بی بی سی فارسی از قول به اصطلاح یکی از بینندگان به مراجع تقلید توهین می کند و دیگری برای آنکه نشان دهد که تا چه اندازه ایرانی گراست در برنامه نوبت شما همین شبکه می گوید: «برای اینکه مخالفین چهارشنبه آخر سال را سر جایشان بنشانم حاضرم که ...
گروه سياسي «خبرگزاري دانشجو» - رضا عابدی گناباد؛ در لغت از سنت به عنوان راه، روش، سیرت، طریقه و عادت یاد می گردد. اما در ادبیات علوم اجتماعی سنت مساوی است با ذهنیت و ایده ای که:
· بار معنایی ویژه ای دارند
· ریشه در گذشته دارند
· در جامعه عمومیت دارند
· بیش از یک نسل را شامل می شوند.
· مبنای عمل فرد قرار می گیرد (غفاری، 1387 : 307).
در این نگاه، توجه به آنچه که ریشه سنتی و تاریخی دارد از اهیت ویژه ای برخوردار است.
اگر از نگرش مردم عادی بگذریم، در مورد چهارشنبه آخر سال عده ای از باستان گرایان ایرانی با مد نظر قرار دادن تعریف سنت؛ از چهارشنبه سوری به عنوان رسمی ریشه دار که باید زنده نگاه داشته باشد یاد می کنند؛ این گروه گرچه هیچ سندی تاریخی در مورد وجود این جشن در تاریخ پیش از اسلام ارائه نمی دهند اما بر گرامیداشت این شب به عنوان سنتی تاریخی علی رغم مشکلات فراوان اجتماعی اش برای زندگی امروز اصرار دارند.
به باور این طیف علی رغم توجه اسلام به مقوله شادی و جشن، اسلام به عنوان مکتبی تعریف می شود که به علت ماهیت غم بارش مخالف جشن و شادی است.
نگرش مورد اشاره به گونه ای جدی در هفته گذشته در رسانه هایی چون بی بی سی فارسی و صدای آمریکا دنبال شد؛ گردانندگان این رسانه ها به نام آنچه که توجه به سنت های چند هزارساله می خواندند، بارها و بارها با زیر پاگذاشتن اصول اخلاقی فرهنگ اصیل ایرانی به منتقدان چهارشنبه آخر سال تاختند.
بی بی سی فارسی از قول به اصطلاح یکی از بینندگان به مراجع تقلید توهین می کند و دیگری برای آنکه نشان دهد که تا چه اندازه ایرانی گراست در برنامه نوبت شما همین شبکه می گوید: «برای اینکه مخالفین چهارشنبه آخر سال را سر جایشان بنشانم حاضرم که حتی منزل آنان را هم به آتش بکشانم»؛ اما در این بین کسی نیست که از این رسانه ها بپرسد که مدارا و تساهل ادعایی، در برخورد با مخالفین نظر ما برای کجاست؟ آیا احترام به نظر مخالف فقط برای جمهوری اسلامی و مخالفین نظر و مرام ما است؟ یا اینکه من و رسانه ام هم باید به کسانی که هم نظر ما نیستند احترام بگذاریم؟ مخالفینی که البته این بار دلایل محکمی هم به لحاظ تاریخی و مباحث اجتماعی ارائه می دهند. نکته اعجاب آور و خنده دار در تحلیل برخی رسانه های مدعی توجه به سنت های چند هزار ساله ایرانی، تلاش در جهت سیاسی نشان دادن مراسم آخر سال به نفع اهداف خود است.
این دو شبکه در تحلیل های خود بر این باور بودند که مراسم چهارشنبه سال نوعی نافرمانی مدنی و اعتراض سیاسی بر علیه جمهوری اسلامی است؛ این نگاه به گونه ای مهندسی شده با در نظر نگرفتن ماهیت صرفاً تفریحی چهارشنبه سوری برای افراد جوانی که در این مراسم شرکت می کنند به دنبال پیگیری اهداف سیاسی خود از این شب بود.
به عبارت صحیح تر گردانندگان رسانه هایی چون صدای آمریکا و بی بی سی فارسی با پیروی از نگاه جین شارپ(1) و حامیان نافرمانی مدنی در ایران، برای مراسم چهارشنبه آخر سال ماهیتی سیاسی و ضد جمهوری اسلامی تصور می کنند؛ حال آنکه مشکل این نگرش از همین جا است چرا که:
1- بیشتر افرادی که در این مراسم شرکت می کنند عمدتاً جوانان زیر 18 سال هستند که فقط برای شادی و گذراندن وقت سراغ این مراسم می روند نه اعتراض های مدنی و سیاسی بر علیه جمهوری اسلامی.
