گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ با این که طب سنتی در کشور ما سابقه ای دیرینه دارد اما بر اثر مرور زمان و با روی کار آمدن طب نوین، رو به افول گذاشت و برخی سیاست ها نیز در این کمرنگ شدن، تاثیر داشت. برای مثال دو دهه پیش وزارت بهداشت مخالفت خود را با رواج این نوع درمان ها علنا اعلام کردند و حتی برخی روش های درمانی را ممنوع اعلام کردند. اما این روند تغییر کرد تا جایی که امروز طب سنتی نه تنها در ایران که در تمام دنیا طرفداران بسیاری را از آن خود کرده است. معجزاتی که طب سنتی در درمان برخی بیماری ها داشته باعث شده تا روش های درمانی و مراقبتی آن دهان به دهان بچرخد و طرفدار پیدا کند.
یکی از بندهای ابلاغیه مقام معظم رهبری به دستگاه ها در مورد سیاست های کلی سلامت، توجه به بازشناسی، تبیین، ترویج و توسعه و نهادینه کردن طب سنتی در ایران بود.
پس از این تاکید رهبری، دستگاه های اجرایی بر آن شدند تا این شیوه درمانی و مراقبتی را هر چه بیشتر گسترش دهند و از مزایای آن بهره برند. در همین راستا، شناخت کلیات طب سنتی و دانستن تفاوت طب سنتی با طب ایرانی - اسلامی اهمیت زیادی پیدا می کند.
به این منظور به سراغ حجت الاسلام والمسلمین دکتر آقارفیعی رفتیم. وی که در سال 1331 متولد شده و پس از تحصیلات مقدماتی در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیلات خود را ادامه داده و پس از اتمام دوره پزشکی دوره جراحی عمومی را نیز گذرانده است، همزمان به تعلیم دروس دینی نیز پرداخته است و در حال حاضر به طبابت سنتی مشغول است.
متن گفتگوی خبرگزاری دانشجو با این پزشک سنتی را در ادامه می خوانید:
خبرگزاری دانشجو: به عنوان سوال اول یک تعریف کلی از طب سنتی و طب اسلامی – ایرانی ارائه دهید؛ در طب سنتی چه عقبه ایی داریم؟ طب ایرانی-اسلامی با طب سنتی چه ارتباطی دارد؟
حجت الاسلام آقا رفیعی: برای پاسخ به این سوال، من دو سوال را مطرح می کنم. آیا خداوند که ما را آفریده است برای پیشگیری و درمان ما هم تدبیری اندیشیده است؟ خداوند مدبر است، این برنامه ریزی را از چه زمانی آغاز کرده است؟ ما به عنوان بنده خداوند و به عنوان احسن الخالقین رها شده ایم؟
از نظر عقلی به راحتی می توان جواب داد که خداوند صد در صد قبل از خلقت ما برای ما برنامه داشته است و بعد از خلقت هم برنامه وجود داشته است؛ قصد داشت نسل سالمی را در جهان قرار دهد که از این نسل، نسل های سالم تری به وجود آید؛ حتی از لحاظ سلامت عقلی و رشد و تکامل معنوی هم در این جهت بوده است که عرصه برای حجت نهایی آماده شود.
در برخی از روایات ما وجود دارد که خداوند انسان را از یکسری ارکان ها و زیربناها آفریده است؛ این زیر بناها جزء زیربناهای خلقت انسان است که بر اساس بینش اسلامی یکی از آن زیربناها نور بوده است یعنی ما که در این دنیا زندگی می کنیم قبل از این که به این دنیا بیائیم به شکل نور در حال تقدیس در برابر معبود خود بودیم.
یکی دیگر از عناصر وجودی ما روح است؛ این روح غیر از نور است، می توان گفت روح بر نور سوار می شود؛ یکی ازابعاد خلقت ما آب است؛ یکی دیگر از ارکان خلقت ما آتش است؛ بر اساس بینش اسلامی آتش جزء ارکان خلقت کافران و جنیان است؛ خلقت مومنین از نور بوده است و کافران از آتش خلق شدند که خلقت شیطان نیز از آتش بوده است.
ستون هایی برای خلقت انسان نیز وجود دارد که این ستون ها شامل علم، عقل (قدرت نتیجه گیری)، فهم که تطبیق موضوع و توان کاربردی کردن آن چیزی که انسان دارد است و حافظه می شود؛ فرض کنید در حال ساخت ساختمانی هستید که پی آن را کندید، ارکان ها(نور، آتش، آب و روح) و ستون های آن(عقل، فهم، حافظه و علم) قرار داده شده است، روی این مزاج ها طبایع را قرار دادیم.
بر اساس بینش اسلامی که مقداری با طب سنتی تفاوت دارد، باد و خون و مره(صفرا و سودا) تبایع نامیده می شوند؛ این ساختمان وجودی یک انسان را می سازد.
