گروه آزاداندیشی «خبرگزاری دانشجو»؛ فراهم آوردن فضای مناسب، دغدغه مندی قشر فرهیخته، احساس امنیت و آزادی بیان، چهار رکن اساسی برپایی کرسی های آزاد اندیشی هستند، اما آیا واقعاً این چهار رکن در دانشگاه های ما وجود دارد؟ سطح استقبال قشر فرهیخته و اندیشمند و دانشور ما از برپایی چنین کرسی هایی به چه میزان است؟ دستاوردهای برپایی چنین کرسی هایی طی این چند سال اخیر به چه میزانی بوده است؟ برای پی بردن به این قبیل سوال ها گفت و گویی اختصاصی با علی دژاکام، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی و نویسنده و پژوهشگر ترتیب داده ایم که در ادامه می آید.
«خبرگزاری دانشجو» - چرا برپایی کرسی های آزاداندیشی از اهمیت برخوردار است؟ چرا مقام معظم رهبری هم برای برپایی چنین کرسی هایی تاکید فراوانی داشتند؟
دژاکام: من تصورم این است که وقتی مقام معظم رهبری مساله ای را مطرح می کنند. مسایل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و علمی جامعه را به یک معنایی دیده بانی می کنند. قطعا این مساله پشتیبانی کارشناسی شده و اندیشمندانه ای دارد بنابراین وقتی بحث کرسی های آزاد اندیشی به خصوص در دانشگاه ها مطرح شد تصور بر این شد که این مساله از نیازهای جامعه امروزی باشد.
نیاز به این جهت که اگر کرسی های آزاد اندیشی به طور حقیقی شکل بگیرد، بحث نظریه پردازی در حوزه علم و سایر حوزه های مختلف هم قاعدتا می تواند شکل بگیرد. فضای رشد و بالندگی علمی، فرهنگی و فضای باز در حوزه اندیشه هم می تواند شکل بگیرد.
به همین دلیل به نظر می رسد اهمیت برگزاری کرسی های آزاد اندیشی برای رشد و بالندگی جامعه به جهت علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی یک امری ضروری است. به تعبیر دیگر ما برای رسیدن به یک نقطه مطلوب در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و علم و در حوزه های مختلف راهی جز برگزاری کرسی های نداریم که در آن آزاد اندیشی و آزادی بیان وجود داشته باشد تا تولید اندیشه شکل بگیرد. این تولید اندیشه می تواند ما را از خیلی از بن بست هایی که شاید به یک معنای امروزی گرفتارش هستیم نجات بدهد بنابراین قطعا مقام معظم رهبری یک ضرورتی دیدند که این بحث را مطرح کردند.
«خبرگزاری دانشجو» - در حال حاضر روند شکل گیری این کرسی ها را در دانشگاه های ما چه طور ارزیابی می کنید؟
دژاکام: من نه به عنوان یک مسئولی که ممکن است گزارش بدهد بلکه به عنوان یک فردی که کم و بیش در پیچ و خم این کار بودم و از آن بی اطلاع هم نیستم، از روند کار مخصوصا به جهت کیفی راضی نیستم. سطح برگزاری این کرسی ها را هم خیلی مطلوب ندیده ام.
به نظرم آن اتفاق پیشرفتی که باید می افتاد و مد نظر مقام معظم رهبری است، هنوز اتفاق نیافتاده است. حالا ممکن است به جهت کمی، گزارش هایی در این خصوص داده شود ولی به نظر من کمیتی که ما در این کرسی ها داریم با آن کیفیتی که باید اتفاق بیافتد خیلی فاصله دارد.
کمیت مشکل ما را حل نمی کند و اینکه ما اعلام کنیم که فلان دانشگاه 20-50 تا نشست کرسی برپا کرده است( آمارهای مختلفی که دانشگاه های گوناگون در طول سال ارایه می دهند) راه به جایی نمی برد ما باید ببینیم که آیا این کرسی ها واقعا کرسی های آزاد اندیشی بوده است؟ معیار های آن را داشته است؟ آیتم های آن را رعایت کرده است؟ از دلش چیزی بیرون آمده است؟ اتفاقی افتاده است؟ دستاوردی با آن کسب کرده ایم؟
ما حتی اگر به جهت کمی هم در این زمینه موفق شدیم که خود این هم جای بحث دارد، اما به جهت کیفی، خیلی در این حوزه قدم های جدی برنداشته ایم و به اعتقاد من خیلی موفق نبودیم و حتی به خواسته های مقام معظم رهبری در این چند سال در بحث کرسی های آزاد اندیشی نزدیک نشده ایم.
