به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، پاسگاه چیلات از قدیمیترین پاسگاههای مرزی کشور وشهرستان دهلران است که در جنوب شرقی روستای بیشه دراز واقع شده است ومراتع وچراگاههای آن از قدیم الایام بخاطر حضور عشایر بیشه درازی متعلق به اهالی این روستا بوده و در ادوار گذشته از تجاوزگری اعراب بدوی ساکن در حاشیه مرز عراق توسط عشایر محل محافظت شده است.
پاسگاه چیلات در مقابل پاسگاه «چلات عراق» وشهر «علی غربی» واقع شده است واز نظر موقعیت جغرافیایی واشرافیت برمشاهدات مرزی وقرارگرفتن در حاشیه رودخانه فصلی چیلات ودسترسی به رودخانههای سه گلال و نیزار وترددات مرزی برای دوکشور حایز اهمیت بوده است.
از این رو همزمان با زمینه سازی آغاز جنگ تحمیلی توسط رژیم صدام این منطقه مورد توجه قرار میگیرد و ارتش بعثی به کرار چند ماه قبل از شروع رسمی جنگ به سمت این پاسگاه تیراندازی وقصد اشغال آن را دارد که با مقاومت مدافعین اسلام ونیروهای مردمی تجاوز انها دفع میگردد.
در یک تجاوز آشکار که امروز بعنوان سندی از متجاوز بودن وآغازگری جنگ توسط صدام درتاریخ دفاع مقدس ثبت شده است حمله فریبکارانه ارتش عراق به پاسگاه چیلات وبه اسارت گرفتن چهار نفر از پرسنل این پاسگاه بنامهای ناصر پشته کشی فرمانده وقت این پاسگاه واهل کرمانشاه ونیز آقایان رستم چراغی ونورعلی احمدی ویارحسین محمودی از جوانمردان اهل دهلران هستند که درتاریخ 6/3/59یعنی سه ماه قبل از تاریخ رسمی جنگ این اتفاق بوجود میآید ومدت ده سال در اسارت دشمن قرار میگیرند.
علاوه بر این رخداد که در صدر رسانههای کشور در آن زمان قرار میگیرد، ارتش بعثی با گلوله باران وحملات زمینی در اولین روزهای جنگ پاسگاه را به اشغال خود درمی آورد، ضمن اینکه از طریق این محور تعداد زیادی از ایرانیهای ساکن در عراق را اخراج مینماید.
لذا بخاطر این فعل انفعالات و اتفاقات مرزی نام این منطقه در سطح کشور مشهور است.
در اسفند 62 وچندسال پس از جنگ، اشتهار چیلات با انجام عملیات والفجر 6 بیشتر شد.
عملیات والفجر 6 در چهار محور توسط لشکر 25 کربلا استان مازندران برای آزادسازی این منطقه وتسلط ایران بر ارتفاعات چیلات به سه گلال شروع شد.
این عملیات در شرایطی سخت ومنطقهای تپه ماهور که هیچ راه ارتباطی بجز استفاده از کف شیارها و رودخانهها نبود انجام میگیرد.
دشمن بعثی بطور منحصر بفردی تمام این منطقه بویژه دهانه رودخانههای فصلی رابا انواع میادین مین وبشکههای انفجاری انسداد کرده بود، اما رزمندگان عزیز با عبور از همه موانع طبیعی ومحوطههای آلوده به مین، طی چهار شبانه روز بدون پشتیبانی، آتش سنگین و امدادرسانی به مجروحین، ماشین جنگی دشمن را در منطقه چیلات وغرب آن در هم کوبیدند بطوریکه بخاطر غافلگیر شدن دشمن وگسیل نیروهایش به این منطقه همزمان عملیات بزرگ خیبر در طلاییه آغاز شد.
در این نبرد تن به تن بچههای مازندرانی مخصوصا شهرهای بابل وبابلسر شهدای زیادی را تقدیم کردند.
به علت شرایط عملیات تعداد زیادی از پیکر این عزیزان در معرکه باقی ماند که پس از پایان جنگ با تلاش بچههای گروه تفحص پیکر این عزیزان تاحدودی به خانوادههایشان بر گشت.
از باب یادآوری وذکر شهدای این عملیات یک صحنه از پیدا شدن پیکر شهدای چیلات از زبان جعفر نظری یکی از رزمندگان و تفحص گران شهرستان دهلران اشاره میگردد.
روز 10 اردیبهشت 87 وقتی دوپیکر را دقیقا بر روی هم قرار گرفته بودند بطوریکه سر یکی از آنها در آغوش دیگری بود پیدا شد.
تنها وسیله شناسایی آنها پلاکهایی بود که در گردنشان آویزان بود اما به روش معمول روی پلاکها اسم درج نبود بلکه کدهایی در روی پلاکها وجود داشت که وقتی شماره آنها به مرکز رایانه معراج شهدا اعلام شد بلافاصله مشخصات کامل آنها بدست آمد.
آن روز هم وقتی به دهلران آمدیم پیدا شدن دوشهید را باشرحی که دربالا گفته شد به همراه شماره پلاکهایشان به تهران اعلام کردیم؛ طولی نکشید که برادران معراج شهدا اعلام کردند که این دونفر پدر وپسر هستند که در کنار وآغوش هم به شهادت رسیده وسالها مفقود الاثر بودهاند.
این دو شهید سیدهم بودند نام پدر سیدابراهیم اسماعیلزاده ونام پسر سید حسین اسماعیلزاده اهل روستایی بنام باقر تنگه در شهرستان بابلسر استان مازندران بود وبه خانواده این دو عزیزخبر داده شد وآنها در مقتل فرزندانشان حضور یافتند.
منبع: ایلام فردا