به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو» ، بحث داغ استخدام در آموزش و پرورش چند سالیست که به یکی از موضوعات مهم وزارت آموزش و پرورش تبدیل شده است و این روزها، دوران داغتری را سپری می کند.
موضوعی که رهبر معظم انقلاب درباره آن فرموده اند: " مسئله تعلیم و تربیت، مسئله ى زندگى بخشیدن و ولادت بخشیدن به یك مخاطب و یك انسان است. هزار و صد سال، دویست سال از بعد از اسلام كه بساط علم و تحصیل و تدریس به فراخور زمان هاى مختلف در كشور ما فراهم بود، معلم از لحاظ معنوى ارزش والائى داشت.
این نكته باید در مقابل چشم معلمان ما همیشه حضور داشته باشد كه نقش معلم براى یك جامعه، نقش حیاتى است و قابل مقایسه با بسیارى از نقش هاى مهم و حساس در تركیب اجتماعى نیست.
یك جامعه احتیاج دارد به انسان هاى مؤمن، پرانگیزه، صبور، امیدوار، خوشبین، علاقهمند به منافع عمومى، علاقهمند به رسیدن به قلههاى كمال شخصى و جمعى، انسان هاى باابتكار، متفكر، اهل تحقیق، اهل پیشروى. این را چه کسی به وجود خواهد آورد؟ اینجاست كه نقش معلم روشن می شود.
امانتدارانِ فرزندان این ملت در طول سال هاى متمادى؛ و كسانى كه اولین نگارش هاى نیك یا بد را می توانند بر لوح سفیدِ آمادهى اذهان ما و كودكان ما بنگارند معلمان هستند. شاید نقشى بالاتر از معلم - با همین اصطلاح متداول زمان ما؛ یعنى معلمِ دوران ابتدایى، معلمِ دوران راهنمایى، معلمِ دوران دبیرستان - به این معنا ما نتوانیم در میان همهى مشاغلى كه در جامعهى ما هست پیدا كنیم."
پس از پیروزی انقلاب اسلامی «معلم» جایگاه ویژهای پیدا کرد، به طوریکه در سال 58 راهاندازی مراکز تربیت معلم به دستان شهیدان رجائی و باهنر تاسیس شد.
در آن زمان افرادی که تمایل به شغل معلمی داشتند پس از اخذ دیپلم در آزمون ورودی مراکز تربیت معلم شرکت میکردند و پس از قبولی در آزمون ضمن بررسی صلاحیتهای عمومی از سوی هسته گزینش در مصاحبه تخصصی نیز شرکت کرده و پس از موفقیت دوره 2 ساله تربیت معلم را سپری و با اخذ مدرک کاردانی به عنوان معلم به استخدام وزارت آموزش و پرورش در میآمدند.
بر اساس این گزارش، این روند ادامه داشت ولی به دلیل عدم تامین نیاز آموزش پرورش، در دهه 60 شیوه دیگری نیز برای تربیت معلم پیش بینی شد، در یکی از این شیوهها دانشآموزان سوم راهنمایی که تمایل به حرفه معلمی داشتند در دانشسرای تربیت معلم ثبت نام میکردند و پس از موفقیت در آزمون ویژه و تایید صلاحیتهای عمومی و اختصاصی دوره چهار ساله دانشسرا را سپری کرده و با اخذ مدرک دیپلم به عنوان آموزگار مقطع ابتدایی وارد مدارس میشدند.
همچنین در شیوه دیگر، دانش آموزان دوم دبیرستان در صورت تمایل در این دانشسرا ثبت نام میکردند و پس از تایید صلاحیتهای عمومی و اختصاصی به مدت 2 سال در مراکز یاد شده تحصیل و مدرک دیپلم را دریافت و به استخدام آموزش وپرورش در میآمدند؛ در تمامی این دورهها به عنوان شاغلان تحصیل در مراکز تربیت معلم و دانشسراها، مبلغی را به عنوان کمک هزینه تحصیلی دریافت می کردند.
در ادامه در دهه 70 با تعطیلی دانشسراهای 2 ساله و چهار ساله، شیوه دیگری جهت جذب بیشتر افراد به عنوان معلم پیش بینی شد، بدین طریق که در مناطق محروم دانشسرای پیوسته (سه ساله) طراحی و تأسیس شد و دانش آموزان سال دوم دبیرستان پس از ورود به این دانشسراها، طی سه سال پس از موفقیت در آزمون ویژه و تایید صلاحیتهای عمومی و اختصاصی موفق به اخذ مدرک کاردانی پیوسته دانشسرای سه ساله میشدند.
