به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، حجت الاسلام محمد مطهری فرزند شهید مرتضی مطهری است که اخیرا در واکنش به نطق جنجالی برادرش علی مطهری و حواشی بوجود آمده پیرامون آن، با انتشار یادداشتی در این باره توضیحاتی را ارائه کرده است.
فارغ از برخی محورها و مطالب این یادداشت که قطعا قابل نقد بوده و پاسخ مستدل به آن از فرصت این نوشته خارج است، آنچه در جای جای این نوشتار دیده میشود، نگاه منصفانه و منطقی وی به بسیاری از موضوعاتی است که با ادبیاتی مومنانه و در خور تقدیر نگاشته شده است، نکتهای که مهمترین تفاوت متن محمد مطهری با متن جنجالی علی مطهری را نشان میدهد که در بسیاری از مواقع با منطقی ضعیف و غیر قابل دفاع، تنها با راه انداختن جار و جنجال به تهیه خوراک برای رسانههای بیگانه میپردازد.
* اهم محورهای این نامه چیست؟
محمد مطهری در بخشی از یادداشت خود با تاکید بر اینکه باید روایتهای مختلف درباره سال 88 را شنید، بر گناه بزرگ موسوی و کروبی تاکید کرده و مینویسد: «دو کاندیدای معترض با اینکه بالعیان دیدند که در جنجالهای پس از انتخابات، اصل نظام اسلامی به خطر افتاده و در عین حال در راه خود بیمحابا همچنان پیش رفتند، ظلم و گناهی بود بس بزرگ.»
وی در بخشی دیگر نیز با تاکید بر اینکه اگر قرار باشد «هیچ نقدی صورت نگیرد چون دشمن سواستفاده میکند» هیچ کس دیگر نمیتواند نسبت به کاستیها و نواقص جامعه اعلام هشدار کند، نسبت به طمع دشمنان از برخی اظهارات هشدار داده و مینویسد:
«طمع پیدا کردن دشمنان امری دیگر است که همه باید نسبت به آن حساس باشند تا به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) طمع آنان به یأس تبدیل شود («یئست مطامع الاعداء» / خطبه 207). برخی افراد که مخالف با اصل نظام اسلامی هستندتلاش میکنند که آقای علی مطهری را از گروه خود معرفی کنند. اینجاست که زمینه برای طمع دشمنان فراهم میشود و مناسب است پاسخ درخور داده شود.
اخیرا که با اخوی در مورد لزوم اتخاذ موضع در برابر این اظهار نظرها صحبت میکردم این نوع تفسیرها را مضحک میدانست، با این استدلال که معلوم است که من طرفدار نظام و رهبری هستم. او اضافه کرد که آیا معنا دارد من که این مقدار بر لزوم اجرای احکام اسلام مانند رعایت حجاب در نظام اسلامی تأکید میکنم مخالف نظام باشم؟! لذا علی آقا پاسخ به این نوع ادعاها را غیر لازم میشمرد گر چه از نظر من اتخاذ چنین موضعی لااقل در مواردی که از طرف چند نفر اظهار میشود در جهان شیطنتهای رسانهای به ویژه به سبب انتساب وی به استاد شهید از جهات مختلف مفید و بلکه لازم است.»
