گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو» راحیل طهوری، تمامی انسانها به دنبال داشتن بهترین نوع زندگانی هستند. زندگی که با وجود عمر کوتاه آدمیان بیشترین فرصت ها و بهره های دنیوی و اخروی را در اختیار آنها بگذارد.
زندگی که مملو از آرامش و آسایش و فاقد هرگونه دغدغه خاطر و پریشانی باشد. اما بسیاری از انسانها در دنیای امروز فاقد چنین آرامشی هستند و لحظه ای آرامش خاطر ندارند. دائما خود و یا تحصیلات و وضعیت مالی شان و... را با دیگری مقایسه می کنند و بالتبع احساس عقب ماندن و یا خسران می کنند.
در نتیجه این نوع تفکر، افراد در یک مسابقه دائمی برای رسیدن به چیزی هستند که هیچ گاه به معنای تام و تمام قابلیت دستیابی ندارد. در واقع انسانها دائما در پیش روی خود اهدافی را قرار می دهند که هیچ گاه تمام و کمال نمی توانند به آنها دست پیدا کنند و مسلما چنین تفکری دغدغه خاطر و پریشانی دائمی را به دنبال دارد.(1)
حرص و آز فرزند تربیت نشده بی نهایت طلبی در انسان
البته این موضوع که میتوان آن را با کمی اغماض حرص و آز و زیادهخواهی تلقی کرد با روحیه بینهایت طلبی انسان متفاوت است. هرچند که میتوان حرص و آز را جنبهای از بی نهایت طلبی انسان دانست که در مسیر درست قرار نگرفته و تربیت نشده است. در واقع انسان ذاتا و بالفطره بی نهایت طلب است. اما بی نهایت طلبی در انسان باید کنترل و تربیت شود و متناسب با روح خدایی آدمیان پرورش پیدا کند، نه این که فقط در دنیا و نیازهای جسمانی خلاصه شود.
زمانی که این خصیصه آدمی در مادیات خلاصه شود تبدیل به حرص و آز میشود. که البته این حرص و آز در برخی افراد تبدیل به یک بیماری میشود. اما بی نهایت طلبی انسان می تواند در کسب علم،کسب صفات اخلاقی، کمال طلبی و حتی در بسیاری امور دیگر مثل کسب قدرت و ثروت تعریف شود.
بی نهایت طلبی در انسان به این معناست که آدمی نهایت و حد یقفی برای خود و امورات خود تصور نمی کند. مسلما اگر این صفت بی نهایت طلبی در امور پسندیده مانند کسب علم و صفات اخلاقی قرار بگیرد بسیار مطلوب خواهد بود .اما اگر این بی نهایت طلب در اموری مانند قدرت و ثروت و کسب موقعیت و منصب قرار بگیرد نه تنها فرد بلکه جامعه را هم به قهقرا می برد.
با قناعت از حرص خود انتقام بگیرید
آرامش فکر و خیال، دغدغه انسان امروز است. تمامی انسانها چه در غربیترین نقطه عالم و چه در شرقیترین نقطه آن، کم یا زیاد به دنبال آرامش هستند. هرچند که با روند مدرن شدن جوامع، انسانها بیش از گذشته محتاج لحظاتی آرامش هستند. اکنون این سوال مطرح می شود که انسانها با دارا بودن چه صفتی می توانند آرامش و آسایش خود را در دنیا و آخرت تأمین کنند!
امام علی علیه السلام می فرمایند :«کسی از مردم آسوده است که قانع باشد».(2) حضرت در کوتاهترین کلام رمز آسودگی را در قناعت دانسته اند. در واقع آسودگی خاطر تنها یکی از آثار قناعت است. قناعت بسیاری نتایج دیگر هم دارد که در ادامه کلام به آن اشاره خواهد شد.
در کلامی دیگر حضرت می فرمایند: «از حرص خود به وسیله قناعت انتقام بگیر؛ همان گونه که از دشمن خود با قصاص انتقام میگیری».(3) حرص و آز انسان را از درون فاسد میکند. انسان حریص دایما در استرس و اضطراب است. یکی از مسکّنهایی که برای ریشهکن کردن و از بین بردن حرص و آز وجود دارد؛ ایجاد روحیه قناعت و توانگری در آدمی است.
انسان مدرن بیش از هر دورهای برای فرار از این حرص و آز به قناعت نیازمند است. روحیه قناعت به انسان آرامش میدهد زیرا فرد مؤمن هرچند که از تلاش و کوشش فروگذار نمیکند، اما به قضا و قدر الهی راضی است.
زندگی با قناعت گوارا می شود
امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه میفرمایند: «آن که به کم آن قناعت ورزید بسیارى از عوامل امنیّت را به دست آورد، و هر کس رو به انبوهش آورد بر علل هلاکت خود افزود، و آنچه به دست آورد به زودى از دست او برود».(4) در واقع حضرت، قناعت را به مومنین و پرهیزکاران تجویز می کنند تا مطابق با کلام حضرت زندگی گوارا (5) و شیرینی را تجربه کنند و از سقوط در ورطه هلاکت به دور باشند. با قناعت است که زندگی انسان گوارا و پاکیزه می شود. اما معنای قناعت چیست و منظور و مقصود ائمه از قناعت چه بوده است؟
معانی قناعت در کلام امیرالمومنین
عفت و دروری از محرمات لازمه قناعت
1.«قناعت، پارسائى و عفاف است».(6) قناعت موجبات پارسایی و پرهیزکاری را در انسان فراهم می کند؛ زیرا که به موجب آن انسان به کمتر به حرام و گناه می افتد. انسان قانع به قضا و قدر خداوند راضی است و به مال و اموال و دادههایی که خداوند در اختیار او گذاشته است؛ قناعت میکند.(7) چنین انسانی برای کسب روزی بیشتر و یا پیداکردن رضایت خاطر بیشتر به دنبال حرام نخواهد رفت و مسلما یکی از اصول مهم پرهیزکاری نرفتن به سمت محرمات است.
بی نیازی در عین نیاز
2.«قناعت توانگر مىسازد به اعتبار آنکه آدمى با قناعت محتاج به طلب نمىشود پس گویا توانگرست».(8) انسانی که از داشتههای خود احساس رضایت می کند؛ هیچ گاه برای زیاده طلبی دست نیاز به سوی دیگران دراز نمیکند و مسلما نداشتن درخواست و اظهار نیاز نکردن موجبات توانگری و غنا را در انسان فراهم می کند.
درخواست نکردن از افراد
3.«قناعت خود را عزیز داشتن است و بسؤال و طلب خوار نکردن».(9)
خداوند دوست دارد بندگان تمامی امور خود حتی نمک آش را از او بخواهند
انسان قانع، شأن و مرتبه ای برای خود در نظر می گیرد و همیشه سعی دارد این جایگاه و منزلت خود را با درخواست از افراد مکدّر نکند. چنین انسانی هیچ گاه عزت خود را با درخواست از دیگران از بین نمی برد، بلکه با درخواست و التماس به درگاه خداوند خود را عزیز تر می کند؛ زیرا خداوند دوست دارد بندگان تمامی امور خود حتی نمک آش خود را از خداوند بخواهند. مسلما در چنین صورتی درخواست بنده از سایر افراد در نزد خداوند، امری مذموم و ناپسند است.
عزت و عفت و توانگری میوه قناعت
قناعت در انسان نتایج و ثمراتی هم دارد. در احادیث بسیاری عزت و پرهیزکاری و بی نیازی از سایر افراد به عنوان نتیجه قناعت هم محسوب شده اند. در واقع هم چنان که اگر کسی این موارد را دارا نباشد قناعت ندارد. اگر کسی هم قناعت پیشه کند، این صفات در او ایجاد خواهند شد.
و آن حضرت فرمود: «خوشا به حال کسى که به یاد معاد بود، و براى حساب کار کرد، و به آنچه او را کفایت مىنمود، قناعت ورزید، و با خشنودى از خدا زیست».(10)
پی نوشت ها :
1.لا قناعة مع شره. نیست قناعتى با غلبه حرص، یعنى کسى که بر او حرص غلبه داشته باشد به هیچ مرتبه ای قناعت نمىکند و به هر مرتبه ای که برسد سعى میکند تا زیادتر از آن را کسب کند.
شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم / ج6 / ص: 361
2.غررالحکم و درالکلم،باب القناعه،427،حدیث8
3. غررالحکم و درالکلم،باب القناعه،427،حدیث26
4. نهج البلاغه، ترجمه انصاریان ؛ ص252
5. امام علی علیه السلام می فرمایند:قناعت گواراترین زندگانى است.
شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم / ج2 / 383 / 2918 أطیب العیش القناعة. ..... ص : 383
6. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم ؛ ج1 ؛ ص47
7.امام علی علیه السلام می فرمایند : سر قناعترضاست، یعنى راضى شدن به تقدیرات حقّ تعالى و بهره و نصیبى که بهر کس داده اند.
شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم / ج4 / 54 / 5262 رأس القناعة الرضا. ..... ص : 54
8. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم ؛ ج1 ؛ ص15
9. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم ؛ ج1 ؛ ص25
10.نهج البلاغه / ترجمه انصاریان / 760 / 44 ( 3044 ) ص : 760