اما امروز، با راهاندازی دانشگاه فرهنگیان، مقرر شد تا آموزش وپرورش نیروهای مورد نیاز خود را از طریق دانشگاههای فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی تامین کند که این موضوع در اسناد بالادستی همچون برنامه پنجم توسعه، سند تحول بنیادین، احیاء قانون متعهدین خدمت و اساسنامه این دانشگاهها به صراحت آمده است.
شایان ذکر است، داشتن حداقل معدل 15 در دوره تحصیلی متوسطه (3 سال دبیرستان)، دارا بودن قد 155 برای خانمها و 160 برای آقایان و برخورداری از سلامت جسمی و روانی و همچنین موفقیت در مصاحبه و تایید صلاحیتهای عمومی از شرایط حال حاضر برای معلم شدن است.
البته این موضوع نیز مشکلات خاص خودش را به همراه داشت به طور مثال، سرپرست دانشگاه فرهنگیان در پاسخ به این پرسش که آیا با تأسیس این دانشگاه راه ورود بسیاری از فارغ التحصیلان رشتههای دیگر به آموزش و پرورش بسته شده است؟ گفت: متقاضیان ورود به آموزش و پرورش دو دسته هستند دسته اول فارغ التحصیلان رشتههای مختلف که متقاضی ورود به آموزش و پرورش هستند که ورود این افراد به عنوان معلم در آموزش و پرورش با اساسنامه دانشگاه فرهنگیان سازگار نیست بنابراین در حال آماده کردن طرحهایی هستیم که بعد از تصویب آنها در مجاری مربوطه بتوانیم از افراد دارای مدرک لیسانس استفاده کنیم و با تربیت و گذراندن دورههای ویژه برای آنها در دانشگاه فرهنگیان این افراد را به معلمان حرفه ای تبدیل کنیم.
مهرمحمدی تصریح کرد: دسته دوم دانشجویان رشته علوم تربیتی هستند که متقاضی کار در آموزش و پرورش هستند و از زمانی که دانشگاه فرهنگیان متولی تأمین نیروی انسانی برای آموزش و پرورش بود این پرسش مطرح شد که سرنوشت تربیت شدگان سایر دانشگاهها چه میشود؟ که در این زمینه مشغول رایزنی هستیم تا بتوانیم افرادی که در سایر دانشگاهها تحصیل میکنند را در آموزش و پرورش جذب کنیم.
اما چندی پیش موضوعی دیگر مطرح شد و محمدباقر نوبحت معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیسجمهور طی نامه ای به جهانگیری معاون اول رئیسجمهور،به موضوعی دیگر پرداخت.
در این نامه آمده است: «همانگونه که استحضار دارند، با توجه به کمبود نیروی متخصص با مدارک تحصیلی دانشگاهی متناسب با شرایط احراز مشاغل دستگاههای دولتی در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، دستگاههای مذکور به ناچار بنا به ضرورت و مقتضیات زمانی از طریق بورسیه و با پرداخت هزینه تحصیلی آنان، نیازهای استخدامی خود را در مشاغل تخصصی تأمین میکردند. در وزارت آموزش و پرورش نیز به موجب «قانون متعهدین خدمت»، مصوب 8 خردادماه 1369 مجلس شورای اسلامی، دانشجویان مراکز و دانشگاههای تربیت معلم و رشتههای دبیری دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مکلف شدند در آغاز تحصیل خود، به وزارت آموزش و پرورش تعهد ثبتی خدمت سپرده و از آغاز تحصیل نیز به استخدام رسمی آزمایشی وزارت مزبور درآمده و از حقوق و مزایای مربوط به مدارک تحصیلی لازم جهت ورود به دوره تحصیلی مورد نظر برخوردار میگردیدند.
بدین ترتیب برای اینگونه نیروهای انسانی، طرح از میزان نقش و توانمندی کسبشده و موفقیت خود در دوران تحصیلات دانشگاهی تضمین کاری وجود داشت و این امر یکی از نقاط ضعف اساسی دانشآموختگان بورسیهها بوده است. با این وجود با توجه به کمبود نیروی انسانی تحصیلکرده دانشگاهی، سپردن تعهد استخدامی و بورسیه دانشجویان صرفاً برای تضمین تأمین نیروی انسانی مورد نیاز وزارت فوقالذکر صورت میگرفت.
