به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مهدی اسفندیار در وبلاگ سلامت از نگاه ملی نوشت؛ چند روز پیش داشتم به سخنان آقای رئیس جمهور در جمع مردم گلستان و نیز در میان دانشجویان گوش میدادم، حرفهایی بسیار شیرین و زیبا که از زبان یک سیاستمدار کهنه کار بیرون میآمد. از دانشجویان میخواستند که از دولت انتقاد کنند و به آنها میگفتند که دیوار دولت کوتاه است! و فردایش که روزنامههای اصلاح طلب با آب و تاب سخنان رئیس دولت تدبیر و امید را به نمایش میگذاشتند. تو گویی که این دولت مظلومترین و نقدپذیرترین دولت تاریخ سیاسی ایران است؟ اما اینجا به دانشجویان عزیز عرض مینمایم که اگر ذهنیت انتقاد بدون هزینه را دارید، هرگز از دولت انتقاد نکنید که این انتقاد به هیچ وجه بدون هزینه نخواهد بود؟ اینجا به دانشجویان عزیز عرض میکنم که ما سند زندهای داریم از مردی که پا در نشیب پیری گذاشته و با بیست و هشت سال تلاش و کوشش صادقانه و با کلی آبرو به خاطر اعتراض به برخی از سیاستهای دولت یازدهم امروز از تهران به اسلامشهر تبعید شده است؟!
هیچ روزنامه اصلاح طلبی به این موضوع نپرداخته است! آرمان روابط عمومی که انگار جانش درآمده بود که بنویسد فعال صنفی تبعید شد؟! ابتکار! شرق! روزنامه ایران و........ تمامی سایتهای شبه دولتی..... آره دوستان عزیز ته خط اصلاح طلبی و عمق شعار زنده بود مخالف من همین بود چیزی کمتر از رطوبتی بر سر انگشتان؟!!! خودشان وارد سانسور شدند تا بدانیم که جریان ازاد ارتباطات و.... اینها همه و همه یک تعریف و یک بازی برای ماندن در قدرت سیاسی این مرز وبوم است و نه یک باور؟
انصاف نیوز که ندای انصافش گوش عالم را کر کرده بود؟! یکهو انگار دیوار انصافش ترک برداشته بود؟! واقعا شرمنده بود نمیتوانست محکوم کند؟.......
خیلی جالبه، از این مسخرهتر شاید در دنیا نداشته باشیم؟ چقدر جریان ازاد ارتباطات در ایران آزاد است؟ آره دوستان عزیز اگر بنا بر سانسور باشد در ایران راست و چپ نداریم هرجا منفعت سیاسی اقتضاء کند با مردم همان کار را خواهند کرد که بدتر از ان را دیگری نکرده باشد؟
میگویند دروغ چیزی بدی است! اما ظاهرا اگر جریان راست دروغ بگوید فاجعه است باید محکوم بشود باید استناد شود به حرف کوروش کبیر که گفته بود: خدایا کشورم را از شر دروغ و قحطی نجات بده؟ از ان بالاتر خدایی که فرمودند دروغگو دشمن خداست؟! اما دوستان من برگردید به چند روز پیش که یک فعال حوزه صنفی از جریان اصلاح طلب در تریبونی میگفت آنانکه در جامعه...... درامدی چند ده میلیونی دارند شاید تنها کمی بیشتر از صد نفر باشند؟! همه روزنامههای اصلاح طلب و سایتها با اب و تاب به آن پرداختند؟!! خنده دار نیست از نزدیک تماشا میکنیم و با چشمها داریم میبینیم که گاها در یک بیمارستان چندتا از این چند ده میلیونیها را داریم؟! خدایا چرا دروغ در اینجا مقدس شمرده میشود و بازتاب داده میشود؟ این آقا دروغ میگوید اما هیچکس آن را محکوم نمیکند که هیچ بلکه میگویند آدم محترمی است؟
یادتان هست همین مرتضوی را با آب و تاب میکوبیدند و...... باورتان میشود که در برخی از اسناد تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی برخی از این داعیه داران استقلال و شرف و منادیان آزادی و رهبران مبارزه با استبداد و..... و در یک کلام جریان ازاد رسانهای اصلاح طلب از آقای مرتضوی برای روزنامههایشان از صندوق تامین اجتماعی پول گرفته بودند؟ بله! بله! درست شنیدهاید پول گرفتهاند؟ پول؟ اگر لازم باشد از سفره کارگران بینوا؟! خوب وقتی سخن از پول باشد چرا ما نگیریم؟! مگه چیز بدی هست؟!
