به گزارش گروه سیاسی « خبرگزاری دانشجو »؛ رحیم پور ازغدی عضو شورای انقلاب فرهنگی در افتتاحیه نشست سالانه اتحادیه های انجمن های مستقل دانشجویان سخنان خود را با یادی از مرحوم معین رییسی عضو شورای مرکزی این اتحادیه دانشجویی و با عرض تسلیت و همدردی با دانشجویان آغاز کرد.
وی در راستای تبیین نحوه شهادت گفت:«در روایات آمده است که کسی که در راه اعزاز ارزشهای الهی و نشر معارف الهی و اسلامی کشته شود به لحاظ معنایی و معنوی شهید محسوب می شود.»
رحیم پور ازغدی درخصوص تاثی اخلاص در نحوه مرگ و شهادت گفت:« من مات علی فراشٍ فی سبیل الله مات شهیدا» کسی که در راه خدا باشد حتی در رختخواب اگر باشد و بمیرد شهید محسوب می شد چنانچه ممکن است یکی در جبهه جنگ باشد و کشته شود ولی چون مخلص نبوده شهید محسوب نشود و تنها مقتول محسوب می شود.»
وی با اشاره به این که در جوار امام و شهدا هستیم افزود: «با توجه به عنوان جلسه " افق پیش روی نیروهای انقلابی چیست؟و چه باید کرد؟" و با بازخوانی معیارها و نگاهی به دیدگاه امام به بررسی این موضوع می پردازیم.»
این استاد دانشگاه در خصوص شهادت بهشتی و یاران امام گفت:«اگر به درستی نگاه کنید خواهید فهمید که شهادت بهشتی و 72تن و رجایی و باهنر بر سر همین اصول بود . در همان اوایل انقلاب یک خط فکری به موازات خط انقلاب در حال به وجود آمدن بد که افراد تشکیل دهنده آن منتقدین به نظام شاه و سلطنت بودند و سوابق سیاسی اجمالی داشتند اما هیچکدام معتقد به براندازی رژیم شاه و ایجاد نظام دومی نبودند. به ترویج اسلام علاقه داشتند اما تا جاییکه به هزینه های سنگین و ریسک پذیری برای خود و جامعه احتیاجی نباشد.آخرین نمونه از این تیپ افراد در جامعه کنونی به خصوص در شرایط فعلی دیده می شوند.»
ازغدی هم چنین با اشاره به اینکه باید بررسی کنیم بهشتی و 72 تن و رجایی و با هنر بر چه اصولی ایستاده بودند گفت:«این جریان موازی که به آنها "لیبرال مذهبی" گفته می شد. حتی بعضی علاقه قلبی هم به امام داشتند اما در عمل با ایدوئولوژی های امام و سیاست های داخلی و خارجی امام مخالفت داشتند. و در عمل به اصول امام پایبند نبودند و لغزیدند و کم کم مسیرشان را عوض کردند و رفتند در مسیر کسانی که با تفکر امام در تضاد بودند. بعضی هم بودند با سوابق انقلابی که در دهه سوم و چهارم و اواخر دهه دوم در مسیر خود تجدید نظر کردند و به شکل دیگری با همان ادبیات آن مسیر لیبرال مذهبی ها را تکرار کردند.»
او در ادامه افزود:«برخی مشکل نظری داشته اند و خواهند داشت، مشکل فقط مشکل نظری نیست برخی هستند که به طور مبنایی مکتب امام را نشناخته اند و و براساس دلایل شخصی می آیند بعد از مدتی که با مشکلات و هزینه های سنگین و فشارهای داخلی و خارجی روبرو می شوند بن مایه آنها این می شود که چقدر مگر ارزش دارد؟دیگر بس است!»
کما اینکه این مساله را در قرآن نیز خداوند فرموده است که انبیا گاهی آنقدر با فشار های سنگین روبرو می شدند که اطرافیان و طرفدارانشان می گفتند:«چرا خدا مسائل را حل نمی کند و تا کی باید این شکلات را داشته باشیم و ....»
رحیم پور پس از این که مشکلات نظری را مطرح کرد گفت:«حتی اگر مشکلات نظری هم نداشته باشیم ممکن است به مشکلات عملی و خصلتی گرفتار شویم. به عمل مادی که بگوییم سهم ما چه می شود؟به ما چه می رسید؟و کم کم به این قضیه می رسیدند که از این گوشت انقلاب به ما چه می رسد؟یعنی انقلابیون می افتند به دنبال گوشت و مردارخوری.گاهی شروع مجاهدانه است ولی پایان منافقانه و گاهی هم بدتر و همه در معرض این هستند.»
وی در مورد افراد لیبرال مذهبی که در پشت سر و کنار امام بودند گفت :«اینها بدون اینکه اهانتی به امام بکنند با وجود علاقه قلبی به امام عملا از مسیر امام برگشته اند و می گویند هزینه این اصول برای مردم سنگین است و هدف آنها توسعه مادی است این حرفهاییست .که الان کمی فتیله اش را پایین کشیده اند.»