"اختلاس" و "فساد اقتصادی" این روزها متاسفانه تبدیل به واژه آشنایی برای همه ما شده است. در این میان مردم دیگر با تعجب و تاسف و قبح به این واژهها نمینگرند و تنها یک جواب از این جامعه میشنوی که این رقمها که در مقایسه با رقمهای اختلاس قبلی رقم بزرگی نیست.
به گزارش خبرنگار اقتصادی "خبرگزاری دانشجو"؛ سال 1372 با شروع روند خصوصیسازی در دولت سازندگی، قشر جدیدی تحت عنوان نوکیسهها در کشور به وجود آمدند. قشری که مردم از آنها تحت عناوین مختلف «نوکیسه»، «تازه به دوران رسیده» و «آقازاده» یاد میکردند و ثروت بادآورده این افراد ورد زبان خاص و عام شده بود.
در فرهنگ لغت نوکیسه کنایه از کسی که تازه درآمدی پیدا کرده است و یا کسی که تازه به مقامی رسیده و خود را گم کرده است.
اما این افراد چگونه پا به این وادی گذاشتند؟ این افراد معمولا با دسترسی به برخی رانتهای دولتی و با مشارکت در معاملات سودآور، در زمانی اندک، به ثروتی هنگفت دست یافتند. انبوهسازی، خرید و فروش واحدهای مسکونی و تجارت خارجی یکی از این موارد میباشد که از تولید کالا و خدمات آسانتر بوده و در عین حال سود بیشتر زیادی داشت.
هشدارهای صریح مقام معظم رهبری در سالهای آغازین و میانی دههی 1370 مبنی بر مبارزه با ثروتهای بادآورده حاصل نگرانی ایشان از پیامدهای فرهنگی و سیاسی به قدرت رسیدن همین افراد بود که متاسفانه چندان مرد توجه عملی دولتمردان و مسئولین قرار نگرفت.
قبل از دوره سازندگی، به واسطه دوران جنگ صرفهجویی در دستور زندگی مردم قرار داشت اما پس از روی کار آمدن دولت هاشمی و به دلیل انجام سیاستهایی همانند خصوصیسازی و برنامههای تعدیل اقتصادی تاثیرات بسیاری بر حوزه اجتماعی و فرهنگی مردم گذاشت و دیگر مصرفگرایی و تجمل بود که خود را در زندگی مردم نشان میداد.
این روند در سالهای گذشته و به واسطه نوسان زیاد بازار ارز ادامه پیدا کرد. عدهای دیگر که برای به دست آوردن سودهای حاصل از دلالی و سوداگری وارد بازار ارز شده بودند، خیلی راحت و بی سر و صدا از این طریق به ثروت خود افزودند و در چشم به هم زدنی به قشر نوکیسه کشور افزوده شدند، چرا که در بازار غیر رسمی ارز، حداقل سودی که خرید و فروش هر دلار برای اصحاب این رانتها داشت، 1300 تومان درآمد باد آورده بود که در مجموع این پدیده یعنی جهش نقدینگی برای رانت خواران معادل پنجاه و دو هزار میلیارد تومان درآمد که تقریبا معادل دو برابر کل مالیاتهای دریافتی کشور در سال 1390 داشت.
یکی دیگر از منابع افزوده شدن به ثروتهای بادآورده نوکیسهها درآمدهای ناشی از قاچاق سازمان یافته سوخت به کشورهای همسایه بود. بر اساس آخرین گزارشهای رسمی وزارت نفت، قاچاق سازمانیافته سوخت به روزانه هفت میلیون لیتر رسید که رانت روزانه این قاچاق حدود چهار میلیون دلار بود.
اصحاب این تجارت باد آورده برای سرعت دادن به تبدیل نقدینگی، به سراغ واردات پوشاک و مواد مصرفی رفتند و این کالاها را بصورت قاچاق وارد کشور کردند. به این طریق کالاهای ترک و چینی را با قیمت بسیار پایین خریداری کرده و به زیرقیمت میفروختند و علاوه بر افزودن بر سودهای گذشته خود با این گردش مالی عظیم، صنایع پوشاک و نساجی کشور را به ورشکستگی کشانده و سالانه حدود پانصد هزار شغل را در معرض نابودی قرار دادند.
شاید به دلیل وجود همین افراد در کشور است که با وجود افزایش قیمت نفت به بالای صد دلار، اقتصاد کشور همان کارایی را دارد که با قیمت کمتر از ده دلار داشت. وضع مردم تفاوت چندانی نکرده است اما در مقابل اثر گذر زمان در زندگی عدهای محدود، بسیار چشمگیر است و گاها رکورد ستارههای هالیوود و فوتبال و دنیای هنر را نیز شکسته است.
