وجود دوربينهاي مداربسته، جمعيت زياد اتاق ها، وجود خوابگاه در حاشيه اتوبان و مسدود شدن پنجرههاي اتاق به دليل حفظ امنيت مهمترين مشكلات خوابگاه هاي 5 دانشگاه مهم پايتخت است.
گروه اجتماعي «خبرگزاري دانشجو»؛ دانشجويان شهرستاني كه به اميد زندگي و تحصيل در پايتخت روانه تهران شدند بعد از سال ها تحصيل در شهر هزار چهره تهران برايمان از خوابگاه هايي مي گويند كه قرار است مثل خانه خودشان آرام، امن و دلنشين باشد.
«خبرگزاري دانشجو» مشكلات دانشجويان 5 دانشگاه مهم پايتخت را از زبان خود دانشجويان بيان مي كند تا شايد مسئولان دلسوز دانشگاه، سال تحصيلي جديد را به سال رفع مشكلات دانشجويانشان تبديل كنند.
دانشگاه علامه و دوربين هايي براي ثبت لحظه هاي يك زندگي
دختران خوابگاهي مهمترين دانشگاه علوم انساني كشور امروز گرفتارند، گرفتار دردهاي به ظاهر كوچكي مثل شلوغي اتاق ها، كمبود امكانات بهداشتي و وجود دوربين هايي كه هميشه زيرنظرشان دارد.
خوابگاه وليعصر دانشگاه علامه طباطبايي حياط زيبا و كوچكي دارد كه گاهي دختران خوابگاهي زير درختهاي آن مينشينند يا بازيهاي تيمي و جمعي را با هم تجربه ميكنند اما ميهمان ناخواندهاي به نام دوربين، آنها را حتي از همين حياط كوچك هم محروم كرد.
فائزه در اين مورد ميگويد: از اول مهر امسال در محوطه حياط دوربين نصب كردند و دخترها معذب هستند جلوي دوربين واليبال بازي كنند.
او ميگويد: اصلا براي ما سوال است كه نصب دوربين در حياط يا پشت در خوابگاه در خيابان وليعصر چه ارتباطي ميتواند با امنيت ما داشته باشد؟
بهار هم ميگويد: حياط خوابگاه خيلي زيبا و پردرخت است اما به خاطر وجود دوربين و نگهبان مرد هيچ وقت نميتوانيم با پوششي آزادتر از حياط استفاده كنيم.
او ميگويد: مدتي در خوابگاه دانشگاه تهران بودم حياط خوابگاه آنها آنقدر امن و دور از فضاهاي امنيتي مثل نصب دوربين بود كه دانشجويان آزادانه در حياط بازي و رفت و آمد مي كردند.
مطالعه با ضربآهنگ موتورخانه در خوابگاه دانشگاه علامه طباطبايي
سالن مطالعه خوابگاه وليعصر درست روبهروي موتورخانه پر سر و صداي خوابگاه قرار گرفته سر و صداي موتورخانه كه ميآميزد با صداي متصل مهتابي هاي خراب سالن مطالعه ديگر آرامشي براي درس خواندن باقي نميگذارد.
بهار كه به دليل سنگيني درسهاي دروه كارشناسي ارشد مدت زمان بيشتري از سالن مطالعه خوابگاه استفاده ميكند، ميگويد: علاوه بر سر و صداي موتورخانه و مهتابيهاي خراب سالن مطالعه تعداد ميز و صندليها هم خيلي كم است و اصلا متناسب با تعداد دانشجويان نيست.
صنم، دانشجوي خوابگاهي دانشگاه علامه طباطبايي هم ميگويد: اتاقمان كه اصلا براي درس خواندن مناسب نيست سالن مطالعه هم گاهي اوقات به خاطرجمعيت زياد بچهها اصلا جايي براي نشستن ندارد آن وقت ما مجبوريم كه يا به نمازخانه برويم يا در حياط درس بخوانيم كه آنجا هم شلوغ است.
