به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» الهام معصومینژاد؛ تولد و حیات حضرت زهرا (س) را میتوان به عنوان پاسخ کوبنده و محکمی دانست بر دهان یاوهگویانی که رسول خدا (ص) را تنها به دلیل نداشتن فرزند مذکر ابتر میخواندند. ایشان که نطفهای آسمانی داشتند و در دامان زنی بزرگ، چون حضرت خدیجه (ع) پرورش پیدا کرده بودند؛ در سالهای اولیه طلوع اسلام بر کرانه زندگی بشر، که همه دوستان و خویشان، رسول خدا (ص) را تنها گذاشته بودند، پا به پای مادر و در روزهای بعد از مرگ مادر نقش محکم و قوی خود را در یاری رساندن و همراهی و همدلی با رسول خدا (ص) آن چنان ایفا میکردند که از سوی رسول خدا (ص) لقب امابیها گرفتند. حضرت زهرا در دوران کودکی خود در چند اتفاق مهم حضور داشتند؛ حضور در خانه در شب لیلهالمبیت در کنار حضرت علی (ع) و همراهی با رسول خدا در ماجرای شعب ابیطالب.
اما ایفای نقش بیبدیل در کنار پدر مساله مهمی است که نباید به راحتی از کنار آن گذشت. ناکامی قریش در بازگرداندن مهاجرین از حبشه به مکه و خطر ایجاد پایگاهی خارج از قدرت سیاسی قریش در آنجا و نیز نفوذ رو به گسترش مسلمانان در بین جوانان قریش در آنجا، آنان را به اتخاذ راهحل جدیدی کشاند و آن اندیشه قتل پیامبر (ص) بود که با شهامت و قاطعیت ابوطالب، عموی پیامبر، قریش به ناچار راه دیگری را در پیش گرفتند و آن تحریم اقتصادیـاجتماعی پیامبر و یارانش بود که ابوطالب پس از مشورت با پیامبر (ص) تصمیم گرفت برای سهولت در مراقبت از جان ایشان و حفظ تعصبات و همبستگی عشیرهای، بنیهاشم و بنیمطلب را در شعب ابیطالب گرد آورد.
بر اساس این قرارداد، هر گونه حق دادوستد با بنیهاشم و بنیمطلب و نیز حق هر گونه وصلت با این خانواده منتفی اعلام شد و تنها در صورتی این معاهده ملغی میشد که پیامبر (ص) تسلیم شود. مدت اقامت در شعب، سه سال و شرایط حاکم بر آن بسیار سخت و طاقتفرسا بود؛ آنچنان که صدای ضجه کودکان از بیرون شنیده میشد. حضرت در طول آن سه سال، از نزدیک رنج و دغدغهٔ رسول خدا و نگرانیهای مادر و عموی بزرگوارشان را لمس کردند و در مبارزه علیه ظلم، با پدر خود همراه بودند.
مقام معظم رهبری نقش بیبدیل حضرت زهرا (س) در این مقطع را این گونه تشریح میکنند: «آن زمان که در شعب ابىطالب همهى راههاى عافیت بر مسلمانان و وجود مقدس نبى اسلام (ص) بسته شده بود؛ نه امکانات زیستى، نه امکانات رفاهى، نه آسودگى خاطر؛ دائم دغدغهى تهاجمِ دشمنان، دائم خبرهاى بد، صداى گریهى کودکان از گرسنگى بلند، انواع ناراحتیهایى که در آن درهى خشک وجود داشت و این عده خانوادهى مسلمان براى مدت سه سال مجبور به اقامت شده بودند ـو چه سختیها کشیدند و همهى این سختیها هم از مبدأ یکایک این انسانها از کوچک و بزرگ حرکت مىکرد و روى دوش پیامبر اسلام مىنشست. چون رهبر بود؛ چون همه به او متکى بودند، همهى دردها را پیش او مىآوردند، همهى فشارها را او حس مىکردـ در چنین وضعیت سرشار از سختى و محنت و فشار و ناراحتىِ ناشى از دعوت در راه خدا و صبر در راه او ـاتفاقاً در همین ایام جناب ابىطالب هم از دنیا مىرود؛ جناب خدیجه کبرى هم در مدت کوتاهى به رضوان الهى و لقاءالله مىپیوندد و پیامبر، تنهاى تنهاستـ فاطمهى زهرا، این دختر چندساله ـحالا بنا به اختلاف روایات، پنجساله، ششساله، هفتساله، دهسالهـ تنها کسى است که پیامبرِ با این عظمت به او تکیه مىکند. او مثل مادر از پدر بزرگوار خود پذیرایى مىکند که این قضیهى فاطمه امابیها مربوط به اینجاست.» (مقام معظم رهبری، 1373)
