گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ مصطفی طاهری مسئول واحد سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع):
از جمله مواردی که مقام معظم رهبری در مجموعه بیانات خود در دیدار با دانشجویان و جوانان بر آن بسیار تاکید میکنند، «مقوله آرمانگرایی» است. ایشان آرمانگرایی را یکی از ضروریات زندگی هر دانشجو میدانند و میفرمایند: «خب، یکى از چیزهائى که ما از دانشجوها توقع داشتیم و این به طور طبیعى در دانشگاه و در محیط جوان وجود دارد و بنده هم اصرار داشتم که این حالت در دانشگاه زنده بماند، مسئلهى آرمانگرائى است... آرمانگرائى، هم در سیاست، هم در همه صحنههاى دیگر - مثل آرمانگرائى در علم - باید مورد توجه باشد. آرمانگرائى در علم، یعنى در زمینه مسائل علمى باید دنبال قله بود؛ که این، توجه شما را به درس خواندن و خوب درس خواندن باید نتیجه بدهد».
همچنین یکی دیگر از فواید آرمان گرایی، جهتدادن به زندگی دانشجوست که او را از انحراف در مسیر زندگی مصونیت میبخشد. مقام معظم رهبری دراین باره فرمودهاند: «مسألهى اول، شکل دادن به یک آرمان سیاسى است که بتواند به فعالیتها و تلاشهاى جوان جهت بدهد؛ چون بدون آرمان، نه مىشود درست زندگى کرد و نه تلاش انسان، منضبط خواهد بود. باید آرمان و خط روشن و افق واضحى در مقابل وجود داشته باشد که به انسان جهت بدهد» .
الزامات آرمانگرایی:
در ادامه با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری، چهار نکته مهم در رابطه با آرمانگرایی آورده میشود که توجه به آنها در این رابطه بسیار ضروری و لازم است:
الف)آرمان گرایی و پیوند آن با عقاید دینی
«دانشجوی مسلمان»، آرمانهایش نیز رنگ و بوی اعتقاداتش –که برخاسته از اسلام است را دارد. یعنی سعی میکند آرمانهایش با عقاید دینیاش پیوند داشته باشند.
ابتنای آرمانهای انسان به ایمان دینی ثمرات و نتایج زیادی دارد که از جمله آن میتوان به استمرار در دنبال کردن آرمانها اشاره کرد. مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند: «راه استمرار در آرمان همین است که آرمانها را به ایمان دینى و به عقاید دینى وصل کنید. آنجاست که تکلیف الهى، انسان را هیچ وقت فارغ نمیگذارد. آنهائى که توانستند مبارزه کنند، آنهائى که توانستند طاقت بیاورند، آنهائى که توانستند در مقابل مشکلات سینه سپر کنند، آنها از این دستورالعمل، از این نسخه بهره گرفتند؛ والّا امروز شما دانشجوئید و محیط دانشگاه هست و محیط جوانى است و گرم و گیرا و عدالت و آرمانخواهى و اینها، بعد پسفردا از محیط دانشجوئى که خارج شدید، همه چیز یا دفعتاً فراموش بشود یا بتدریج فراموش بشود، این درست نیست. این یک مرکز براى استمرار است».
ب)آرمانگرایی و واقع گرایی
آرمانگرایی میبایست منطبق بر واقع باشد؛ یعنی با واقعگرایی تضادی نداشته باشد. آرمانهایی مفید هستند که با واقعیت تعارضی نداشته باشند. اگر آرمانها با واقعیت تعارض داشته باشند هم برای فرد و هم برای جامعه زیانبار خواهد بود. «بعضی وانمود میکنند که آرمانگرایی با واقع بینی نمیسازد؛ این را ما با شدت رد میکنیم، بسیاری از آرمانهای جامعه ما و مطالبه آنها جزو واقعیتهای جامعه است».
بر این اساس دانشجویان باید در عین توجه به آرمانها، واقعیت های موجود در جامعه را نیز برای رسیدن به آرمانها ببینند: «آنچه که من میتوانم عرض کنم، این است که ما آرمانگرائى را صددرصد تأیید میکنیم، دیدن واقعیتها را هم صددرصد تأیید میکنیم. آرمانگرائى بدون ملاحظه واقعیتها، به خیالپردازى و توهّم خواهد انجامید. وقتى شما دنبال یک مقصودى، یک آرمانى حرکت میکنید، واقعیتهاى اطراف خودتان را باید بسنجید و بر طبق آن واقعیتها برنامهریزى کنید. بدون دیدن واقعیتهاى جامعه، تصور آرمانها خیلى تصور درست و صحیحى نخواهد بود، چه برسد به دستیابى به آرمانها.»
ج)آرمانگرایی و مصلحت اندیشی
یکی از موارد مهمی که میبایست در مورد آرمانگرایی مورد توجه قرار گیرد این است که میان آرمانگرایی و مصلحت اندیشی نیز هیچ منافاتی وجود ندارد و این دو باید با یکدیگر لحاظ شوند. مقام معظم رهبری دراین زمینه میفرماید: «هیچ منافاتى وجود ندارد بین انجام دادن وظائفى که جوانى و آرمانگرائى به انسان دیکته میکند، و بین ملاحظهى مصالح مدیریتى کشور، ملاحظه قانون، ملاحظه تدبیر و درایت مدیریتى در کشور. یعنى میتوان آرمانگرا بود، به احساسات جوانى هم پاسخ داد و بر طبق اقتضاى جوانى و آرمانگرائى عمل کرد؛ در عین حال جورى هم بود که با مصلحت کشور و با مصالح مدیریتى کشور تعارض و اصطکاکى نداشته باشد. بنابراین به نظر من توقع از مجموعه دانشجوئى، جزو توقعات زیادى نیست؛ میتوان چنین توقعى را از دانشجوها داشت».
