"شلوغ و پرازحام" اولین واژه هایی است که برای توصیف اوضاع نجف به ذهن می رسد. از همان ورودی شهر و تراکم و تجمع ماشین ها متوجه غیرعادی بودن وضع شهر می شوی.
<p style="text-align:justify">گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»؛ "شلوغ و پرازحام" اولین واژه هایی است که برای توصیف اوضاع نجف به ذهن می رسد. از همان ورودی شهر و تراکم و تجمع ماشین ها متوجه غیرعادی بودن وضع شهر می شوی. طوری که سوار ماشین بودن و پیاده بودن تفاوت چندانی در رسیدن به مقصد ندارد. </p>
<p style="text-align:justify"> </p>
<p style="text-align:justify"><br />
خبرنگار ستاد بازسازی عتبات در ادامه گزارش خود درباره ازدحام، شور و عشق خادمان و زائران نوشت: گوشه گوشه شهر پر است از آدم هایی که جا برای اسکان ندارند و پتویی، موکتی یا مقوایی انداخته اند و خوابیده اند. آنها که وضعشان بهتر است چادر زده اند و خیلی ها هم نزدیک تر به حرم، در صحن و رواق های موجود مستقرند. صف های طولانی برای گرفتن نذری، ازدحام برای استفاده از سرویس های بهداشتی هم صحنه هاییست که به وفور دیده می شود.</p>
<p style="text-align:justify"> </p>
<p style="text-align:justify">در محل های پرازدحام تر مثل اطراف حرم، برای یک پیاده روی ساده باید مدت طولانی در صف آدم ها بمانی؛ مانند راهپیمایی در ایام خاص سیاسی و مذهبی.</p>
<p style="text-align:justify"><br />
<br />
دیدن صحنه ی دیگ های بارگذاشته شده برای پخت غذا هم عادی است. دیگ های بزرگ که روی گاز بار گذاشته شده اند و مشغول پختن غذا هستند. ساعت های اولیه صبح که مقدمات غذا آماده می شود، یکی از جالب ترین صحنه هاست. مردهای جوان و میانسال مسئول پخت غذا، کارهایی را می کنند که تا پیش از این تنها از خانم ها دیده می شد. مرد جوانی که پیاز پوست می کند، آن قدر این کار را با احتیاط و وسواس انجام می دهد که انگار دارد روی هسته ی اتم کار می کند. هر کدام از پیازها که یک خانم ظرف پانزده ثانیه خردش می کند، یک ربع طول می کشد تا خلال و آماده سرخ شدن شود. شستن و تکه کردن گوشت، پاک کردن و ضدعفونی سبزیجات، پاک کردن برنج و خلاصه هر کاری که لازم است برای غذا انجام شود را همین خادمین که هر کدام برای خودشان کسی هستند و در شهر خودشان مقام و منصب و رده ای دارند به عشق اباعبدالله انجام می دهند.</p>
<p style="text-align:justify"><br />
<br />
آشپز میانسالی که هر روز برای هزار نفر غذا می پزد، "عشق" را دلیل تحمل این همه سختی می داند. می گوید اگر عشق نباشد، هیچ کدام از این کارها ممکن نیست. تحمل شرایط سخت با امکانات محدود و علاوه بر آن مسئولیت سنگینی که بر دوشش است تنها با همین "عشق به اباعبدالله" قابل توجیه است. می گوید: هر بار که غذا را بار می گذاریم، نیت می کنیم و از اباعبدالله می خواهیم که آبرومان پیش زائرها نرود و غذای خوب به دستشان برسد. خدا را شکر که تا به حال این اتفاق افتاده...</p>
<p style="text-align:justify"><br />
<br />
گروه های دیگر تدارکات و نظافت و پذیرش مهمان هم همین طور. اما رسیدگی به امور این حجم زائر، که شاید نظیر آن فقط در ایام حج و در کشور عربستان دیده شود، کار آسانی نیست. شهر نجف، در این ایام کثیف است و خاکی. البته در سایر مواقع هم خیلی اوضاعی بهتر از این ندارد اما در این ایام، مردم روی زباله راه می روند و می شود گفت کسی متولی رسیدگی به نظافت شهر نیست مگر خود مردم یا نیروهای داوطلب. اطراف حرم پر است از زائرینی که جایی پیدا کرده اند تا بتوانند یکی دو روز در نجف بمانند و از آن به بعد پیاده روی را به سمت کربلا آغاز کنند.</p>
<p style="text-align:justify"><br />
وادی السلام، قبرستان شهر نجف هم از آن مناطق پرازدحام و شلوغ است. این قبرستان، امسال از هر سال متروکه تر به نظر می رسد. انگار یا با برنامه ریزی خیلی از مقبره ها خراب شده و یا رسیدگی به آن ها انجام نشده تا خراب شود. خیلی از قبرها از بین رفته اند و خیلی های دیگر در حال از بین رفتن هستند.</p>
<p style="text-align:justify"><br />
<br />
در بین همان قبرهای از بین رفته هم قبرهایی پیدا می شود که خانواده هاشان جای آن ها را به خاطر سپرده اند و بر سر آن ها برای زیارت آمده اند.</p>
<p style="text-align:justify"><br />
<br />
مقبره مرحوم آیت الله قاضی، شلوغ ترین و باصفاترین مکان این قبرستان است. خیلی ها مقیدند که این عارف بزرگ را زیارت کنند و از او قول شفاعت بگیرند. وادی السلام هم مانند اکثر خیابان های نجف، آن قدر از جمعیت پر است که به راحتی نمی شود در آن تردد کرد...</p>
<p style="text-align:justify"><br />
<br />
شانسی که امسال زائرین آورده اند این است که از سرمای سال های گذشته خبری نیست. هوا هم با زائرین راه آمده و با همان امکانات کم، یعنی زیرانداز و پتو می شود شب دوام آورد.</p>
<p style="text-align:justify"><br />
<br />
شهر نجف، مانند اکثر شهرهای زیارتی یک شهر بدون تعطیلی و خاموشی است. در همه ی ساعت های شب چراغ های شهر روشنند و مردم مثل روز، پرحجم و زیاد تردد می کنند. دسته های عزاداری هم در نوع خودشان جالبند و شب و روز نمی شناسند. هر کدام با هر زبانی که به آن تکلم می کنند عزاداری می کنند و آماده می شوند برای پیاده روی به سمت حرم ارباب. چیزی که در روایات، یکی از پنج نشانه مومن ذکر شده: زیارت اباعبدالله در روز اربعین...</p>