گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ هر چند که «شب های روشن» در تمام ماه مبارک با تیغ نا ملایمات شبکه اش روبرو بود و مدام جدول زمانی پخشش دستخوش تغییر می شد. و هر چند سی دقیقه بامداد اصلاً زمان خوبی برای اجرای یک برنامه ترکیبی زنده نیست، اما «شب های روشن» نشان داد که می شود برنامه ای هزینه ی هنگفت نداشته باشد اما مردمی و خوب باشد و حامی مالی هم همیشه چیز بدی نیست و اتفاقا می تواند مثل این برنامه جزو خوبهای تلویزیون به حساب بیاید. برنامه ای که به لحاظ کیفیت، جزو چند برنامه موفق رمضان امسال سیما بود و دیدنش، حال مخاطب را خوب کرد. و حتی می شود از پخش منظم آن در طول سال هم حمایت کرد و از آن خوشحال شد.
نشست نقد و بررسی «شب های روشن» هم دقیقاً به شیوه مستند ترکیبی اجرا شد! با همان شلوغی ها و درهمی ها و صمیمیت ها و شوخی ها...
مهمانید به گپ و گفت ما با تهیه کننده، مجری و مدیر تولید شب های روشن...
***
«خبرگزاری دانشجو»: مدل «شب های روشن» مدل خاص و متفاوتی بود. این مدل خاص برای مجری آن سخت نبود؟
بوذری: این چهارمین کار مشترک من و پیام بود. واقعا این سبکی که پیام اسمش را گذاشته مستند ترکیبی، به نظرم برای مجری سبک راحتی نیست. برای هر مجری این راحت است که روی یک صندلی آرام بنشیند و با یک زیر صدای دلپذیر با مهمان خودش گفتگو کند. ولی قرار گرفتن در چنین فضایی سخت است. ببینید مجری در برنامه پیام ابراهیم پور، در لانگ شات است، نه حتی در مدیوم، کلوز آپ هم که هیچ! واقعا در این برنامه درخشیدن خیلی سخت است و حاصلی است از چندین پارامتر متفاوت. اینجا مجموعه ی مجری است که باید بدرخشد نه فقط یک شاخصه اش. بله در این مدل برنامه اجرا کردن بسیار سخت است اما من پیام را بعنوان یک تهیه کننده جسور و صاحب سبک قبول دارم و سختی برنامه اش را هم قبول کرده ام.
ابراهیم پور: یک مثالی بزنم. مثلا یک بار شد که پدر و مادری که فرزندانشان را گم کرده بودند، من آنها را چیدم در میان مردم، به رسالت هم خبر ندادم، همان جا فی الفور هماهنگ کردیم که فلان قطعه کوتاه پخش بشود و... من با چهار تا بی سیم هماهنگ کردم که وسط انتن زنده یک دفعه آن پدر و مادر بلند شوند و درباره فرزندشان صحبت شود. خب کار مجریِ بنده خدا خیلی سخت می شود ولی به جهت واقعی بودن و زنده بودن ماجرا رسالت یک جوری در حس این اتفاق قرار می گیرد که فردای آن برنامه همه از آن صحبت می کردند. مردم هم این صداقت را خیلی خوب می فهمند، اما رسالت باید عین یک بندباز این برنامه را اجرا کند و اشتباهی هم نکند. یعنی می خواهم بگویم اجرای چنین برنامه ای واقعا سخت است، واقعا.
جالب است بهتان بگویم هیچ شبی نشد که رسالت بعد از برنامه خوشحال باشد. تمام شب ها با ناراحتی می گفت: پیام امشب هم برنامه در نیامد. ولی هر جفتمان که می رفتیم برنامه را نگاه می کردیم و بازخوردها را گرفته بودیم، حدود ساعت 4 بامداد هر روز رسالت به من دمت گرم می گفت و من به رسالت!
«خبرگزاری دانشجو»: این اتفاقات خاص برنامه های این تیپی است، برنامه هایی که شما بهش می گویید مستند ترکیبی!
ابراهیم پور: دوست دارم برگه های مجوز مرا ببینید. موقع انتخاب نوع برنامه همه گزینه ها را خط می زنمو یک گزینه با خوکار اضافه می کنم به نام مستند ترکیبی!
بوذری: اصلاً برگه برآورد را تغییر می دهد کلاً! (خنده)
«خبرگزاری دانشجو»: یک شاخصه مهم این مدل کار، واقعی بودن آن است. یعنی فرضاً رسالت بوذری هر جوری که با دوستانش برخورد می کند روی آنتن هم تقریباً همان طور است. و این انصافاً کار را خیلی سخت می کند...
بوذری: خیلی سئوال خوبی است. شما با مدل بحث کردنتان من را یاد جوانی خودم می اندازید! باید بخاطر حس خوبتان ازتان تشکر بکنم. اما رسالت بوذری به لطف اباعبدالله علیه السلام هیچوقت جلوی دوربین بازی نکرده و همیشه خودِ خودش بوده. خط قرمز به این معنا برای من معنا ندارد. چون به نظرم می شود با رندی تا لب خط قرمز رفت، رویش هم رفت اما به سلامت برگشت. من همه جا خودم بوده ام اما در این مدل برنامه واقعا این خود بودن خیلی بیشتر است!
