به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ محمد صفری طی یادداشتی در روزنامه سیاست روز نوشت: اصلاح طلبان تندرو در جریان مذاکرات هستهای ایران و آمریکا، آنچنان از خود ذوق زدگی نشان دادند که گویی هم اکنون است که روابط برقرار شود، مناسبات حسنه گردد، دشمنیهای آمریکا علیه ایران از یاد برود و جنایاتی هم که علیه مردم ایران اسلامی شده فراموش شود.
این ذوق زدگیهای اصلاح طلبان تندرو البته بیشتر از سوی تندروهای این طیف ادامه داشت و حتی طرف مقابل که نسبت به غرب ، آمریکا و 1+5 خوشبین نبود مورد انتقادات تند خود قرار میدادند که طیف اصولگرا و تندروهای آن مانعی بزرگ و سدی مستحکم مقابل دیپلماسی دولت تدبیر و امید است و نمیگذارند که این اقدامات به ثمر برسد.
تحلیلگران و رسانههای طیف اصولگرا همواره در تبعیت از فرامین و رهنمودهای رهبری ضمن دفاع و حمایت از تیم مذاکره کننده هستهای و دستگاه دیپلماسی کشور در کنار آن با روشنگریهای لازم درباره موارد بی اعتمادی به غرب و آمریکا هشدارها و زنگ خطرهای به هنگام را به صدا درآورده است.
این سیاستی که تحلیلگران و رسانههای طیف اصولگرا در پیش گرفته است، هوشیاری و هوشمندی آنها را نسبت به طرف مقابل نشان میدهد.
این روش، آنها را از فریب خندهها و قهقهههای مستانه غرب دور میسازد و البته باعث میشود تا هشداری باشد تا دیگران هم فریب آن قهقههها را نخورند.
پر واضح است که در این چند روز گذشته و پس از برگزاری دو دور مذاکرات در ژنو با 1+5 ماهیت آشکار و رسوای آمریکا و غرب هر چه بیشتر و شفافتر نمایانتر هم شده است.
هر چه جمهوری اسلامی ایران برای حل موضوع و مسئلهای که غربیها برای ایران ساختهاند، در راه دیپلماسی و گفتوگو گام بر میدارد، از سوی غرب، سیگنالهای منفی ارسال میشود.
حتی تا آنجا پیش میروند و سعی دارند تا عدم توافق در ژنو 2 را به گردن ایران بیندازند. جان کری وزیر خارجه آمریکا در همین زمینه این ادعا را مطرح کرد که با واکنش وزارت خارجه روسیه و شخص لاوروف وزیر خارجه این کشور روبرو شد و این ادعای جان کری را تکذیب کرد و گفت که عامل اصلی به توافق نرسیدن در ژنو 2 کشورهای غربی از جمله فرانسه و آمریکا بودند نه ایران.
حتی توافق ایران وآژانس برای بازدید از تأسیسات هستهای وآب سنگین اراک هم که گامی برای اثبات عدم انحراف فعالیتهای هستهای صلح آمیز ایران است مورد توجه غرب قرار نگرفت.
این روند گرچه همچنان از سوی غرب علیه ایران ادامه دارد، اما صداهایی از سوی طیف اصلاح طلبان البته خاصه افراط گرایان آن طیف به گوش میرسد که تازگی دارد.
آنها که پیش از این القاء میکردند که در 8 سال گذشته تیم مذاکره کننده هستهای هیچ گامی در راستای حل و فصل مسائلی از جمله موضوع هستهای میان ایران و غرب برنداشته و حتی عامل فشارها، تهدیدات و تحریمها را هم نوع مذاکرات اعلام میکردند. اکنون که خود را از همه محقتر و صالحتر میدانند پیشنهادهایی را مطرح میکنند که حتی رادیکالترین افراد و گروهها هم شاید چنین پیشنهادی را مطرح نکنند.
