به گزارش گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، مجله سینمایی «هفت» در برنامه هفته دوم دی ماه خود میزبان حجت الاسلام پناهیان، 2 تن از عوامل فیلم «چند متر مکعب عشق» و 2 تن از منتقدان سینمای ایران برای نقد «شیار 143» بود.
محمود گبرلو در سرمقاله این هفته برنامه هفت با یاد آوری مباحث پیرامون سینمای ایران از اهمیت رفتار متولیان سینمایی درباره سینمای ایران گفت و ادامه داد: اگر فیلمی توسط جوی شناخته نشد باید بر اصول و عقاید خود بایستیم اما رفتارمان بازتاب بدی نداشته باشد.
وی با بیان اینکه باید جمعی از کارشناسان و عقلا و نخبگان سینما گرد هم آیند و به تشخیص مصلحت سینما بپردازند، گفت: با پیشرفتهای به دست آمده توقیف یک فیلم به نتیجه معکوس بدل میشود. بنابراین باید تلاش کنیم به جای رفتارهای سلبی تفکر و تدبر کنیم و با گفتگو تلاش کنیم جامعه را به سمت رشد حرکت دهیم و وقتی یک اثر هنری برای اکران بر پرده نقرهای مجوز دارد به جنجالها دامن نزنیم.
اما پایان صحبتهای سردبیر هفت پس از دقایقی نمایش آیتم از هفت تا هفت با گفتگو حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان همراه شد.
پناهیان که پس از حجت الاسلام قائم مقامی دومین روحانی حضور یافته در برنامه «هفت» است در این برنامه به رابطه میان سینما و دین و روحانیت پرداخت.
وی در پاسخ به عدم ارتباط میان سینما و سینماگران ایرانی گفت: سینما به روحانیت نزدیک نشده و دست نداده و ارتباط خوبی نیز برقرار نکرده است. در واقع سینماگر وسط چهار راه زندگی ایستاده است و با همه صنوف لزوما باید ارتباط برقرار کند. البته بعضی چون نیروی انتظامی به واسطه داشتن قدرت اجتماعی بیشتر به آنان احتیاج دارند.
اساسا سینما را دینی میبینیم
پناهیان با بیان اینکه سینما برای دین بیشتر از سخنرانی به درد میخورد، گفت: همانطور که پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند با رفتارتان مردم را دعوت کنید، سینما نیز محل نمایش این رفتار است. ما اساسا سینما را دینی میبینیم هر چند که اکثریت فیلمهایی که در تاریخ سینما بوده است در اختیار دین نباشد ولی به نظر میرسد بیشتر فیلمهایی که در آینده اتفاق میافتد دینی باشد. سینما بیشتر به کار دین میآید تا چیز دیگری و بیشتر به کار تجربه دیدن چیزی میخورد که البته سینما میتواند آن را تجربه کند.
این روحانی با رد صحبتهای غربی دانستن سینما به واسطه اینکه تکنولوژی غربی است، افزود: قبل از اینکه سینما محصول تکنولوژی غربی باشد محصول عقل و نیاز بشر است. بشری که درصدد است پرده را از مقابل چشمان خود بردارد و به جهانی نگاه کند که بدان دسترسی ندارد. پس ذات سینما میتواند دینی باشد و بسیار به دین خدمت کند و خاصه روحانیون نیز از سینما همین انتظار را دارند.
وی با بیان اینکه انتظار روحانیون بسیار زیاد است و شاید یکی از دلایل فاصله همین باشد، تصریح کرد: در یک فیلم سینمایی و سریال انتظار میرود حقایق و واقعیتهایی گفته شود که مسیر تکاملی بشر را سرعت بخشد و سینما را بدون استفاده از مسجد و منبر و شمایل و ادبیات دینی در خدمت حیات بشر قرار دهد. سینما خیلی میتواند به تعالی بشر کمک کند.
سینماگران انگیزه گفتگو با روحانیت را ندارند
پناهیان در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: سالها است که در دانشکده هنر گفتگو میکنیم که گاه درست یا غلط منتقل شده است چرا که سرو صداهای ژورنالیستی سینما اجازه گفتگوی عالمان دینی و سینماگران را نمیدهد. از دیگر سو گمان میکنم این انگیزه بیشتر از جانب سینماگران وجود ندارد. چرا باید حرفی را که 10 سال پیش به بچههای هنر میزدم اکنون در صحبت با یک هنرمند موجب تعجب شود. با این شرایط باید چه کاری انجام دهم.