قسمت کوچکی از این درآمدها صرف خرید هزاران اتومبیل گرانقیمت وارداتی شد که در حال حاضر نیز شاهد جلوهگری این ماشینها که گاها بیش از 20 برابر کل زندگی یک خانواده معمولی ارزش دارند، در خیابانهای شمالی پایتخت هستیم.
«اختلاس» و «فساد اقتصادی» این روزها متاسفانه تبدیل به واژه آشنایی برای همه ما شده است. هنوز پرونده یک اختلاس بسته نشده، پروندهای دیگر باز میشود. هنوز دادگاه رسیدگی به جرم متخلفان یک فساد اقتصادی به پایان نرسیده، دادگاهی جدید شروع میشود و در این میان مردم دیگر با تعجب و تاسف و قبح به این واژهها نمینگرند و تنها یک جواب از این جامعه میشنوی که این رقمها که در مقایسه با رقمهای اختلاس قبلی رقم بزرگی نیست.
این در حالی است که مهمترین هدف انقلاب اسلامی، تحقق عدالت اجتماعی بوده و است. مطابق برداشت اولیه از قانون اساسی خانه برای بیخانمانها، شغل برای بیکارها، ارتقای مقام کارکنان، افزایش حقوق برای کم درآمدها و آموزش رایگان برای همگان بود. مطابق قانون اساسی دولت میبایست از استثمار فرد از فرد جلوگیری کند. اختلاف در ثروت را کاهش دهد و برای هر شهروند سطح زندگی شایسته را تضمین کند و از افزوده شدن ثروتهای نامشروع جلوگیری به عمل آورد. اما به راستی مسئولین کشور به چند درصد این آرزوها و آرمانها جامه عمل پوشاندهاند؟ چرا قانون اساسی کشور که به راستی یکی از کاملترین و جامعترین قوانین اساسی در دنیاست به درستی به اجرا در نمیآید تا علاوه بر رفاه اجتماعی و اقتصادی، فاصله طبقاتی موجود در جامعه که هر روز عمیق و عمیقتر میشود را به قدر قابل توجهی بکاهد؟
شاید بهتر باشد مسئولین سیاسی و اقتصادی کشور به دنبال راهی برای بازگرداندن رانتهای ناحقی باشند که عدهای را از یک شبه به کاخها و ماشینهای میلیاردی رسانده و اقتصادی وهمی در کشور را بنا نهاده است. اگر راه رسیدن منابع کشور به دست این نودولتان نوکیسه بسته شود، طبیعتا عدالت اجتماعی در جامعه محقق خواهد شد و دیگر از یک سو شاهد مانور و فخرفروشی بنرها، بیامو ها و پورشههای این نوکیسهها در شمال پایتخت نیستیم و از سویی دیگر شاهد مرگ و میر کارتنخوابهای شهر از فرط سرمای زمستانی.
برادر گزارشگر اگر بگن این رقم ها در مقابل رقم های قبلی چیزی نیست که خوب است اما تمام این حضرات حمایت کننده سکوت مرگبار گرفتن و در برخورد ها فقط احوالپرسی میکنن و یادشون رفته که در هر برخورد چه قشقری بپا می کردن اشکال از ما دلسوختههاست که در موقعش نمی دونیم چه کار کنیم
با سلام
نحوه بدست آوردن اینگو نه ثروتها یک مسئله است ونداشتن فرهنگ و به اصطلاح نداشتن جنبه آن مصیبتی به مراتب بزرگ تر.