سیرهٔ حضرت زهرا (س) در نقش همسری
حضرت زهرا در مقام همسری تمام آنچه را که از یک زن در همراهی با همسر خود انتظار میرود ایفا کرده است؛ آنچنان که امیرالمؤمنین (ع) در موارد گوناگون، به تمجید از زحمات حضرت زهرا پرداختهاند و به وجود ایشان در زندگی خود مباهات کردهاند. در جریان شورای ششنفره، که خلیفه دوم برای جانشینی وی تعیین کرده بود، حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: «آیا در بین شما، به جز من کسی هست که همسرش بانوی زنان جهان باشد؟» همگی پاسخ دادند: نه. در جریان سقیفه نیز حضرت ضمن برشمردن فضایل و کمالات خویش و اینکه باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعهی اسلامی را عهدهدار شود، خطاب به ابوبکر فرمودند: «تو را به خدا سوگند میدهم! آیا آن کس که رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] درآورد من هستم یا تو؟» ابوبکر پاسخ داد: «تو هستی.»
مقام معظم رهبری عمق اثرگذاری حضرت را در نقش همسری این گونه تبیین میکنند: «شما ببینید شوهردارى فاطمهى زهرا (س) چگونه بود. در طول ده سالى که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین (ع) با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگهاى کوچک و بزرگى ذکر کردهاند ـحدود شصت جنگ اتفاق افتادهـ که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین (ع) بوده است. حالا شما ببینید، او خانمى است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ مىماند ـاین قدر جبهه وابستهى به اوستـ از لحاظ زندگى هم وضع روبهراهى ندارند؛ همان چیزهایى که شنیدهایم: و یطعمون الطّعام على حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً انّما نطعمکم لوجه الله؛ یعنى حقیقتاً زندگى فقیرانهى محض داشتند؛ در حالى که دختر رهبرى هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسئولیت هم مىکند. ببینید انسان چقدر روحیهٔ قوى مىخواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاریهاى زندگى خالى کند؛ به او دلگرمى دهد؛ بچهها را به آن خوبى که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین (ع) امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب (ع) که امام نبود. فاطمه زهرا (س) او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدت زیادى زنده نماند.» (مقام معظم رهبری، 1377)
در حالی که امروزه به دنبال حجم عظیم تبلیغات، طیف وسیعی از زنان در کشور به نقش زن در خانه و خانهداری به دیدهی تحقیر مینگرند و آن را بیارزش و بیمقدار به حساب میآورند و معتقدند کارهای مهمتر زن در محیطی غیر از محیط خانواده و در عرصهٔ اجتماع تحقق پیدا میکند، رهبر انقلاب نقش خانگی را این گونه ارج مینهند: «ما این بزرگوار، حضرت فاطمه الزهرا (س) را خواستهایم به عنوان الگو میان خودمان مطرح کنیم. یک زن جوان، یک دختر جوان، که زندگیاش زندگی معمولی، لباسش لباس فقرا، کارش در خانه جمعوجور کردن بچهها و مدیریت خانه و کدبانویی این خانهٔ کوچک و دستاس کردن است و آن کوه معرفت و دریای عظیم علم و دانش در وجود اوست.» (مقام معظم رهبری، 1383)
نقش مادری و تربیت انسان کامل