دانشگاه امير كبير و اتاق هاي 10 نفره براي دانشجويان تحصيلات تكميلي
اتاقهاي شلوغ، آسانسورهاي خراب، اسكان 10 دانشجوي كارشناسي ارشد در يك اتاق و وجود تنها چهار سرويس بهداشتي براي 39 نفر در يك طبقه مهمترين ويژگي خوابگاههاي يكي از بزرگترين دانشگاههاي صنعتي كشور است؛ همان دانشگاهي كه قرار است آن قدر به دانشجويان نخبه و مغزهاي مهندسي كشور بها دهد كه ديگر به دعوتنامههاي دانشگاههاي بزرگ جهان توجه نكنند.
فاطمه، يكي از دانشجويان خوابگاهي دانشگاه اميركبير ميگويد: اصلاً خوابگاههاي دخترانه دانشگاه اميركبير با كاربري خوابگاه ساخته نشدهاند؛ اين خوابگاهها به غير از يكي، ساختمانهاي اداري فرسودهاي بودند كه حالا خوابگاه شده اند.
او ميگويد: در آغاز هر سال تحصيلي، آن قدر ظرفيت پذيرش بالاست كه بعضي از اتاقها اضافه بر ظرفيت اصليشان، دانشجويي را به عنوان مهمان دائم ميپذيرند، به طوري كه حتي نمازخانه خوابگاه هم پر ميشود.
از نمازخانه كه ميگويد ذهنش پر ميكشد به سوي آمنه، همان دختري كه ابتداي سال تحصيلي جديد به خاطر پر بودن اتاقهاي خوابگاه دانشگاه اميركبير، در نمازخانه زندگي كرد و جانش را در راه زياده خواهيهاي برخي در ارائه آمارهاي عريض و طويل افزايش ظرفيت دانشجويان كارشناسي ارشد از دست داد.
آمنه دانشجوي كارشناسي ارشد رشته پليمر ميتوانست روزي به جواني موفق در عرصه مهندسي تبديل شود، اگر فقط يك اتاق كوچك داشت و اندوه غريب آوارگي و بياتاقي در اولين روزهاي سال تحصيلي به جانش نميافتاد.
فاطمه در اين مورد ميگويد: آمنه زنگنه اتاق نداشت و نميتوانست از حمامهاي سوئيتهاي ديگر استفاده كند؛ به خاطر همين به حمام خدمات خوابگاه رفت.
آمنه نميدانست كه مسئولان فني براي باز كردن لولههاي فاضلاب اسيد داخل لولهها ريختهاند و از طرفي مسئولان هم اطلاعيهاي روي درب حمام نزده بودند؛ آمنه به خاطر استنشاق گازهاي اسيدي جانش را از دست داد.
سمانه، يكي ديگر از دانشجويان خوابگاهي دانشگاه اميركبير مشكل افزايش جمعيت را مربوط به ترمهاي فرد ميداند و ميگويد: معمولاً ترم اول هر سال بسياري از دانشجويان كارشناسي ارشد كه پنج ترمه شدهاند، در خوابگاه ميمانند و وروديهاي جديد نيز به آنها اضافه ميشوند؛ به اين ترتيب خوابگاهها خيلي شلوغ و بينظم ميشوند، اما در ترم دوم سال تحصيلي اوضاع بهتر است.
خوابگاه شهيد بسطامي دانشگاه اميركبير در حاشيه خيابان طالقاني پذيراي بيش از 300 دانشجوي صنعتي كشور است؛ وجود اتاقهاي 10 نفره آن هم براي دانشجويان كارشناسي ارشد يكي از عجيبترين ويژگيهاي اين خوابگاه است.
اين در حالي است كه در بسياري از دانشگاهها اتاقهاي كم جمعيت و حتي دو نفره را به دانشجويان تحصيلات تكميلي ميدهند.
دانشگاه تهران و حصارهاي كوتاه خوابگاه شهيد چمران
حصارهاي دور محوطه خوابگاه دختران دانشگاه تهران حصار كه نيست، نردههاي كوتاهي است كه روي تپه كوتاهتري قرار گرفته؛ نردهها آن قدر كوتاه است كه ميتواند كنجكاوي يا شرارت افراد لاابالي را براي بر هم زدن آرامش دختران خوابگاهي برانگيزد.