سوال دوم من این است که آیا با یک دید جزئی نگر می توانیم انسانی که خالق به وجود آورده است را به سلامت برسانیم؟ آیا ما خودمان را بیشتر دوست داریم یا مکتب ما برای ما مهم تر است؟ آیا ما دانشجویی هستیم که می خواهیم برای کشور ایران کار کنیم، برای دانشکده فعالیت کنیم یا برای هدف عالی و مکتب خود فعالیت داشته باشیم؟
ما باید خیلی از چیزها را فدا کنیم تا بتوانیم مکتب خود را استوار کنیم؛ اگر بتوانیم پیام رسانی مکتبی داشته باشیم، می توانیم به سلامتی بازگردیم که برای جامعه ما مفید است؛ آیا ما با انرژی ها و هزینه هایی که در جهت سلامت و پیشگیری صرف می کنیم و مقالات متعدد در رسانه منتشر می کنیم، می توان بیانگر طب کل نگر باشیم؟
اگر پاسخ منفی باشد باید بر روی این موضوعات دقت بیشتری داشته باشیم؛ به طور مثال من نظرات مقام معظم رهبری در مسجد امام حسن (ع) قبل از انقلاب طرح کلی دیدگاه اسلام را مطرح می کردند؛ در حقیقت می توان گفت الگویی از حکومت اسلامی را مطرح می کردند؛ یکی از معتبرترین کتاب های حضرت امام (ره) کتاب حکومت اسلامی بوده است.
ما این کتاب را در کنار پارک لاله در مشهد می خواندیم؛ در فرصت هایی به دست آمده در انجمن کتاب دانشگاه، بین دانشجویان بحث و تحلیل می کردیم؛ هر روز دو نفری کتابخانه را باز می کردیم و کتاب های ممنوعه که با سیاست دقیقی بین دانشجویان پخش می شد، را در آن جا تحلیل می کردیم.
مقام معظم رهبری در کلاس ها و تدریس های خود به یک شکلی حکومت اسلامی را از حیث طرح و برنامه مطرح می کردند؛ الان نظر ایشان این است که اسلام را یک سبک زندگی کنیم که شامل عرصه تغذیه، مدیریت زمان، بهداشت، نظافت، برخوردهای اجتماعی و... باشد.
مقام معظم رهبری گفتند برقراری تعامل و تبادل منطقی میان طب سنتی و طب نوین برای هم افزایی تجربیات و روش های درمانی، نظارت وزارت بهداشت در ارائه خدمات و دارو های گیاهی است؛ این امر نشان دهنده این است که وارد جزئیات می شوند؛ نوعی از سیاست گذاری است که می تواند خط مشی های ما برای رسانه باشد.
خبرگزاری دانشجو: از لزوم ترویج طب سنتی یا طب ایرانی-اسلامی صحبت می کنید؟ این که آیا در زندگی امروز با این همه پیشرفتگی، باز هم جایی برای طب سنتی باقی می ماند؟
حجت الاسلام آقا رفیعی: از تبادلات تجربیات با سایر کشورها در زمینه طب ایرانی-اسلامی، استاندارد و روز آمد کردن روش های تشخیصی و درمانی طب اسلامی- ایرانی و فرآورده های مرتبط با آن، بازشناسی، تعیین و ترویج و توسعه ونهادینه کردن طب ایرانی- اسلامی نیز نام می برند؛ این موارد مربوط به کارهای دولت می شود.
همان طور که بیان کردم یکی از بخش های عمده ایی که ما از آن غفلت کردیم مخصوصا در این 30 سال که از بنیان کردن جمهوری اسلامی می گذرد، تحقیق درباره این موضوع بود که آیا اسلام به عنوان یک مکتب می تواند در جمهوری اسلامی با توجه به علاقه مردم راهکارهایی از دیدگاه اسلام در حوزه سلامت داشته باشد.
البته انصافا باید گفت برخی از وزرا حتی قبل از تشکیل وزارت بهداشت و درمان در این فکر بودند؛ دکتر فرهادی که اکنون مسئول هلال احمر است، در آن زمان وزیر علوم و بهداشت بود، چندی از اساتید را دعوت کرد تا ساختمان و زیربنا را در وزارت برقرار کنیم.
به دلیل تعویض وزرا دیدگاه ها تغییر می کند؛ باید مرکز یا رسانه ای را داشت که مرتب بتوان این موضوع را به مردم و دنیا ابلاغ کرد که ما هم می توانیم واحدی را تحت عنوان دیدگاه های اسلام درباره سلامت در دنیا داشته باشیم و مرتب اطلاعات به جامعه بدهیم.
حال که از سوی رهبر یک جامعه اسلامی بر این موضوع تاکید شده است ما بیشتر می توانیم درباره تک تک این موضوعات شروع به فعالیت کنیم؛ همان طور که گفتم دید اسلام یک دید فراتر از درمان است و در حقیقت می خواهد خود انسان را به دید متعالی برسد که هم شامل سلامت جسمی و هم سلامت روحی و روانی و معنوی می شود.
