همزمان با سالگرد وقایع 18 تیر و کودتای نافرجام نوژه، خبرگزاری دانشجو گزارشی از تمام تلاش های نافرجام گروهک های داخلی و خارجی در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی منتشر می کند.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛
18 تیر 1359 / کودتای نافرجام نوژه
کودتای نافرجام نوژه: در دی 1358 هواداران شاپور بختیار سازمانی به نام «نقاب» را با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی از طریق کودتای نظامی شکل دادند.
قرار بود پس از تصرف پایگاه نوژه تیم های مختلف مراکز حساس تهران را بمباران و اشغال کنند. پایگاه شهید نوژه در 60 کیلومتری همدان به عنوان کانون عملیات کودتا در نظر گرفته شده بود .
بیت امام در جماران نخستین هدف و مرکز ثقل عملیات کودتا بود به همین دلیل بیشترین هواپیماها و مهمات سنگینی برای این هدف در نظر گرفته شده بود. هدف های تعیین شده برای تسخیر پس از بمباران های هوایی عبارت بودند از صدا و سیما، فرودگاه مهرآباد، ستاد نیروی زمینی، ستاد ارتش جمهوری اسلامی، پادگان حر، پادگان قصر، پادگان جمشیدیه و زندان اوین.
صبح روزی که قرار بود کودتا انجام گیرد این توطئه برنامهریزی شده ، به وسیله دو نفر از اعضای کودتا فاش شد و ستاد خنثی سازی کودتا که از واحدهای اطلاعات سپاه، گروه مهندسی و انجمن اسلامی نیروی هوایی، تعدادی از پرسنل نیروی زمینی و تیپ نود تشکیل شده بود،این کودتا را خنثی کردند.
14اسفند 59 / حمله اوباش به دانشگاه
بنی صدر در شرایطی رییس جمهور ایران شد که خلا حضور رقیب خط امامی قابل ملاحظه در انتخابات و ظاهرسازی های وی زمینه را برایش فراهم کرده بود. هرچند بنی صدر هیچ گاه نتوانست قدرت خود را به رخ نیروهای مذهبی و طرفدار امام بکشد اما تلاش کرد با ائتلاف با نیروهای ملی گرا و مجاهدین برای خود پایگاه مردمی ایجاد کند.
تجمع 14 اسفند در سالروز مرگ مصدق در دانشگاه تهران تلاش مجددی بود برای قدرت نمایی بنی صدر و سرفصل جدیدی از تلاش ضد انقلاب را در داخل کشور نشان می داد.
مراسمی به مناسبت سالروزدرگذشت دکتر محمدمصدق در دانشگاه تهران برگزار شد. «بهشتی چماقدار! مرگت فرار رسیده.»،«بنیصدر افشاکن ، بهشتی را رسوا کن.»،« بهشتی، بهشتی ، طالقانی رو تو کشتی!!!»«بنیصدر بنیصدر حکم تهاجم بده» و «بنیصدر بنیصدر اذن جهادم بده!» تعدادی از شعارهایی بود که توسط میلیشیای مجاهدین در دانشگاه تهران داده شد.
سرانجام جواز حمله صادر می شود که:«مردم! اینها را از اینجا بیرون کنید. اینان را بیرون کنید.» و بعد پشت سرهم افرادی که صورتشان با ضربههایی شکافته و خونین شده بود، در حالی که همچنان بر سر و صورتشان مشت و لگد کوفته میشد، از دیوار شرقی به پایین پرتاب شدند. مهاجمان حالتی وحشیانه به خود گرفته بودند و با شعارهای دوستانشان بیشتر تحریک میشدند و با حرص و ولع، هرازگاهی یکی از مرتجعان! را صید میکردند و تا جا داشت میزدند. هرکس ریش داشت و اورکت آبی و سبز، به نشانه مرتجع بودن به باد کتک گرفته شد.
ترورهای سال 60 / عام الحزن انقلاب
پس از خیانت های بنی صدر و عزل او از فرماندهی کل قوا توسط امام و رای به عدم کفایت سیاسی وی برای اداره مملکت توسط مجلس، منافقان فاز جدیدی را علیه یاران امام آغاز کردند. 30خرداد 1360 سازمان مجاهدین (منافقین) خلق به رهبری مسعود رجوی با اطلاعیه سیاسی نظامی شماره 28 عملاً وارد فاز عملیات مسلحانه علیه نظام و مردم شد. منافقان با ابزار قتل و پنجهبکس و دشنه و قداره و نارنجک به مردم حمله ور شدند. فرو رفتن دشنه 20سانتی در قلب یک کودک، بریدن سر یک پاسدار با کارد موکتبری، پاشیدن اسید و انفجار نارنجک و همه چیز حکایت از سازماندهی همگانی و برنامهریزی تشکیلاتی وسیع از پیش تعیین شده برای کودتای مسلحانه و سرکوب مردم داشت.