يكي از دانشجويان ميگويد: متاسفان حصارها آن قدر كوتاه و ناامن است كه هر فرد لاابالي به خودش اجازه ميدهد وارد محوطه خوابگاه ما شود.
نامهنگاريهاي بسيج دانشجويي و مسئولان صنفي خوابگاه دختران هنوز دل هيچ مسئولي را به رحم نياورده.
يكي از دانشجويان ميگويد من فقط به خاطر امنيت و آرامش خوابگاه آن را انتخاب كردم، اما فكرم اشتباه بود، هر شب دلهره دارم مبادا فرد لاابالي ديگري وارد ساختمان خوابگاه ما شود.
يكي ديگر از دانشجويان كه دانشجوي رشته فلسفه است، ميگويد: پشت محوطه خوابگاه يك زمين خالي وجود داشت كه مدتي پيش به عنوان پاركينگ استخر نزديك خوابگاه استفاده ميشد؛ اتاقهاي آخري ساختمان خوابگاه كاملاً بر فضاي پاركينگ مشرف بودند و بچهها اصلاً نميتوانستند پنجرههايشان را باز كنند يا از بالكن استفاده نمايند؛ با پيگيريهاي ما قرار شد پاركينگ را فضاي سبز كنند تا دانشجويان راحت باشند، اما متاسفانه بعد از سالها هنوز مشكل حصارهاي كوتاه محوطه خوابگاه حل نشده است.
دانشگاه شاهد و زندگي دانشجويان در خوابگاه حاشيه اتوبان
خوابگاه دختران دانشگاه شاهد از آغاز سال تحصيلي جديد به حاشيه اتوبان خليج فارس منتقل شده است؛ تا آن زمان دختران در خوابگاه خيابان طالقاني و خوابگاه پارك ملت مستقر بودند و پسران دانشجو هم در خوابگاه پارك ملت زندگي ميكردند، اما با اجراي طرح جامع خوابگاههاي دانشگاه شاهد، دختران به هشت بلوك خوابگاهي كنار دانشگاه شاهد انتقال پيدا كردند و خوابگاههاي دخترانه سطح شهر بسته شد.
سارا، دانشجوي كارشناسي ارشد دانشگاه شاهد ميگويد: براي كار پايان نامه ام مجبورم از كتابخانه دانشگاههاي ديگر استفاده كنم، بنابراين اگر ساعت 6 صبح از خوابگاه بيرون بيايم در بهترين موقعيت ميتوانم ساعت 10 صبح خودم را به كتابخانه دانشگاه تهران برسانم، از آن طرف ساعت 4 بعداظهر هم وقت استفاده از كتابخانه تمام ميشود و مجبورم آنجا را ترك كنم.
او ادامه ميدهد: دانشگاه شاهد برعكس دانشگاههاي ديگر به دانشجويان خود كارت الغدير نميدهد؛ كارت الغدير كارتي است كه دانشجويان ارشد با داشتن آن ميتوانند به كتابخانههاي دانشگاههاي ديگر بروند، بنابراين ما فقط ميتوانيم از كتابخانه دانشگاه تهران كه عمومي است و براي هر روز عضويت 3000 تومان ميگيرد، استفاده كنيم؛ كتابخانه دانشگاه تهران از ساعت 8 تا 16 باز است، اما به خاطر دوري مسير نميتوانيم از تمام ساعات كتابخانه استفاده كنيم.
يكي ديگر از دانشجويان دانشگاه شاهد ميگويد: قبلاً كه خوابگاهمان داخل تهران بود بايد فاصله زيادي را تا رسيدن به دانشگاه طي ميكرديم كه با آمدن خوابگاه به كنار دانشگاه اين مشكل حل شد، اما دانشجويان، بخصوص دانشجويان كارشناسي ارشد يا كساني كه كارورزي دارند و مجبورند به كلينيكها يا كتابخانههاي سطح شهر بروند، با مشكل رفت و آمد درگيرند.