اگر ما بتوانیم چارچوب هایی که برای انسان مطرح کردم را وارد بحث بهداشت و درمان کنیم، می توانیم یک انسان سالم بسازیم اما وقتی اعتقاد نداریم این انسان وقتی به من به عنوان دارو ساز مراجعه می کند و به او دارو تجویز می کنم و فکر نمی کنم دارو می تواند یک ماده مضر داشته باشد که مزاج فرد را تغییر دهد.
اگر دید خود را تغییر دهیم به این توجه می کنیم که آیا خدا راضی است، آیا منابعی که از جانب خداوند رسیده تائیدکننده این دارو هست.
روایتی داریم که می گوید خداوند از طریق جبرائیل به حضرت آدم فرمودند که اگر می خواهی بیمار نشوی رازیانه را د ربرج حمد و سرطان روزی یک گرم مصرف کن؛ آیا از زمان پیامبران درباره قرصی که من می سازم روایت یا نظری وجود دارد؟
در جامعه علمی ما هیچ گاه به این موضوع پرداخته نمی شود؛ آیا دقت کردیم جابربن حیان به عنوان شاگرد امام صادق(ع) درباره موضوعاتی که ما بررسی می کنیم برای ساخت دارو نظری داده است؟ آیا دانشجویان خود را به این سمت سوق می دهیم؟
به عنوان یک پزشک که در سال 56 فارغ التحصیل شدم و هم زمان ادبیات عرب، فقه را مطالعه می کردم و تحقیقات خود را در زمینه طب گسترش دادم، می توانم نظر دهم که یک دارو می تواند در کشور مطرح شود تا جایگزین درمان اپیدمی در جهان شود.
خبرگزاری دانشجو: طب ایرانی - اسلامی همان طب سنتی است؟ تفاوت طب ایرانی با طب اسلامی در چیست؟
حجت الاسلام آقا رفیعی: اندکی درباره طب اسلامی صحبت کردم؛ یکی از مباحثی که در طب سنتی وارد شده است و با طب اسلامی تفاوت دارد، در چارچوبی است که بیان کردم؛ در ارکان خلقت انسان نور را وارد نمی کنند چراکه نور مربوط به ایمان است؛ در طب سنتی به جای نور خاک را مطرح می کنند.
بوعلی و رازی نیز همان خط مشی رو دنبال کردند؛ به جای روح نیز کلمه باد را عنوان کردند؛ به طور مثال معصومین ما گفتند که هر وقت روزه گرفتید و دیدید نمی توانید به خوبی نماز بخوانید روزه شما اشکال دارد.
ما طب اسلامی داریم که زیر بنای آن آیات و روایات است؛ الان ما بیشتر از بوعلی، رازی و... می توانیم درباره اسلام نظر دهیم چرا که ما در نرم افزار می توانیم هزاران روایت را در بیاوریم و صدها آیه قرآن را استخراج کنیم که در زمینه مختلف سلامت حرف دارد و می توان مباحث را کاربردی کرد.
برخی ممکن است بگویند روایات قوی یا ضعیف باشد، روایات ممکن مخدوش باشد، بر طبق بررسی های ما نتیجه گرفتیم در روایات طبی ما خدشه وارد نشده است؛ آن چه که بیشتر درباره آن احادیث جعلی وجود دارد، در خصوص مباحث اجتماعی و حکومتی است.
امیرالمومنین (ع) می فرمایند تجربه بالاتر از علم است؛ وقتی من به عنوان طبیب صد هزار پرونده درمانی را بررسی کردم و برخی از این پرونده ها به صورت مقاله و کتاب شده است، پس می توان بر اساس قرآن و روایات و تجربه دانشمندان خود طب اسلامی ناب را مطرح کنیم.
وقتی سخن از طب ایرانی به زبان می آوریم در حقیقت عرصه دانشمندان نیز وارد می شود؛ علمایی که از طب یونان نیز بهره گرفتند و دید جزئی در مباحث اسلام داشتند؛ فقط یک رساله از بوعلی داریم که در آن روایت وجود دارد و درباره خاصیت کاسنی صحبت شده است.
در این رساله روایات پیامبر (ص) که فرمودند کاسنی را بدون شست و شو بخورید، مورد بررسی قرار گرفته است؛ پیامبر(ص ) فرمودند 4 چیز مزاج متعادل دارند؛ انار ترش مزاج مایل به خنکی، انار شیرین مایل به گرمی، انار ملس هم مزاج متعادل دارد؛ رطب نیز مزاج متعادل دارد.
می گویند روزه خود رابا رطب تازه باز کنید چرا که طبع شما از حالت بحرانی به حالت تعادل باز می گردد پس باید چیزی همانند آب ولرم یا رطب مصرف کرد؛ کاسنی نیز طبع متعادل دارد که بر طبق بررسی دانشمندان لایه نازکی کاسنی است و از لحاظ طبع و مزاج گرم است در حالی که خود کاسنی سرد است، وقتی پیامبر (ص) گفته است بدون مصرف کنید به این دلیل مطرح می شود.
