محمدخوشچهره، استاد دانشگاه و کارشناس امور اقتصادی در گفتگو با خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»، در با اشاره به خطرات زیاد ریشه انحرافات اظهار داشت: به ظاهر نمیتوان در خصوص به انحراف کشیده شدن یک مبحث اقتصادی و منشا آن قضاوت کرد اما یک تصمیم یا انحراف اقتصادی تنها شامل یک حوزه محدود نمیشود، بلکه آثار گستردهای را در بر دارد که در آموزههای دینی و مکاتب به آن پرداخته شده است.
وی ادامه داد: اختلافات طبقاتی، غفلت و ساده گرفتن انحرافات اقتصادی در جامعه خود را به صورت فساد نشان میدهد.
خوشچهره اضافه کرد: خیلی از انحرافات و اختلالات و نارساییها در حوزه اقتصادی یک کشور که ادعای پیشرفت و مدرنیته میکنند، منجر به ایجاد شکاف طبقاتی شده و نظریات تئوری نیز آن را نشان میدهد.
این نماینده سابق مجلس افزود: فرایند رشد و توسعهای که در اروپا وجود داشت نیز بیانگر همین موضوع است که میتوان گفت اختلافات طبقاتی عارضه جدی آن است به طوری که در کنار رشد و توسعه، فقر و بزهکاری و سایر پدیدهها دیده میشود.
وی با بیان اینکه دولتها همواره سعی کردند به وسیله بکارگیری خدمات تامین اجتماعی با انحرافات مقابله کنند، تصریح کرد: در اروپای قرن 19 به دلیل وجود فضای سوسیالیستی و مارکسیستی و نه دلسوزی زمامداران برای مقابله و برخورد اصلاح گونه با عنوان تامین اجتماعی، بیمه کارگری، بهداشت و درمان و آموزش همگانی سعی کردند با انحرافات مقابله کنند که برهمین اساس فرآیند رشد و توسعه با ریزشهایی همراه شد که تنها یکسری اقشار آسیب پذیر را تحت شعاع قرار داد.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران ادامه داد: باید توجه داشت که فرایند توسعه همواره با ریزش همراه است و دولت ها نباید از ریزش و لهشدن فقرا نگران باشند چرا که در بستر زمان رشد و توسعه فرصتهایی ایجاد میکند که نسل بعدی منتفع میشود.
وی با تاکید بر اینکه توسعه و پیشرفت زمانی خوب است که که اکثریت مردم از مواهب آن بهرهمند شوند، خاطرنشان کرد: بسیاری حاضرند نسلی را فدا کنند تا نسل بعدی به اسم مواهب از آن بهرهمند شوند اما اینگونه نیست و امروزه در دنیا بحث جدی مطرح میشود که دیگر با وقاحت حرف نمیزنند و در کنار رشد و توسعه برابری قرار دارد نه نابرابری.
این کارشناس اقتصادی افزود: در انگلستان با تامین اجتماعی و فرصت شغلی این موضوع را برطرف کردند. یک درصد مردم امریکا سیاستمدارانی هستند که ثروت و درآمد در اختیار آنهاست و 99 درصد دیگر از این عدالت بیبهره بوده به طوریکه میتوان گفت نیمی از ثروت آمریکا در دستان 398 نفر قرار دارد، بنابراین نابرابری به هیچوجه القا نمیشود.
وی تاکید کرد: در ایران نیز همگان از جمله اساتید دانشگاهها و تصمیمگیرندگان این واقعیت محض را به نوعی پذیرفتهاند نابرابری یک پدیده طبیعی بوده و شکاف طبقاتی خودش منشا انحرافات است.
به اعتقاد خوشچهره هر چه رشد و توسعه صورت گیرد و اکثریت از آن منتفع نشوند، انحطاط است.
عضو سابق کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در ادامه تصریح کرد: آرژانتین در دو دهه با نرخ 12 درصدی رشد بالای اقتصادی دنیا را داشت اما در سال 2001 دچار فروپاشی اقتصادی شد تا جاییکه 32 درصد مردم آن زیر خط فقر و 38 درصد نیز بیکار بودند چرا که توزیع ثروت و درآمد مناسب نبود.