این پیشنهادهایی که از سوی اصلاح طلبان مطرح میشود در حالی است که حتی آنها تحمل چند بیلبورد در سطح شهر تهران و مشهد را هم نداشتند و فشارهای سیاسی و رسانهای آنها باعث شد تا این بیلبوردها با مضمون صداقت آمریکایی برچیده شود.
پیشنهاد ترک مذاکرات از سوی تیم ایرانی حتی توسط طیف اصولگرا هم مطرح نشده است اما این پیشنهاد از سوی روزنامه و شخصی مطرح میشود که هر دو گرایش سیاسی اصلاح طلبی دارند.
تصورش را بکنید اگر چنین پیشنهادی از سوی روزنامه و شخصیت اصولگرا مطرح میشد دولت، وزارت خارجه و رسانههای اصلاح طلب چه واکنشی از خود نشان میدادند!؟
اما مهمتر از آن پرداختن به همین پیشنهاد مشکوک و شیطنت آمیز است. کسی که پیش از این اعتقاد داشت «البته نمیتوان نسبت به این مساله بیتوجه بود که برخی از تحرکات داخلی امکان دارد شرایط دشواری را برای دولت به وجود بیاورد و بعید نیست که مخالفان جریان اعتدال شرایطی را موجب شوند تا دولتمردان نتوانند آنطور که باید با همتایان اروپایی خود به مذاکره بپردازند.»
چگونه است که اکنون میگوید و مینویسد؛ «یک پیشنهاد روشن، برای مذاکره کنندگان هستهای دارم و آن اینکه زیر بار هرگونه فشار و تحمیل جدید نروید، اگر فشار آوردند، مذاکرات را ترک کنید. دلیلی ندارد زورگویی غرب با لبخند ما مواجه شود.»
شاید نخست همه فکر کنند که چه موضع انقلابی و قاطعی!؟ آن هم از سوی یک شخصیت و روزنامه اصلاح طلب!؟ شاید متوجه شدهاند که دیگر نمیتوان کار را با مذاکرات پیش برد و باید زد زیر میز مذاکرات!
این برداشت اولیه و سادهای از چنین پیشنهاد و تحلیل است. اما عمق و نتیجه عمل به این پیشنهاد چه خواهد بود؟ فضای منفی رسانهای در خارج علیه ایران شکل میگیرد و باعث میشود تا هر آنچه که تاکنون رشته شده پنبه شود. باعث میشود غرب وآمریکا از این فرصت نهایت استفاده را ببرد و اثبات کند که ایران قابل اعتماد نیست.
نتیجه این پیشنهاد بسیار بدتر از آن هم خواهد شد. رژیم صهیونیستی که اکنون خود را بازنده عرصه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران میداند شادمان از این اتفاق پایکوبی خواهد کرد و خود را پیروز میدان تلقی خواهد نمود.
اگر خواسته چنین تحلیلگران و پیشنهاد دهندگانی چنین نتیجه ای است که باید هم به آن شک کرد و آن را شیطنت آمیز دانست.
جمهوری اسلامی ایران همواره با حضور در مذاکرات اثبات کرده است که ضمن اقتدار و پایبندی به اصول و اهداف به حق خود پای میز مذاکرات خواهد نشست و از حقوق خود دفاع خواهد کرد. سیاست ایران و تیم هستهای و دستگاه دیپلماسی کشور باید این باشد که کاری کند طرف غربی عصبانی شود مذاکرات را ترک کند. زیر میز زدن در عالم سیاست یعنی «کم آوردن» در حالی که ایران به خاطر محق بودن در مسائل هستهای و تحریمهای غیر قانونی که علیه کشور اعمال میشود هیچگاه زیر میز نمیزند و بازی را هم به هم نخواهد زد اگر قرار است در این مذاکرات کسی زیر میز بزند این طرف غربی است که اگر توافقی صورت نگیرد باید منتظر این کار از سوی آنها باشیم.
سیاست زیر میز زدن و بازی را به هم ریختن انگار در قاموس اصلاح طلبان نهفته است چون آنها در انتخابات ریاست جمهوری 88 هم همین کار را کردند و باعث فتنه 88 شدند.
منبع: سیاست روز