از محققین کشاورزی که به فرانسه سفر کرده بودند پرسیدم بیمار نشدید؟ گفتند نه؛ دلیل این امر را خوردن زیاد سیب و کاسنی عنوان کرد؛ در روایات داریم که کاسنی سم را از بدن خارج می کند؛ یکی از داروهای دیگر که معصومین(ع) فرمودند مزاج متعادل دارد بنفشه است؛ ما در طب جدید دیگر بحث مزاج ها و طبایع که جز ارکان خلقت انسان است را کنار گذاشتیم.
مثلا وقتی آیه ایی از قرآن می گوید در عسل شفا است مردم دوست دارند از عسل استفاده کنند اما نمی دانیم چطور از عسل استفاده کنیم؛ کسی که مزاج گرم دارد می تواند عسل را به صورت شربت مصرف کند و کسی که مزاج سرد دارد می تواند عادی مصرف کند.
حال به ما گفتند به بچه تا دو سالگی نباید عسل داد؛ در روایات گفته شده است که بچه که متولد شد کامش رو با عسل و تربت اباعبدالله (ع) و رطب بگیرید؛ وقتی می خواهیم بچه ایی را درمان کنیم مادرش را هم در طب ایرانی-اسلامی درمان می کنیم، به عبارتی دیگر مزاج مادر را هم اصلاح می کنیم حتی اگر مادر سالم باشد.
خبرگزاری دانشجو: گفتید توصیه های بوعلی در حوزه طب سنتی می گنجد در حالی که ما بوعلی را به عنوان حکیم می شناسیم، چطور می شود بوعلی عنصری به نام روح را در تالیفات خود لحاظ نکرده است؟
حجت الاسلام آقا رفیعی: هر کسی می خواهد در رشته ایی صاحب نظر شود باید ابتدا تاریخچه آن رشته را مطالعه کند؛ وقتی تاریخ علم را مطالعه می کنید می بینید بوعلی در ابتدا در مرو بوده است و فاصله آن با شبه جزیره عربستان کم بوده است، 5 قرن بین بوعلی و معصومین ما فاصله بوده است.
در ظرف این مدت دانشکده ایی نبوده که فرهنگ معصومین را بازگو کنند و به بوعلی برساند؛ بنابراین روایاتی که به بوعلی رسیده است حدود 5-4 هزار روایات در موضوعاتی هم چون اجتماعی، تربیتی، فلسفی و...بوده است.
کسی نبوده است کتاب ها را در اختیار بوعلی بگذارد؛ در عین حال بوعلی یکی از بزرگ ترین محققین دنیا بوده است؛ بوعلی حدود چند میلیون جلد کتاب را مطالعه کرده بود ولیکن منابع اسلامی غنی در اختیار نداشته است و حتی می توانم بگویم خیلی از روش های درمانی که اکنون پیاده می کنیم بوعلی نتوانست پیاده کند چرا که مراجعین او هم کم بودند. می توان گفت در کتاب قانون از روایات استفاده نشده است.
خبرگزاری دانشجو: در سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری، اشاره ای به اصلاح سبک زندگی شده بود؛ طب سنتی به چه صورت می تواند به اصلاح سبک زندگی کمک کند؟
رفیعی: تمام دستوراتی که اسلام برای ما داده است از 5 حالت خارج نیست؛ اعمال واجب که اگر انجام ندهیم ضرر می کنیم؛ اعمال مستحب که اگر انجام دهیم خوب است که این خوب بودن دو درجه دارد، مستحب موکد که اجرا نکردنش به این معناست که در بخش های زشت می افتید، مستحب است که از انجام آن نفع می بریم.
اعمال مکروه که اگر ادامه دهیم در قسمت حرام می افتیم؛ اعمال مباح که ممکن است سودهایی در آن وجود داشته باشد اما نفع هایی هم ندارد؛ اعمال حرام هم نباید انجام داد.
معتقدند مکتب بوعلی از حیث اسلامی اسماعیلیه بوده است؛ در قانون از شراب به عنوان درمان استفاده کرده است؛ در قرآن هم ذکر شده است که در شراب منافعی وجود دارد اما ضرر شراب بیشتر است؛ در طب اسلامی شراب تجویز نمی کنیم.
اگر قرار باشد وارد سبک زندگی شویم باید قسمتهای واجب و مستحب درباره سلامت انسان را استخراج کنیم و بر روی آن ها کار کنیم؛ این نوع درمان ارزانی، در دسترس بودن، جواب دهی سریع تر و...از مزایای آن محسوب می شود البته نیاز به ممارست دارد.
به عنوان یک مسلمان هفته ایی سعی کنید غسل جمعه را از بعد از ظهر پنج شنبه تا ظهر شنبه اجرا کنید تا بفهمید این غسل تا چه اندازه در شادابی شما موثر است.