بیتردید سرنوشت هر انسانی ریشه در خصلتهای کسانی دارد که در دوران طفولیت نزدیکترین انسانها به او بودهاند. از طرف دیگر، در این دوران، مادر نزدیکترین فرد به انسان است و نقش سازندهٔ وی در تعیین مسیر زندگی فرزند، انکارناپذیر است. در تعریف ایفای نقش مادری حضرت زهرا (س) میتوان اظهار داشت کلام امام (ره) کاملترین تعریف است: «زنی که در حجرهای کوچک و خانهای محقر، انسانهایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم ملک تا آن سوی ملکوت اعلی میدرخشید. صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجرهٔ محقری که جلوهگاه نور عظمت الهی و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.» (امام خمینی، ص 125)
اساس تربیت حضرت زهرا (س) آنچنان در جان کودکانش نشسته بود که پس از شهادت ایشان، حضرت زینب با وجود آنکه دختر سهسالهای بیش نبودند، اما تأثیرات آموزههای مادر چنان بود که ایشان را به کربلا رساند و ایشان توانست پیغامبر مظلومیت امام زمان خویش باشد. امام خمینی (ره) در این مورد میفرماید: «این خانهٔ کوچک فاطمه (س) و این افرادی که در آن خانه تربیت شدند که به حسب عدد، چهار پنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالی را تجلی دادند، خدمتهایی کردند که ما را و شما را و همهٔ بشر را به اعجاب درآورده است.» (امام خمینی، ص 167)
تغییر در ارزشهای اجتماعی
ارزشهای اجتماعی در هر جامعه عبارت است از زنجیرهای از بایدها و نبایدها در زمینهٔ روابط اجتماعی انسانها که در طول زمانها و بنا به مقتضیات اجتماعی هر منطقه، سازمان یافته است و مخالفت کردن با آنها میتواند با خشونت و مقاومت کسانی روبهرو شود که به این ارزشها پایبند هستند. حضرت زهرا (س) در جامعهای متولد شد که ارزشهای اجتماعی در آنجامعه، بر خلاف ارزشهای انسانی شکل گرفته بود و ایشان در بسیاری از موارد، ناقض ارزشهای اخلاقی در درون جامعه میشد. از سویی دیگر، ایشان با استفاده از ابزار قدرتمند انتقال اطلاعات، به فعالیت در تغییر محور ارزشهای اجتماعی میپرداختند و با حضور فعال خود در عرصه دانش و کسب بالاترین مرتبه آن، با بهکارگیری صحیح روشهای انتقال اطلاعات، مانند ایراد سخنرانی، خواندن خطابه و... به تغییر محور ارزشهای اجتماعی و فرهنگی میپرداختند (ستاری، نقش حضرت زهرا، سلام الله علیها، در تغییر محور ارزشهای اجتماعی).
حضرت زهرا (س) در جامعهای متولد شد که ارزشهای اجتماعی در آنجامعه، بر خلاف ارزشهای انسانی شکل گرفته بود و ایشان در بسیاری از موارد، ناقض ارزشهای اخلاقی در درون جامعه میشد.
حضرت زهرا با تربیتی که از دامان حضرت خدیجه برگرفته بود و با حمایت و تربیت رسول خدا، شجاعانه در مقابل بدعتها و بیاخلاقیهای جامعه ایستاد. در این شرایط، تغییر سنتها و ارزشهای جاهلی به طور اعم و سرنوشت زنان به طور اخص مطرح بود. آن حضرت الگوی سنتشکنی پیامبر (ص) در بیحرمتی و بیتوجهی به شخصیت دختران و زنان است. در عصری که دختران زنده به گور میشوند، حضرت زهرا (س) دستانش بوسهگاه رسولالله است. در حالی که بیپسران با داشتن فرزندان دختر ابتر شناخته میشوند، حضرت زهرا (س) از طرف خداوند لقب کوثر گرفته است. بیتوجهی و بیعلاقگی آن حضرت به زرقوبرق دنیا و تجملات و سادهزیستی آن حضرت (س) و اصرار پیامبر به آن، از دیگر سنتشکنیهایی است که زنان عصر حاضر، بیش از هر زمان دیگر، به آن نیازمندند.
آن حضرت الگوی سنتشکنی پیامبر (ص) در بیحرمتی و بیتوجهی به شخصیت دختران و زنان است. در عصری که دختران زنده به گور میشوند، حضرت زهرا (س) دستانش بوسهگاه رسولالله است.
