به گزارش «گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو»، متن بیانیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
14 خرداد، در تقویم رسمی ایران و برای مردم، یادآور طنین بغضآلود صدایی است که در غمانگیزترین صبح تاریخ این سرزمین، گفت: «روح خدا به ملکوت اعلا پیوست»
سالروز آغاز غمی به وسعت دلهای همه ایرانیان و پایان استشمام جهان اسلام از گُل وجود شخصیتی است که در سنّ 81 سالگی، جوانترین نهضت مردمی را به بار نشاند و پس از 11 سال رهبری پیامبرگونه، در وصیتنامهاش گفت: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم و از خدای رحمان و رحیم میخواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد.»
مردی که پس از شهادت پدر در راه مبارزه با زیادهخواهان و در دفاع از رعیت مظلوم، کودکی را در دامان مادر و نوجوانی را در مشاهده میدانی اتفاقات روزگار، مخصوصاً مشروطه گذراند و با علم به تأثیر افراط و تفریط در انحراف مسیر نهضتهای مردمی، غمی سنگین در سینه داشت و میفرمود: «یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ، بیشتر زخم برداشتند. گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بیدینی را تنها اغیار به روحانیت زده است، هرگز. ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب کاریتر از اغیار بوده و هست... خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است.» (صحیفه امام، جلد 21، صفحات 273 تا 293)
در جوانی از حجرههای حوزه علمیه و در اوج شهرتِ محبوبیت و مرجعیت، بیرق مبارزه با بیعدالتیهای اقتصادی و سیاسی رژیم پهلوی و تغافل و تجاهل فرهنگی و اجتماعی «ولایتیون» آن روزگار را برافراشت که هر ندای عدالتخواهی و مبارزه با ستم را پرچم ضلالت در زمانه غیبت میدانستند.
تابش حضورش در زمستانیترین فصل ایران اسلامی، تاریخ منجمد شده این سرزمین در 2500 سال استبداد و قرنها استعمار را به همراه دلهای مردم چنان گرم کرد که در کوتاهترین زمان ممکن، آییننامه باغ بهاری را در میثاق ملی قانون اساسی نوشت تا سرنوشت مردم در بیسابقهترین حضور در انتخابات و بالاترین درصد تأیید «جمهوری اسلامی» به دست آنان بیفتد.
مردی بزرگ از سلاله خوبان که کرامت انتسابی، شرافت اکتسابی، شجاعت آسمانی، صراحت بیانی و صداقت عرفانی را در مکتب جعفری آموخته بود که چگونه در چشم مردم، به دور از زهدفروشی، برای آبادانی دنیای آنها، حریر ملاطفت بپوشد و دور از چشم مردم، برای آبادانی آخرت خویش، صوف ریاضت بر تن کند.
در پاسخ به ابراز ارادت پاک و بیآلایش مردم، دست مهربانی از حسینیه جماران تکان میداد و در مواجهه با متملّقان ظاهرفریب، صلابت کلام مولای خویش، علی علیهالسلام را بر زبان میآورد که «اَنَا دُونَ ما تَقُولُ، وَ فَوقَ ما فی نَفسِ، از آنچه بر زبان داری پایینتر و از آنچه در دل داری بالاترم»
در عالم سیاست به درس هیچ یک از مکاتب دنیا نرفته بود، اما در مسئله آموزی به سردمداران دو بلوک شرق و غرب آن روز جهان، نگارگری میکرد و در فراز و فرودهای روزگار که سیاسی کاریها، 15 سال انزوای غربت را بر او تحمیل کرده بود، با تأسی به 25 سال خانه نشینی منتخب آسمانی غدیر، آن خطبه عبرتآموز نهجالبلاغه را میخواند که: «اللهُمَّ اِنَّ تَعلَمُ اَنّهُ لَم یَکُنِ الَّذِی کَانَ مَنّا مُنافََسهً فِی سُلطانٍ، وَ لا التِماسَ شَیءٍ مِن فُضُولِ الحُطامِ، وَلکِن لِنَرُدَّ المَعالِمَ مَن دینِکَ، وَ نُظهِرَ الاصلاحَ فِی بِلادِکَ. فَیَأمَنَ المَظلُومُونَ مِن عِبادِکَ، وَ تُقامَ المُعَطَّلَهُ مِن حُدُودِکَ؛ خدایا تو میدانی که آنچه ما انجام دادیم برای به دست آوردن قدرت و سلطنت و جمعآوری اموال بیارزش دنیا نبود، بلکه برای آن بود که نشانههای دین تو را باز نماییم و در سرزمینهای تو اصلاح را نمایان سازیم تا بندگان مظلوم تو امنیت یابند و حدود تعطیل شدهات برپا گردد.»
