به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، حسن رحیمپور(ازغدی) با حضور در ساختمان اصلی وزارت بهداشت، در خصوص تبیین بدن و پزشکی در روایات اسلامی و بازخوانی احادیث امام علی علیهالسلام سخن گفت.
گزیدهای از مشروح سخنرانی وی به شرح ذیل است:
اگر مجموعا بخواهیم به روایاتی که به نحوی به بدن و پزشکی مربوط میشود، اشاره کنیم، آنها را به چند دسته کلی میشود تقسیم کرد: یک دسته به حرمت و حتی قداست بدن اشاره دارند، زیرا وقتی خداوند بدن را آفرید و روح خود را در آن دمید به خود «تبارک الله احسن خالقین» گفت؛ چون این بدن قرین با روح الاهی است و صیرورت الاهی انسان وابسته و متأثر از بدن است و باید توجه داشت که انسان، فقط گوشت و پوست و خون نیست.
در مورد بدن و حقوق حیوانات روایت پرشماری داریم. به عنوان نمونه فرمودهاند گوسفندی را در مقابل گوسفند دیگر ذبح نکنید. یا فرمودهاند با تازیانه بر سر و صورت حیوانات نزنید. پرسیدند: چرا؟ فرمودند: زیرا این حیوان با صورتش خدا را عبادت میکند. روایاتی که در مورد حقوق حیوانات وجود دارد، شگفتانگیز است. روایت داریم اگر حیوان درد بکشد و صاحبش بخوابد، در تمام لحظاتی که فرد خواب است، گناه برای او نوشته میشود. وقتی در مورد حیوان این گونه است، در مورد شأن و حقوق انسان قضیه روشن است.
یک دسته روایات در مورد نوع معالجه امراض و حساسیت به بدن و پیشگیری از بیماریها است. یک دسته دیگر از روایات نیز نوع تفسیر از بدن را بیان میکند. مثلا در دعای کمیل داریم: «قَوِّ علی خِدْمَتِکَ جَوارِحی»؛ یعنی این بدن باید در خدمت خداوند باشد.
درست است که این بدن خودش هدف نیست ولی جز با این وسیله، نمیتوان به هدف رسید. بدن آن قدر مهم است که اگر متخصص تشخیص داد با خوردن یا آشامیدن چیزی که در شرایط عادی جایز نیست، بیماری رفع می شود، مصداق حرام، حلال میشود. حتی اگر پزشک تشخیص داد این ماده برای سلامتی و درمان لازم است و بدون این ماده، بیمار میمیرد، مصرف آن واجب میشود.
نگاه به بیماری نیز تفاوت دیگر ما با پزشکی سکولار است؛ آنها به بیماری صرفا از نظر مادی نگاه میکند، اما ما این قضیه را نیز دینی و معنوی میبینیم. اسلام به بیماری صرفاً نگاه مادی نداشته و بیماری را یکی از الطاف الاهی و باعث مغفرت میداند. تفاوت پزشکی اسلامی با پزشکی سکولار در چنین مواردی است.
کسانی تصور کردهاند استفاده از روشهای نوین، داروهای شیمیایی و غیرگیاهی، غیراسلامی است؛ در حالی که خود پیامبر(ص) نیز از پزشک مسیحی و یهودی استفاده میکردند و آخرین پزشکی که حضرت امیرالمؤمنین (ع) را برای درمان ملاقات کرد، یهودی بود.
این که بپنداریم در طب اسلامی از آزمون تجربی و یافتههای معتبر دانش تجربی نباید استفاده شود، نارواست و چنین منشی نداریم؛ منتها یک تفاوتهایی نیز پیدا میکنیم: تفاوت در مبادی متافیزیکی و سنخ نگاه فلسفی و حقوقی و اخلاقی به بدن است.
تفاوت دیگر این است که در عین به کارگیری تخصص و استفاده از تمام لوازم و عقلی و تجربی، خداوند را شفادهنده میبینیم و از طرف دیگر این که غیر از علل مادی، علل غیرمادی مانند دعا، صدقه و... را در سلامتی و درمان و پیشگیری اثرگذار میدانیم.
