به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، نشست خبری فیلم سینمایی «خانه پدری» پس از نمایش آن، با حضور عوامل فیلم در سالن همایش های برج میلاد برگزار شد.
کیانوش عیاری، کارگردان «خانه پدری» در خصوص توقیف بودن این فیلم گفت: خانه پدری به مدت سه سال توقیف بود، اما در این چند روز 25 اکران داشت و در بازتاب هایی که دیدم همه متفقاً می گفتند که این فیلم چیزی نداشت که به خاطر آن توقیف شود. نمی دانم این فیلم اکران خواهد شد یا نه، اما همین که توسط چند هزار نفر دیده شد برای من ارزشمند بود؛ زیرا مکمل هر فیلم مخاطبان آن هستند.
وی در رابطه با نگاه واقع گرایانه خود در ساخت فیلم ها اظهار داشت: من علاقه و اصراری به ساختن فیلم اجتماعی و جراحی جامعه ندارم و رسالتی برای خودم و سینما برای بیان حرف های اجتماعی قائل نیستم، اما بازتاب فیلم آن چیزی است که درون سازنده وجود دارد و اگر سازنده چیزی در چنته داشته باشد خوشا به حال سینما و تماشاگران آن.
مهدی هاشمی، بازیگر خانه پدری در مورد همکاری خود با عیاری در فیلم ها و سریال ها گفت: در سینما ایجاز وجود دارد و قرار است در 90 دقیقه داستان به صورت فشرده بیان شود، به همین دلیل بازی ها نیز فشرده است، اما سریال رمان وار است و راهی طولانی را طی می کند. در این فیلم یک قتل اتفاق افتاده که صدها بار در تاریخ این مملکت به وقوع پیوسته است، اما اولین بار است که این ماجرا را همه با هم روی پرده می بینیم.
وی افزود: من قبل از همکاری با عیاری یک بازیگر حرفه ای بودم، اما با سریال «روزگار قریب» و فیلم «خانه پدری» از مقام یک بازیگر حرفه ای به مقام هنروری صعود کردم؛ در واقع من در کارهای عیاری به مقام نابازیگری رسیدم و در این کارها خودم را خالی کردم تا او آواها و صداهای مخفی درون من را آشکار کند و احساس کردم به این ترتیب خودم را بهتر می شناسم.
در ادامه نازنین فراهانی، از دیگر بازیگران خانه پدری گفت: هر بازیگری با عیاری کار کند بهترین بازی خود را انجام می دهد؛ چون او بازیگری را خوب می شناسد و تیزهوش است و نمی توان به او کلک زد. اگر بازیگر می خواهد در کارهای عیاری موفق عمل کند باید خام باشد و خودش را به او بسپرد؛ در واقع برای کار عیاری باید زندگی کرد نه بازی. آقای عیاری در صحنه مرگ معصومه که نقش او را من ایفا می کردم، به من گفت این صحنه از مهمترین صحنه هاست و برو که برای این صحنه سیمرغ بگیری. برای همین من خیلی ترسیدم و وقتی هم که کات دادند، می لرزیدم.
عیاری در واکنش به سخنان فراهانی گفت: من یادم نمی آید چنین چیزی گفته باشم و امکان ندارد چنین وعده ای بدهم.
فراهانی اظهار داشت: حتما شما به یاد ندارید، اما برای تشویق من این حرف را زدید.
در ادامه عیاری در پاسخ به انتقاد فردی که گفته بود آیا اینجا ایران بود، به نظر می رسید سرزمین دیگری بود که همه فارسی صحبت می کردند، خاطرنشان کرد: من اهل اهواز هستم و به دلیل شعله های آتش پالایشگاه هیچ وقت نتوانستم ستاره های آنجا را ببینم. حال چطور می شود در این شهر زندگی کرد و راجع به آتش فیلم نساخت؟! دیدن صحنه های مد روز مثل فرار دختران یا موسیقی زیرزمینی که در برخی فیلم ها وجود دارد، اما جزو فیلم نیست و با طمع آنها را به فیلم اضافه می کنند، من را آزار می دهد. اگر چیزی دغدغه من باشد در مورد آن فیلم می سازم.