خانواده و خاندانش را چنان در جهاد فیسبیلالله تربیت کرده بود که زمانی با شهادت حاج آقا مصطفی و زمانی با شهامت حاج احمد آقا، روابط عاطفی پدر و فرزندی را با مفاهیم متعالی اسلام پیوند زد و نگذاشت فرزندانش شیرینی تملّق و چاپلوسی را بر تلخی سخنان حق و حقیقت ترجیح دهند.
فرودش در بهمن 57 بر دلها بود و پس از 10 سال رهبری بیبدیل، مهاجرت آسمانیاش بر دستهای عزادار مردمی بود که برای آمدنش اشک شوق میریختند و برای رفتنش سوگمندانه به سر و سینه میزدند.
مردی که آیینه خیالش در شنیدن انتقاد، هرگز آلوده به زنگار کینه نمیشد و تملّق چاپلوسان او را غرّه نمیکرد و باران لطافت طبعش به آبیاری مزارع گروهها و جناحهای سیاسی منحصر نمیشد و همیشه چون پدری مهربان، برای همه به طور یکسان «بشیراً و نذیرا» بوده است.
جان کلام را یادگارش حاج احمد آقا خمینی گفته بود که: «[امام] خمینی(ره) را نیازی به وصف ما نیست که همه وجودش «انقطاع الی الله» بود و در میدان عرفان عملی و مجاهده با نفس، دنیا و جاذبه های دنیایی را پیش از آنکه بشناسیمش، به اهلش وانهاده بود... آری دچار روزمرگی شدن و از ادامه راه در میان آن باز ایستادن، تحت تأثیر وسوسه خناسان قرار گرفتن، ناامید و مأیوس شدن، اهداف و آرمانها و رنجهایی که برای تحقق آنها کشیده شده، فراموش کردن و از مسیر، منحرف گشتن و به گذشتههای شوم بازگشتن، واقعیت تلخی است که احتمال وقوع آن به عنوان یک خطر جدّی، فراروی تمامی انقلابها و نهضتها وجود داشته و دارد، چه رسد به آنکه نسبت به سختیهای راه پیموده و بهای سنگینی که برای رسیدن به وضعیت موجود پرداخت شده است، ناآگاه و ناآشنا باشیم.»
اینک 24 سال پس از آن واقعه عظیم، ماییم و آرمانهایی که آن بزرگوار برای ملتها و امتها ترسیم کرده بود.
هرچند هر روز که از عمر زمینیمان میگذرد، خلاء وجودی آن پیر فرزانه را بیشتر حس میکنیم، اما وظیفه ماست که نگذاریم گذشت زمان و تلاش خزنده مخالفان آن عزیز، غبار فراموشی و انحراف بر آیینه افکارش بنشاند. وظیفه ماست که نگذاریم یادگارانش را به گناهی نکرده و گفتاری که در محکمهی بعضیها، جرم آشکار است، مورد جفا قرار دهند و با کلماتی بنوازند که تکرار گفتار بعضیهای دیگر با حضرت فاطمه(س) در سالهای پس از رحلت پیامبر(ص) در مدینه است و شبیه رفتاری است که با پشت کردن به آیه صریحة: «قُل لاّ أَسأَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْراً اِلاّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقَرْبَی» با دو سبط نازپروده پیامبر و ذریّه مقدسش شد، گرچه این جمله فقط تشبیه است و نه تساوی.