2- بیشتر این جوانان به علت سن بسیار کم عمدتاً فاقد نگرش سامان یافته سیاسی اند.
3- کلیشه ذهنی و تکراری این رسانه ها در تحلیل خود بر تضاد میان اسلام و جمهوری اسلامی به عنوان نماد آن، با فرهنگ ایرانی تاکید دارد. حال آنکه تجربه تاریخی نشان داده است که اسلام و فرهنگ سنتی ما نه تنها دشمن و رقیب هم نیستند؛ بلکه در موارد متعددی اسلام بارها و بارها فرهنگ، هویت و استقلال این سامان را در برابر فرهنگ های غیر خودی حفظ کرده است.
4- در اوج تحرکات پس از انتخابات 88 به علت ماهیت غیر سیاسی چهارشنبه آخر سال هیچ گاه علی رغم تبلیغات به شدت سنگین رسانه های ماهواره ای جنبش سبز نتوانست از ظرفیت این شب استفاده کند.
5- برخلاف اعیاد و مراسم دینی چون عاشورا که ماهیتی به شدت سیاسی دارند؛ مراسم چهارشنبه سوری به هیچ عنوان از این قدرت و ظرفیت برخوردار نیست.
اما یک تناقض جدی تر هم در نگاه مدعیان ملی گرایی و سنت های پارسی وجود دارد که کمتر بدان توجه شده است، در نگاه این طیف کوچکترین مراسم غیرمعتبر به لحاظ سندیت تاریخی در پیش از اسلام، باید به نام ایرانی گرایی زنده نگاه داشته شود. حال آنکه در مورد برخی سنت های پس از اسلام و حتی سنت های اخلاقی ایران باستان که اسناد تاریخی زنده و معتبر بر وجود آن دلالت دارد رویه ای دیگر را در پیش می گیرند.
در این نگاه، چهارشنبه آخر سال را باید بزرگ نگاه داشت اما دیگر سنت های باستانی این سامان چون رعایت حیا و پوشش نباید به علت عدم همراهی با الزامات زندگی مدرن نابود شوند؛ چرا که این امور خرافات تلقی می شوند! به نظر می رسد که این دو گانگی رفتار در برابر فرهنگ چند هزار ساله این کشور هدفی جز تهی کردن سبک زندگی اسلامی و ایرانی به سود فرهنگی بیگانه و عمدتاً غربی را ندارد.
اگر خوشبینانه خواسته باشیم به قضیه نگاه کنیم خواسته یا ناخواسته معتقدان به گفتمان ملی گرایی و باستان گرایی بدین شکل، به دنبال نابودی ارزش های ملی و اسلامی فرهنگ ما به نفع فرهنگ بیگانه اند؛ فرهنگی که نگاه سکولار و جایگزین کردن سبک زندگی غربی را به جای نگاه اخلاقی و انسان ساز فرهنگ ایرانی و اسلامی هدف نهایی خود قرار است.
پی نوشت:
1- جین شارپ: (Gene Sharp) استاد بازنشسته دانشگاه ماساچوست دارتموث است. وی نامزد جایزه صلح نوبل بوده است.
او در سال ۱۹۸۳ انستیتو آلبرت انیشتین را با هدف گسترش تحقیق، مطالعه و آموزش در زمینه استراتژیهای مقابله بیخشونت در جهان سوم و پیگیری دموکراسی غربی در این کشورها بنا گذاشت. وی در موسسه آلبرت انیشتین در کمبریج ماساچوست فعالیت میکند. بعضی او را «کلاوزویتس مبارزات بیخشونت» میخوانند.
جین شارپ دکترای فلسفه را از دانشگاه آکسفورد (۱۹۶۸) گرفت و پس از آن ده سال در انگلستان و نروژ به مطالعات گسترده در زمینه مبارزه بی خشونت و نافرمانی مدنی پرداخت. آثار او پس از حوادث پس از انتخابات در ایران بارها مورد استفاده و ستایش تئوری پردازان جنبش سبز قرار گرفت.