روایت داریم کسانی که به پدر و مادر و معلم خود توهین کنند؛ قطعا خدا عمرشان را کوتاه میکند. برخی فکر میکنند، عوامل غیرمادی، الاهیاند و عوامل مادی، غیرالاهی. این تلقی، اشتباه است. دعا هم با شرایط خاصی مستجاب میشود. مثلا وارد شده است که اگر فلان دعا را بخوانید دعایتان مستجاب میشود؛ در حالی که باید تمام شرایط استجابت دعا را فراهم کرد که یک بخش از آن شرایط میشود همان الفاظ دعا که بر لب جاری میکنیم و میخوانیم. روایت داریم اگر فردی دنبال کار نرود، اما دعا کند، دعای او مستجاب نمیشود یا وقتی میگویند فلان دعا را بخوانید تا دندانتان خوب شود یا معدهتان شفا یابد اینها شرایطی دارد که باید رعایت شود.
بخش دیگری از روایات ناظر به تفسیر بیماری و شفا است؛ حتی تفسیر درد نیز در این بخش از روایات آمده است. در مورد درد روایت داریم که درد برای مومن، پاداش است. در روایت آمده است خاری به پای مومن نمیرود، مگر این که برای او پاداش است یا مومنی تب نمیکند مگر این که برای او پاداش ثبت میشود؛ بنابراین اسلام از یک طرف میگوید مراقبت کن تب نکنی و از یک طرف میگوید اگر تب کردی چه کار کن تا شفا یابی و توأمان تاکید دارد اگر تب کردی، آن را درست تفسیر کن. اسلام به ما میآموزد همین بیماری یا تحمل درد، مأجور است؛ اما دردی پاداش دارد که وقتی سراغت آمد، جزع نکنی، صبور و شاکر باشی و وقار خود را حفظ کنی البته گاهی نمیشود درد را تحمل کرد و انسان فریاد میکشد یا آه از نهادش بلند میشود؛ در چنین مواقعی اتفاقا نام خدا را صدا کرده است.
روایت داریم آه یکی از اسماءالله است. وقتی دردی سراغ فردی میآید و آه میکشد، ناخواسته خدا را صدا میکند، خواه آن فرد خدا را قبول داشته باشد یا نداشته باشد؛ زیرا هر فردی در فطرتش خدا را درمییابد. گریه نوزاد هم برای همین است، وقتی انسان به دنیا میآید گریه میکند تا نشان دهد انسان از همان ابتدا خدا را قبول دارد و برای دوری از خدا گریه میکند؛ البته در پزشکی میگویند این گریه برای آن است که راه تنفسی بچه باز شود و... البته این تفاسیر هم درست است اما تفاسیر معنوی هم بر آنها حمل میشود.
در واقع هیچ چیز در عالم نیست که ساحت معنوی نداشته باشد، فرشتگان اثر دارند ما اثر فرشتگان بر بیماری، شفا، مرگ و... را نمیبینیم؛ البته تمام این موارد توجیه پزشکی نیز دارند، اما ساحت معنوی نیز در آنها حمل میشود و باید دیده شود. بدن زن به این دلیل که حامل جنین است از بدن مرد بیشتر حرمت دارد، بدن زن مجرای ورود انسان به این عالم است و بر اساس این حرمت است که باید محترم شمرده شود و پوشیده شود.
در روایت داریم حتی خنده و گریه هم از خداوند نشات میگیرد. درد، مرگ و... بعد مادی دارند و نباید نادیده گرفته شود اما همزاد و همزمان با بعد مادی، بعد معنوی نیز دارند و باید به این شأن نیز توجه شود.
یکی از انبیای بنیاسرائیل به خداوند گفت: خدایا! به خودت سوگند اگر تو شفادهنده هستی من تا آخر عمر به هیچ پزشکی رجوع نمیکنم؛ خداوند فرمود: به خودم سوگند تا به پزشک مراجعه نکنی، تو را شفا نمیدهم.
در ادامه به برخی روایات امام علی (ع) در خصوص بدن و سلامتی اشاره می کنم. حضرت درباره مراقبت روانی از بیمار میفرماید نگویید من بهترین پزشک را کنار او آوردم، او را به بهترین بیمارستان بردم و بهترین وسایل را برای او فراهم کردم، بیمار نیاز به عیادت دارد. حضرت میفرماید بهترین کار، عیادت از بیمار است. اگر کسی در راه عیادت از بیمار بمیرد، بهشت را برای او تضمین میکنم. همچنین روایت داریم اگر کسی در راه عیادت و رسیدگی به بیمار بمیرد، شهید شده است.