سخنم با مردم و بیت شریف امام به عنوان کسی که سالها از انفاس قدسیهاش، سعادت کسب فیض داشت، این است که به نشر آثار آن زعیم عالیقدر و ثبت آنها در تاریخ بکوشید و در این راه ثابت قدم بمانید که اگر در این راه کوتاهی کنیم، دیوارهای فاصله جامعه با امام هر روز بلندتر و بلندتر میشود.
سالگرد رحلتشان که در اتفاقی اعجازگونه همزمان با سالگرد اولین قیام رسمی مردم در پانزدهم خرداد سال 42 شده، فرصت مغتنمی است تا یک بار دیگر گفتار و رفتارش را مرور کنیم تا نگذاریم اسرائیلیات، تفسیر و تأویل سخنانش برای انحراف از اهداف راستین مبارزه و انقلاب اسلامی باشند.
اکبر هاشمی رفسنجانی
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
کور باد دشمنان اين مرز وبوم وزنده باد خادمان آن
انشاا... خداوند ايشون تا زماني ک در مسير ولايت وبصيرت هستند حفظ کند!
من که نميتوانم حرف بزنم. اشک ،چشمانم را غرق نموده و دستانم به لرزه در آمدندو زبانم قاصر است از اينکه ...
فقط ميتوانم دستانم را به يکديگر بکوبم و بر اين متن زيبا يک عدد کف مرتب بنوازم وبه ايشان بگويم.مرحبا به اين متن ادبي.اميدوارم که خداوند ماراوهمه را به راه بصيرت برگرداند.
فک کنم توي عمرت ادبيات برات تعريف نشده که با اين متن داري غش ميکني !!!
جيگرمو حال آوردي
اوايل بيانيه خوب بود ولي اواخر آن خيلي جالب نبود
چون مردم با بازماندگان امام بد رفتاري نکردند بلکه آنها بودند که از رهبر انقلاب (آيت الله خامنه اي) زاويه گرفته اند و با زبان بي زباني ادعاي ميراث پدر کردند و خودشان را صاحب اين جايگاه مي دانند.
مگر هر کس پدرش انسان خوبي بود مي توان اين خوبي را به فرزندانش هم نسبت داد؟
مثل اينکه خودشون رو به اون ور زدن و نمبخوان گوش کنن.
بااميد بازگشت به راه بصيرت تمام اپوزيسيونيون.
کجاي اين نظر ديس لايک داره؟؟
بخودت بيا
""ثابت قدم""??!! بمانيد که اگر در اين راه کوتاهي کنيم، ديوارهاي فاصله جامعه با امام هر روز بلندتر و بلندتر ميشود!!!!
والا آدم چي بگه؟!!!
اقاي هاشمي بهتر بود جاي اين تشبيه يادگاران امام را با فرزند حضرت نوح تشبيه ميکرديد.مگر غير از اين است که توصيه ي امام به فرزندانش اين بود که وارد سياست نشوند؟
کمي تفکر
خدا هدايتش کنه ولي يکم ديره!!
:)
راستي چرا حضرت امام سلام الله عليه آقاي منتظري را کنار گذاشت ، وچرا فرمودند ميزان حال فعلي افراد است ،ريزش ها ورويش ها چيست ؟چرا از انقلاب طلبکاريم؟
من بدون استثناء در زمان حضرت امام قدس سره الشريف تحليل هاي سياسي آقاي هاشمي را گوش مي دادم ولذت مي بردم ولي چه شد مثل صدر اسلام خواص زود تر تيغ بر پيکر نهضت کشيدند ، وقتي در آخرين نماز جمعه ايشان ، راه بر اندازي نظام مظلوم اسلامي را به لجني ها نشان داد، از اين سقوط بسيار متأسف شدم و برايم عينيت پيدا کرد که طنابي که شيطان به گردن علماء مي اندازد خيال ضخيمتر است از ديگران >اقا جان در هر انتخابي يکي اول مي شود و ديگران در مرتبه هاي بعدي قرار مي گيرند ،نيازي به صدور بيانيه نيست عملت را امامي کن واز ميراث امام پاسداري نما نه اينکه به غرب وشرق راه در تنگنا قراردادن ملت مسلمان ايران را ياد بدهي وانان را اميد وار به کنار گذاشتن اصول نمائي چون از فرد بخصوصي دلخور هستي ، مي داني که حفظ شما در جايگاه رئيس مجمع چه هزينه اي را به مقام معظم رهبري حفظ الله تحميل مي کند؟چون اهل جنگ بوديد مي گويم که خود را از شعاع رادار ولايت فقيه خارج نساز و الا محو مي شويد ، دل به زنده باد افراد پيرامون خود خوش نساز چون اينها نشان داده اند که جزء به منافع خود نمي انديشند وهر موقع وفتش برسد شمارا هم قرباني ميکنند کما اينکه در دونوبت همان هائي که خودتان روي کار آورديشان ،تيغ برويت کشيدند که اگر حمايت مقام عظماي ولايت روحي الفدا نبود ، نمي توانستي مجدداً کمر راست کني .اميدوارم دلت با انقلاب نرم گردد،ودر انتظار نباشي که جمهوري اسلامي در تنگنا قرارگيرد وبگوئي که اگر من بودم چنين وچنان.
