گروه ورزشی «خبرگزاری دانشجو» - سمیه ارحمی؛ در بلندی 2000 متری ارتفاعات کلکچال کوهنوردانی را می بینیم که به گفته خودشان توفیق خادمی شهدای گمنام را دارند. در جوار هشت شهید گمنام دوران دفاع مقدس بودن افتخار است. این کبوتران غریب در سال 80 همزمان با میلاد امام رضا(ع) که مصادف بود با سوم خرداد به این ارتفاعات آمدند تا فضای کوه را با حضور غریبانه خود معنوی کرده و شاید باب ورزش و کوهنوردی را برای ما آدم هایی که در فضای دود و دم و تکنولوژی گیر افتاده ایم، باز کنند.
بچه های هیئت شهدای گمنام تپه نورالشهدای کلکچال که خودشان ورزشکار هستند در این مکان خادمی شهدا را می کنند و هر پنجشنبه و جمعه پذیرای کوهنوردان و ورزشکاران در بالای کوه هستند. حرف های جوان ورزشکار که 10 سال است خادم شهدا در مناطق مختلف بوده و بزرگترین افتخارش را خادمی در این مکان می داند، شنیدنی است.
وی موفق به صعود به قله دماوند با ارتفاع 5671 متری در سن 21 سالگی شده است؛ همچنین سابقه انجام ورزش های تیراندازی، سوارکاری، شنا و فوتبال را داشته و چند مقام کشوری نیز در رشته کشتی در کارنامه خود ثبت کرده است.
وی صحبت های خود درباره برپایی هیئت در این مکان را با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری آغاز کرده و می گوید: زمانی که حضرت آقا در تپه نورالشهدا حضور یافتند بعد از زیارت قبور شهدا فرمودند: «اینجا را طوری بسازید که چون نگینی برای تهران بدرخشد.»
پیرو بیانات مقام معظم رهبری ساخت مقبره و حسینیه آغاز گردید و چند سال بعد نیز هیئت تشکیل شد، اما بصورت موردی اقدام به برگزاری مراسم های مختلف می کرد تا اینکه در زمستان سال 90 و همزمان با حماسه 9 دی آغاز برنامه بصورت جدی و هر هفته در دستور کار قرار گرفت. بحمدالله با هر وضعیت آب و هوایی، خصوصاً در ایام زمستان هیئت تعطیل نشده و با صبحانه گرم همچون حلیم و عدسی از زائران و حاضرین در این محل پذیرایی صورت گرفته است. دلایلی که این هیئت به کار خود ادامه داد را از زبان جوان ورزشکار 30 ساله می شنویم:
حضور شهدا فضای این کوه را معنوی کرد و مردم به خاطر حضور آنها مراقب رفتارشان هستند
اولاً قبل از اینکه شهدا در سال 80 در این مکان دفن شوند اینجا محیط نابسامان و ناهنجاری داشت، اما حضور شهدا این محیط را به یک فضای معنوی تبدیل کرد، به طوری که خیلی ها به خاطر رعایت حال شهدا بیشتر از گذشته مراقب گفتار و رفتار خود هستند.
دلیل دومی که باعث شد این هیئت به صورت دائمی به فعالیت های خود بپردازد را وی زیبا بیان می کند: «اشخاصی می توانند یار و یاور آقا حجت بن الحسن (عج) پس از ظهور ایشان باشند که اولاً ورزشکار باشند، ثانیاً بدن ورزیده ای داشته باشند. اگر ما از الان بدن خود را آماده آن روز نکنیم نمی توانیم پا به رکاب آقا باشیم، پس بدن ما باید آماده باشد و چه ورزشی کم هزینه تر از کوهنوردی؟ در واقع با یک تیر چند نشان می زنیم هم ورزش می کنیم، هم خود را برای ظهور آماده می کنیم و هم دین خود را به شهدا ادا می کنیم.»