د) آرمان گرایی و استمرار در عمل
آرمانگرا بودن دانشجویان میتواند دو گونه باشد: «موقت و سطحی»،یا «پایدار و دائمی». اما آن آرمانی که جوانان را به سمت تعالی و پیشرفت فردی و اجتماعی نزدیک کند، «آرمانگرایی پیوسته و پایدار» است. به عبارت دیگر میبایست آرمانگرایی جوانان استمرار داشته باشد تا بتواند زندگی فردی و اجتماعی او را به سمت «حیات طیبه» نزدیک کند. مقام معظم رهبری در این مورد می¬فرمایند: «این انتظار که همهى آنچه را که ما خواستیم، در کوتاهمدت تحقق پیدا کند، عملى نیست؛ در هیچ شرائطى در کوتاهمدت، آرمانهاى بزرگ تحقق پیدا نمیکند. آرمانهاى بزرگ احتیاج به استمرار عمل دارد. کار را بایستى به صورت پیگیر دنبال کرد و از آن مأیوس نشد تا به نتیجه برسد».
در جمع بندی میتوان گفت که آرمانگرایی از ضروریات زندگی یک دانشجوی مسلمان است و برای دستیابی به آنها به صورت مستمر میبایست تلاش کرد و در کنار این «آرمانگرایی مستمر» به «مصالح جامعه» نیز باید توجه داشت، به طور کلی میتوان این نکات را در شکل1 بیان کرد.
حیات طیبه؛ اصلیترین آرمان
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود از اصطلاح «منظومه آرمانی اسلام» نام بردند: «مطلب دیگر این است که آرمانهاى نظام اسلامى - که در حقیقت آرمانهاى اسلامى است - یک منظومهاى است، یک مجموعهاى است، مراتب مختلفى هم دارد؛ بعضى از اینها اهداف غائىتر و نهائىترند، بعضىها اهداف کوتاهمدتند، اما جزو آرمانهایند؛ همه اینها را باید دنبال کرد».
آرمانها را در یک تقسیمبندی میتوان به آرمانهای فرعی و اصلی تقسیم کرد. آرمانهای فرعی میبایست زیر مجموعه آرمانهای اصلی باشند. آرمان اصلی هر انسان مسلمان در زندگی این است که به «حیات طیبه» برسد. همان حیات طیبهای که درقرآن وعده داده شده است: «هرکس کار شایستهاى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، او را به حیاتى پاک زنده مىداریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مىدادند، خواهیم داد».
«حیات طیبه» فقط مربوط به بُعد معنوی زندگی انسان نیست بلکه پیشرفت ها و سعادت های دنیوی و مادی را نیز در برمیگیرد و از سوی دیگر، تنها مربوط به زندگی شخصی فرد نیست بلکه سعادت جامعه را نیز در بر میگیرد. مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند: «جوان ما مایل است در کشوری که خانهی اوست، فقر و عقب افتادگی و بدبختی نباشد؛ امنیت و عزت و افتخار وجود داشته باشد؛ صفا و محبت و روشنبینی بر فضای زندگی حاکم باشد؛ میدان کار و تلاش و پیشرفت در برابر او باز باشد؛ احساس پوچی نکند؛ هدف روحی و معنوی و والایی که در دل هر انسانی هست، بتواند آن را اشباع کند. این یک ترسیم کلی از آرمانهایی است که قاعدتاً یک جوان ایرانی دارد. این چیزهایی که عرض کردم، مجموعاً در اصطلاح قرآنی حیات طیبه است. حیات طیبه یعنی زندگی در رویهی مادی و نیازهای جسمانی و همچنین در لایهی نیازهای معنوی - چه علمی، چه عملی، چه روحی - پاسخگو باشد.».
مجموعههای دانشجویی نیز هرکدام با توجه به آرمان اصلی، مشغول فعالیت در عرصه های گوناگون باشند، وصف آرمانگرایی را میتوانند باشند و انحصار آرمانگرایی در یک فعالیت خاص درست نیست: «مجموعه این خواستهها و هدفها، منظومهى آرمانى اسلام را تشکیل میدهد. شما براى هر کدام از اینها که تلاش کنید، تلاش براى آرمانها کردهاید. آن مجموعهاى که فرض کنیم در راه اقتصاد مقاومتى کار میکند، یا آن مجموعهاى که در زمینهى گسترش فرهنگ انقلابى و اسلامى در دنیاى اسلام تلاش میکند، اینها همه دارند کار آرمانى میکنند. آن کسى که همین تلاش را در زمینهى سیاسى و دیپلماسى دارد انجام میدهد، کارش آرمانى است. آن کسى که فرضاً در زمینهى سلامت تلاش میکند، دارد کارى براى آرمانها انجام میدهد. آرمانها اینهایند؛ مجموعه رتبههاى مختلف براى آرمانها، و همه لازم.» .
انتشار این یادداشت از سوی «خبرگزاری دانشجو» به منزله تایید محتوای آن نمیباشد و آماده انعکاس تمامی نظرات هستیم.