گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو: اظهارات اخیر مسعود پزشکیان در جلسه استیضاح عبدالناصر همتی، وزیر سابق اقتصاد، درباره لزوم گفتوگو و مذاکره با آمریکا و پیروی از سیاستهای کلان نظام، بحثهای زیادی را در محافل سیاسی و اقتصادی برانگیخته و بازتاب قابل توجهی در رسانهای خارجی داشته است. وی در این اظهارات اعلام کرد که در گذشته به گفتوگو معتقد بوده، اما با تأکید مقام معظم رهبری بر عدم مذاکره با آمریکا، او نیز از این سیاست پیروی کرده است. این موضعگیری، به نوعی اقتصاد کشور را به مسأله مذاکره با غرب و آمریکا گره میزند، اما آیا واقعاً چنین رویکردی میتواند راهگشای چالشهای اقتصادی ایران باشد؟ نگاهی به تجربههای گذشته از اعتماد کشورها به آمریکا، نشان میدهد که چنین فرضیهای میتواند خطرناک و پرهزینه باشد.
کشورهای متعددی در طول تاریخ به آمریکا اعتماد کردند، اما بسیاری از آنها سرانجامی تلخ را تجربه کردند. نمونه بارز این مسأله، رفتار دونالد ترامپ با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین است. زلنسکی که تمام امید خود را به حمایتهای آمریکا بسته بود، در اولین دیدار رسمی با ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوری وی، با تحقیر علنی روبهرو شد. ترامپ نهتنها با بیاعتنایی و بیاحترامی با او برخورد کرد، بلکه با انجام رفتارهای خارج از عرف دیپلماتیک و بیان اظهاراتی که در سپهر سیاست نوعی توهین علنی قلمداد میشود، بار دیگر عاقبت اعتماد به آمریکا را یادآور شد.
نتیجه این اعتماد چه بود؟ جنگی ویرانگر که اوکراین را به یکی از بزرگترین قربانیان بازیهای ژئوپلیتیک آمریکا تبدیل کرد. زلنسکی و دولت اوکراین دریافتند که آمریکا در نهایت منافع خود را بر هر چیز دیگری ترجیح میدهد و این کشور را تنها در میانه بحران رها کرد. این درس بزرگی برای کشورهایی است که به وعدههای آمریکا دل بستهاند.
ایران نیز تجربه تلخی از مذاکره با آمریکا دارد. در سال ۲۰۱۵، توافق برجام میان ایران و قدرتهای جهانی امضا شد. ایران به تمامی تعهدات خود پایبند ماند و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز بارها این مسأله را تأیید کرد. اما در سال ۲۰۱۸، ترامپ بدون هیچ دلیل منطقی، از این توافق خارج شد و تحریمهای شدیدتری را علیه ایران اعمال کرد.
این مسأله نشان داد که هیچ توافقی با آمریکا ضمانت اجرایی ندارد و دولتهای این کشور میتوانند بر اساس منافع سیاسی خود، بهراحتی توافقات را زیر پا بگذارند. از این رو، گره زدن اقتصاد ایران به مذاکره با آمریکا، در واقع تکرار یک اشتباه استراتژیک خواهد بود.
ایالات متحده آمریکا در موارد متعددی به متحدان خود نیز خیانت کرده است. چند نمونه برجسته در این زمینه عبارتند از:
در حالی که برخی معتقدند مذاکره با آمریکا میتواند به بهبود وضعیت ایران کمک کند، مواضع اخیر ترامپ نشان میدهد که هدف آمریکا نه مذاکره، بلکه خلع سلاح کامل ایران است. ترامپ در یادداشتی که اخیراً منتشر شد، تأکید کرد که ایران باید خلع سلاح شود و تحریمهای جدید علیه تهران اعمال گردد.
این اظهارات نشان میدهد که مذاکره با آمریکا نهتنها راهی برای حل مشکلات نیست، بلکه میتواند فشارهای بیشتری را بر ایران تحمیل کند. تجربه برجام نیز نشان داد که حتی در صورت پایبندی کامل ایران به تعهدات خود، آمریکا میتواند هر زمان که بخواهد، از توافق خارج شود و تحریمها را بازگرداند.
با توجه به تجربیات گذشته، مشخص میشود که اعتماد به آمریکا و گره زدن اقتصاد کشور به مذاکره با این کشور، یک خطای استراتژیک خواهد بود. تاریخ نشان داده است که آمریکا یک شریک غیرقابلاعتماد است و از مذاکره بهعنوان ابزاری برای تحقیر، اعمال فشار و تغییر رژیم در کشورهای مستقل استفاده میکند.
در چنین شرایطی، باید سیاستهای اقتصادی کشور بر تقویت توان داخلی، توسعه روابط اقتصادی با کشورهای غیرغربی، و کاهش وابستگی به دلار متمرکز شود. هرگونه امید به آمریکا، تکرار اشتباهات گذشته و به خطر انداختن امنیت و ثبات کشور خواهد بود.