سه دلیل دیگر برای تشکیل این هیئت را ما از زبان خادم کوهنورد بازگو می کنیم: غربتی که این شهدای گمنام دارند دو برابر سایر شهدای گمنام مدفون شده در سطح کشور است؛ چرا که این بالاترین ارتفاع در تهران است، حتی از ولنجک هم بالاتر، شهدای گمنام که غریب هستند، از وقتی هم که به این نقطه منتقل شده اند به غربت شان اضافه شده، ما اگر بخواهیم دینی را ادا کنیم باید آنها را حفظ کنیم و یادشان را گرامی بداریم. دلیل دیگر اینکه ما دعای عهد را انتخاب کردیم تا در برنامه قرائت شود نه به خاطر کوتاهی آن، بلکه به علت وجود حدیثی با این مضمون که: کسی که 40 روز دعای عهد را در طول زمان زندگی خود بخواند، اگر بمیرد زمانی که امام زمان ظهور می کند با ایشان محشور می شود و از یاران حضرت خواهد بود، لذا تلاش می کنیم تا دعای عهدی را که احیانأ در نزد مردم غریب مانده، احیا کنیم. از طرفی ورزشکارانی که صعود می کنند ممکن است بدنشان عرق کرده باشد و در صورت توقف بیش از اندازه احتمال سرماخوردگی وجود دارد و چون این دعا کوتاه است زمان زیادی جهت خواندن آن نمی گیرد و می توانند بعد از برنامه به ادامه فعالیتشان بپردازند. اما نکته آخر اینکه نکات آمیخته با معرفت و دین و ورزش را طی سخنرانی هایی که آنجا انجام می شود در اختیار ورزشکاران قرار می دهیم که هم خودمان چیزی یاد بگیریم و هم دوستانی که در برنامه شرکت می کنند نکاتی را در این ارتباط فراگیرند.
وی در پاسخ به سوال ما که پرسیدیم خادمی شهدا چه تاثیری بر زندگی شما گذاشته، می گوید: تأثیرات زیادی داشته، اما بزرگترین تأثیر آن، این است، زمانی که از کوه برمی گردیم شادابیم و بعد از آن زندگی مان یک برنامه ریزی دیگری دارد و رنگ و بوی خاصی می گیرد.
ایستگاه شهید ورکش نیز در مجاورت این مکان قرار دارد؛ در آنجا هم خادمان هرصبح جمعه از اذان صبح تا اذان ظهر با چای و خرما پذیرای کوهنوردان و ورزشکاران هستند؛ ایستگاهی که مزین به نام دو شهید بزرگوار مرتضی و تقی ورکش است. شهید مرتضی ورکش در عملیات بیت المقدس به درجه رفیع شهادت نایل گشت و شهید تقی ورکش که در واقع مؤسس این ایستگاه در بالای کوه بود در سال 85 در عملیات راپل در پادگان نصر که به دانشجویان دانشگاه پلیس، آموزش راپل می داد به درجه رفیع شهادت مفتخر شد. شهید تقی ورکش از قبل انقلاب تا قبل از شهادت، کارهای آموزشی انجام می داد که به همین دلیل به شهید آموزش معروف است. این دو شهید بزرگوار کوهنورد بودند.
شنیدنی های مربی کوهنوری از تاثیر کوهنودری بر نگاه انسان نسبت به مرگ
مهدی ورکش که خود نیز مربی کوهپیمایی است و یکی از فاتحان قله دماوند، از اتفاقاتی که در برنامه های کوهنوردی می افتد می گوید.
در اکثر برنامه های کوهنوردی تنها کسی را که می بینی و از نزدیک حس می کنی خداست، در این برنامه ها واقعاً یک ارتباط نزدیک با خدا برقرار می کنی و تنها فریادرس، خدا می باشد. برای مثال از غارهای تنگ و تاریک که رد می شوی یاد قبر و فشار قبر می افتی، در قله دماوند وقتی رعد و برق می زند و هر لحظه جانت جلوی چشم هایت می آید کسی که به دادت می رسد فقط خداست. سرپرست و امدادگر و تیم را فراموش می کنی، فقط خدا را صدا می زنی. برای کوچکترین اتفاقی دست به دامن خدا می شوی کسی که اینجا تنها فریادرست می باشد، ولی کسی زیاد نمی بیند. در جاهایی مثل کوه است که سر کوچکترین موضوعات فقط خدا را می بینی، فرض کنید سرپرستی یک تیم را بر عهده دارید، ممکن است یک لحظه شک کنید و مسیر را اشتباه بروید اینجا آبروی تو و جان گروه در میان است، اما تنها کسی را که داری خداست و سریع دست به دامن او می شوی.
خادمان شهدا نه ریا دارند نه چشم داشت مالی
آقایی پور، یکی دیگر از خادمان ایستگاه شهید ورکش که دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد است در مورد استمرار کار و نیت بی ریای خادمان می گوید: مداومت کار است که ارزشمند و تأثیرگذارش می کند و خیلی ها را جذب می نماید. کار فرهنگی خاصیتش همین است، در کار فرهنگی ادامه دادن کار و مداومت ارزش دارد، شاید برگزاری یک همایش سنگین میلیاردی آنقدر تأثیرگذار نباشد که دادن یک استکان چای در هر هفته. عشق و علاقه خادمان ستودنی است، این نیت خادمان ارزشمند است نه ریایی دارند و نه چشم داشتی، هیچ مزدی هم دریافت نمی کنند آنها به خاطر شهدا می آیند و این نیت آنهاست که یک استکان چای را آن قدر خوشمزه می کند.
حضور زنان چادری بیشتر شده است
حضور شهدا چه تأثیری بر کوهنوردی و ورزش کردن مردم گذاشته است؟ خادم کوهنورد 30 ساله در پاسخ می گوید: قبل از حضور شهدا در بالای کوه بندرت پیش می آمد خانم های چادری و محجبه کوهنوردی کنند، ولی الان گروه هایی تشکیل شده است که به این خانم ها صخره نوردی و سنگ نوردی را هم آموزش می دهند، تا سه سال پیش برای پیاده روی اربعین در کربلا، به دلیل ضعف بدنی هیچ خانمی نمی آمد، ولی همین امسال 5000 نفر خانم برای پیاده روی کربلا حضور داشتند که این نشان از تأثیرات کوهنوردی و ورزش بوده است.
شهدا از من دلگیر شدند
محمدرضا نجاتی یکی از خادمان تپه نورالشهدا از اتفاقات جالب آنجا برای ما می گوید.
شهدا به ما توجه ویژه ای دارند، به مهمانان و کوهنوردان عنایت خاصی دارند، یکی از هفته هایی که بالای کوه خادمی شهدا را می کردم به ما گفته بودند که فعلاً از حسینیه تپه نورالشهدا برای خواب استفاده نشود. همان شب سه کوهنورد آنجا بودند، به ناچار و با کمال ادب آنها را از این موضوع باخبر کردم و این سه کوهنورد نیز قبول کردند و از آنجا خارج شدند، اما بعد از این جریان کارهایی پیش می آمد که من نمی توانستم مشرف شوم، بعد از سه هفته توفیق نیافتن حضور در جوار شهدا، احساس کردم که شهدا از من دلگیر شدند و توفیق خادمی را از من گرفتند بالاخره به هر طریق، خودم را به بالای کوه و جوار آنها رساندم و از شهدا عذرخواهی کردم و انگار این بزرگواران نیز عذر مرا پذیرفتند و توانستم دوباره توفیق خدمت به آنان را پیدا کنم، برای من جالب بود که کوهنوردان سه نفر بودند و من نیز سه هفته از خدمت محروم شدم.
اما در انتهای گفت و گو با خادمان شهدا، سؤالی را از زبان خادم کوهنورد 30 ساله ای که دوست دارد در گمنامی بماند مطرح می کنیم، سؤالی که چند سال است در تپه نورالشهدا مطرح شده است سؤالی که دلیل پنجم برای تشکیل هیئت نورالشهدا بوده و آمیخته با معرفت و دین و ورزش است:
پیغمبر اسلام (ص) در شهر مکه سکونت داشتند و خانه ایشان نیز در کنار بیت الله الحرام بود، اما چرا زمانی که می خواستند با خدا عبادت و مناجات کنند آنجا را رها کرده و به کوه و داخل غار حرا می رفتند و در آنجا عبادت می کردند؟ یک نکته ای در رابطه با کوه وجود دارد که پیامبر(ص) خانه کعبه را با آن همه عظمت رها می کرده و به کوه می رفتند؟ حتی حضرت موسی به کوه طور می رفتند و یا زمانی که خداوند از قیامت در قرآن یاد می کند تنها چیزی که به صورت واضح بیان کرده، کوه است که به صورت پنبه در می آید.
ممنون
حضور شهدا چه معنويتي ايجاد کرده...
خوشا به سعادت خادمينش..