احیای مناسبات جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا و ایجاد هماهنگیهای لازم با ظریف و روحانی برای دور بعدی مذاکرات با هدف حل بحران هستهای، اما به راستی کاترین اشتون به دنبال چه هدفی در صدد برقراری روابطی گرمتر از گذشته با تهران است؟
گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» - طاهره ایمانی؛ کاترین مارگارت اشتون، دیپلمات ارشد بریتانیایی که بعد از خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا شد، در حالی به ایران سفر کرده که در طول شش سال ریاست وی در امور امنیتی، تا به حال تهران را ندیده است. این سفر دو روزه که با هیئت دیپلماتیک اروپایی یعنی هلگا اشمید، معاون اشتون و مایکل مان، سخنگوی مسئول خارجی اتحادیه اروپا همراه بود، حاوی دو هدف اصلی است:
نخست، احیای مناسبات جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا و دیگری ایجاد هماهنگی های لازم با ظریف و روحانی برای دور بعدی مذاکرات با هدف حل بحران هسته ای. اما به راستی کاترین اشتون به دنبال چه هدفی در صدد برقراری روابطی گرم تر از گذشته با تهران است؟
نکته ای که قبل از تشریح این بحث می تواند مورد بررسی قرار گیرد، واکنش جالب آمریکایی ها به این سفر است. کاخ سفید که معمولاً با اقداماتی این چنینی بشدت مخالف است و از اساس با تسهیل روابط ایران با کشورهای دنیا مشکل دارد، عجیب است که این بار این مسئله را کاملاً طبیعی خوانده و هیچ گونه مخالفتی در پی آن ابراز نداشته است.
مشخصاً در شرایطی که مواضع دیپلماتیک و فرا منطقه ای غرب به خطر بیفتد و موجبات سقوط سیاسی آن فراهم شود، به سادگی از کنار این موضوع عبور نخواهند کرد و مراتب توهین ها و تهدیدهای خود را نثار جهانیان خواهند کرد تا مبادا کسی هوای دور زدن کاخ سفید به سرش بزند.
اما چه شده است که غرب اکنون در پی این سفر مهم سکوت اختیار کرده و اعلام مواضع نمی کند؟ حتی شنیده می شود برخی مقامات آمریکایی آرزوی باز شدن گره بحران هسته ای به دست اشتون را نیز دارند!
البته در نظر برخی، این اقدام آمریکایی ها همچون موضعشان کاملاً طبیعی بوده و جای هیچ تعجبی نیست که آنها برای حل مسائل هسته ای ابراز امیدواری کنند.
اما در اینجا و در پاسخ به این گونه اظهارنظرها یادآوری چند نکته ضروری است:
1. سکوت معنی دار اتحادیه اروپا در قبال تهدیدهای گستاخانه آمریکا خطاب به ملت ایران امری نیست که بر کسی پوشیده باشد و بتوان از کنار آن به سادگی گذشت. اگر اشتون و یا نمایندگان اتحادیه اروپا در تمام مدتی که غرب مشغول هتاکی به ملت ما بود، تذکری هر چند کوچک به او داده و یا واکنشی حداقلی از خود بروز می دادند، آیا آمریکایی ها باز هم به خود جرأت اهانت هایی این چنینی می دادند؟ مگر این ایران همان ایرانی نیست که به اتفاق، مسئولانش بیانیه مشترک را امضا کردند؟ این سکوت اتحادیه اروپا هیچ معنایی جز حمایت از توهین ها و تهدیدهای همه جانبه اروپا ندارد.
2. نکته حائز اهمیت دیگری که در این بحث مطرح است، توهین های شخص کاترین اشتون به تیم مذاکره کننده هسته ای و ملت ایران است که از جمله آنها می توان به حضور بدون حجاب او و معاونش در سفارت ایران در وین و یا گذاشتن شماره خود به روی میز مذاکره و اکتفا به جمله: «اگر خواستید مذاکره کنید، زنگ بزنید» می باشد، که البته مورد دوم بعد از گزافه گویی های بسیار صورت پذیرفته است. آیا با وجود این توهین های آشکار - تعدادی هم پنهان - و بی احترامی های دیپلماسی گونه طرف اروپایی باز هم باید به لبخند اشتون و همراهانش امیدوار بود؟
3. اما مهمترین نکته که شاید کمتر مورد توجه مسئولان حکومتی قرار گرفته است، توصیه های مهم رهبری درباره رابطه با کشورهای غربی است. آنجا که ایشان فرمودند: «گاهی به روی ما لبخند زدند. اوایل گاهی بعضی از ما باور می کردیم. یواش یواش فهمیدیم پشت صحنه چیست. فریب لبخند دشمن را، فریب وعده های دروغین دشمن را نخوریم. جبهه قدرت مادی ای که امروز بر دنیا مسلط است، راحت عهد می شکند. بدون هیچ دغدغه ای عهدشکنی می کنند، زیر قولشان می زنند، زیر حرفشان می زنند. نه از خدا خجالت می کشند، نه از خلق خدا خجالت می کشند نه از طرف مذاکره خجالت می کشند.»
و یا پند پدرانه ایشان خطاب به مسئولان که می فرمایند: «هر وقت که لبخندی به روی مسئولان جمهوری اسلامی زدند، وقتی دقت کردیم دیدیم خنجری پشت سرشان مخفی کرده اند. از تهدید دست برنداشته اند. نیتشان عوض نشده است. خنده تاکتیکی، لبخند و روی خوش تاکتیکی، فقط بچه ها و کودکان را فریب می دهد.» به راستی آیا زمان آن نرسیده که این رهنمودها عملی شود؟
4. آخرین قسمت از مهمترین نکات، رفتارهای آزادانه خانم اشتون و همراهان ایشان است که نمونه بارز آن دیدار وی با فعالان فتنه 88 می باشد. براستی هدف اشتون از این اقدام چیست؟ آیا جای آن نیست که مسئولان ما هشداری جدی به وی دهند و به تذکرات رسمی گذشته اکتفا نکنند.
حال با وجود تمام این مباحث و مطرح شدن گلایه های بسیار باز هم صبر می کنیم تا نتایج این دیدارها را مشاهده کنیم.
امید آن که صبر توأم با سکوت ما موجب از دست رفتن فرصت ها و فراموشی ظرفیت های داخلی نشود.
به نظر من تمام برنامه هاي سفر اشتون با وزارت خارجه و دولت هماهنگ بوده و همه چيز از قبل برنامه ريزي شده بودهو اين شروع کار اروپايي ها و آمريکايي هاست اگر ملت ساکت بشينن...
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.