به گزارش خبرنگار فرهنگی«خبرگزاری دانشجو»، در این جلسه که به صورت پرسش و پاسخ برگزار شد، دانشجویان به بیان انتقادات و پیشنهادات خود در رابطه با صدا و سیما پرداختند و در پایان دارابی به سوالات آنها پاسخ داد.
سئوالات و انتقادات دانشجویان به شرح ذیل است:
ارائه انتقادات و نقاط ضعف باعث نمیشود که ما از نقاط قوت صرف نظر کنیم، اما هدف کمک برای رفع اشکال و نقوص توسط این مجموعههای جوان، با پتانسیل و فعال است.
تحریمهای بین المللی که توسط استکبار علیه ما اعمال میشود، حوزه رسانه را هم در برگرفته و سوال اینجاست که صدا و سیما در مقابله با این تحریمها چه اقداماتی را انجام داده است و چه مقدار توانستهایم موجی علیه این حرکات در دنیا انجام دهیم.
تربیت نیروها و ورود افراد سالم و حرفهای از جامعه حزباللهی به سازمان به چه شکل است و آیا دغدغهای در این مورد وجود دارد؟
آیا تلویزیون برای رصد جشنوارههایی مثل عمار، سینما حقیقت و رصد برنامهای داشته که افراد با استعداد شناسایی شوند و جذب تلویزیون شوند همانطور که برای جشنوارههایی مثل کن تعداد زیادی از افراد گسیل میشوند، اما برنامههای این چنینی تحویل گرفته نمیشوند.
احساس میشود که تعداد معدودی از نیروها تولیدات صدا و سیما را انجام میدهند که بعضی از این افراد عقبهای درستی ندارند.
برای مثال بزرگترین پروژه دفاع مقدس با نامه پرواز در ارتفاع صفر قرار است به آقای بهرامیان سپرده شود که از کارهای ایشان ساعت شنی بود که بخش هایی بسیاری از آن توسط صدا و سیما سانسور شد.
آخرین شاهکار صدا و سیما هم «راستش را بگو» است، در صورتی که خانم سمرقندی ممنوع کار بودهاند.
در همین فیلم روابط آزاد دختر و پسر نشان داده میشود و همچنین پوشش حجاب به استهزاء گرفته شد، به دلیل عدم رعایت خیلی از مسائل توسط کاراکترهای با حجاب، آیا خطاب «راستش را بگو» به نظام جمهوری اسلامی نبود که نظام به مردم دروغ میگوید.
به بعضی از موارد در تلویزیون پرداخته نمیشود؛ مثلاً حضرت آقا فرمودند: «در حال گذر از پیچ تاریخی هستیم.»
چقدر به این پیچ تاریخی یا مباحثی مثل بیداری اسلامی با این وسعت پرداخته شده است، در مورد تحریمهایی که کشور با آنها دست به گریبان است چه تعداد کار تاثیرگذار ساخته شده است.
بعد از فتنه سال 88، این خلأ بوجود آمده برای خیلی از افراد که متوجه نشدند چه قضیهای اتفاق افتاد یا شهدای هستهای و شکار پهباد چه کارهایی انجام شده است.
در بحثی که در مورد عقبهای افراد مطرح شد، حضرت آقا فرمودند که با عنصر ناباب کار نکنید؛ چرا که از آنجا که انتظار ندارید ضربه میخورید و کار از دست شما خارج میشود؛ مثلاً در مورد «خانواده محترم» به اظهار خود آقایان قرار بود فیلمی در مورد خرمشهر ساخته شود، ولی در آخر بدین شکل درآمد.
بحث دیگر اینکه تلویزیون اخیراً در یک رقابت نامطلوب با ماهوارهها قرار گرفته است و تلاش میشود که برنامههایی به همان شکل با هدف جذب مخاطب ساخته شود؛ آقا صحبتی در این باب دارند مبنی بر اینکه وقتی برنامههای انقلابی از صدا و سیما پخش میشود، افراد ضد انقلاب تلویزیون را از حرص میبستند و در ادامه ایشان میفرمایند: به درک که میبندند؛ ما باید بپذیریم که یک سری از افراد واقعاً هیچ دلبستگی به این انقلاب ندارند و جذب صدا و سیما ما نمیشوند.
نکته بعد و انتقاد بزرگ به تلویزیون سکوت بعد از حوادث سال 88 است؛ چرا که مردم نمیتوانند منتظر بمانند و بالاخره خوراک رسانهای خود را از جاهای دیگر میگیرند.
وقتی بعد از ماهها سکوت تلویزیون در مورد سوریه شکسته شد، تحلیل جامعی ارائه نشد که این مسائل باعث سلب اعتماد مخاطب میشود.
مسئله بعدی خبرنگاران خارجی هستند که با وجود امکانات فراوانی که دارند، برون داد مثبتی نداشته اند؛ چرا با وجود این همه حادثه در میانمار ما مستندسازی به این منطقه اعزام نکردهایم.
در بحث مسائل سیاسی محافظهکاری در مسئولان و مدیران سیما احساس میشود.