علما در تلویزیون گزینشی انتخاب میشوند
وی اشاره کرد: در میان علما نیز تخصصها متفاوت است و در ساخت یک اثر نیز باید رفت سراغ عالمی که متخصص آن حوزه است. گاه افراد سراغ علمایی میروند که سینما را نمیشناسد و از آنها در بحث ساخت فیلم خود راهنمایی میگیرند و گاه از نظرات علما سوء استفاده میکنند.
این روحانی ادامه داد: در تلویزیون نیز همین مسئله وجود دارد. دو تاریخ نگار از علما وجود دارد اما برای ساخت اثر خود به سراغ کسی میرود که به افکار خود نزدیکتر است. این درواقع گزینشی برخورد کردن با علما است. برخی اوقات ممکن است نقدی از جانب عالمی مطرح شود که خوب نباشد اما مواقعی نیز عالمیحرفی میزند به سبب برخوردهای بد ژونالیستی که با آن میشود از گفته خود پشیمان میشود. درهر حال گاه بد برداشت میشود و گاه بد منعکس میشود.
نمیخواستم «طلا و مس» را نقد کنم
پناهیان در خصوص نقدهای خود به فیلمها به خصوص فیلم «طلا و مس» گفت: گاه در صحبتهای خود پای فیلمها را به میان میکشم. آن هم نه به عنوان اینکه آنها را نقد کنم. من باید در مقام مثال و برای جا انداختن یک بحث از زندگی مردم نمونه بیاورم. بهترین کار نمونه آوردن از یک فیلم است که همه آن را دیدهاند. وقتی از یک فیلم گفته میشود قصدم در آنجا این نبوده است که این فیلم را نقد کنم. در مورد «طلا و مس» تعدادی نکات مثبت و نفی داشت و ما نکات منفی آن را گفتیم که گاه به شکل بد برجسته سازی شد. در هر صورت قصد جدی من این بوده است که وارد حوزه نقد فیلم شوم و اکنون نیز مدتی است که از این روش نیز پرهیز میکنم. اگرچه که روش خوبی است که برای توضیح مطلبی از فیلم گفته شود اما تا صحبت از نقد میشود و شروع به نقد میکنیم جبهه گیریهای خیلی سختی میشود.
این عالم دینی با بیان اینکه شغل کارگردانی یکی از مشاغل برجسته است و شانیتی دارد، تصریح کرد: به سینماگران ایرانی احترام میگذارم اما سینمای ایران در بحث جامعه ما عقب است. اگر سینما ما دفاع مقدس را خوب انعکاس داده بود جریان تکفیری برای جهانیان جا نمیافتاد که با الله اکبر سر میبُرند چون ما شهادت را معرفی نکردیم. در واقع سینما از واقعیتهای جامعه نه حقایقی که در پی آن است عقب مانده است. اگرچه نسبت به کارگردانان خوبی که وجود دارد فیلم شاخصی نیز وجود دارد اما نسبت به نیاز جامعه این طور نیست.
آمریکاییها و اروپاییها تشنهترین افراد برای دریافت پیام انقلاب
وی ادامه داد: در حال حاضر مردم در منطقه نسبت به جمهوری اسلامی، صلابت و عزت آن نگاه مثبت قوی دارند اما این نگاه مثبت را از سینما دریافت نکردهاند حتی برخی فیلمهای دفاع مقدس هستند که سعی کردهاند جنگ را از زیباییهایش تهی کنند که گویی دو طرفه درگیری هیچ تفاوتی با هم نداشتهاند. انتظار ما از سینما بالا است چرا که این پیامها باید به جهانیان منتقل شود و اروپایی و امریکاییها تشنهترین مردم برای دریافت پیامهای تولید شده در انقلاب اسلامی هستند. این پیامها اگر توسط افرادی بی طرفی که از بیرون کشور میآیند منتقل شود بهتر به کار میآید چون زبان خود و مردم خود را بهتر میدانند و میتوانند روایت ما را برای آنان نقل کنند.