این در حالی است که از اواسط دهه 1370 و با ورود کافی نیروی انسانی تحصیلکرده دانشگاهی به بازار کار، نه تنها تأمین نیروی انسانی مورد نیاز دستگاههای اجرایی (از جمله وزارت آموزش و پرورش) تضمین گردید، بلکه حتی امکان انتخاب نیروهای شایستهتر نیز برای آنها فراهم شد. بدین ترتیب از آن زمان تاکنون دیگر فلسفه وجودی و وجوبی جذب نیروی انسانی به صورت بورسیه تعهد خدمتی در وزارت مذکور از بین رفته است.
با این وصف، جذب نیرو از طریق سپردن تعهد خدمت در وزارت مذکور تا سال 1386 به قوت خود باقی بود تا اینکه با اجرایی شدن قانون مدیریت خدمات کشوری و به استناد ماده (127) آن، «قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش» لغو گردید و این امر یکی از درخشانترین نکات قانون مدیریت خدمات کشوری بود و گامی اساسی در جهت ایجاد شایستهسالاری، اصلاح ترکیب کیفی نیروی انسانی و ارتقاء عملکرد در وزارت آموزش و پرورش برداشته شد.
متأسفانه بعد از چند سال مجدداً بر اساس طرح نمایندگان مجلس، طی قانون الحاق دو تبصره به ماده (17) قانون تعیین تکلیف معلمین حقالتدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی مصوب 19 مهرماه 1391 مجلس شورای اسلامی، قانون متعهدین خدمت به آموزش و پرورش مجدداً احیاء گردید.
علیهذا با توجه به اینکه در حال حاضر نیازهای آن وزارت برای مشاغل آموزشی به راحتی از بین فارغالتحصیلانی که از شایستگیها و توانمندیهای بهتری برخوردار بوده و در انتظار به دست آوردن شغل و استخدام میباشند، قابل تأمین بوده و دیگر نیازی به هزینههای اضافی برای بورسیه دانشجویان که تضمینی هم بر وجود شایستگیهای لازم در آنان بعد از فارغالتحصیلی وجود ندارد، نمیباشد.
بنابراین پیشنهاد میگردد قانون متعهدین خدمت به آموزش و پرورش از طریق ارسال لایحهای توسط دولت به مجلس شورای اسلامی لغو گردد. بدین روی پیشنویس لایحه مربوطه تهیه گردیده که به پیوست برای استحضار و سیر مراحل تصویب ارسال میگردد.
لایحه لغو قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش مصوب 8 خردادماه 1369 مجلس شورای اسلامی و اصلاحیههای بعدی آن
ماده واحده از تاریخ تصویب این قانون، قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش مصوب 8 خردادماه 1369 مجلس شورای اسلامی و اصلاحیههای بعدی آن لغو میگردد.
تبصره 1ـ از تاریخ تصویب این قانون، اخذ تعهد استخدامی از دانشجویان شاغل به تحصیل و با پذیرفتهشدگان در دانشگاههای تربیت معلم و سایر مراکز و مؤسسات آموزش عالی کشور توسط وزارت آموزش و پرورش ممنوع میباشد.
تبصره 2ـ مجموع مجوزهای استخدامی در وزارت آموزش و پرورش در چارچوب مفاد ماده (51) قانون مدیریت خدمات کشوری تعیین میگردد و استخدام از محل مجوزهای مربوطه با رعایت مفاده ماده (44) قانون مذکور صورت خواهد گرفت.
تبصره 3ـ استخدام فارغالتحصیلان دانشگاههای ویژه فرهنگیان با رعایت تبصره (2) امکانپذیر است.
البته این موضوع کارشناسان مربوط به حوزه معلمی را به فکر فرو برد که آیا کسانی که انگیزه و علاقهای به معلم شدن ندارند، میتوانند آموزگاران موفق و موثری برای جامعه باشند.
همین سوال باعث میشود تا بقای دانشگاه فرهینگان و شهید رجایی و اینکه تنها این دو دانشگاه تامین نیروهای معلمی آموزش و پرورش را بر عهده داشته باشند، تائید میکند چرا که معلم از جایگاهی والایی برخورد دار است و نقش مهمی را در پرورش رشد فکر نوجوان و جوانان این مرز و بوم ایفا میکند، باید در چارچوب تفکرات ایرانی – اسلامی تربیت شده و به طور کاملا تخصصی بر روی این افراد سرمایه گذاری شود.
پس چنانچه افرادی که تنها از دانشگاهای دیگر جهت تضمین شفلی به عرصه معلمی روی میآورند، نمیتوانند به طور کامل ایفای مهم نقض معلم را ادا کنند و موجب انحرافات فکری جوانان نشوند و تحول در نحوهی گزینش معلم به نام اجرای عدالت نباید باعث چشم پوشی از " تربیت معلم" شود.