توصیه شده است در مواجهه با بیمار، حوصله کنید. با لبخند سراغ بیمار بروید و بیمار را از بهبودی، ناامید نکنید. کسانی که بالای سر بیمار سرطانی میروند و غصه میخورند را نمیفهمم؛ زیرا به هر حال ما نیز یک روز به آنها ملحق میشویم، زمان مرگ مهم نیست، مهم کیفیت زندگی و وضعیت ما در لحظهی مرگ است. به هر حال پزشک و پرستار و بیمار هر سه خواهند مرد.
حضرت امیر(ع) میفرماید یکی از اخلاقیترین و زیباترین کارها این است که وقت خاصی را برای بیمار اختصاص دهید. انسان بیمار، آسیبپذیریاش از نظر روحی بیشتر میشود پس لازم است با بیمار درست برخورد شود و مدارای بیشتری با او داشت. از جمله فرقهای بیمارستان اسلامی و غیراسلامی نیز همین است؛ البته قابل پیشبینی است که دکتر و پرستار، گاهی با بیماران بدخلقی و بدرفتاری میکنند، به هر حال در تمام طول شبانه روز با فشارکاری و بیماری و مسئولیتهای سنگین سروکار دارند؛ اما در روایات داریم کسانی که آرامش روان ندارند، پزشک و پرستار نشوند.
حضرت امیر(ع) فرمودند: رسول خدا(ص) در مورد فردی که درد میکشید به قدری حساس بودند که هر وقت نماز صبحشان تمام میشد به سمت مردم برمیگشتند و میفرمودند کسی هست که بیمار شده باشد تا من به عیادتش بروم، مردم میگفتند: نه. میفرمودند: کسی هست که از بین شما رفته باشد به تشیع او بروم. همچنین در مورد تشیع و احترام بدن مرده نیز روایتهای زیادی داریم؛ در روایت آمده اگر جنازهای را از کنار شما تشیع میکردند حتی اگر شده چند قدمی همراهیاش کنید.
در نظام سکولار به بدن، بیماری و شفا، نگاه مادی و غیراخروی میشود؛ در حالی که در نگاه دینی باید توأم و قرین با نگاه مادی، نگاه معنوی نیز حاکم باشد. از طرف دیگر باید اخلاق اسلامی رعایت شود، البته در برخی از کشورهای دیگر نیز به بیماران احترام میگذارند و با رعایت موازین اخلاق حرفهای با آنها برخورد میکنند اما آنها از این جهت با بیمار خوب برخورد نمیکنند که کرامت انسانی او را حفظ کرده باشند. آنها این کار را میکنند زیرا ناگزیرند و به آنها ابلاغ میشود این گونه برخورد کنند وگرنه جریمه یا اخراج میشوند، کادر مدیریتی و درمانی بیمارستان به بیمار، به چشم مشتری نگاه میکند و در پی آن هستند که بیمار دفعات بعد نیز مراجعه کند؛ البته اگر همین هم در برخی از بیمارستانهای ایران رعایت میشد، خوب بود اما متأسفانه این مسئله نیز گاهی رعایت نمیشود. طبیعتا اگر نظام پزشکی ایران کارآمد بود؛ چنین نمیشد.
امیرالمومنین(ع) نگاه ویژهای به مقوله درمان و بهداشت داشتند؛ ایشان افرادی را گماشته بود تا اگر پزشکی با تخصص پایین کار میکرد یا با بیماران به درستی برخورد نمیکرد، مواخذهاش کنند. حضرت علی(ع) یک دادگاه ویژه برای روحانیت و یک دادگاه ویژه برای پزشکان منصوب کرده بودند؛ چرا که ایشان به مسئله پزشکی بسیار اهمیت میدادند.
انسان یک مقدار گوشت و استخوان نیست و پزشک نباید به راحتی بگوید دیروز چهار نفر از بیمارانم مردند؛ چرا که نجات یک انسان در نگاه حکمی ما، نجات کل انسانها است؛ یعنی باید تصور کنید که هفت میلیارد انسان در مطب شما هستند.
حضرت امیر(ع) فرمود: رسولالله(ص) به فردی گفتند که به خاله و عمههایات سر زدهای؟ آن فرد گفت: من عمه و خاله ندارم. حضرت فرمود: منظورم درخت خرما و زیتون است؛ این بدان معنی است که اسلام برای گیاهان نیز چنین ارزشی قائل است چه رسد به انسان.