پناهیان در بیان تحول این مسیر توضیح داد: مراکز آموزش عالی سینما و مدیران فرهنگی نیز از سینماگران ما هم عقبتر هستند. سینماگران ما اگر کار خوبی انجام دادهاند از حکمت خود بوده است نه از درایت مدیران سینما و مراکز آموزش سینما. با آموزش عالی هنر به خصوص در بخش سینما موافق نیستم و در طی 10 سالی که در دانشکده هنر حضور داشتم انتقادهایی مطرح میکردم.
وی پیشنهاد داد: بخشی از برنامه «هفت» به آموزش عالی هنر اختصاص داده شود تا مردم بدانند که چه چیزی به کارگردانان جوان آینده کشور آموزش داده میشود. در برخی کشورهای جهان از آموزش عالی سینمای ما بیشتر فلسفه و برخی از مبانی نظری را میخوانند. کمی حرفهای دیگر هم به کارگردانان یاد دهیم مثل این است که نخواهیم محتوا را یاد دهیم و تنها به آموزش قافیه و وزن بپردازیم تا فرد شاعر شود. به نظر من کشف یک معرفت عمیق سینماگر را سینماگر خواهد کرد اگر سینماگر از یک زاویه جدید به اعماق مفهومی جدید و کشف تازه پی ببرد هنرمند میشود کسی که خود حرف تازهای داشته باشد همین خود، او را تازهتر میکند.
سینماگر در حد حکیم و عارف و اندیشمند است
این عالم دینی افزود: سینماگر را در حد یک حکیم، عارف و یک اندیشمند میبینم بنابراین این مراوده باید خیلی عمیق باشد و اصلا نباید قبیله عالمان دینی را از قیبله سینماگران جدا دانست. مدیران فرهنگی چه مقدار اردو گذاشته اند تا انها در مراوده بیشتر باشند.کارسینما لحظه ای نیست.
وی با بیان اینکه از لفظ سینمای دینی استفاده نمیکنم گفت: سینمای خوب و غیر خوب داریم و سینمای خوب باید عمیق باشد اگر سینماگر تلاش خود را برای عمیقتر کردن فیلم خود کمتر کند، جنجالها نیز بر فیلم وی کمتر میشود. اگر گفته میشود فیلمی میتواند فیلمی دینی باشد غیر عمیقترین است. اما سینماگر تنها نباید به خودش اتکا کند و به هر حال باید به بررسی بپردازد. بنابراین چون سینماگر میخواهد به موضوعی بپردازد که با مسائل دینی عجین است و یا حتی مسالهای اجتماعی است چرا نباید برود با عالمان دینی گفتگوهای خود را عمیقتر کند.
پناهیان در بخش دیگری از گفتههای خود بیان کرد: نقد در مورد سینما سطحی است و به همین خاطر دعوا ایجاد میشود. اگر میخواهیم اثری را نقد کنیم باید آثار بلند مدت آن را در مخاطبان مورد بررسی قرار دهیم و این جز با کمک علومی جز روانشناسی امکان پذیر نیست. کارگردان نباید تنها به واکنش مخاطب متکی باشد بلکه باید در یابد که فیلم وی چه اثری را بر روی ببیننده گذاشته است. بررسی یک کار سینمایی کار عمیقی است.
وی درباره اختلاف شدید میان برخی متدینین و برخی اهالی سینما اذعان کرد: تصور میکنم ما باید انتظارمان را از سینما بالا بریم و یک اولویت بسیار مهم تلاش برای رفع سوء تفاهمها است چرا که مردم ما مردم عمیقی هستند. بنابراین مردم اگر سینما را عمیقتر ببینند با آن ارتباط برقرار میکنند و در اینجا اصلا بحث دینی و غیر دینی نیست بلکه فیلم عمیق ساختن را باید در دستور کار قرار دهیم همان طور که سطح نقد فیلم را عمیق میکنیم و سینماگران اجازه دهند که نقادان به میدان آیند و البته فیلمها نیز نمایش داده شود و محدودیتها کمتر شود و فیلمهای بد نیز نمایش داده شود اما بازار نقد نیز در این میان عمق پیدا کند. البته نقد هم نقد عمیق باشد. ما در حال حاضر با سینمای عمیق و سطحی مواجه ایم. به قدری ضد اولویت فیلم میسازیم که مشخص نیست جهان و مسائل جهان کجاست.