دانشجوي خوابگاهي ديگري عدم امنيت محيط اطراف را مهمترين مشكل خوابگاه فعليشان ميداند و ميگويد: بچههايي كه صبح زود از شهرستان به تهران ميرسند براي رسيدن به خوابگاه مجبورند در عوارضي پياده شوند كه علاوه بر مشكل وجود افراد ناباب، بارها سگهاي ولگرد بچهها را دنبال كردهاند.
اگر چه دانشگاه شاهد با هدف كنترل و نظارت بيشتر بر دانشجويان دختر، طرح جامع خوابگاهي را به اجرا گذارده، اما از مهمترين فاكتور، يعني امنيت محيط اطراف خوابگاه غفلت كرده و استفاده از راهكارهايي مثل سرويسهاي رفت و آمد تا مترو يا الزام دختران براي ورود به خوابگاه تا ساعت 8 هم چندان مفيد نبوده است.
تاخيرهاي گاه و بيگاه سرويسهاي رفت و آمد و فاصله طولاني سرويسهاي ساعات اوليه صبح، دختران دانشجو را مجبور ميكند گاهي از خوابگاه تا مترو را پياده بروند
دانشگاه شهيد بهشتي و پنجره هاي مسدود شده با فلز
پنجرههاي بلوك 3 و 4 خوابگاه دانشگاه شهيد بهشتي مشرف به خيابان است، گاهي برخي دختران دانشجو با حجابهاي نامناسب پشت پنجره ميايستادند، اين مسئله باعث اعتراض دانشجويان مذهبي شد مسئولان خوابگاه در اقدامي عجولانه پنجرههاي اتاقهاي مشرف به خيابان را با ورقههاي فلزي پوشاندند تا ديگر چنين مشكلاتي ايجاد نشود.
نوشين ميگويد: من خودم ديده بودم كه دختران با وضع نامناسب پشت اين پنجرهها ميايستادند و حتي به مرداني كه در بيرون بودند با ايما و اشاره شماره تلفن ميدادند بارها به مسئولان حراست گفتم كه چرا هيچ برخوردي با بچههاي اين اتاقها نميكنيد اما آنها ميگفتند كاري از ما ساخته نيست بعد از مدتي در اقدامي عجولانه كلا جلوي پنجرهها را بستند.
ماريه جوش زدن پنجرههاي رو به خيابان را كاري فرماليته و بيپشتوانه فكري ميداند و ميگويد: هر اتاق 2 پنجره دارد اما آنها فقط يكي از پنجرهها را پوشاندهاند و پنجره بعدي باز است خوب دختري كه بخواهد از پشت همان يكي پنجره هم به هدفش ميرسد.
او ميگويد: آشپزخانه و اتاق تلويزيون فقط يك پنجره داشتند كه همان يك پنجره را هم با ورقه فلزي پوشاندند حالا وقتي براي آشپزي به آشپزخانه كوچك بلوك ميرويم بوي غذاهاي مختلف و دود غذاهاي سوخته آزارمان ميدهد.
به عقيده اين دانشجويان مشكل پوشش نامناسب دختران در پشت پنجره بايد كنترل شود اما نه به شكل مسدود كردن پنجرهها آنها معتقدند با اندكي سختگيري و تدوين قوانين اخلاقي ميتوانستند بر اين مشكل غلبه كنند اما آنها سادهترين راه را انتخاب كردند.
اين دانشجو مي گويد اصلاً تمام خوابگاه ما قابل ديد است اگر بلوك 3 و 4 مشرف به خيابان است بلوك 1 و 2 هم به خاطر مجاورت با خوابگاه پسران و اينكه سطح خوابگاه آنها بالاتر از خوابگاه ماست كاملاً از طرف خوابگاه پسران قابل ديد است، بايد از همان روز اول فكر اساسي مي كردند و خوابگاهي با كاربري دخترانه درست ميكردند.