همچنین حضرت امیر(ع) از حضرت رسول(ص) نقل فرمودند هر کس فقط یک نیاز از بیماری را برآورده کند و یا اقدام کند که نیازش را رفع کند اما نتواند، مانند کسی که تازه متولد شده، گناهانش میریزد. البته باید توجه داشت که این گونه روایات که میگویند انسان مانند زمانی که از مادر متولد شده، پاک میشود، انسان را جری و گستاخ نکند زیرا از آن سو هم روایاتی داریم که برخی گناهان، تمام این موارد را از بین میبرد.
نکته دیگر در روایات امیرالمومنین(ع) تاکید ایشان به پزشکی است. کاری که پزشکی با بدن میکند شبیه همان کاری است که فقه برای شریعت و تکامل معنوی انسان و علم نحو برای زبان میکند؛ از این رو است که پزشکی را کنار فقه میگذارد.
مسئله دیگر ناامید کردن بیمار است. حضرت امیر(ع) میفرماید جامعهای که مأیوس میشود و امید، انگیزه و نیروی خود را سرکوب میکند، دیگر هیچ کاری نمیتواند انجام دهد؛ بنابراین ناامیدی انسان را زمینگیر میکند. قنوط به معنی نومید شدن از خداست که شرک محسوب میشود البته باید توجه داشته باشیم که امیدوار کردن زیاد نیز به نوعی شرک محسوب میشود. مثلا فردی هر گونه گناهی که خواست انجام دهد و بگوید خدا میبخشد این فرد به آیات عذاب الاهی و وعیدهای خداوند باور ندارد؛ در بیمارستانها باید توجه شود که بیماران از رحمت الاهی مأیوس نشوند؛ در واقع باید رویهای چید و برنامهای در نظر گرفته شود که اگر بیمار بدترین شرایط را نیز داشته باشد، مأیوس نشود. باید توجه داشت که شرایط روانی و نحوه رفتار با بیمار بسیار حائز اهمیت است. در روایت داریم نوع شرایط روحی بیمار میتواند موجب شفا یا مرگ وی شود. حضرت امیر(ع) میفرماید به رجاء و قنوط اهمیت دهید.
اضافه بر مراقبت از وضعیت روانی بیمار، رعایت حقوق مادی بیمار نیز از مسائلی است که باید مورد تأکید قرار گیرد. اگر نسخهای که پزشک برای بیمار مینویسد، انگیزه تجاری داشته باشد، در واقع در حق بیمار ظلم کرده است. با این حال هستند پزشکانی که به نحوی نسخه مینویسند که بیمار مجبور به تهیه آن از داروخانهای خاص شود و در اصل برای آن داروخانه مشتری جمع میکند یا پزشکانی که بیمار را بین خودشان این دست و آن دست میکنند.
البته روشن است که منظور بنده همه پزشکان و اعضای این صنف شریف نیستند. زمانی به خانه یکی از دوستانم که پزشک حاذقی است و ماهانه چند ده میلیون و گاهی چند صد میلیون درآمد دارد رفتم، دیدم زندگی بسیار معمولی و سادهای دارد. از او پرسیدم پولهایات را چه میکنی؟ پاسخ داد: برای هزینههای درمانی بیماران نیازمندم، اختصاص میدهم.
حضرت امیر (ع) فرمود: جامعهای که علمای خائن و پزشک غیرمتخصص را مورد پیگرد قرار نمیدهد و محاکمه نمیکند، اسلامی نیست. در روایات داریم هر کس بدون تخصص لازم به پزشکی دست میزند، جهنمی است. حضرت فرمود هر کس با انسان بیمار سروکار دارد سه خصلت را باید رعایت کند تا مسلمان باشد وگرنه غیراسلامی است: اول تقوی الاهی، دوم دلسوز بیمار باشد و سوم پرتلاش باشد؛ یعنی با تمام قوا کارش را انجام دهد. اگر کادر مدیریتی و درمانی و خدماتی بیمارستانی بینظم باشند، این بیمارستان اسلامی نیست.
با در نظر داشتن این مجموعه این روایت، برخی بیمارستانهای ایران باید محکوم شوند و در شماری از رویهها و ساختارهای نظام بهداشت و درمان باید بازنگری شود.