به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز درخصوص امضای قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی بین شرکت ملی نفت ایران، کنسرسیوم شرکت توتال، شرکت ملی نفت چین و پترو پارس موسوم به ipc نامه ای به نمایندگان مجلس شورای اسلامی نوشت.
متن این نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
همانطور که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی استحضار دارند ، اخیرا قرارداد "توسعه فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی " میان جمهوری اسلامی ایران و شرکت توتال فرانسه به امضاء رسیده است. منتقدین این قرارداد با توجه به سابقه نه چندان درخشان این شرکت فرانسوی در همکاری با جمهوری اسلامی ایران نگرانی هایی دارند که برخی از این نگرانی ها به شرح ذیل است:
۱- سابقه شرکت توتال در همکاری های گذشته با ایران درخشان نیست . در سال ۱۳۷۴ این شرکت قول داده بود که تولید نفت در میدان نفتی سیری A و E را به ۱۲۰ هزار بشکه در روز برساند که موفق به اینکار نشد و تولید تنها ۷۰ هزار بشکه در روز را محقق کرد . در توسعه فاز ۲ و ۳ پارس جنوبی نیز این شرکت به جای برداشت از لایه های مشترک با قطر اقدام به برداشت از لایه های مستقل مختص به ایران کرد و در سال ۱۳۸۷ نیز با اعلام بالا بودن ریسک سرمایه گذاری در ایران کار را نیمه کاره رها کرد. افشای رشوه ۶۰ میلیون دلاری این شرکت به برخی افراد در ایران برای انعقاد قرارداد نیز از دیگر سوابق نه چندان خوب این شرکت در گذشته است.
۲- ادعا ی مدافعان این قرارداد مبنی بر انتقال فناوری در این قرارداد با واقعیت های مسائل مربوط به صنعت نفت سازگار نمی باشد. یکی از دلایل عدم انتقال فناوری در گذشته این است که ریسک تولید و مدیریت پروژه های نفتی هیچگاه دست شرکت های ایرانی نبوده و همیشه خارجی ها پاسخگوی سود یا زیان میادین بوده اند. از همین رو انتقال فناوری صورت نگرفته و بنظر نمی رسد در قرارداد های موسوم به IPC ( Iran Petroleum Contracts) نیز صورت بپذیرد. کما اینکه در قرارداد های "بیع متقابل" که در دوران اصلاحات منعقد شد نیز انتقال فناوری از شرکت های خارجی خواسته شده بود که هیچگاه صورت نپذیرفت.
۳- دیگر ادعای مدافعان این قرارداد های این است که چون طرف ایرانی توانایی تامین مالی پروژه ها را ندارد باید با شرکت های خارجی همکاری کرد. در این مورد لازم به ذکر است که شرکت های نفتی تنها در مرحله اکتشاف که کم هزینه تر است از بودجه خودشان هزینه می کنند اما در مرحله بهره برداری که پر هزینه تر است از منابع مالی بانک ها استفاده می کنند . با توجه به تجربه سال های تحریم که بسیاری از پروژه ها مانند ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس بدون تامین مالی بانکهای خارجی پیشرفت قابل توجهی داشت. واقعیت این است که بانک های داخلی نیز توان تامین مالی این پروژه ها را دارند و برخی کارشناسان نیز بر این ادعا صحه گذاشته اند.
۴- از آن جا که واگذاری این گونه پروژه ها به شرکت های مختلف با برگزاری مناقصه انجام می شود چرا وزارت نفت در این مورد خاص از برگزاری مناقصه امتناع ورزیده است؟
۵- اگر این قرارداد ها منافع ملی را تامین می کنند علت محرمانه ماندن آنها چیست و چرا از انتشار متن این قرارداد ها امتناع ورزیده می شود؟
متاسفانه عدم تکیه به توان داخلی بخشی از تفکر وزارت نفت شده و امتیازات زیادی را برای شرکت های خارجی به ارمغان آورده است . امیدواریم نمایندگان محترم مجلس با توجه به اصل ۷۷ قانون اساسی که بیان می دارد: "عهدنامه، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد". به بحث قرارداد با توتال به طور جدی ورود کرده و اقدامات مقتضی را برای تامین منافع ملی انجام دهند.
و السلام من اتبع الهدی
بسیج دانشجویی دانشگاه شیراز