این روحانی با نقد اینکه سینمای ما چرا جهان را فرا نگرفته است، ادامه داد: باید روی افکار عمومی مردم جهان تاثیر گذاریم. ما حرفهای سادهای داریم که اگر به زبان سینمایی که مردم اروپا و غرب به طور مشخص میفهمند مسلط شویم و اگر با آنها حرف زنیم آن زمان است که سینمای انقلاب اسلامی آغاز شده است. سینمای ما اگر تنها سینمایی داخلی باشد ناموفق است.
به سینماگران امکانات داده شود تا قلب مردم اروپا و آمریکا را فتح کنند
وی گفت: به سینماگران ما باید هر چه که نیاز است امکانات داده شود تا بتوانند قلب مردم اروپا و آمریکا را فتح کنند. در غرب به ما نیاز دارند. اگر سینمای ما در غرب حضور جدی داشت هیچوقت داعش نمیتوانست افراد جویای معنویت را به خود جذب کند. حرف اول را مضمون و محتوای تازه میزند و اگر حرف تازهای برای گفتن داشته باشد در تکنیک و خلاقیت هم تاثیر گذار است. برای سینما هم اتفاقی که در ادبیات رخ داده است خواهد افتاد.
پناهیان در پایان صحبتهای خود به وظیفه سینماگر اشاره کرد و گفت: وظیفه سینماگر این است که هم سوال و هم راه را ایجاد کند. حسن الاسوال، نصف العلم. راه را هم نشان ندهد اما با ایجاد سوال میتواند هزاران نفر را به فکر اندازد. امیدوارم نگاه عمیقی به دین داشته باشیم چرا که دین در بسیاری مواقع با ادبیات غیر دینی صحبت کرده است.
در بخش دیگری از برنامه «هفت» ساعد سهیلی و جمشید محمودی؛ بازیگر و کارگردان فیلم «چند مترمکعب عشق» مقابل دوربین هفت قرار گرفتند.
جمشید محمودی درابتدای صحبتهای خود درباره فروش فیلم و استقبال مخاطبان گفت: با توجه به دیده شدن فیلم در جشنواره فجر سال گذشته و منتقدان، فیلم نسبت به سالنهایی که در اختیار دارد فروش خوبی داشته است.
وی گفت: گفته معروفی که از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر در این اثر وجود دارد که به خوبی نشان میدهد که فیلم از چه حرف زده است. فیلم در مورد عشق است بنابراین مخاطبان آن را کسانی که عاشق شدهاند، میشوند و خواهند شد تشکیل میدهند و نوید محمودی تمام تلاش خود را میکند که این فیلم را به گوش تمامی مخاطبان برساند.
محمودی ادامه داد: «چند متر مکعب عشق» یک قصه عاشقانه در دل مهاجرت است و نگاهی به مهاجران افغان دارد و از اسم و سکانسهای آن پیدا است که فیلم درباره مهاجرت نیست بلکه عاشقانه است.
این کارگردان درباره تولید فیلم خود توضیح داد: پروانه ساخت برای این فیلم را نیز از هر دو کشور افغانستان و ایران دریافت کردیم و بازتاب این فیلم نیز در افغانستان هم خوب بوده است.
محمودی درباره ایده اولیه کار بیان کرد: ایده اولیه این اثر به سال 83 و سفر نوید محمودی به افغانستان بر میگردد و این ایده از این سفر نشات میگیرد اما در طی این سال به سبب کارهای گوناگونی که را انجام دادیم این ایده همراه ما نبود و به آن فکر نمیکردیم تا اینکه هم من تجربیات بیشتر به دست بیاورم و هم نوید محمودی به سرمایه بیشتری برای ساخت این اثر دست پیدا کند.
وی درباره نقش نادر فلاح در این فیلم گفت: نادر فلاح خارق العاده بازی کرد چرا که لحن و بیان افغان برای اولین بار است که به این اندازه کامل و درست انجام شده است.