وی افزود: آیا به نظر شما این اتفاقات در ایران نمی افتد؟ سال گذشته در شهرک غرب تهران پدری دخترش را کشت یا دو سال پیش خانواده ای در تهران یک دادگاه خانوادگی تشکیل دادند و پسر عموی دختر که ظاهراً قبلاً به او علاقه داشته، مأمور کشتن او شد، البته لطفاً کسی به این سوژه کاری نداشته باشد؛ چون ممکن است خودم بخواهم راجع به آن فیلم بسازم. مسائل خانوادگی که در این فیلم مطرح شد ممکن است تمام جامعه را در بر نگیرد، اما تعصبات کور در جامعه وجود دارد که اگر رشد کند منجر به قتل می شود.
کارگردان خانه پدری در خصوص این که برخی می گویند فیلم او سیاه نمایی است، بیان داشت: من علاقه ای به سیاه نمایی ندارم، اما من را سانسور نکنید. این جامعه سرشار از مشکلات فراوان است، البته از حرف های من برداشت سیاسی نکنید؛ چون نمی خواهم وارد این بحث ها بشوم. چگونه می شود از اولویت های این جامعه عبور کنم و به مسائل فرعی بپردازم؟ منظور من از ساختن این فیلم نمایش تعصباتی است که روزانه در جامعه اتفاق می افتد.
فراهانی در مورد سوالاتی که در مورد سوژه ملتهب فیلم از عیاری شده بود، گفت: آیا در ایران فیلم ساختن درباره تعصب مردان نسبت به زنان عجیب است؟ اگر نگاهی به آمار بیندازیم می بینیم که این اتفاقات بسیار شایع است. حتی شهرستان هایی در ایران وجود دارد که زندگی قبیله ای دارند و پدر دخترش را می کشد و جوابی هم پس نمی دهد؛ نمی دانم با این وضعیت چرا این سوژه این قدر عجیب شده و برخی می گویند دروغ است.
عیاری در مورد مجوز نمایش خانه پدری گفت: یک پروانه موقت برای حضور در جشنواره به ما دادند و هنوز معلوم نیست این فیلم اکران شود یا نه.
در ادامه عیاری در خصوص سوالی مبنی بر این که چرا مهدی و ناصر هاشمی در یک نقش و یکی در ابتدا و دیگری در انتهای میانسالی نمایش داده می شوند و این انتخاب آزاردهنده است، اظهار داشت: چه اشکالی دارد وقتی دو برادر تا این اندازه شبیه هم هستند یکی ابتدا و دیگری انتهای میانسالی را بازی کند؟
مهدی هاشمی نیز گفت: نمی دانم چرا وقتی من بعد از ناصر می آیم یک وجب قد کوتاه تر می شوم! ناصر هاشمی نیز در این خصوص بیان داشت که من دوست نداشتم نقش جوانی مهدی را بازی کنم. قبل از آقای عیاری هم پیشنهادهایی برای این کار شده بود، اما نپذیرفته بودم، ولی کارگردان روزگار قریب و خانه پدری آقای عیاری بود که این کار را انجام دادم، به دلیل مهارت آقای عیاری نمی شد در این کارها بازی نکرد.
شهاب حسینی، بازیگر خانه پدری نیز طی سخنانی در خصوص همکاری خود با کیانوش عیاری اظهار داشت: کار کردن با عیاری حتی برای یک اپیزود غایت هر بازیگری است. سینمای عیاری سینمای تاثیرگذار دوره نوجوانی و جوانی من است و من با سینمای او زندگی کرده ام. امیدوارم این فرصت دوباره برایم تکرار شود. من ایفاگر شخصیت ناصر در خانه پدری بودم، اما تصور نمی کنم او قلباً آن اتفاق را تأیید می کرد و به کاری که انجام می داد، اعتقاد نداشت.