چندی بعد در 6 تیر ، آیت الله خامنه ای امام جمعه تهران در مسجد ابوذر ترور شد. 7 تیر شهید بهشتی و یارانش در دفتر حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه در بمب گذاری به شهادت رسیدند. امام در پیامی اعلام کرد : شهید بهشتی مظلوم زیست و مظلوم بود و خار چشم دشمنان اسلام بود.
14 مرداد 60 حسن آیت نماینده مردم نیز به شهادت رسید تا رعب و وحشت در جامعه همه گیر شود. منافقان این بار پس از واقعه هفتم تیر که شهید بهشتی و 72 تن از یاران انقلاب را به شهادت رساندند، در دفتر نخست وزیر بمب گذاشتند و در این واقعه شهید محمدعلی رجایی رییس جمهور و نخست وزیرش محمدجواد باهنر به شهادت رسیدند.
ترور آیت الله مدنی در 20 شهریور ، شهید هاشمی نژاد در 7 مهر و آیت الله دستغیب در 20 آذر، ادامه ترورهای مسلحانه منافقان در سال 60 بود.
فروغ جاویدان 67 - (مرصاد) 5 مرداد 1367
گروهک منافقان با این تصور که پذیرش قطعنامه 598 ناشی از جدایی ملت و دولت است، فرصت را غنیمت شمردند.آنان با جمعآوری ضد انقلابیون سرخورده، از کشورهای مختلف اروپایی، نیرویی 15 هزار نفری فراهم کردند و با بهرهگیری از جنگافزارهای اهدایی صدام از غرب کشور به خاک جمهوری اسلامی ایران حمله کردند.
نیروی هوایی عراق با حمایت مقدماتی، آنها را برای ورود به عمق خاک ایران و در نهایت، فتح تهران، ترغیب میکرد. با این اتحاد شوم، بخش هایی از کشور مورد تجاوز قرار گرفت.
سرانجام عملیات مرصاد در پنجم مرداد 1367، با رمز مبارک یا علی(ع) و برای مقابله با منافقان در منطقه اسلامآباد و کرند غرب در استان کرمانشاه، آغاز شد.
منافقان خلق، خوشحال از پیروزیهای مقدماتی و در یک حرکت عجولانه، راهی باختران (کرمانشاه) شدند و به خیال باطل خود، برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی به سمت تهران حرکت کردند. رادیو منافقین، با ارسال پیام به مردم باختران، از آنها خواست زمینه را برای ورود ارتش به اصطلاح آزادیبخش مهیا سازند. رزمندگان اسلام در 34 کیلومتری باختران، ناگهان راه را بر ستونهای منافقین بستند و واحدهای زرهی رزمندگان،تعداد زیادی از ادوات سنگین زرهی منافقین را به آتش کشیدند.
واکنش سریع رزمندگان، منافقین را به فراری مفتضحانه وادار کرد. این عملیات در روز بعد نیز با حمله هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران با سرکوبی شدید منافقان ادامه داشت. منافقان شکست خورده، در این تجاوز نابخردانه، متحمل تلفات و خسارات زیادی شدند که بیش از 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپارهانداز 80 میلیمتری، 150 قبضه خمپارهانداز 60 میلیمتری و 30 قبضه توپ 106 میلیمتری منهدم شد.. در این عملیات، 4800 نفر از منافقان نیز کشته و زخمی شدند.
18 تیر 78
تیر1378 کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم، طرحی را با عنوان اصلاحیه قانون مطبوعات در چهار بند به تصویب رساند. همزمان با ارسال اصلاحیه، مجمع روحانیون مبارز اعلام کرد: طرحی توسط تعدادی از نمایندگان مجلس در دستور کار مجلس قرار گرفته که فقط تحدید کننده مطبوعات است و سایه استبداد را بر فضای مطبوعات کشور می گستراند."
روزنامه سلام هم در 15 تیر یعنی یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنی مجلس، اقدام به انتشار سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات کرد و با تیتر درشت نوشت: سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است.
سلام به دلیل انتشار سند محرمانه توقیف می شود. جریان دوم خرداد به هشدار و تهدید رو می آورند و از این اقدام به "اقدامی غیرقانونی"، "مقابله با دولت" و "مخالفت با توسعه سیاسی" نام می برند.
در دانشگاه برخی جریان های وابسته به خارج با سوء استفاده از روحیه انتقادی دانشجویان و بزرگ کردن جریان های روز با تحریک دانشجویان زمینه را برای اقدام بعدی خود آماده می کنند. دفتر تحکیم وحدت و انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران که به ابزار دست و بازوی اجرایی جریان دوم خرداد تبدیل شده بود، با صدور اطلاعیه دعوت به تجمع در سر در دانشگاه تهران می کند. این تشکل غافل از رسالت مستقل خود در زمینه فعالیت های دانشجویی در حادثه کوی دانشگاه تا توانست به تشنج دامن زد.