«خبرگزاری دانشجو» - چه موانع اساسی بر سر شکل گیری و تاثیرگذاری کرسی های آزاداندیشی در دانشگاه ها وجود دارد؟
دژاکام: یکی از مهمترین زمینه های آن ایجاد امنیت است. استادان یا دانشجویانی که می خواهند در این کرسی ها ورود پیدا کنند و حرف بزنند باید احساس امنیت کنند. بحث خود آزادی، آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی گفت و گو هم از دیگر زمینه های مهم این قضیه است.
شما اصلا نمی توانید در دانشگاه و فضایی که افراد احساس می کنند که آزادی بیان ندارند کرسی آزاد اندیشی برگزار کنید بنابراین چنین کرسی هایی به یک سری کرسی های صوری تبدیل می شود که افراد حرف های تکراری می زنند، همدیگر را تایید می کنند به همین دلیل به نظر می رسد یک سری زمینه ها و موانع ساختاری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بر سر راه آن وجود دارد.
ایجاد زمینه ها و برداشت این موانع می تواند در واقع این کرسی ها را راه اندازد ولی تا زمانی که موانع وجود دارد و متولی شخصی هم برای بحث کرسی های آزاداندیشی داریم، نمی توانیم در یک چارچوب و آیین نامه محکم و بسته ای کرسی آزاد اندیشی را به وجود آوریم تا جوششی از دل خود دانشگاه به وجود آید.
در واقع کرسی های آزاد اندیشی زمانی می تواند کرسی آزاد اندیشی شود که از دل دانشگاه بیرون بیاید نه اینکه دستوری و فرمانی باشد. کرسی آزاد اندیشی را باید به گونه ای به وجود آوریم که دانشجویان و اساتید خودشان از دل دانشگاه وارد این فضا شوند. البته قاعدتا باید دانشگاه و نظام هم مدیریت کنند و در این زمینه هم فرهنگ سازی شود.
ما مشکل فرهنگی هم داریم یعنی این کرسی های آزاد اندیشی باید فرهنگ سازی بشود. ما می خواهیم بحث های آزاد علمی کنیم، ما نمی خواهیم جنجال راه بندازیم و دعوا کنیم و به همدیگر انگ بزنیم و مشکلاتی از این قبیل به وجود آوریم. نبود فرهنگ آزاد اندیشی و یک آیین نامه و احساس نا امنی و نبود آزادی موانعی است که باعث شده کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاه های ما شکل نگیرد.
بعضی مواقع هم کسانی متولی کرسی های آزاد اندیشی می شوند که آزاد اندیشی این افراد مورد قبول جامعه دانشگاهی نیستند و فقط می خواهند این قضیه را صوری راه بندازند. واقعیت این است که بحث کرسی های آزاد اندیشی شعار نیست. اگر از باب رفع تکلیف و گزارش دهی باشد همین اتفاقی که الان رخ داده است به وجود می آید، اما اگر بخواهد شکل بگیرد باید زمینه هایش ایجاد شود و موانعش هم از بین برود.
«خبرگزاری دانشجو» - آزادی بیان در این کرسی ها باید چگونه باشد؟ حد و حدود آن باید چگونه باشد؟
دژاکام: آزادی بیان به طور طبیعی در هر جامعه ای به صورت مطلق معنا ندارد. در واقع باید گفت آزادی مطلق یک افسانه است. هر آزادی در هر جامعه ای و در هر فرهنگی چارچوب خاص خود را دارد و در یک چارچوب، آزادی، آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی احزاب، آزادی عقیده و دیگر آزادی های مختلف مطرح می شود.
اگر به یک کشور لیبرال هم برویم. لیبرال ترین کشور هم باز برای بحث آزادی بیان چارچوب خاص خود را دارد یعنی آزادی به معنای هرج و مرج و رها بودن، بی قید و بند بودن و بی چارچوب بودن نیست. در اسلام هم قطعا همین طور است. اساسا انسان در اسلام آزاد است و بزرگترین افتخار انسان آزادی اش است و دین را بر اساس آزادی انتخاب می کند.
