به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، هرچند شکستهای پیدرپی در انتخاباتهای گوناگون ریاستجمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا به ویژه در طول یک دهه اخیر موجب شده بود که جریان اصلاحات از بازگشت دوباره به قدرت ناامید شود، اما بعد از انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری و روی کارآمدن حسن روحانی، بار دیگر این جریان انرژی تازهای گرفت و امیدهایش برای گرفتن کرسیهای قدرت بارور شد. به همین جهت تحرکها و فعالیتهای این جریان برای انتخابات آینده یعنی انتخابات مجلس دهم، خیلی زود شروع شده است. اصلاحطلبان بعد از روی کار آمدن دولت جدید و درحالی که هنوز مدتها تا برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی زمان باقیمانده بود، از علنی کردن فعالیتهای انتخاباتی خود برای مجلس آینده ابایی نداشتند و آشکارا تحرکهای خود را آغاز کردند. تحرکها و فعالیتهایی که البته این روزها بیش از پیش شده است و از عزم جدی این جریان برای به دست گرفتن کرسیهای مجلس آینده خبر میدهد. عزمی که یکی از بارزترین نشانههای آن هجمههای بیمحابای رسانهها و چهرههای اصلاحطلب به مجلس کنونی است.
اما نکتهٔ قابل اهمیت این است که مجلس مورد نظر جریان اصلاحات چگونه مجلسی است و آنها برای انتخابات آینده مجلس به دنبال ایجاد چه ترکیبی هستند؟ هرچند در چندماه گذشته برخی از اصلاحطلبان از کم و کیف مجلس مورد نظرشان در انتخابات آتی سخنانی به زبان آوردهاند، اما بدون تردید اصلیترین و بهترین مصداق و سندی که بیش از هر چیزی میتواند بیانگر انگیزه و طرح اصلاحطلبان برای مجلس آینده باشد، تجربههای قبلی آنها در زمانی که اکثریت قاطع مجلس را در اختیار داشتهاند، است. در این بین شکی نیست که ششمین دوره مجلس شورای اسلامی، بارزترین و مبرهنترین مصداق مجلس مدنظر اصلاحطلبان است. مجلسی که اکثریت قاطع آن در اختیار این جریان بود و علاوه بر اینکه برادر رئیس دولت اصلاحات، نائب رئیس مجلس ششم بود، اعضای حزب دولت ساخته مشارکت نیز بخش قابل توجهی از آن را تشکیل میدادند.
مجلس ششم پرحاشیهترین و تندروترین مجلس در دورههای نه گانه مجالس شورای اسلامی بوده است که با سر و صداهای فراوانی همراه بود. هر چند بیان بسیاری از جنجالهایی که آن مجلس به پا کرد، در این نوشته کوتاه نمیگنجد، اما برای آشنایی با آرمانشهری که این روزها اصلاح طلبان برای نیل به آن میکوشند، در ادامه به برخی از مهمترین حوادث مربوط به مجلس ششم اشاره میشود:
رد اعتبارنامههای نمایندگان اصولگرای مجلس
یکی از حاشیههای مجلس ششم که در همان ابتدا از رویکرد ساختارشکنانه و جنجال آفرین این مجلس خبر میداد، نوع مواجهه اعضای اصلاح طلب مجلس -که اکثریت اعضای مجلس را تشکیل میدادند- با اعتبارنامههای اعضای اصولگرای مجلس بود. اصلاح طلبان مجلس از بین ۲۵۷ نماینده مجلس شورای اسلامی به اعتبارنامه ۱۸ نفر از آنها اعتراض کردند. ۱۸ نفری که عموما از اعضای اصولگرای مجلس بودند، غلامعلی حدادعادل که بعدا در مجلس هفتم ریاست مجلس را عهده دار شد یکی از این ۱۸ نفر بود.
طرح اصلاح قانون مطبوعات
ارائه و بررسی طرح جنجالی اصلاح قانون مطبوعات که با هدف کاهش نظارت و کنترل به مطبوعات کشور در دستور کار مجلس ششم قرار گرفت، از جملهٔ دیگر حاشیه آفرینیهای این مجلس بود. مجلس ششم در حالی در همان اوایل کار مصوبهٔ آخرین روزهای مجلس پنجم را بهانهای برای جنجال آفرینیهای خود قرار داد که مدت زیادی از تصویب این طرح توسط مجلس قبلی نگذشته بود و اینکه تنها چندماه بعد از تصویب این طرح توسط مجلس پنجم، مجلس ششم در پی تغییر آن بود، خود موضوعی غیرعادی و بینظیر محسوب میشد. در واقع بر اساس این مصوبه مجلس پنجم، قوه قضائیه در برابر لجام گسیختگی مطبوعات اختیارات بیشتری مییافت و همین امر به مزاج افراطیون اصلاح طلب که اکثریت مجلس ششم را در اختیار داشتند خوش نیامد و آن را دستاویزی یافتند تا مدتها فضای مجلس و کشور را در درگیر آن کنند و اصول اساسی انقلاب و نظام اسلامی را مورد هجمه قرار دهند.
