۰ فرهنگی در استان گفت: گیلان با کمبود ۲۰۰۰ نیروی انسانی در حوزه آموزش و پرورش مواجه است.
فرصت برای یادگیری همه وجود ندارد
اگر چند پایه در یک کلاس بنشیند فقط به خاطر اینکه مدرسه معلم کافی ندارد، فرصت یادگیری به حداکثری خود میرسد. برای پیگیری این اتفاق راهی آموزش و پرورش شهرستان شدم، یکی از کارمندان بعد از شنیدن این مسئله که چرا در روستا این مشکل حاد وجود دارد و اما هیچ پیگیری انجام نمیشود گفت «این قضیه برای همه ما معضل است، اما متاسفانه اینجا نمیتوان کاری انجام داد، زیرا سازمان آموزش و پرورش طی بخشنامهای که چند سال پیش به ما ابلاغ کرد است بر اساس تعداد دانشآموزانی که سقف بندی شده تعداد معلمان را مشخص کردهاند».
این صحبتها نشان میدهد که بخش نامهای را به قانون تبدیل کردهاند که دودش فقط به چشم دانشآموزان و پولش به جیب دولت میرود، زیرا یک مدرسه ابتدایی که دارای ۶ پایه است باید ۶ معلم در آن مقطع داشته باشد، اما به خاطر تعداد کم دانشآموزان، معلمها را کمتر کردهاند تا سر و ته قضیه جمع و فضا برای حضور معلم کمتر شود و این اتفاق چیزی جز افت تحصیلی برای دانش آموزان ندارد.
همه اولیاها در روستا توانایی مالی ندارند
در روستاهای گیلان اکثر اولیاها کشاورز، دامدار یا بیکار هستند و توانایی این قضیه را ندارند که به دلیل کمبود معلم، دانشآموز خود را به مدارس شهر بفرستند که برای هر پایه یک معلم دارد.
مادر یکی از دانش آموزان پایه پنجم میگوید «امیرعلی ۴ سال است که با یک معلم تا اینجا رسیده است و ۱۱ نفر از ۴ پایه هستند که ۱ معلم دارند و معلمشان فقط میتواند برای هر نفر در هر ساعت حدود ۱۰ دقیقه برای دانش آموز وقت بگذارد».
یکی دیگر از اولیا در این خصوص اظهار کرد «فرزندم خیلی در درسش ضعیف است و معلمش نمیتواند به تنهایی به همه آنها برسد، او حتی توانایی حل مسئله ریاضی را به راحتی ندارد، اگر دولت نمیتواند مدیریت کند در مدرسههای روستا را ببندد تا ما به خیال اینکه مدرسه نداریم عذاب وجدان نگیریم چرا بچه رو به مدرسه نمیفرستیم».
تبعیضهای طبقاتی روستایی و شهری مانع از پیشرفت تحصیلی
یکی از کارمندان دیگر آموزش و پرورش شهرستان ضمن اشاره به یکی دیگر از مشکلات میگوید «مسئولین به اندازهای که به دانشآموزان شهری توجه میکنند باید به روستا نیز توجه کنند، این کمبودها باید رفع شود و در غیر این صورت دیگر در روستاها باید شاهد بسته شدن درهای مدارس باشیم؛ ما باید این فاصله طبقاتی را به حداکثر خود برسانیم تا دانشآموزان روستایی نیز همانند دانشآموزان شهری از علم بهرهمند شوند و اهداف خود برسند».
این امر نه تنها در این روستا بلکه در روستاهای مجاور نیز دیده میشود و اگر این قانون را تغییر و یا اصلاح نکنند دیگر دانش آموزان پیشرفتی نخواهند کرد و روز به روز باید شاهد ترک تحصیل دانشآموزان روستایی به دلیل نبود معلم از مدارس باشیم و دیگر آرزوی اولیا برای اینکه فرزندش از راه تحصیل به جایی برسد پیشرفت کند محقق نخواهد شد.