ایفای نقش در عرصه اقتصادی
عمدهترین فعالیتهای اقتصادی حضرت زهرا، در جهاد اقتصادی آن بانوی بلندمرتبه خلاصه میشد و ایشان از امکانات اقتصادی و پشتوانهای که داشتند برای منفعت و سود شخصی خود استفاده نمیکردند. از مصادیق جهاد اقتصادی حضرت زهرا میتوان به پشتوانه قرار دادن دارایی خود برای رفع مشکلات حکومت دینی اشاره کرد و این امری است که قبل از ایشان، مادرشان حضرت خدیجه (س)، انجام داده بود. حضرت زهرا (س) چنان برای رفع نیاز حکومت پیامبر (ص) با تمام وجود آماده بود که در موارد متعدد، کسی که برای مشکل اقتصادی خود به پیامبر، یعنی به حاکم جامعهٔ دینی مراجعه میکرد و پیامبر (ص) خود نمیتوانستند مشکل او را حل کنند، او را به حضرت زهرا (س) ارجاع میدادند.
ایفای نقش در عرصه سیاسی
مهمترین مصداق حضور سیاسی حضرت، در قضیه ولایتمداری آن انسیه حوراء نمایش داده شده است. بررسی رفتارهای آن حضرت در واکنش به غصب ولایت، نشاندهنده بینش عمیق و درک بالای ایشان نسبت به جایگاه ولایت در درون جامعه است.
رفتارهای سیاسی بانو بعد از فوت رسول خدا را، که سرآغاز ظلم و تعدی نسبت به ایشان و امام زمانشان بود، میتوان در قالبهای زیر مورد توجه قرار داد:
1. دفاع جانانه از امام زمان خود در روز بیعت گرفتن از حضرت امیر (ع)
2. ایراد خطبه در مسجد برای غاصب نشان دادن حکومت وقت
3. گریه کردن: بنا بر شواهد و مستندات تاریخی، حضرت زهرا برای ابراز نارضایتی از شرایط موجود و البته حکومت وقت به همراه حسنین (ع) بر سر قبر شهدای احد، مدفن رسول خدا و قبرستان بقیع میرفتند و به تشریح ظلمهای حکومت وقت میپرداختند. بنابراین کاملاً روشن است که این گریه کردن یک امر طبیعی نبوده است که به صرف ناراحتی و خالی کردن هیجانات روحی اتفاق افتاده باشد، بلکه بیشتر جنبه افشاگری داشته است.
4. حضور در مجالس انصار به همراه حضرت امیر (ع) که به یادآوری ماجرای غدیر خم میپرداختند. ابنقتیبه مورخ بزرگ مىنویسد: على فاطمه را سوار بر مرکب مىکرد و همراه خود شبانه به مجالس انصار مىبرد تا به دفاع از حق على (ع) بپردازد و از آنان یارى بطلبد.
5. اعلام برائت از خلیفه وقت: هنگامی که مردم مدینه گروه گروه به عیادت حـضرت زهـرا (س) مـىشتافتند، مدعیان خلافت نیز براى آنکه در معرض اتهام افکار عمومى قرار نگیرند، درخواست ملاقات و عیادت میکردند و حضرت زهرا (س) دیدار با آن دو را منوط به اجازهٔ حضرت امیرالمؤمنین کردند و در آن جلسه اظهار داشتند که ابوبکر به او ستم کرده است و نزد رسول خدا از او شکایت میکند و با این شیوه نارضایتی خود را از حکومت وقت نشان دادند.
6. وصیتنامه حضرت که آخرین حرکت سیاسی آن حضرت بود.
حضرت زهرا(س) به خوبی میدانستند که صحابه دیروز و حیلهگران امروز، قصد دارند با شرکت در مراسم تدفین ایشان، برای خود مشروعیت سیاسی و اجتماعی کسب نمایند. از این رو، با این حرکت سیاسی خود مبنی بر تدفین شبانه و مخفی بودن قبرشان، به همگان فرمودند که اجرای اسلام واقعی و ناب محمدی، بدون حکومت اسلامی و البته با حکومتی که بر پایه ظلم و جور بنا شده باشد، امکانپذیر نیست و مسند حکومت اسلامی برازنده غاصبان بیسیاست و منحرفان از خط رهبری و امامت نیست. در واقع حضرت با این وصیت، هم نسبت به جور و ظلم حکومت وقت واکنش نشان دادند و هم گلهمندی و نارضایتی خود را نسبت به مردم زمانه خویش ابراز کردند.
منبع: برهان