با شروع درگیری های کوی دانشگاه تهران که با تحریک و رهبری برخی عناصر پشت پرده صورت گرفت، جریانهای سودجو وارد عرصه شدند. برخی عناصر کهنه کار ضد انقلاب که در صدد بودند تا بین دانشجویان و مردم و دولت تقابل ایجاد کنند، نیروهای خود را در پوشش دانشجو و مردم عادی وارد صحنه کردند.
در این بین اهمال و کم کاری های برخی سازمان های مسئول مثل نیروی انتظامی و شورای تامین استان تهران در نحوه برخورد با این حادثه هم در تند شدن جریان تاثیر داشت.
21 تیر رهبر انقلاب در جمع دانشجویان حجت را تمام می کند و از برخورد با خودسرها می گوید. 23 تیر هم مردم با حضور خود در صحنه چشم فتنه را کور می کنند تا بار دیگر چشم طمع دشمنان از این سرزمین ناامید شود.
1388، تولد دوباره انقلاب
19 خرداد و در روزهایی که مبارزات انتخاباتی به اوج خود رسیده است، اکبر هاشمی رفسنجانی در نامه ای به رهبر انقلاب از ادعاهای احمدی نژاد در مناظره با موسوی گلایه می کند و می نویسد: " بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشکبخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمیتابند وآتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکلخواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها،خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم."
شب انتخابات در حالیکه هنوز رای گیری در برخی نقاط کشور ادامه دارد، میرحسین موسوی خود را برنده انتخابات با آرای بالا می خواند و نتیجه ای غیر از این را "تقلب" می خواند.
شنبه پس از انتخابات با اعلام نتایج عده ای با اعلام اعتراض چنیدین بانک و وسیله نقلیه عمومی را در تهران به آتش می کشند.
25 خرداد در حالیکه حامیان موسوی قرار است از انقلاب تا آزادی تظاهرات کنند، در مسیر برگشت عده ای به یک پایگاه نظامی حمله می کنند که چند کشته بر جا می گذارد.
بعد از کلید واژه دروغ و تقلب، "تجاوز" هم به ادعاهای سران فتنه وارد می شود.کم کم از سروش تا گوگوش و رضا پهلوی تا مریم رجوی از جریان فتنه حمایت می کنند.در حالیکه تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری انجام شده است، باز به هر بهانه ای با تحریک سرا فتنه با صدور بیانیه عده ای به حرکات ساختارشکنانه دست می زنند.در نمازجمعه ای با حضور هاشمی رفسنجانی سبزها با کفش و مختلط به نماز می ایستند.شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران در روز قدس سر داده می شود و سبزها با بطری های آب و تنقلات در آخرین جمعه ماه رمضان در خیابان ها حاضر می شوند.13 آبان که روز استکبارستیزی و روز مرگ بر آمریکاست، در اقدامی به نفع آمریکا شعار و بیانیه صادر می شود.در روزهای بعد از 16 آذر در اقدامی اسف بار تصویر امام امت مورد اهانت قرار می گیرد. در حالیکه خشم و نفرت سراسر دل های مردم را فرا گرفته ، در عاشورای حسینی حرمت شکنان با توهین به اصل ولایت فقیه و هلهله و اهانت به ساخت حضرت سیدالشهدا بار دیگر مقدسات مردم را به بازی می گیرند.مردم اما در اقدامی بی سابقه در روز 9 دی در تجمع هایی در سراسر کشور ضمن اتمام حجت خواستار برخورد با سران فتنه می شوند.
خيلي خوب و مختصر
خداوند در هر مرحله اي از اين پيچ هاي خطرناک انقلاب را ياري کرده است . مردم هميشه با حضور غيرتمندانه خود نقشه دشمن را نقش برآب کرده اند.
اگر يکي دو تا از اين حوادث توي قدرتمندترين کشور ها هم اتفاق افتاده بود الان نه نشاني از تاک مانده بود نه از تاک نشان.
نعمت و تفاوت اساسي ايران با بقيه کشورها پشتيباني مردم از ولي فقيه است.
خداوند در هر مرحله اي از اين پيچ هاي خطرناک انقلاب را ياري کرده است . مردم هميشه با حضور غيرتمندانه خود نقشه دشمن را نقش برآب کرده اند.
اگر يکي دو تا از اين حوادث توي قدرتمندترين کشور ها هم اتفاق افتاده بود الان نه نشاني از تاک مانده بود نه از تاک نشان.
نعمت و تفاوت اساسي ايران با بقيه کشورها پشتيباني مردم از ولي فقيه است.