من مدرک کار شناسی خودم رو از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد خودم رو از دانشگاه علامه طباطبایی گرفتم و در حال حاضر بیکارم.
چرا باید افرادی که شایستگی ندارند به عنوان بورسیه وارد آموزش و پرورش بشن و افرادی مثل من که جز رتبه های خوب کنکور کارشناسی و کارشناسی ارشد بودن و در رشته های علوم تربیتی تحصیل کردن، بیکار بشن؟
من افرادی رو میشناسم که با رتبه های بالای 15000 منطقه 3 به عنوان معلم جذب آموزش و پرورش شدن!!!
من مدرک کار شناسی خودم رو از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد خودم رو از دانشگاه علامه طباطبایی گرفتم و در حال حاضر بیکارم.
چرا باید افرادی که شایستگی ندارند به عنوان بورسیه وارد آموزش و پرورش بشن و افرادی مثل من که جز رتبه های خوب کنکور کارشناسی و کارشناسی ارشد بودن و در رشته های علوم تربیتی تحصیل کردن، بیکار بشن؟
من افرادی رو میشناسم که با رتبه های بالای 15000 منطقه 3 به عنوان معلم جذب آموزش و پرورش شدن!!!
چون اخلاق معلم خیلی مهمه اگه رتبه 100 باشه ولی اخلاق نباشه اصلا اون فرد ارزش معلمی رو نداره
بعدش این رتبه ها بشدت کم هستن اکثرا رتبه های خوبی دارن
کار باید عاقلانه و با فکر انجام بشه، نه اینکه همینطور یه دانشگاه بزنن و بقیه فارغ التحصیلان که عشق ورود به آموزش پرورش دارن رو ناامید کنن.
خبرگزاری دانشجو؛ برو همون دکتر سلام رو منتشر کن و توی کار بزرگترا دخالت نکن!!!
در ضمن اصلا بحث حسادت نیست.
بلکه هدف افزایش کیفیت آموزش با جذب بهترین هاست نه هر کسی که شد.
مگه فارغ التحصیل های دانشگاه برتر کشور بی اخلا ق و فرهنگ و ... هستن؟!
اونها کسایی هستن که جدای اخلاق و... سواد و دانش خوبی هم دارن پس مناسبترینن.
در ضمن دولت براشون هزینه کرده خب الان باید استفاده کنه دیگه.
شما هم تهمت و برچسب نزن؛ اگه میتونی نقد کن و اگه نمیتونی سکوت کن.
معلم بودن با مهندس و دکتر بودن فرق میکند،معلمی فقط به رتبه خوب و دانشگاه خوب نیست معلمی،مخصوصا در جامعه ی ایرانی که در این برهه ی حساس جهانی بیشتر نیاز به متعهد بودن دارد!
بنابراین معلمان آینده باید تربیت شوند و آموزش ببینند که این دوره ی چهارساله دانشگاه فرهنگیان حداقل کار لازم است.
اقایی که از دانشگاه خوب حتی در رشته های مرتبط فارغ التحصیل شدی،شما نباید توقع داشته باشی که حتما در آموزش و پرورش استخدام بشی.روزی که پا به این رشته گذاشتی باید حواست را جمع میکردی که بازرکار دارد یا نه...نه اینکه اکنون که آب گل آلود شده بخواهی ماهی بگیری و استخدام آموزش و پرورش شوی....دوباره تکرار میکنم معلم شدن فقط به دانشگاه خوب و معدل خوب و... نیست.
پس میشه از بین فارغ التحصیلان برتر دانشگاه ها با اخلاق ترین ها رو انتخاب کرد نه اینکه دانشگاه فرهنگیان راه انداخت و همینطوری بی برنامه کل دانش آموز رو به عنوان معلم جذب کرد.
معلم شدن به دانشگاه خوب و معدل خوب و البته اخلاق است. نه جذب یک سری آدم ....
سرانجام بستگی به سرآغاز دارد . اگر دانش آموزان توسط معلمی متخصص و متعهد آموزش داده نشوند این اشتباه را یک نسل فرا خواهد گرفت.حال برای این که افراد دارای شایستگی های اخلاقی و علمی جذب این شغل عالی مرتبه شوند و دغدغه خاطری نداشته باشند شرایط تربیت معلم حاضر نه تنها نباید کاهش یافته بلکه باید در صدد افزایش آن نیز باشند.
به امید فردایی بهتر.
(بیانات مقام معظم رهبری درباره دانشگاه فرهنگیان – اردیبهشت ۹۲)