تا چند نسل پیش افراد با سختی ومرارت زیاد وبا داشتن استعدادهایی اقدام به جمع آوری ثروت می کردند و چون ثروت را اندک اندک جمع آوری کرده بودند و برای آن سختی های زیادی کشیده بودند ومدت زیادی هم طول کشیده بوذ تا ثروت زیادی جمع کنند قدر ریال ریال آن را میدانستند وتمام سعیشان را هم می کردند که هم خود وهم خانواده اشان آن را درست خرج کنند ولی اغلب افرادی که این روزها از راه هائی که در متن گزارش آمده یک شبه به ثروتهای انچنانی رسیده اند چون فرهنگ لازم را ندارند این ثروتها را حیف ومیل کرده وهم خود را بد بخت میکنند هم خانواده اشان را
شروع دوره تجمل گرایی و اشرافیگری خیلی برام جالب بود. این حقیقت داره مسئولای حکومتی به هر مسیری که منحرف بشن کل جامعه هم به اون انحراف کشیده می شه. هر فسادی که هست اول از اون بالایی ها شروع میشه
به رخ کشیدن ثروت یه کار مشمئزکننده است اما فقط یه سئوال... این همه خلاف داریم خب شاید از راه های خلاف دیگه جز اختلاس پوادار شده باشن هرچند نمیشه با اطمینان گفت همه اینا از راه غیرحلال مایه دار شدن
در همان دهه 70 بسياري از افراد به طرق مختلف طي مدت زمان كوتاهي به طرز عجيبي سرمايه به هم زدند ! پس از دستور آقا گويي حضرت عزرائيل در پي آنان است و ترس عجيبي در دل داشتند { حداقل آن تعداد افرادي ميشناختم } . در آن دوره حزب كارگزران با تهيه فرمهايي عجيب به دنبال جوانان بود تا آنها را به عضويت درآورد ما هم كه حزب نديده بوديم فرم را گرفتيم و خوانديم اما بوي ناخوشايندي در اواخر فرم به مشام ميرسيد .اين جمله در همه جا منتشر شد كه اگر با افراد سرمايه دار اينگونه رفتار شود تمام سرمايه كشور خارج ميشود و واويلا.وقتي گفتم همه چيز زير سر حاج آقا خاطره است 2 مرتبه هم كتك خوردم كه بعد از 12 ـ 13 سال براي طلب حلاليت مراجعه كردند. از اينجا بود كه قبح و ترس ريخته شد تا اين زمان كه ميبينيم. خداوند لعنت كند
كل افرادي كه از اين طريق به پولهاي بادآورده رسيدند شك نكنيد كه به يك منبع متصل بودند
اما كساني كه با پول حلال وضع مالي خوبي دارند افرادي هستند كه تجارت را از نياكان به ارث بردند و تعدادشان متاسفانه رو به كاهش است.
راه ديگري هم بود بنام ربا. بله بنام ربا كه با آن و البته با نابودي ديگران وضع ماليشان خوب شد كه متاسفانه هنوز هم كسي به آنها كاري ندارد
بله این است اثرات ولطمات برجای مانده ازروش های دمده وتاریخ گذشته است که هرکسی رابراساس علایق شخصی وحزبی برمسنداداره دوایروریاست ها منصوب مینمایندوشایسته سالاری فقط بصورت شعاربوده است واینکه ریاست محترم جمهوری دولت تدبیروامیددرشعارهای انتخاباتی خودشان مرتباعنوان مینمودند که معیار دولت تدبیروامیدبرای انتخاب وانتصاب فقط شایسته سالاری میباشدشایدمنظورشان دردوردوم ریاست جمهوریشان عملی خواهدشدونهایتاانتصاب های قومی وحزبی نتیجه ای بهترازاین نداردکه محرومان همچنان محرومتروصدالبته اغنیاوتریلیاردرهاهم هرروزپروارترازدیروزبواسطه انتصاب وکسب قدرت اینچنین است که آقازاده هامرتباوقیحترمیشوندوفخرفروشی باماشینهای چندمیلیاردی وبزم های مختلطشبانه و.........جهت روکم کنی ازآقازادهای دیگر.وعده برای نان شب والسلام
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نحوه بدست آوردن اینگو نه ثروتها یک مسئله است ونداشتن فرهنگ و به اصطلاح نداشتن جنبه آن مصیبتی به مراتب بزرگ تر.
تا چند نسل پیش افراد با سختی ومرارت زیاد وبا داشتن استعدادهایی اقدام به جمع آوری ثروت می کردند و چون ثروت را اندک اندک جمع آوری کرده بودند و برای آن سختی های زیادی کشیده بودند ومدت زیادی هم طول کشیده بوذ تا ثروت زیادی جمع کنند قدر ریال ریال آن را میدانستند وتمام سعیشان را هم می کردند که هم خود وهم خانواده اشان آن را درست خرج کنند ولی اغلب افرادی که این روزها از راه هائی که در متن گزارش آمده یک شبه به ثروتهای انچنانی رسیده اند چون فرهنگ لازم را ندارند این ثروتها را حیف ومیل کرده وهم خود را بد بخت میکنند هم خانواده اشان را
اما كساني كه با پول حلال وضع مالي خوبي دارند افرادي هستند كه تجارت را از نياكان به ارث بردند و تعدادشان متاسفانه رو به كاهش است.
راه ديگري هم بود بنام ربا. بله بنام ربا كه با آن و البته با نابودي ديگران وضع ماليشان خوب شد كه متاسفانه هنوز هم كسي به آنها كاري ندارد