گفته میشود این طرح توسط حزب مشارکت تهیه شده و در کمیسیون فرهنگی مجلس تصویب و به صحن علنی فرستاده شده بود! مجلس ششم در حالی طرح دو فوریتی اصلاح قانون مطبوعات را در دستور کار خود قرار داد که ۱۲۸ طرح و لایحه باقی مانده از مجلس پنجم در نوبت طرح در جلسه علنی قرار داشت! البته آنها از این طرح با عنوان مهمترین و حیاتیترین وعده اصلاح طلبان در مجلس ششم یاد میکردند. سر انجام نیز با حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب این طرح از دستور کار مجلس خارج شد که البته جنجالهای آن تا مدتها خوراک رسانههای بیگانه و رسانههای همگام با بیگانه در داخل، جهت وارد کردن هجمه به نظام اسلامی بود.
نامهای که لکهٔ ننگ مجلس ششم شد
اما یکی از افراطیترین و ساختارشکنانهترین اقدامات مجلس ششم، که بدون تردید نقطهای سیاه در کارنامه این مجلس و نمایندگان امضا کننده محسوب میشود، نامه تعدادی از نمایندگان به رهبر معظم انقلاب بود که حاوی محتوای اهانت آمیز و نادیده گرفتن منافع ملی در برابر نظام سلطه بود. تعداد ۱۲۷ نفر از نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم در اقدامی شرم آور همصدا با دشمنان بیرونی نظام تلاش کردند تا این گونه القا کنند که استقلال و تمامیت ارضی کشور در گروی تجدید رابطه با نظام سلطه و وادادگی در مقابل آنها است. چیزی که در تقابل آشکار با مبانی اساسی انقلاب و نظام اسلامی و قانون اساسی بود. این نامه، اولین بار در سایت حزب مشارکت منتشر و دقایقی بعد از انتشار، رسانههای بیگانه از جمله بیبی سی، رادیو فردا و... با شوق و ذوق به انتشار آن پرداختند. نامهای که حتی صدای فردی چون مجید انصاری را هم درآورد، وی در مطلبی که یازدهم خرداد همان سال از او منتشر شد در این رابطه ابراز داشته بود: «در این مورد نمایندگان به این سؤال پاسخ دهند که نامه اخیر آنها چرا قبل از اینکه به دست رهبر معظم انقلاب برسد سر از اینترنت و سایتهای ضد انقلاب در آورد؟»
لوایح دوقولو
یکی از موضوعاتی که زمان و انرژی زیادی از مجلس ششم را به خود مصروف ساخت، بحث لایحه تبیین اختیارات ریاست جمهوری و همچنین لایحه اصلاح قانون انتخابات موسوم به لوایح دوقلو بود. این دو، طرحهایی بودند که توسط دولت تدوین شده بودند و از خواستههای رئیس دولت اصلاحات بودند. رئیس دولت اصلاحات، تصویب این دو طرح در مجلس را حداقل خواستههای دولتش برای ادامه کار عنوان کرده بود و ادامهٔ کار را منوط به تصویب این دوطرح میدانست! لایحه تبیین اختیارات ریاست جمهوری و لایحه اصلاح قانون انتخابات در پاییز سال ۸۲ به مجلس ارائه شدند و با هماهنگی که بین هیئت رئیسه مجلس ششم و دولت صورت گرفته بود، قرار بود این دو طرح با اکثریت آراء به تصویب برسند. هرچند شورای نگهبان ایرادات اساسی از این طرحها گرفت اما در طول سال ۸۲ این دو طرح مدام بین مجلس ششم و شورای نگبهان در تردد بود تا اینکه در اسفندماه ۸۲ انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی برگزار شد. طرح لوایح دوقولو از مواردی بود که با جنجالهای زیادی همراه بود و هزینهزایی برای انقلاب در آن هدف قرار گرفته بود.