خبرگزاری دانشجو: گاهی اوقات تاثیر نکردن این توصیه ها می تواند افراد را دلسرد کند؛ اگر از رعایت کردن این موارد ثمره ای ندیدیم چه معنی ای دارد؟
رفیعی: باید الگوی تغذیه، رفتارهای عبادی، مدیریت زمان و... تنظیم باشد؛ باید توانایی روزه گرفتن حداقل 3 روز در ماه را داشته باشید؛ پیامبر(ص) در اواخر عمر خود پنج شنبه اول ماه، پنج شنبه آخر ماه و چهارشنبه وسط ماه را روزه دار بودند و گفتند چون خداوند جهنم را در روز چهارشنبه آفرید اگر به این شیوه روزه بگیرید از آتش جهنم دور خواهید بود.
در روایات ما گفته شده است این روش روزه گرفتن برای وسواس خوب است؛ اگر دستورات اسلامی را با شرایطش انجام دهید اثر آن را خواهید دید.
در خصوص اصلاح سبک زندگی می توان درباره تک تک موضوعات به تحقیق پرداخت به طور مثال بخشی را تحت عنوان اخلاق اسلامی مطرح کنیم و بررسی کنیم که می توان روشی را اعمال کرد که جامعه ثروتمندی شود؛ این که می گویند در کشور ما کار نیست دروغ می گویند؛ کسی نیست که صبح زود از خواب بیدار شود و به سر کار برود و درآمد کسب کند.
درباره سبک زندگی موضوعی را تحت عنوان مدیریت زمان مطرح کنیم؛ ما در کارهای خود مدیریت زمان نداریم، به عبارتی زمانی که باید فعالیت را شروع کنیم خواب هستیم و آن زمان که باید بخوابیم تازه کار را شروع می کنیم.
معصومین (ع) چند ساعت قبل از اذان صبح شروع به فعالیت می کنند؛ در روایات داریم اگر نماز شب بخوانید روزی روز شما تامین می شود؛ این موضوعی مرتبط به نماز نیست، به صرف دو لا راست شدن در نماز نیست، این اثرات وضعی نماز در کار روزمره شما است؛ برخی از شب ها احیا می گیرید ولی فردای آن روز سر کار سر حال هستید؛.
کسی که اذان بیدار است فعالیت روزمره خود را زودتر می تواند شروع کند؛ من در جوانی بیشترین درس هایم را بین الطلوعین می خواندم؛ در روایات داریم که بین الطلوعین نه وقت روز است و نه وقت شب است بلکه قطعه ای از بهشت است.
بررسی کنید که قرآن چند آیه درباره سبک زندگی در این دنیا دارد؛ باب هایی داریم تحت عنوان باب زندگی در روایات داریم؛ قرآن تنها درباره آخرت صحبت نکرده است؛ درباره سحر خیزی و اثر آن بر شادابی روح صحبت های زیادی وجود دارد.
من همیشه به مدیران پیشنهاد می کنم اگر شب برنامه فردای خود را ریختند اما در بین الطلوعین دوباره برنامه ی خود را چک کنند؛ بر روی نماز صبح بسیار تاکید شده است؛ روایات دارم نماز صبح به اندازه دو نماز جماعت محسوب می شود و نافله ی صبح بهنرین نافله است.
مسجد یک مرکز فرماندهی، آموزش و... در جامعه اسلامی بوده است؛ در مسجد اموی سطحی از مسجد بلند تر است که به نام مدرس شناخته می شد، وقتی نماز به پایان می رسید در آن مکان کلاس درس برقرار می شد و اساتید بر حسب ضرورت های سبک زندگی مردم را آموزش می دادند و جایگاه خانم ها هم طوری تعبیه شده بود که بر مدرس مسلط باشد.
دانشجوی ما باید صبح درس بخواند و با آیات قرآن آشنا شود و مطالعه روزمره خود را داشته باشد، در زمان طول آفتاب 21 عدد مویز بخورد تا ذهنش آماده شود یا به اندازه یک نخود کوندور بخورد، درس بخواند و صبحانه قوی بخورد نه نان و پنیر، این نوع صبحانه که رواج دارد از سبک زندگی اسلامی نیست؛ مدیران ما نان و پنیر می خورند کلسیم بدن آن ها بالا می رود و فسفر مغز پائین می آید و خواب به سراغشان می آید.
بر حسب فصل غذاهای متفاوتی داریم، به طور مثال رساله امام رضا(ع) در فصل بهار خوردن تخم مرغ به صورت نیمرو را پیشنهاد می کند، در فصل تابستان می توانید سکنجبین و کاهو، عدسی و آش جو استفاده کنید، در پائیز کله پاچه مصرف کنید، در زمستان صبحانه را یک غذای خشک و قوی انتخاب کنید.
طبق بررسی هایی که من داشتم روزه برای اکثر بیماری ها بی ضرر است به شرطی که فرد افطار و سحر را درست بخورند، تنها بیماری که حتی در روایات نیز به آن اشاره شده است چشم است؛ امیرالمومنین (ع) بعد از نماز مغرب به خرید می رفتند و حضرت زهرا(ع) بین مغرب و عشاء غذای فرزندان خود را می دادند و بعد خود برای نماز عشاء تشریف می بردند.
