به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، «تیپ قدس گیلان تا سال 64 مستقل نبود؛ تا اینکه آن سال گیلانیها تیپ را کامل تحویل گرفتند و آن را تبدیل به لشکر قدس گیلان نمودند.
لشکر در ابتدا به سه گردان تقسیم شد: گردان امام حسین(ع) به فرماندهی هامون محمدی، گردان حمزه سیدالشهدا(ع) به فرماندهی شهید مهدی خوش سیرت و گردان کمیل به فرماندهی شهید حسن رضوان خواه.»
متن بالا بخشی از مقدمه کتابی است جمع و جور به قطع خشتی به نام «فرمانده 20 ساله» از زندگی سردار شهید حسن رضوان خواه -فرمانده گردان کمیل لشکر قدس گیلان- که در دهم شهریور 1365 در عملیات کربلای دو به شهادت رسید و در سالروز این عملیات غرور آفرین به معرفی و برشهایی از این کتاب میپردازیم.
این کتاب 132 صفحهای با استفاده از عکسهای رنگی و مرتبط با خاطرهها و دستنوشتههای شهید، حس خوبی را به خواننده اثر داده تا با زندگی شهید و فراز و فرودهایش همراه باشد و بهشناختی نسبی از این فرمانده جوان و شجاع 20 ساله برسد. همه صفحات و همه خاطرهها و دستنوشتهها عکسی کنار خود دارند که مبین و مرتبط با آن خاطره و دستنوشته است.
بعد از مقدمه، حدیثی از پیامبر(ص) آمده که نشان میدهد نام کتاب از این حدیث گرفته شده است:
«خداوند را فرشته ایست که هر شب فرود میآید و فریاد برمی آورد که:ای جوانان بیست ساله! تلاش کنید و کوشش نمایید. یا ابناء العشرین! جدّوا و اجتهدوا! (مستدرک الوسایل -ج2 - ص353)»
ابتدا دستنوشتهای از شهید آمده و بعد مختصری از زندگی نامه و در ادامه خاطرههای شهید رضوان خواه از کودکی تا جوانی و ازدواج و... شهادت.
دستور آمده بود کسانی را که دستگیر میکنیم، کاری باهاشان نداشته باشیم. حسن تنها زده بود به یک خانه تیمی و چند نفرشان را دستگیر کرده بود. گفتم: «حسن! مواظب بودی دیگه؟» گفت: «آره، اما یکی شون رو نتونستم بیخیال شم. نامرد از نیروهای شهربانیه. لباس نظام رو میپوشن و آبروی نظام رو میبرن. ص53
در صفحه 56 دستنوشته کوتاهی از شهید خودنمایی میکند:
«شرالامراء من کان الهوی علیه امیرا. بدترین فرماندهان کسی است که هوای نفس بر او غلبه کند. امام علی (ع)»
پنج شش ساله بودم. خوب یادم هست هر وقت مرا میدید، با محبت بغلم میکرد و میگفت: «عموجان! دختر خوب باید حجابش رو حفظ کنه.» جلوی پام مینشست و روسریام را مرتب میکرد.
آمد به خوابم و یک چادر مشکی بهم داد. لبخندی زد و گفت: «این رو سرت کن.»
منبع: باشگاه خبرنگاران