«خبرگزاری دانشجو»: یعنی اگر نخواهی هم نمی توانی خودت نباشی!
بوذری: آره دقیقا.
ابراهیم پور: ببین رسانه باید مردمی باشد. یعنی اصلا باید متن مردم در رسانه حضور داشته باشند، به نظرم ما با این موضوع خیلی فاصله داریم. من خیلی اصرار دارم جنس مردم را با همان واقعیت و اتفاقا با همان نورانیت جلوی دوربین ببرم...
«خبرگزاری دانشجو»: آخر الان تلویزیون ما غرق خیمه شب بازی هم شده و خیلی وقت ها خبری از مردم واقعی نیست واقعا.
بوذری: رسانه سهم بیت المال است. سهم هفتاد و پنج میلیون آدم است. اینجا جایی نیست که من بیایم یک ربع از آنتن را درباره شلوار بادمجانی خودم صحبت کنم و از بازتاب های دروغ برنامه ام در فضای مجازی سخن بگویم.
ابراهیم پور: یا جواب مدیرانم را بدهم...
بوذری: بله. اصلا چه کسی تو را معروف کرده؟ کسی غیر از مردم؟ خب اینجا سهم همان مردم است. تلاش من این بوده که برای مردم باشم. یه مثال بزنم. در برنامه نوروز من که در فضای راهیان و مقاومت کار می شد، هم پارسال و هم امسال برنامه هایی داشتیم که در اوان آن صحبت هایی رد و بدل می شد که مهمان ها به من می گفتند آقای بوذری! تو این را پخش نمی کنی. من هم اتفاقا با تمام وجود ایستادم و پخش شد. ولی وقتی پخش شد همان بزرگواران با من تماس گرفتند و گفتند: برنامه ات شهر را به هم ریخته. می دانی چه برنامه ای بود؟ وقتی در برنامه داشتیم از قسمت های خراب شهر خرمشهر می گذشتیم من گفتم: این خرمشهر بعد از 35 سال انقلاب است؟ این وضعیت اسفبار نگین انگشتری ایران است؟ خط اول مقاومت دفاع مقدس هنوز ویرانه است؟ خرمشهر فقط برای عکس یادگاری گرفتن در روز سوم خرداد است؟
این ها که پخش شد همان مهمانان برنامه بهم گفتند شیر مادرت حلالت. برنامه مثل بمب در خرمشهر صدا کرده. خب همین برای من دنیایی ارزش دارد، نه اینکه فردای برنامه ام ده نفر بیایند بگویند وای دیشب لباست چه قدر خوشگل بود! یا مثلا در فضای مجازی... بابا اصلا خیلی اوقات فضای مجازی وجود ندارد. فضای مجازی بعضی ها شده وبلاگی فلان دخترک برایشان ساخته.
«خبرگزاری دانشجو»: البته صرف حضور مردم در برنامه دلیل بر مردمی بودن آن نیست. چه بسا همان برنامه دو نفری آرام خیلی خوب بتواند فضا را مردمی کند اما برنامه شما نتواند. اتفاقا چه بسا شما به جهت مدل شلوغ و مردمی برنامه تان بیشتر در مظان ریاکاری باشید...
بوذری: آره درست می گویید. اما واقعا در برنامه ما همه چیز را زنده داریم. مثلاً وقتی یخچالساز در جمعیت نشسته و من بهش می گویم آقا چرا انقدر بدقولید؟! تو خودت پشت صحنه ما را دیده ای و تمام این زنده بودن را از نزدیک حس کرده ای. من این ها را حضور مردم در برنامه می دانم ولی صرف حضور مردم در برنامه را با تو موافقم که باعث مردمی شدن برنامه نمی شود.
ابراهیم پور: و سوژه هایی که از دل مردم در آمده. و اتفاقا بعضی اتفاقات خاصی که در پشت صحنه برنامه اتفاق می افتد. مثلاً آن همه خانم ارمنی که می آمدند و کلی هم از ما تشکر می کردند و اتفاقا حال ما را هم خوب می کردند. یا مثلا این که در حضور حاج آقای شهیر برنامه ما دعای آخر برنامه را به یک جانباز بدهیم یا حتی یک کودک شش هفت ساله. یا کلی از این اتفاقات که در برنامه می افتاد خب این ها مردمی بودن است دیگر!
حبیبی: شما دیده اید در خیلی از برنامه ها حضور مردم در حالت بسیار شیک و مجلسی است! اما در برنامه ما اصلا اینطور نبود و کاملا واقعی بود. ما داشتیم خانواده ای را که از جنوب تهران می آمدند و به من می گفتند یک نفر را جلوی ما بنشان که کفش های مندرس ما دیده نشود. این قدر خودشان بوده اند. یعنی دیگر نهایت صداقت.
بوذری: یک چیزی می گویم دوست داشتید ننویسید! آخر برنامه ای که دکورش پانصد میلیون تومان پولش است چطور می خواهد از کودکان کار حرف بزند؟ خب این تبختر از کادر می زند بیرون! آن هم خوب است جای خودش! اما شب های روشن سعی کرد تبختر نداشته باشد و مال مردم باشد.