پیامبر(ص) در نیمه شب، ساعت 2 و نزدیک سحر برای ادای نماز شب از خواب بر می خواستند؛ مدیریت زمان نداریم در نتیجه اقتصاد هم نداریم؛ اگر می خواهیم اصلاح سبک زندگی داشته باشیم در تمام امور روش برای زندگی داریم؛ اسلام برای سلامت ما می تواند بسیار کمک کند؛ پایه درمان بر اساس دستورات مستحب و مقداری واجب است که اگر مراعات شود هزینه درمان به شدت کاهش می یابد.
حجامت مسئله ایی است که اکنون در جامعه ما باب شده است؛ حجامتی که اسلام مطرح می کند فقط درمانی نیست؛ وقتی امام صادق (ع) می فرماید کودک را در سن 4 ماهگی از ناحیه نقره (نقطه ایی است که خداوند حیات را از این نقطه در بدن آدم ها دمیده است که محل آن بصل النخاع است) حجامت کنید.
امام صادق(ع) می فرمانید لعاب مغز را می کشد و حرارت بدن را کاهش می دهد؛ به عبارتی بدن را به حالت تعادل باز می گرداند؛ ما در دستوراتی که در اسلام داریم تماما ایجاد تعادل می کند، از جمله تعادل اجتماعی، تعادل روانی و...ایجاد می شود.
یک جوانی به من گفته بود من قبلا نماز می خواندم و الان نمی خوانم و به جای آن مدیتیشن می کنم؛ گفتم از اذان صبح تا طلوع آفتاب چند ساعت است؟ گفت حدود دو ساعت؛ گفتم نماز صبح چند رکعت است؟ گفت دو رکعت؛ گفتم از طلوع آفتاب تا اذان ظهر چند ساعت است؟ گفت حدود 5-4 ساعت و نماز ظهر هم 4 رکعت است.
یک سوم باقی سه رکعت نماز مغرب و باقی نیز 4 ساعت و نماز عشاء 4 رکعت است؛ آن جوان گفت از این به بعد نماز خواهم خواند؛ به عبارتی شما در طول یک شبانه روز رابطه روحی و روانی خود را با مبدایی که تو را آفریده است، در نماز دارید در حالی که در هیچ مکتب و روشی نمی توانید این مسئله را ببینید.
اگر اسلام را با تمام شرایط پیاده سازیم نتیجه خواهیم گرفت.
خبرگزاری دانشجو: ما از سوی بخش های حاکمیتی تحرکی نمی بینیم، از جمله سیستم آموزش عالی ما که حرکتی در جهت ترویج این آموزه انجام نمی دهد؛ در جامعه نیز طب نوین در بین مردم عمومیت پیدا می کند؛ برای این امر چه پیشنهادی می توان داد که حاکمیت به پای کار بیاید؟
رفیعی: سوال شما در بخش مدیریت است؛ شما به عنوان رسانه می توانید واحدی را تحت عنوان کلاس های طب ایرانی- اسلامی برگزار کنید تا در آن برای رشته های مختلف سبک زندگی بدهیم.
به طور مثال برای روان شناسی اثر طبایع بر اخلاق را توضیح دهیم، بیمار یک روان شناس امکان دارد بسیار پر تحرک باشد، ممکن است یک بیمار تنبل و کم تحرک باشد، در این صورت روان شناس یا نظرات خود را اعلام می کند یا اگر به نتیجه نرسید به روانپزشک ارجاع می دهد و او نیز دارو تجویز می کند.
در حالی که ما می توانیم برای کسی که پر تحرک است غذاهایی تجویز کنیم که طبع او را خنک کند و کسی که کم تحرک است هم به همین شیوه و بدون نیاز به تجویز دارو درمان شود، اگر هم دارویی تجویز شود مقدارش اندک است؛ ورزش و تحرک، غذای صبحگاهی آن ها و... می تواند تغییر کند تا شرایط بدن به حالت تعادل باز گردد.
اگر ما از مسئولیت دولت خارج شویم بهتر است؛ کاری نداشته باشیم که سیاست گذاری دولت رد آینده چگونه است، چرا که این بحث مدیریتی است و من کتاب در باب مدیریت سالم داشتم؛ در بحث مدیریت هم می توان کاری کرد تا با دید کلی سلامت به موضوع نگریسته شود.
اگر بخواهید در رسانه موفق باشید می توانید یک بخش آموزشی غیر از اطلاع رسانی عمومی برای این موضوع باز کنیم چرا که در این موضوع نیز طب ایرانی –اسلامی حرف برای گفتن دارد.
خبرگزاری دانشجو: درباره درمان سنتی توضیح دهید؛ تا چه اندازه هزینه های درمان در طب سنتی و نوین متفاوت است؟
رفیعی: این امر دو موضوع جداگانه است؛ این که اساسا طب ایرانی-اسلامی و مسئولین ما داروهایی که تجویز کردند گران است.