ساعد سهیلی دیگر مهمان حاضر در استودیو «هفت» نیز درباره بازی در این فیلم گفت: فیلمنامه را که خواندم همه چیز آن از لحاظ اخلاقی مثبت بود و به خط فکری نسل من نزدیک بود و این خط فکری به تمام جزییات در سینمای اجتماعی و واقعیات و حرفهای خود ما بر میگردد و فکر میکنم که فیلم خیلی به اینها نزدیک است.
وی درباره تاثیر سعید سهیلی در ورود به عرصه بازیگری گفت: پیش از بازی در فیلم «گشت ارشاد» تئاتر نیز کار میکردم و جایزه بهترین بازیگری را در اختیار داشتم. اما ماندگاری چیزی نیست که شخصی بتواند موجب آن شود.
این بازیگر در پایان صحبتهای خود درباره نقش خود گفت: فیلم براساس قصهای واقعی ساخته شده است و تلاش خود را کردیم که بی توجهی نسبت به آن دوشخصیت واقعی که باید نگاه و حضور آنها حس میشد صورت نگیرد.
اما آخرین پرده از برنامه شب گذشته «هفت» به نقد فیلم «شیار 143» اختصاص داشت که سحرعصر آزاد و آنتونیا شرکا به نقد و بررسی در باب این فیلم پرداختند.
نبض جامعه دست خانمها است اما آبیار توقعات را برآورده نکرد
آنتونیا شرکا در ابتدای صحبتهای خود در باب نقد این فیلم بیان کرد: از فروش فیلمهایی که توسط خانمها ساخته میشود به نظر میرسد که خانمها بهتر نبض جامعه را در دست دارند و یکی از دلایل آن میتواند فروش خوب فیلمهایی باشد که توسط خانمهای کارگردان ساخته شده است. اما انتظاری که از کارگردان فیلم «اشیا از آنچه در آیینه میبیند به شما نزدیک ترند» برای ساخت دومین اثر خود بیشتر بود و او انتظارها را برآورده نکرد و فیلم اول او را خیلی خالصانهتر و جذابتر دیدم اما نقدهایی هم بر این فیلم وارد است که به سبب حواشی که برای آن ایجاد شد کمتر به آن پرداخت شده و کمتر با آن سینمایی برخورد شده است و بیشتر برخوردها فرامتنی بوده است.
سحر عصر آزاد در ادامه صحبتهای شرکا گفت: موقعیت احساس برانگیز این فیلم مرا درگیر کرده و با تماشای چندین باره آن روی جزییات این فیلم دقیقتر شدهام و در کنار همه جزییاتی که دارد، ورود یک کارگردان خانم به عرصه سینما و با چنین فیلم گامی محکم است. اما مهمترین نکته این فیلم اقتباس ادبی آن بوده است.
کلیشهزدایی از دفاع مقدس در «شیار 143»
وی افزود: دیگر چیزی که توجه من را برانگیخت تفاوت در زاویه دیدی بود که «شیار 143» نسبت به دفاع مقدس داشت و نسبت به دهه 60 متفاوت بود. چرا که درحین استفاده درست و به جا از دفاع مقدس تقدس زدایی کرده است و تقدس را با مادری که در این فیلم نشان میدهد کلیشه زدایی کرده است.
اما شرکا با رد صحبتهای عصر آزاد توضیح داد: به نظر من وجه ادبی یکی از نقاط ضعف این اثر محسوب میشود. مهمترین نقدی که در این فیلم دیده میشود غلبه روایی است. فیلم به شکل روایی بدون اینکه از ابتدا صحبت از شخصی انجام دهد روایت میشود این بخش روایی بخش جدا از فیلم است و مصاحبههایی که در این فیلم دیده میشود جنبه ادبی فیلم است که در قالب فیلم خوب در نیامده است.
وی در پایان گفت: اما تقدس زدایی نیز صورت نگرفته چرا که مادر نیز در این اثر مقدس شده است و فیلم را تحت شعاع خود قرار داده است و به چهار دوستی که به جبهه میروند و سرنوشت متفاوتی پیدا میکنند عمدا پرداخته نمیشود به خاطر اینکه شخصیت محوری فیلم مادر است و همه وزن بر روی الفت قرار دارد و وی در حد یک قدیسه بزرگ میشود.