آيا جز امام خامنه اي بود؟؟؟؟ چرا نميخواهيم مسلم امام حسين زمانمان را ياري کنيم تا بگوييم يا امام حسين زمان يا مهدي فاطمه ببين مسلمت را ياري مي کنيم تا خودمان بدانيم لايقيم ياريت را.
دلسوخته ي غيبت طولاني حضرت بقيه الله
اما يه سوال ؟
اونا به ملت نظام بد كردن يا نظام به اونا ؟
چرا همه چي برعكس شده...
كسي كه فتنه ي براندازي داره همه بايد نگاش كنن كه بيا عزيزم اين كشور و مردمش مال تو ؟
آخه اين عقللانيه...؟
بايد دو دستي تقديمشون بشه
آقاي هاشمي کاش اين مورد ها را هم متذکر ميشديد " تا زمانيکه امثال آيت الله مدرس و آيت الله بروجردي ها بودند امام خميني هرگز به خودشان اجازه نداند پا را فرا تر از ايشان بگذارندو اين کار را بي اخترامي به ساحت بزرگان ميدانستند"
شما را چه شده که امروز خود را با احوال امام عاشقان مقايسه ميکنيد.
در زماني که رهبر فرزانه ما بر جامعه رهبري ميکنند
کاش تواضع امام عزيزمان را پيشه ميکرديد....
((تکرار گفتار بعضيهاي ديگر با حضرت فاطمه(س) در سالهاي پس از رحلت پيامبر(ص) در مدينه است و رفتاري که با دو سبط نازپروده پيامبر و ذريّه مقدسش شد، گرچه اين جمله فقط تشبيه است و نه تساوي.
من هم يه تشبيه ديگه براتون ميارم:
پسر نوح با بدان بنشست ، خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزي چند پي نيکان گرفتو مردم شد.
گرچه اين جمله فقط تشبيه است و نه تساوي.
آره داداش
دوستان يادگار انقلاب بودن به تقويم نيست!
امامي که انقلاب کردند و حکومت اسلامي رو تاسيس کردند، ضد "اشرافي گري" و "سلطنت طلبي"بودند.
نه انقلابي بودن موروثي ست و نه صراط مستقيم تونل. يعني سلماني که عجم است ميشود منا اهل البيت و ابوجهل و ابولهب نه!
محمد بن ابوبکر آره اما مامون نه!
توي مکتب امام خميني ره "امام زادگي "و "آقا زادگي"نداريم.
ما طرف دار انقلابياني هستيم که انقلابي مانده اند تا وقتي که انقلابي بمانند. و در مسير گفتمان انقلاب و امام و ولي امر.
کار پاکان را قياس از خود مگير
گر چه باشد در نوشتن شير و شير
تو رو خدا اين قده مردم رو احمق فرض نکنين
در صدر اسلام هم خيلي از خواص، مشکل تحليل داشتند
نامه فتنه انگيز به ولي فقيه چي؟
عملکرد مهدي و فائزه چي؟
ترويج و دفاع واضح از تجمل و اشرافيت چي؟
همه موارد؟
هيچ کدام؟