اخیرا در کنگره بیماری های گوارش با دیدگاه های طب نوین و طب سنتی موضوع مطرح شد؛ متخصصین ما از این سمینار استقبال کردند؛ به نظر شما داروهای تجویز شده در طب سنتی گران است؟ آیا وابستگی ایجاد می کند؟ آیا در دسترس است؟
من فکر می کنم اگر بتوانیم روی همبستگی بین تولیدکنندگان، پزشکان، صنعت گران و سرمایه داران ایجاد کنیم می توانیم یک قطب اقتصادی، بهداشتی و درمانی باشیم؛ به عنوان یک قطب مستقل در جهان مطرح شویم.
موضوع دیگر این است که ما چگونه می توانیم اخلاق پزشکی در پزشکی داشته باشیم؟ چگونه می توان اخلاق بازرگانی، آموزش و... داشت؟ این که می گوئید عده ایی تجویزهای گران می کنند و از این موضوع سوء استفاده می کنند، به من و شما ارتباطی ندارد و مربوط به شخص است و در توان من و شما نیست.
وقتی یک پزشک می خواهد بیماری را درمان کند باید به خیلی چیز ها توجه کند؛ به طور مثال نسخه هایی که من تجویز می کنم اگر بخواهم 10 مورد را به عنوان شاه کلید درمان به بیمار بگویم ممکن است 5 مورد فقط تغذیه باشد، هزینه هایی که فرد برای تغذیه می کند را نباید به حساب درمان بگذارد.
دو مورد امکان دارد دارو باشد که این دارو را من می نویسم و خرید از جای دیگر صورت می گیرد؛ من سوالات فکری هم از بیمار خود می کنم؛ من که به عنوان پزشک کار خود را انجام می دهم باید دقت لازم را داشته باشم؛ یک پزشک حتی باید اقتصاد بیمار خود را نیز در نظر بگیرد تا فرد دغدغه درمان نداشته باشد؛ می توان گفت بیمار جزء نیازمند ترین فرد جامعه است.
برخی مواقع برای پاسخگویی به بیمار مجبور شدم سفر خود را به عقب بیندازم و این برای من سخت است چرا که فرمودند اوقات خود را 4-3 قسمت کنید، یک قسمت برای دیدار خانواده و دوستان و... در نظر گرفته شود؛ قسمتی برا یتفریح و قسمتی هم برای عبادت و قسمت دیگر را برای کار اختصاص دهید؛ تفکیک کردن نیز مکمل فعالیت انسان است.
در طول زمان این موضوع قابل حل است اگر اخلاق پزشکی را برای طب نوین و سنتی بگذاریم تا این موضوع نهادینه شود.
خبرگزاری دانشجو: طب سنتی ناقل طب نوین است یا در کنار هم جوابگو هستند؟
رفیعی: پیامبر (ص) علمی به نام علم نافع را مطرح کردند؛ بزرگ ترین کارهایی که بشر می تواند انجام دهد این است که به علم نافع بپردازد؛ اگر قرار باشد هر کاری را شروع کنیم نفع آن را باید در نظر گرفت.
اگر نفع علومی که داریم به بشر برسد فرقی ندارد نوین باشد یا سنتی، غربی باشد یا شرقی، ایرانی باشد یا اسلامی؛ اگر ضرر داشته باشد باد یاز حیطه درمان آن را خارج کرد؛ به نظر من بخش های مفید طب نوین را ارزیابی کنیم، این مسئله مورد تایید مقام معظم رهبری نیز قرار دارد.
یکی از دوستان نزدیک ما وقتی دارو را تجویز می کردم بدتر می شد، به یکی از متخصیص مراجعه کردیم، گفت ما هم یه این نتیجه رسیدیم؛ حال به نظر شما اگر استفاده از تجویز هایی که ضرر دارد ادامه یابد عقلی است؟
خبرگزاری دانشجو: طب سنتی برای درمان بیماری ها درمان قطعی دارد؟ یا فقط پیشگیرانه است و مسکن؟
رفیعی: بهتر است پرسیده شود روش درمان چیست، اگر روش درمان پیدا شود متدولوژی اصلی را پیدا می کنید؛ اگر به تدابیر برسید بهتر است.
وقتی ما از طب ایرانی-اسلامی صحبت می کنیم متدلوژی آن را رعایت نمی کنیم؛ در رشته های دیگر نیز چنین است؛ وقتی مهندسی یا معماری مطالعه می کنیم ممکن است به درستی اثرات مفید آن را دنبال نکنیم؛ در متدولوژی اولین کاری که صورت می گیرد این است که زبان عربی را بیاموزیم چرا که با قرآن و روایات و احادیث سروکار داریم.
بررسی احادیث، روایات و آیات قرآن توسط علما صورت می گرفته است؛ در گام بعدی باید به بیمار پرداخته شود؛ معصومین (ع) در بخش درمان یرقان، دل درد، سیاتیک، مالیخولیا، سل، فلج، خفقان، بیماری مربوط به حافظه و...در تجویز ها و خواص داروها مطرح کردند؛ من به عنوان یک شیعه که نمی توانم بگویم دروغ است.