میگویند آزدای بیان و ارتباطات و...... همین چند روز پیش بود که محمد شریفی مقدم را که دو دهه در دولتهای مختلف با وجود انتقادات شدید و حتی اعتراضات جمعی آزادانه فعالیت میکرد به شهرستان اسلامشهر تبعید کردند؟ برایش هیئت تخلفات اداری تشکیل دادند و قانونا وی را محکوم کردند؟! همه سکوت کردند همه روزنامههای اصلاح طلب و همه منادیان ازادی؟ همه آنانکه در وایبر و..... دوستان و فعالان سیاسی خود را حمایت میکردند لام تا کام زبان در نیام کشیدند و خفه شدند و هیچ صدایی از آنان در نیامد تا مردم بفهمند اصلاح طلبی فقط در دایره منفعت شخصی این حضرات تعریف شده است؟ همانطور که اصولگرایی را در هشت سال قبل دیدیم و شنیدیم و هنوز داریم شاهکاریهای ان را از روزنامهها و دادگاهها میشنویم؟ چون جسارت پذیرش نقد و عیب در جامعه ما نهادینه نشده است که بخواهیم از جناح و جریانی این توقع را داشته باشیم. از هر رنگی و از هر اندازهای و از هز نژادی و مسلکی فرقی نمیکند ظاهرا اگر قرار باش به زمین بیفتد چهار دست و پا به پایین میرسد.
یادتان هست که آنهمه به احمدینژاد حمله میکردیم؟ به همین وبلاگ من نگاه کنید که چقدر مسئولین نظام سلامت او را در هم کوبیدم؟ اما چرا همه خفه شدیم و داریم حمایت میکنیم از طرحی به نام طرح تحول سلامت که هیچ کس از مسئولین وزارت بهداشت تا کنون حاضر نشده است این طرح را به دانشگاه، به مجامع علمی و صاحبنظران ارائه کند و بگوید این است طرح تحول سلامت. شب میخوابیم و صبح بلند میشویم و میشنویم که گام فلانام آن امروز اجرا میشود؟ اخر این دولت مدعی کار کارشنایسی که هزاران میلیارد از این بیت المال بیزیان را در این طرح هزینه میکند و این دولتی که رئیسش فریاد میزند که صاحبنظران به ما نامه بنویسند چرا! چرا؟ جرات ارائه ین طرح را به دانشگاهها و مراجع علمی ندارد؟ چرا نمیگوید که کدام استاد اقتصاد سلامت و کدام دانشمند مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی در نوشتن این طرح سهیم بوده است؟ به خدا قسم که دوستی این طرح را خیلی خوب ترسیم کرد و گفت: به خدا پادشاه لباس به تن ندارد؟
چطور است که وقتی میخواهند برای اجرای قانون به زمین مانده تعرفه پرستاری گلامی بردارند؛ قانونی که کار کارشناسی آن مشخص است و هیچ ابهامی ندارد، میگویند چند ماه باید در چند بیمارستان پایلوت شود، اما در مورد طرح تحول سلامت که مطلوب حال حضرات است صحبت از پایلوت نیست؟ آیا از این تعارض، آشکارتر داریم؟ کی باید بیدار شویم و به این بیاندیشیم که دارند با ما چه میکنند؟ یکی نیست در میان اندیشمندان این مرز و بوم که فریاد بزند آهای مدعیان کار کارشناسی! آهای دانشمندان و آهای دولت فرزانگان و راست گویان چطور تنها شش ماه از آمدن دولت تدبیر و امید چند هزار میلیارد تومان پول را صرف طرحی میکنید که سالها کار کارشناسی نیاز داشت؟ یکی نیست که بگوید چرا وزاری سابق بهداشت یکسره مخالفند؟ یکی نیست که بگوید: چرا طرفداران و پرچمداران این طرح را به جای مراجع علمی و دانشگاهی فعالان صنفی وسیاسی تشکیل میدهند؟ یکی نیست که بگوید که این طرح چطور نوشته شده است که هرکه آبرویی در حوزه اقتصاد سلامت دارد از حمایت این طرح دریغ میکند و راهش را کج میکند؟!