نگارش این جملات از سوی محمد مطهری نشان میدهد نه تنها او نیز برخی مواقع موافق اعلام موضع علی مطهری نسبت به سو استفادههای رسانههای بیگانه از اظهاراتش میباشد بلکه این امر را «مفید» و «لازم» میداند؛ مضاف آنکه بر اساس روایت محمد مطهری که تاکید میکند علی مطهری میگوید «آیا معنا دارد من که این مقدار بر لزوم اجرای احکام اسلام مانند رعایت حجاب در نظام اسلامی تأکید میکنم مخالف نظام باشم؟!» نشان میدهد این جمله علی مطهری پاسخی به برخی خبرنگاران فراری خارج از کشور از جمله مسیح علینژاد است که اخیر با انتشار مطالبی در این خصوص نوشته بود باید آنقدر دیدگاههای مطهری درباره زنان و حجاب توسط اپوزیسیون نقد شود تا مانند دیدگاههای سیاسیاش تغییر کند: «مطهری حالا کسی است که در برابر سخنان رهبری مبنی بر عذرخواهی موسوی و کروبی هم ایستاد و الان به دستگاه قضاییه ایران هم هشدار داد که حصر و حبس زندانیان سیاسی به دلیل نقد نظام قانونی نیست... مطهری ادعای اصلاح طلبی و روشنفکری ندارد. او را در همان ظرف اصولگرایی که نگاه کنیم خیلی هم شجاعانهتر از اصلاح طلبان هم دارد حاکمیت را نقد میکند. به نظرم در مورد دیدگاههایش پیرامونِ حجاب اجباری زنان نیز آنقدر باید نقد شود تا به زودی تجدید نظر کند.»
محمد مطهری هم چنین در بخش دیگری از نامه خود به درستی به نقد عملکرد قوه قضاییه و رسانه ملی پرداخته و مینویسد:
«برای بنده تا کنون معلوم نشده که چگونه است که قوه قضاییه در مقابل انتقادها به خودش در کمترین زمان ممکن با اطلاعیه و یا نطق واکنش نشان میدهد و «اطلاع رسانی» اولین اقدامی است که انجام میدهد (فرقی نمیکند که منتقد، امام جمعه محترم مشهد باشد، سازمان حقوق بشر یا علی مطهری)، اما از طرف دیگر در جایی که اطلاعرسانی سریع و قاطع از بدیهیات و ضروریات است یعنی درباره فجیعترین جنایتها در حق مردم، خبری از اطلاع رسانی و عکسالعمل قوه قضاییه نیست. بریدن گوش یک فرد بیگناه در روز روشن در جلوی چشمان مردم در میدان سجادیه تبریز توسط یک شرور به جرم «ازدواج با دختری که شرور عزیز قصد خواستگاری او را داشته» در شهریورماه گذشته، کوچکترین عکس العمل رسانهای را حتی از طرف دادستان محلی به دنبال نداشت (عکس گوش بریده در سایتها به طور وسیع منتشر شد). موارد زیادی از این سکوتها را میتوان سراغ داد. پیرو همین سیاست است که نیروی انتظامی مانور دوازدهم را هم در دستگیری اراذل و اوباش خطرناک برگزار کرده ولی قوه قضاییه پس از یک سال کوچکترین خبری از مجازات دستگیرشدگان مانور اول هم منتشر نکرده است! (اگر حکمی هم صادر شده باشد وقتی اطلاع رسانی نشود از جهت بازدارندگی شروران و بالابردن امنیت جامعه کالعدم است.)
یقین دارم و از قسم خوردن باکی ندارم که اگر قوه قضاییه و صدا و سیما در زمینه اطلاعرسانی به موقع درباره برخی موارد از جرائم خاص ماننداسیدپاشی، زورگیری، تعرض و... به طور مستمر وارد میدان شوند این جرائم بدون صرف هزینه ظرف یک ماه لااقل هفتاد درصد کاهش مییابد.»
در مجموع به نظر میرسد اگرچه برخی محورهای نامه محمد مطهری قطعا محل تامل و نقد است، اما بیان منطقی و بکارگرفتن ادبیات نرم و به دور از جنجال و هوچیگری بزرگترین درسی است که وی به برادر دیگر یعنی علی مطهری داده است، شاید اگر علی مطهری از ابتدا با این روش به بیان حرفهای خود میپرداخت و به جای تلاش برای در صدر اخبار رسانهها قرار گرفتن و سو استفادههای سیاسی، بیشتر به اصلاح منطق ارائه شده از سوی خود درباره بسیاری از موضوعات اقدام میکرد، امروز خیلی از صحبتهای درست او نیز بهتر شنیده میشد و توسط مخالفان منصفش محل تامل قرار میگرفت.
منبع: رجانیوز