می توانم بگویم کلام معصوم(ع) که فرمودند برای هر بیماری یک درمانی و روشی وجود دارد ولیکن من به عنوان پزشک نتوانستم به دنبال آن بروم؛ کوتاهی ما تقصیر مکتب نیست؛ به نظر من مکتب کامل است و منابع علمی ما خوب است؛ ما باید بتوانیم دانشجویان مخصوصا کسانی که علاقه دارند، را به این سمت سوق دهیم.
این امر باید از سال های پائین تحصیل شروع شود؛ در بخش پیشگیری با کلاس ها آشنا شوند؛ در کلاس های من خانم های خانه دار تا پزشکان متخصص شرکت کردند؛ اگر دانشجویان برای کسب این الگو ترغیب شوند کم کم این توانایی به دست می آید که در کل بیماری ها می توانیم حرف داشته باشیم.
در قسمت هایی که طب نوین خدمت کرده است می توان استفاده کرد؛ می توان از تکنولوژی برای تشخیص بهره برد؛ در درمان داروهایی که دارای عوارض زیاد هستند تجویز نشوند؛ ما سالانه 20-15 هزار خونریزی در جهان در اثر مصرف آسپیرین داشته باشیم، می توان برگ بید را به صورت پودر جایگزین آن کرد چرا که در برگ بید نیز ماده ایی برای جلوگیری از خونریزی گوارشی وجود دارد.
در گذشته از کشمکش به عنوان کپسول استفاده می شده است؛ هر ماده موثری که می خواستند را در مویز می ریختند و مورد استفاده قرار می دادند؛ می شود روش های جایگزین یافت حتی می توان مهندسی پزشکی را به سمت طب ایرانی-اسلامی سوق دهیم.
برای پزشکان متخصص در رشته ی خود برنامه بگذاریم و به این شبکه انتقال پیدا کنند؛ به پرستاران، پیراپزشکان و... روش ها را آموزش دهیم؛ من حتی می توانم روش های آموزشی را تعیین کنم تا بر روی آن ها کار شود؛ حتی می توان دانشجویان را دسته بندی کرد؛ من برای شروع حداقل می توانم 100 پروژه به شما بدهم.
می توانید فراخوان دهید و به طور مثال بهداشتی ها بیایند و در زمینه بهداشت اسلامی فعالیت کنند، داروسازها بیایند داروهایی که معصومین(ع) در روایات ذکر کردند را بسازند؛ نظر من این است که اگر می خواهید این موضوع را عنوان کنید توضیح را نیز بدهید؛ حدیث خام را که مطرح می کنید برخی به مزاح می گیرند ولی اگر به همراه توضیح علمی باشد بهتر است.
خبرگزاری دانشجو: در حوزه تولید داروهای گیاهی به صورت کارگاهی ورود کردید؟
رفیعی: خوشبختانه از روز اول که وارد کار شدیم 3-2 کار اساسی انجام دادیم؛ برای هر بیمار پرونده تشکیل دادیم؛ کار ار تقسیم بندی کردیم، به طور مثال من خودم را وارد بخش داروهای گیاهی نکردم بلکه کسی که از قبل در این حوزه وارد شده است در بخش مربوطه عمل می کند و من فقط فرمول را به او ارائه دادم.
خبرگزاری دانشجو: داروها را در کجا تولید می کنند؟
رفیعی: ما به دنبال مجوز تولید دارو نرفتیم.
خبرگزاری دانشجو: برخی به دلیل در کار بودن دست هایی، در تلاشند روش های طب سنتی شیوع پیدا نکنند چرا که برخی ذی نفع هستند؛ به طور مثال جراحی های قلب باز که می توان از زالو درمانی به عنوان عمل جایگزین بهره برد؛ زالو درمانی به عنوان روش قطعی و مطمئن برای گرفتگی عروق در جامعه باب نمی شود.
رفیعی: سوالات شما به روز است؛ روزی یکی از دوستان من به من گفت از بیمارستان شهید رجایی یکی از متخصصین قلب و عروق به ما مراجعه کرده است و گفته است چه می کنید؟ دوست من گمان کرد می خواهند با این قضیه مقابله کنند؛ گفت برخی بیماران ما که امیدی به آن ها نبود با مراجعه به کلینیک شما وضعیت بهتری پیدا کردند.
ما رشته ایی تحت عنوان اصلاح مزاج، حجامت، زالو درمانی و... داریم و در کنار این امور یکسری تدابیر نیز در نظر گرفته می شود؛ قرار بود این متخصص به بیمارستان مراجعه کند و بخشی را تحت این عنوان اضافه کنند؛ زالو درمانی در دنیا مطرح است؛ من این امر را دلیل بر عدم آگاهی می دانم؛ می گویند انسان هر چه که را نمی داند نسبت به آن دشمن است.
فیلم مصاحبه تفصیلی آقارفیعی با خبرگزاری دانشجو: