به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، امید حسینی در وبلاگ آهستان نوشت: کاروان اسرای اهل بیت وقتی به کوفه رسید، امام زین العابدین، حضرت زینب و برخی دیگر از خاندان امام حسین برای مردم سخنرانی کردند که شرح آن در مقاتل و کتابهای مختلف آمده است.
اکثریت مردم کوفه شیعه بودند. مرید و محب اهل بیت، پیرو مذهب دیگری نبودند، سالها با امیرالمومنین و فرزندانش مأنوس و همدم بودند؛ اما سرنوشتشان چه شد؟
آیا ما شیعیانی که امروز ادعای دوستی، محبت و پیروی اهل بیت را داریم، به امامان مظلوم خود خیر میرسانیم یا شر؟ خیرمان بیشتر است یا شر؟ اصلاً خیری داشتهایم؟!
در این مطلب میخواهم به یک مورد از شرهای خودمان اشاره کنم که معمولاً آن را خیر و محبت نسبت به اهل بیت میپنداریم! البته حرف زدن درباره این مسئله، مثل راه رفتن روی لبه تیغ میماند؛ آدم باید مراقب باشد که دچار افراط و تفریط نشود.
از قدیم در گوش ما خواندهاند که با دستگاه امام حسین شوخی نکنید! دستگاه امام حسین، اینجا، یعنی عزاداریها، عزاداران، سنتها، سبکها، هیأتها، رویهها و عادات مختلف.
کار به جایی رسید که به نام امام حسین و به بهانه عزاداری، دست به هر کاری زدند اما کسی جرأت نقد آن را نداشت. به قول شهید مطهری، انگار امام حسین دستگاهی مقابل دستگاه خدا برپا کرده که دقیقاً همه آنچه که در دستگاه خدا ممنوع و حرام است، اینجا آزاد است و حلال!
و سالها به این بهانه که با دستگاه امام حسین کاری نداشته باشید، دهانها را بستند و اجازه دادند که هر خرافه و بدعتی به نام عزاداری ثبت شود و شیعه که قرنها افتخارش، عقل، حکمت، معارف و عرفانش بود، امروز به خرافه پرستی و بدعت و قمه زنی و تیغ زنی و گل مالی معروف شده!
کافیست سری به سایتهای مختلف وهابی و غربی بزنید تا ببینید عاشورای شیعیان، برای آنها یعنی چه؟ به عنوان مثال رویترز گزارش تصویریش را به عکسهایی از قمه زنی و تیغ زنی افغانستان، پاکستان، هندوستان، لبنان و عراق اختصاص داده است.
استدلال و منطق برخی آدمها این است که معیار ما، رسانههای وهابی نیست و اگر قرار باشد به حرف آنها توجه کنیم، باید بسیاری از عقاید خود را هم کنار بگذاریم.
اما این حرف غلطی است. اولاً چرا رسانههای ضد شیعی ملاک نباشند؟ وقتی دشمنان شیعه از چیزی سوءاستفاده میکنند و دائماً از آن برای کوبیدن، مسخره کردن و تهمت زدن استفاده میکنند، چرا نباید برای شیعیان مهم باشد؟
ثانیاً آنچه که ملاک و معیار نیست و نباید باشد، اظهار نظر دشمنان درباره اصول و فروع دین است. یعنی هیچ مسلمانی بخاطر تهدید و تمسخر دشمنان، نمیتواند اصول و فروع دینش را کم یا زیاد کند.
اما مگر سبکهای عزاداری و قمه زنی و تیغ زنی و گل مالی و در گل خوابیدن هم جزو اصول و فروع دین ماست؟ اینها سنتهایی هستند که درست یا غلط، در طول سالها و قرنها به عقاید ما اضافه شدهاند. رد پای بسیاری از این اعمال، نه در روایات و احادیث ما دیده میشود و نه با عقل جور در میآید.
ثالثاً شاید پنجاه سال پیش، انجام این قبیل اعمال، ضرری به حال مذهب نداشت، اما امروز که عکسها و تصاویر این سنتها به سرعت در دنیا پخش میشود، قطعاً به ضرر مذهب و دین ماست.
بنابراین نمیتوان خود را به جهالت زد و ادعا کرد که ما کار خودمان را میکنیم و به حرف و حدیث دیگران کاری نداریم؛ امامان شیعه، گاه برای زنده ماندن اصل دین، از حق شرعی و الهی خود هم میگذشتند، امام حسین برای اصلاح امت جدش و تسلیم نشدن در برابر انحرافات، از جان خود، فرزندان، اهل بیت و یارانش گذشت، اما ما؟!
برخی از ما عزاداری آن امام را به انواع و اقسام انحرافات و بدعتها آلوده کردیم. امامی که تا نفس آخر، عزیز بود و تن به ذلت نداد.
عزاداری باید راهی باشد برای زنده نگه داشتن آن پیام، آن هدف، آن عظمت، شجاعت، ایثار (البته به همراه احساسات و عواطف) عزاداری وسیله بود اما امروزه برای برخی هدف شده برای آنهایی که میخواهند انرژیشان را در هیات تخلیه کنند!
خلاصه اینکه اصلاح این اشتباهات و اشکالات، جرأت، شهامت و شجاعت میخواهد. امثال شهید مطهری انگها و تهمتها را به جان خود خریدند و در سخنرانیهایشان به انحرافات و بدعتها اشاره کردند. بعد از انقلاب البته وضعیت کمی بهتر شد. مخصوصاً با رویه امام و فتواهای رهبری و برخی مراجع عظام تقلید. مسئله قمه زنی سالهاست که از شهرها و روستاها برچیده شده (جز در نقاط خاصی که معمولاً از سر لجاجت انجام میشود!) اما بدعتها و خرافات فقط در قمه زنی خلاصه نمیشود، امروزه برخی مراسمهای به ظاهر سنتی و عادی هم بدعت و خرافه و وهن مذهب است و خاصیت دیگری ندارد