اما انصاف حکم میکند که از برنامههای خوبی مثل «ثریا»، «مستند شهید باقری»، «راز»، «زاویه» از شبکه چهار و همچنین افزایش تعداد سریالهای انقلابی در تلویزیون تشکر کنیم.
در آخرین دیدار آقا با برنامه سازان نمایشی، ایشان مطالبه قهرمان پروری را داشتند، چقدر بدین سمت حرکت شده است؛ بنابراین امیدواریم به شعار صدا و سیما که دنیا، اخلاق و آگاهی است، بیشتر پرداخته شود.
آیا سیاست سکوت در حوادث سال 88 یا سوریه به برجسته سازی و حساس شدن مردم نسبت به این موارد کمک نمیکند؟
نگاه امنیتی در بعضی از برنامهها وجود دارد، مناسب نیست، مورد دیگر در مورد دانشکده صدا و سیما است که دلیل وجودی آن مشخص نیست و همچنین از صاحب نظران در این مباحث استفاده نمیشود؛ برنامه اخیر «دیروز، امروز، فردا» برای دانشجویان است، ولی بدون حضور دانشجویان برگزار شد.
امروزه کودکان ما در معرض بمباران تبلیغاتی دشمن هستند، ولی صدا و سیمای ما در مقابله با این هجمه برنامهای ندارد و کار ایدئولوژیکی انجام نمیشود و بیشتر برنامهها به ساز و آواز و رقص محدود میشود.
رواج ناامیدی و یاس در بعضی از سریالها و فیلمهای سینمایی دیده میشود.
انتظار از فیلمهای مناسبتی مثل ماه مبارک رمضان بالا است، ولی در این سریالها هم مشاهده میشود که هر کار فلانی با توجیه غریزه مادری انجام میشود.
خواهشمندیم نظارت دقیقتری روی فیلمهای شبکه نمایش انجام شود؛ چرا که بعضی از این فیلمها شیطانپرستی را ترویج میدهند.
چرا بر بخش سریالهای کرهای و اسطورهسازی آنها تاکید میشود، در حالی که بچههای ما اسطورهاسلامی، ایرانی و انقلابی را نمیشناسند.
چرا در سریالهای ما پلیس انسان ناتوان و کسی که همیشه دیر به سر صحنه حاضر میشد، نشان داده میشود و در مقابل انسانهای خلافکار باهوش و زیرک به نمایش در میآیند.
آیا با توجه به تاکیدات امام و رهبری که صدا و سیما را دانشگاه میدانند، استراتژی صدا و سیما برای تحقق این موضوع به چه شکلی بوده است؟
مورد بعدی اینکه نسبت عامه مردم با تلویزیون به چه شکلی است و تصوری که از مردم ارائه میشود آیا بیشتر قشر مرفه را نمایش نمیدهد.
صداو سیما باید از دست برتر خود که همان حضور در میان عامه مردم است، در مقابل شبکههای بیگانه که این خلا را دارند استفاده کند.
در صدا وسیما حلقههایی شکل گرفته که اکثر کارهای تلویزیونی را انجام میدهند و این موجب فساد است و باید با ورود اشخاص دیگر علیالخصوص جوانترها از آن جلوگیری شود.
مطالبات ما از شما همان مطالبات رهبری است؟ از صدا و سیما خواستند بر سه اساس اسلاممحوری، تهاجم فرهنگی و توجه به شعار هر سال اقداماتی صورت دهد، چرا تجملگرایی در برنامهها و تبلیغات صدا و سیما دیده میشود؟
با توجه به اینکه هدف حمله در تهاجم فرهنگی جوانان میباشند، چه کارهایی برای مقابله با این جریان شده است.
آیا استراتژی کلانی در صدا و سیما برای برنامهسازی وجود دارد؟ چرا همانطور که دولت و مجلس نقد میشوند، برنامههای صدا و سینما نقد نمیشوند؟
چرا افراد مذهبی در فیلمها و برنامهها به شکل نامناسبی نشان داده میشوند؟
مورد دیگر برنامههای شب عید سال گذشته است که بسیار نامناسب بود.
آیا معیاری جز ظاهر برای انتخاب مجریان وجود دارد؟
آیا برنامه و فکری برای افزایش تعداد شبکهها وجود دارد؟
چرا وقتی برای برنامههای تاریخی مثل «مختارنامه» شهرک ایجاد میشود، از این شهرکها در فیلمهای دیگر استفاده نمیشود؟
چرا چهرههای مطالبهگری مثل وحید جلیلی یا مقدمفر از سیمای جمهوری اسلامی حذف میشوند؟
تخصصگرایی در شبکهها باعث شده است که برنامههای متنوع برای مخاطبان پخش نشود؟ شبکه قرآن در مقایسه با شبکه رادیویی معارف خیلی ضعیفتر ظاهر شده است؟
در مورد مطالبات رهبری درباره سبک زندگی چه کارهایی انجام شده است؟
چرا بعضی از برنامههای مناسبی به صورت ضربتی ساخته میشوند که این امر باعث ضعیف شدن محتوا میشود؟
در مورد فرهنگ عامه متولیان مختلفی وجود دارد، ولی صدا وسیما باید بیشتر به آنها بپر