«خبرگزاری دانشجو»: اگر روزی به رسالت بوذری بگویند خودت تهیه کننده یک برنامه باش، او چطور برنامه ای می سازد؟ مدل شب های روشن یا مدل آرام آیینه خانه؟
بوذری: خیلی سخت است!(نگاه به پیام ابراهیم پور و خنده!)
«خبرگزاری دانشجو»: ببینیم می توانیم شما دو نفر را دعوا بیاندازیم یا نه!(خنده)
بوذری: با احترام به پیام ابراهیم پور نه! (خنده)
ابراهیم پور: آره حرف دیگری نمی توانی بزنی! خب بقیه اش...؟!!! (خنده) آخر می دانی کار رسالت نیست خداییش!
بوذری: آره راست می گوید این جور کار ساختن خیلی سختی دارد. این که حرف چندین طرف را با هم هماهنگ کنی آن هم در این مدل برنامه واقعا سخت است.
حبیبی: تلاش ما این است که در تمام وجوه مال عامه مردم باشیم، نه سطح خیلی بالا و نه سطح خیلی پایین. حتی در انتخاب میوه هم حواسمان بود که میوه ای نخریم که مال طبقه بالای جامعه بود. خیلی موقع ها می شود که مدیران شبکه یک خواسته دارند، حامی برنامه یک خواسته، مردم خواسته دیگر، یا...
اصلاًٌ لوکیشن برنامه هم برای اولین بار بود که پذیرای برنامه زنده بود و از هیچ جهت آماده این نبود و توسط تیم خودمان آمده شد. چه از لحاظ فنی و چه حتی حراست.
«خبرگزاری دانشجو»: این کدهایی که از علاقه مردم دادید یعنی ذائقه مردم هنوز این تیپ برنامه را دوست دارد، هر چند که کمتر از این مدل می بیند...
ابراهیم پور: ببینید رسانه واقعا ذائقه ساز است. ما خودمان مهران مدیری را در رسانه مهران مدیری کردیم. بعد به جایی رسید که دیگر گفت برای تلویزیون نمی سازم. در حالی که اصلا در تلویزیون مهران مدیری شده بود. بعد از چند سال آوردیمش روی انتن و التماسش کردیم که تو رو خدا بگو برگردم به تلویزیون. آخرش هم رفت و طنز دیگری برای شبکه خانگی ساخت. ما خودمانیم که باعث این موارد می شویم...
«خبرگزاری دانشجو»: پیش از آغاز مصاحبه گفتید که قائل به برنامه مجری محور نیستید، منظورتان چیست دقیقا؟ یعنی باید تهیه کنده محور بشویم مثلاً؟
ابراهیم پور: نه باید برنامه محور باشیم. کلیّت برنامه باید شناسنامه باشد. وقتی برنامه مجری محور می شود با کوچکترین اشتباه شخصی مجری کلا می رود روی هوا و این یکی از مشکلات بزرگ صدا و سیما در سال های اخیر است. شما نگاه بکنید برنامه نود بدون عادل فردوسی پور معنا ندارد. با ماه عسل بدون احسان علیخانی اصلاً مورد توجه مردم نمی شود. اما اگر فرم محور بودیم اسیر این موضوعات نمی شویم.
«خبرگزاری دانشجو»: و کلام آخر را مهمان خانم حبیبی باشیم...
حبیبی: کار تیم ما شلوغ نیست. ما می خواهیم جنب و جوش شهر و انرژی جامعه را در برنامه بیاوریم اما شلوغ نیستیم. اتفاقا کانال بندی شده ایم و سازماندهی مان هم کاملا مشخص است...
ابراهیم پور: یک تشکر ویژه باید بکنم از دوستان عزیزمان در سازمان فرهنگی هنری شهرداری ترهان که اگر حمایت شان نبود امسال هم خبری از شب های روشن نبود. به خصوص حاج آقای شهاب مرادی...
بوذری: یک نکته را هم من آخر بگویم. شهید مرتضی آوینی می گفت دوربین باید شیئ تودستی باشد و به بچه های روایت فتح می گفت سعی کنید دوربین حجاب نباشد برای شما. یعنی دوربین جزو بدن تو باشد و چیز اضافی به چشم نیاید. فرم برنامه های پیام ابراهیم پور فرمی است که دوربین در آن سیال است. چشم مخاطب است. چیز اضافه ای نیست.
«خبرگزاری دانشجو»: خدا را شکر که نام شهید اوینی هم آخر گفتگوی مان آمد...
و البته مردم دکور برنامه بودند با همه ارادت اما رسالت بوذری خیلی تئاتری و مصنوعی اجرا می کنه و ÷یام هم انگار هدفی در برنامه ها نداره مشکل دوم ÷یام بی ادبی و عدم رعایت احترام به بزرگتر و جنس مخالفه
در کل فک نمی کنم برنامه این دوستان در حدی بوده باشه که بخوان بقیه رو هم نقد کنن