دین اگر از روی اجبار و اکراه باشد نه خدا و نه پیامبر خدا قبول ندارد. علاوه بر اینکه انسان آزاد است و انتخاب آزادانه هم دارد، موازین اسلام چارچوب هایی هم دارد منتها این چارچوب ها را اینقدر بسته می کنیم که نمی توانیم نفس بکشیم. این چارچوب ها به گونه ای است که می توان حتی مانور هم داد، حرف زد ولی در عین حال فرهنگ سازی هم کرد بنابراین وقتی گفتیم آزادی نباید تصورمان این باشد که قاعدتا آزادی و هرج و مرج است و هرکس هر کاری که خواست می تواند انجام بدهد هر حرفی که خواست بگوید و هرگونه که خواست عمل کند.
من معتقدم کرسی های آزاد اندیشی هم باید آیین نامه و ضوابط اخلاقی داشته باشد و یک سری هم پیرامون آن فرهنگ سازی ها بشود. پس از آن بحث کنیم که این چارچوب ها و قوانین حاکم به کرسی ها باید چه چیزهایی باشد؟ ما باید قوانین اخلاقی بگذاریم و تعیین کنیم هرکس که می خواهد اینجا بحث علمی کند حق ندارد به هیچ دلیلی به هیچ کس توهین کند و برای حرفش برهان و استدلال بیاورد.
همچنین باید بحث ما مبتنی بر سیاست های کلی نظام، سیاست های قانون اساسی باشد و ما قوانین مان را ذوقی و سلیقه ای تعریف کنیم ولی متاسفانه به جای اینکه قوانین این کرسی ها مبتنی بر اسناد بالا دستی و بر اساس سیاست های نظام و قانون اساسی و اصول اسلامی که مورد قبول تمامی جوامع است، ببندیم بر اساس سلیقه حزبی، مدیریتی، شخصی و دانشگاهی می بندیم به همین دلیل می بینیم در دانشگاه ها و فضاهای مختلف با وجود ابلاغ آیین نامه وزارت علوم، سلایق نیز دخیل است در حالی که باید آزادی بیان قطعا در چارچوب سیاست های نظام، قانون اساسی، اصول اساسی باشد. اگر این فضا امری شخص ، سلیقه ای و حزبی و بر اساس حب و بغض ها باشد کار خراب خواهد شد و به نتیجه ای نخواهیم رسید.
«خبرگزاری دانشجو»- تصور نمی کنید که فضای کرسی های آزاد اندیشی ما در دانشگاهها بیش از حد سیاسی و مباحث علمی و سایر حوزه ها در این کرسی ها کمرنگ است؟ بعضی ها اعتقاد دارند که مباحث علمی فقط مربوط به کرسی های نظریه پردازی است نه آزاد اندیشی، آیا این اندیشه درست است؟
دژاکام: یک مشکل اساسی که در جامعه امروزه مان حاکم است و این مساله هم شاملش می شود این است که سیاست زده شده ایم و اساسا همه چیز را با عینک سیاسی نگاه می کنیم. اخلاق، دین، فرهنگ و اقتصاد را با عینک و نگاه سیاسی نگاه می کنیم و متاسفانه حتی انتخاب مدیران ما هم با این عینک انتخاب می شوند.
مسئولان فرهنگی و علمی ما قبل از اینکه فرهنگی و علمی باشند سیاسی هستند. این سیاست زدگی و نگاه کردن با زاویه سیاست به همه چیز یک آفتی است که خیلی از حوزهها را در بر گرفته است متاسفانه این دید سیاسی در بحث آزاد اندیشی هم حاکم است. ما از بحث کرسی های آزاد اندیشی اساسا یک امر سیاسی را می فهمیم و فکر می کنیم خود این کرسی و برگزاری آن یک کار سیاسی است و باید کار سیاسی انجام دهیم در حالی که کرسی های آزاد اندیشی می تواند در حوزه های تخصصی-علمی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هم باشد و هیچ ربطی هم به سیاست نداشته باشد مثلا می توان در حوزه اقتصادی کرسی آزاد اندیشی برگزار کرد تا آدم های مختلف نظریاتشان را بیان کنند و حرف شان را بزنند.
این کار اندیشه تولید می کند، اما متاسفانه کرسی های ما سیاست زده شده و رنگ سیاسی به خودگرفته اند و هر وقت می خواهیم این کرسی ها را برگزار کنیم مسولان سریع می روند سراغ مسایل سیاسی. به همین دلیل خیلی ها اصلا در این خصوص پا پیش نمی گذارند.
در حالی که اگر ما این کرسی آزاد اندیشی را در حوزه اقتصاد، فیزیک، شیمی و حوزه هایی که حداقل به آن نیاز داریم تخصصی می کردیم و از آن سیاست زدگی دوری می کردیم، احساس امنیت در این کرسی ها به وجود می آمد. به نظر من کرسی های آزاد اندیشی زمینه های به وجود آمدن کرسی های نظریه پردازی است. این دو از هم جدا نیستند، می توانیم اینها را مرتبه ای تعریف کنیم بنابراین جدا کردن این دو کرسی از همدیگر و سیاسی کردن یکی و علمی کردن دیگری کاری کاملا اشتباه است.
کرسی های آزاد اندیشی می تواند جنبه فرهنگی و سیاسی و اقتصادی داشته باشد. هیچ اشکالی ندارد در کنار اینها، امر سیاسی هم مطرح شود ولی ممکن است سطحش با کرسی های نظریه پردازی فرق کند. متاسفانه ما حتی در کرسی های نظریه پردازی هم موفق نبودیم. از همین کسانی که گزارش کار می دهند، بپرسید در طول یک سال گذشته چند تا نظریه مطرح شده و چند تا از آن تصویب شده است؟ چه کسانی و از چه طیف و گروه هایی این نظریه ها را ارایه داده اند؟
«خبرگزاری دانشجو» - به نظر می رسد نظم و انتظام درستی هم در برگزاری کرسی های حاکم نیست تا بتوانند به درستی و به دقت، نیازها، پرسش ها و مسایل علمی و اجتماعی را رصد کنند. به نظر شما این نیاز سنجی باید چگونه صورت بگیرد؟
دژاکام: من معتقدم بحث کرسی های آزاد اندیشی حتی نظریه پردازی یک امر دستوری نیست ما باید شرایط را فراهم کنیم و موانع آن را از بین ببریم و فرهنگ سازی کنیم تا این کرسی ها و نظریه پردازیها دغدغه جامعه دانشگاهی ما شود.
الان این مساله دغدغه جامعه دانشگاهی ما نیست، بلکه این مساله دغدغه بعضی از مسئولان و مدیران ما است. این مسئولان و مدیران هستند که می خواهند این امر اتفاق بیافتد و چون این کار دغدغه جامعه دانشگاهی و اندیشه ور و متفکر ما نیست، هرچقدرهم مدیریت ها تلاش کنند، اما این کرسی ها موفق نخواهد بود به دلیل اینکه جامعه دانشگاهی این حرکت را یک امر حکومتی، دستوری و از بالا به پایین نگاه می کنند.
بنابراین ممکن است فقط عده خاصی وارد این فضا شوند. این عده خاص هم به نظر من خیلی تولیدگر نیستند. من معتقدم تا زمانی که ما نتوانیم کاری کنیم که تولید علم، نظریه پردازی، آزاد اندیشی دغدغه جامعهمان باشد و از بالا مدیریت کنیم هرچند که پی به اهمیت این موضوع برده ایم، اما موفق نخواهیم بود. دستور مقام معظم رهبری در برپایی این کرسی ها به این معنا نبود که ما برویم یک ساختاری به وجود آوریم و مدیریت کنیم.
نظریه پردازی علمی را نمی توانیم به این شکل مدیریت سیاسی کنیم به همین دلیل من معتقدم اگر ما می خواهیم در این قضیه موفق باشیم، نظم پیدا کنیم، تولید علم ایجاد کنیم باید این مساله را دغدغه جامعه مان کنیم. اصلا باید دانشجو دغدغه اش این بشود که من می خواهم فلان حرف را بزنم و دیگری دغدغه اش این باشد که نظریه تولید شده اش را بیان کند.
متاسفانه الان این مساله دغدغه جامعه دانشگاهی ما و حتی جامعه علمی ما نیست. من خودم کارم نوشتن و پژوهش است. دغدغه این کار را دارم اما اصلا تا به حال دنبال این کار نرفتم. خیلی از اساتید هم اتفاقا آدم های دغدغه مندی هم هستند، اما مثل من در این فضاها ورود پیدا نکرده اند چون این فضاها را فضاهای خاصی می دانند که بیشتر دنبال گزارش دهی هستند.
به همین دلیل من معتقدم ما برای اینکه نظم پیدا کنیم و این امر اتفاق بیفتند و تولید کنیم و به نظریه و کرسی برسیم باید شرایط این فضاها را به وجود آوریم. ما باید کاری کنیم که این مساله دغدغه جامعه دانشگاهی، دانشجوها و متفکران ما شود. دانشگاهیان ما باید خودشان کمک کنند.
الان چند نفر از دانشگاهیان ما در این قضیه کمک کرده اند؟ چند نفر خود جوش در این قضیه قدم گذاشته اند؟ چند استاد در کلاس خود به این قضیه پرداخته اند و دانشجویان آزادانه حرف هایشان را زده اند تا از دل آن چیز به درد بخور در بیاید؟ در همین کلاس های دانشگاهی مثلا در کلاس های معارف، یک استادی کرسی برگزار می کند.
در کلاس 4 نفر با هم صحبت می کنند آخر سر مطالب فرم می شود و در پایان دانشگاه اعلام می کند مثلا 20 -30 تا کرسی آزاد اندیشی در این دانشگاه طی یک سال برگزار شد. این کرسی آزاد اندیشی اصلا به آن معنا نیست. اگر یک استادی رفت در یک کلاس محققانه و با استدلال حرف زد، بعد آزادی در کلاس ایجاد کرد که دانشجویان راحت پرسش کنند، راحت حرف بزنند، انتقاد کنند و نظریاتشان را بیان کنند، کرسی آزاد اندیشی ایجاد کرده ایم.
قرار نیست در کلاس های آزاداندیشی یک میز بگذاریم و چند تا آدم دور آن بنشینند، بلکه ما باید فضا و شرایط آن را به وجود آوریم. شاید این حرف برای خیلی از دوستان خوشایند نباشد، اما من به عنوان کسی که خارج از این مجموعه نبوده و در امر نوشتن آیین نامه دخیل بودم باید بگوییم که متاسفانه در حال حاضر با وجود تمام تلاشها، مدیریت ها و هزینه هایی که پیرامون این قضیه شده است اما همچنان این فضا در جامعه مان وجود ندارد. اگر ما این کرسی ها را حقیقتا و واقع بینانه تحلیل کنیم چند درصد این گفته مقام معظم رهبری در طی این چند سال تحقق یافته است؟
«خبرگزاری دانشجو»- آینده این کرسی ها را چگونه می بینید؟ برای آینده روشن این کرسی ها چه باید کرد؟
دژاکام: اگر با همین روند پیش برویم، آینده ای برای این کرسی ها وجود نخواهد داشت. آینده همین است که ما الان رقم می زنیم. می گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست. اگر وضع به همین منوال باشد مشخص است که آینده این کار به کجا ختم می شود.
مگر اینکه واقعا تجدید نظر کنیم. ما یک مقدار سعه صدر، تحمل، بزرگواری و بزرگ منشی بیشتری نیاز داریم. ما نباید داشته های خودمان را ضعیف بدانیم بلکه باید باورشان داشته باشیم. همچنین ما نیاز داریم تا چارچوب ها را مقداری بزرگتر کنیم. دامنه خودی و غیر خودی را وسیع تر و چترمان را گسترده تر کنیم تا افراد زیادی بتوانند زیر آن قرار بگیرند و از این فضاها استفاده کنند.
ما نیاز داریم تا یک مقدار از این حب و بغض هایمان فاصله بگیریم و منفعت طلبی هایمان را تبدیل به منفعت ملی کنیم. همچنین ما باید منفعت دینیمان را هم در نظر بگیریم. ما تا زمانی که در این چارچوب های تنگ خود ساخته ای که به اندازه ذهن خودمان است همه چیز را می بینیم و همه چیز( از خدا گرفته تا دین و اندیشه) را به اندازه ذهن خودمان تصور می کنیم و تا زمانی که خودمان را حق مطلق می دانیم و به طرف مقابل هیچ حقی نمی دهیم این فضاها درست نخواهد شد. ما خیلی چیزها نیاز داریم که اینها را به وجود آوریم. تا زمانی که ما با این ذهنیت تنگ و با کوته نظری با این فضاهایی که داریم پیش می رویم، این قضیه امیدوار کننده نخواهد بود.