پیشرفت و توسعه باید همسو با عدالت باشد
وی افزود: فریشات مقام معظم رهبری در چند سال اخیر ناظر بر این است که پیشرفت و عدالت در کشور صورت گیرد اما اگر اکثریت مردم از منافع ناشی از رشد اقتصادی برخوردار نباشند بهتر است که این عدالت شکل نگیرد.
خوش چهره تاکید کرد: نظام جمهوری اسلامی ایران مزین به عدالت و پاکدستی است و فساد یک پدیده نامیمون که در آن بوده که دچار نوعی برانگیختگی عواطف و احساسات بوده که چه اتفاقی افتاده است اما باید توجه داشت که اولین نکته در بحث فساد شناسایی دلایل بروز آن است.
وی در ادامه اضافه کرد: ریشه فساد در ایران را می توان در سه موضوع خلاصه کرد که نفت یکی از آن هاست.
این استاد دانشگاه افزود: در کشور ما به جای اینکه درآمد اصلی اقتصاد از محل تولید خدمات و وصول مالیات باشد، نفت درآمدی خدادادی و سرشار به آن تزریق میکند.
وی ادامه داد: در کشورهای غربی مردم به دلیل پرداخت مالیات مطالبهگر هستند و اگر از نظر سیاسی، اقتصادی و اداری کاستی داشته باشند به دلیل پرداخت مالیات کوتاه نمیآیند اما در جامعهای همانند ایران که اقتصاد نفتی است، مظلومان از مراودات و پیگیریها خودداری میکنند و ریشه همه این معضلات در نفت است.
وابستگی 70درصد بودجه کشور به نفت
خوشچهره تصریح کرد: پس از 8 سال جنگ تحمیلی چهار دولت با تابلوهای سیاسی مختلف بر سر کار آمدند که عملکرد و کارکرد اقتصادیشان مشابه یکدیگر بوده که یکی از مهمترین این مشابهتها وابستگی به درآمد نفتی میباشد.
عضو سابق کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی ادامه داد: در سالهای پس از جنگ هر دولتی که قدرت را بدست گرفت، به نوعی وابستگی به نفت را افزایش داد به طوری که مشاهده میشود چهارمین دولت نیز در لایحه بودجه سال 94 و93، بودجه کشور را براساس درآمد نفتی بسته است به طوری که حدود 70 درصد بودجه 93 به درآمدهای نفتی وابسته بود.
وی اضافه کرد: نقطه اشتراک دیگری که در تصمیمات این دولتها دیده میشود افزایش روند واردات همسو با افزایش درآمدهای نفتی است تا جاییکه رقم واردات مصرفی تامل برانگیز میباشد.
واردات 70 میلیارد دلاری به صورت غیر قانونی
خوش چهره با واردات غیرمجاز در سالهای گذشته اشاره کرده و اظهار داشت: در طی دو سه سال گذشته حدود 70 میلیارد دلار واردات غیر مجاز و نیز 20 میلیارد دلار واردات قاچاق در کشور داشتیم، به طوری که وابستگی به نفت و این حجم بالا و اختلالات تولید به راحتی با واردات حل شده است.
به گفته این استاد دانشگاه، دولت برای تنظیم بازار به جای حمایت از تولید کوتاهی خود را با واردات پر کرده است.
فسادهای افسانه در کشور همچنان قد علم میکنند
این نماینده سابق خانه ملت ادامه داد: مقوله مهم دیگر این است که هر چه به سمت جلو حرکت میکنیم، ضریب فساد به دور از تابلوی سیاسی افزایش پیدا میکند چرا که زمانی اختلاس 10 میلیاردی یک جوان به سوژهای ملی تبدیل شده بود و اکنون با نفت 120 دلاری به یک رقم 3 هزار میلیارد دلاری رسیده به طوری که فسادهای افسانهای همچنان شکل میگیرد.