تحصن؛ حسن ختامی درخور یک مجلس اصلاح طلب
مجلس ششم همان گونه که روزهای آغازین خود را با جنجالآفرینی و ساختارشکنی آغاز کرده بود و در طول چهار سال عمر خود نیز از هیچگونه تندوری که برایش ممکن بود فروگذار نکرد، ترجیح داد روزهای پایانی خود را هم به شکلی متفاوت سپری کند. از همین رو بود که تحصن نمایندگان مجلس ششم در اعتراض به ردصلاحیت تعدادی از نمایندگان برای انتخابات مجلس هفتم، حسن ختام این مجلس بود! اقدامی که بیش از هر چیز با هدف هزینهزایی برای انقلاب و نظام اسلامی صورت گرفت. تحصن ۲۷ روزه افراطیون اصلاحطلب مجلس ششم در تاریخ ۲۱ دی ۱۳۸۲ آغاز شد و تا ۱۷ بهمن همان سال ادامه داشت. تحصنکنندگان با نفی اقدام قانونی شورای نگهبان، در تریبونهای خود انتخابات مجلس هفتم را فرمایشی میخواندند.
پس از تحصن تندورهای مجلس ششم در اعتراض به ردصلاحیتهای شورای نگهبان، رهبر معظم انقلاب دستور تجدید بررسی صلاحیتها را صادر کردند؛ اما نمایندگان ساختارشکن اصلاح طلب که گویا شاد کردن دشمنان مسلم انقلاب از هرچیزی برایشان مهمتر بود در قبال این مشی منعطفانه رهبرانقلاب نیز طغیانگری پیشه کردند و دم از استعفا زدند. بر همین اساس تعدادی از اصلاح طلبان مجلس ششم در بهمن ماه سال ۸۲ از سمت نمایندگی مجلس استعفا دادند، استعفایی که متن آن را محسن میردامادی دبیرکل حزب مشارکت که رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس هم بود، قرائت کرد.
سایر اقدامات
اما حاشیه آفرینیهای مجلس ششم منحصر در موارد یاد شده نیست؛ در طول دوره چهار ساله، این مجلس همواره با جنجال همراه بود، به طوری که طرحها و لوایح این مجلس نیز عموما حاشیههایی جدی با خود داشت. از جمله این موارد؛ طرح جرم سیاسی، طرح منع شکنجه، طرح لغو گزینشهای اداری، طرح حق طلاق برای زنان، طرح اعزام دانشجویان دختر به خارج از کشور، طرح تشکیل هیأت منصفه و... بودند که در مواردی حتی واکنشهای اعتراضی علما و مراجع تقلید را نیز به همراه داشتند.
سرانجام افراطیون
اما امروز و بعد از گذشت بیش از یک دهه از پایان دوران سیاه مجلس ششم –که با محوریت اصلاح طلبان و حامیان رئیس دولت اصلاحات اداره میشد- نگاهی به سرانجام این افراد، قابل توجه و حاوی عبرتهای زیادی است.
علی اکبر موسوی خوئینیها که از چهرههای افراطی مجلس ششم بود هم اکنون در شبکه صدای آمریکا (VOA) در حال خدمت و ارائه مشاوره علیه نظام مقدس اسلامی است! جمیله کدیور، از دیگر نمایندگان مجلس ششم بود که در حواشی این مجلس از جمله ارسال نامه توهینآمیز، تحصن و استعفا حضوری برجسته داشت در حال حاضر در لندن سکونت دارد و در بنگاه خبرپراکنی انگلیس مشغول خدمت و ادامه اهداف اصلاح طلبانانه خود است!
فاطمه حقیقتجو یکی از این متحصنین بود که بعنوان نخستین نماینده مستعفی، نامه استعفایش در چهارم اسفندماه سال۸۲، پذیرفته شد. این اصلاحطلب فراری در حال حاضر در رسانههای معاند حضور پر رنگی دارد. همچنین رجبعلی مزورعی نیز که در بروکسل به سر میبرد هم اکنون به اتحادیه اروپا سرویس ارائه میدهد.
افراد دیگری مانند بهزاد نبوی، علی تاجرنیا، احمد شیرزاد، محسن صفایی فراهانی، محسن آرمین، علی شکوری راد و محسن میردامادی نیز از دیگر متحصنین مجلس ششم بودند که در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۸۸ به جرم اقدام و تبانی علیه نظام از سوی دادگاه مجرم شناخته شدند.
منبع: برهان