به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، عبدالجبار کاکایی، شاعر خوش قریحۀ کشورمان شعری جدید سروده و با نام «دیدار» در وبلاگ شخصی خود گذاشته است.
متن این شعر به شرح ذیل است:
می آید از بی سمت و بی سو از ته یک دشت ناهموار
ما بی خبر زندانی دیوار در دیوار در دیوار
بی سمت و بی سو می رسد از ناکجایی که نمی دانیم
ما همچنان سرگرم هم تکرار در تکرار در تکرار
او می نشیند آن طرفتر از تصورهای خاک آلود
ما ایستاده، روبرومان «آفتابی از خدا سرشار»
او می گشاید لب به سمت حرف هایی که نمی فهمیم
ما گنگ و خواب آلود و سر سنگین و ناقص عقل و نا هشیار
او خشم خود را از غلاف ابروانش می کشد بیرون
ما بی سران غرق در خونیم، بی آواز و خجلت بار
از نا کجا او می رسد ، از ناکجایی در کجا ها گم
ما بر زمین افتادگانیم، از بهشت آسمان آوار
ما سالها در انتظار لحظه ی دیدار فرسودیم
اما دریغ از گفتگو با او ، دریغ از لحظه ، از دیدار