شاید مقصر این دوستان نباشند، بلکه مقصر ما هستیم که دروغهای شاخ دار را راحت باور میکنیم؟
من اینجا میخواهم گریزی بزنم به رفتار اجتماعی خودمان؟ اگر این طرح در دوره احمدینژاد اجرا میشد همه ما به آن حمله میکردیم و همه سوالاتی که بنده مطرح کردهام را مطمئن باشید که دایههای مهربانتر از مادر اصلاح طلب ما با آه و فغان در روزنامهها مطرح میکردند. اما این بار اسیر نامی شدهایم به نام اصلاح طلبی؟ که هرچه با ما بکند را تطهیر میکنیم؟ مالیات ارزش افزوده برای اجرای همین طرح تحول سلامت به هشت درصد رسیده است و بسیاری از همین مردم از دریافت یارانهها انصراف دادهاند و قیمت نان و شیر و لبنیات و... افزایش یافته است؟ با این اوصاف حق نداریم که بپرسیم وقتی اینهمه هزینه برای اجرای این طرح دادهایم، کجاست سند مطالعاتی این طرح؟ کجاست صفر تا صد این طرح؟ کجاست امضای اندیشمندان و.... که باید این طرح را بررسی و نظر میدادند؟ نه! دوستان عاقبت ما با چنین نگرشی یه جایی نخواهد رسید؟
میگویند که دوستان اصلاح طلب ما نقد پذیرند در حالیکه بنده معتقدم این حضرات دندان ندارند که اگر داشتند به جای گوشت استخوان در میآوردند؟ در موضوع شریفی مقدم تمام اختیارات و قدرت آنها به یک هیئت تخلفات اداری معطوف میشد؟ از تمام پتاسنیل آن استفاده نکردند؟ و تا جایی که میتوانستند پا بر گلوی وی نفشاردند؟! که اگر نبود سرشناسی این مرد و باگر به جای شریفی مقدم یک پرستار بینام و نشان بود برای همیشه از کار محروم نمیشد؟
خدا به داد مردم رسید که دادگاه و زندان در اختیار این حضرات نبود که به قول معروف گربه مسکین اگر بال میداشتی نسل مرغان هوا برداشتی؟
اما چند کلامی با آنانکه گمان کردند با رفتن شریفی مقدم به اسلامشهر قرار است آبها از آسیاب بیفتد؟ خیر! آبها تازه به آسیاب افتاده است؟ شریفی مقدم در اسلامشهر تنها نیست و همه ما خواستار تبعید به اسلامشهر هستیم. اسلامشهر از این به بعد خانه و قلب همه منادیان ازادی و منطق و شرف در جامعه پزشکی است؟ همه ما دلمان هوای اسلامشهر دارد؟ اسلامشهر را با عطر پاک شهدایش لمس خواهیم کرد و افتخار میکنیم که دست غیبی از آستینی بر آمد که ندانست تمام شرف و کیان و عزت شریفی مقدم در همین بود که خدمتی به مردم محروم کند و شما وی را به همانی رساندید که میخواست.
اما چند کلامی با رئیس دولت تدبیر و امید؟
اقای رئیس جمهور در برابر نامه ۴۰ هزارنفری پرستاران سکوت کردید و به فریاد آنها گوش ندادید، خواستید که تقدیرشان را یکسره به دست زیر دستان بسپارید، اشکالی ندارد صبر اینجامعه زیاد است زیرا جامعهای که داعیه دار سینه زدن زیر پرچم زینب کبری را دارد، نمیتواند کم صبر و بیطاقت باشد! اما باورتان نشوند که اجازه بدهند تقدیرشان را اینانی رقم بزنند که شما بر آنها مسلطشان کردید؛ بلکه آنها خواهند بود که تقدیر شما را تنها کمتر از دو سال دیگر رقم خواهند زد. اری همه ما همراه با پرستاران خواهیم آمد، ما با همان شناسنامههایی که با هزار ذوق امده بودیم تا به جوهر قرمز آغشته کنیم که شاید تدبیری بر روزگار ما حاصل شود. البته شاید.......... ما باز هم خواهیم امد. متحد و یک صدا و با انگیزهای که زیردستان شما به ما دادند.
همچنان صبر کنید و منتظر بمایند تا روزیکه بخواهید فریاد تدبیر و امید را دوباره بلند کنید تا ببینید که صبر زینب ارمغانش احیای حق است.
از همه دوستان میخواهم که با اشتراک این مطلب در فضای مجازی و با شرکت در نظرسنجی وبلاگ سلامت از نگاه ملی به تشریک مساعی و کمک به روشن شدن ابعاد طرح تحول سلامت در اذهان مردم کمک کنند.