به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، مسئله ی مهاجرت از ابعاد مهم فرایند توسعه ی اقتصادی و اجتماعی به شمار می رود که به صورت روستا به روستا، روستا به شهر و شهر به روستا، شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و حتی کشور به کشور اتفاق می افتد. اگر عوامل طبیعی و جغرافیایی را در مهاجرت افراد نادیده بگیریم، غالب افراد به منظور ایجاد رفاه، ارتقاء معیشت و دستیابی به زندگی بهتر، اقدام به مهاجرت می کنند. این حرکت و جابجایی، تاریخی برابر با عمر بشری دارد و در طول سال ها، در سطح وسیع تری تداوم یافته است که در پاره ای مواقع، مهاجرت های بی رویه انسان ها، بسیاری از نابسامانی های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را به وجود آورده است. در این میان، روستائیان به عنوان فقیرترین اقشار جامعه سعی در ایجاد برابری با جامعه ی شهرنشین داشته اند و دست به مهاجرت زده اند.
در همین راستا، گفتگویی با دکتر ابراهیم فیاض، عضو هیئت علمی دانشکده ی علوم اجتماعی و استادیار گروه انسان شناسی دانشگاه تهران درباره ی «علل مهاجرت روستاییان به شهر» تدارک دیده ایم که به شرح زیر است:
در سال های اخیر، با توجه به گسترش و افزایش جمعیت شهرها و کاهش جمعیت روستایی، اقدامات و سیاست گزاری های بسیاری مبنی بر مهاجرت از شهرها به روستاها از سوی سازمان هایی مثل جهاد سازندگی، وزارت کشور و ... صورت پذیرفته؛ با این وجود مهاجرت روستاییان به شهر رشد چشمگیری داشته است. چه علت هایی بر افزایش این مهاجرت ها مؤثر بوده است؟
نکته بسیار مهم در مهاجرت روستاییان به شهرها، ورود وسایل ارتباط جمعی به روستاهاست. با ورود این وسایل به زندگی روستایی، افراد نه تنها امکانات و برتری های زندگی شهری نسبت به روستایی را فهمیدند،بلکه با امکانات و برتری های تهران، به عنوان پایتخت، نسبت به سایر شهرها و روستاها نیز آشنا شدند. در حال حاضر، با ورود ابزاری مثل اینترنت، تلفن و سایر وسایل ارتباط جمعی به روستاها، نمی توان یک فرد روستایی را داخل روستا نگه داشت و انتظار داشت که در محیطی کوچک و بسته باقی بماند و رشد نکند. برای مثال: دو وزیر در دوره ی آقای احمدی نژاد، از وزیران روستایی ما بودند. مهندس نوذری، وزیر نفت، اهل روستای کازرون و دکتر سلیمانی، وزیر مخابرات که در حال حاضر نماینده ی مجلس هستند از روستاها رشد کردند و وارد وزارت شدند. بنابراین نمی توان انتظار داشت که افراد روستایی چون از امکانات شهری برخوردار نیستند باید به زندگی در روستا قانع باشند.
چرا امکانات شهری وارد فضای روستایی نمی شود تا همچنان تمرکز گرایی در شهر بیشتر نشود؟
مسئله اینجاست که شخصی مثل مهندس نوذری به عنوان وزیر نفت، در داخل روستا نمی تواند وزیر باشد. بنابراین به شهر می آید تا بتواند رشد کند. فرض شما این است که اگر امکانات را داخل روستا کنیم مردم به زندگی روستایی ادامه می دهند و به شهر مهاجرت نمی کنند. اتفاقا برعکس. هر چقدر که امکانات شهری را داخل زندگی روستایی کردیم با افزایش مهاجرت روبرو شدیم. نه تنها وسایل ارتباط جمعی، که وسایل زندگی مثل یخچال، تلویزیون و اتومبیل را وارد روستا کردیم. از روستا به شهرها جاده کشیدیم. بنابراین انسان روستایی راهی برای ورود به شهر پیدا کرد و فکر کرد چرا نباید توی شهر زندگی کند!
می توان گفت که بخشی از مهاجرت هم تحصیلی بوده و جوان روستایی بعد از ورود به دانشگاه در داخل شهر، زندگی شهر را به زندگی روستایی ترجیح داده است؟
نه، به خاطر تحصیلات نبوده است. مردم عادی روستایی به شهر آمدند. مثلا من کسی را می شناسم که خانه و بخشی از زمین های کشاورزی اش را نفروخته و آمده داخل شهر زندگی کند. با اتومبیل شخصی می رود کشاورزی می کند و به شهر بر می گردد. برای آینده خودش و بچه هایش آمده داخل شهر تا بچه هایش در شهر ازدواج کنند و ازدواج های خوبی هم داشته اند. بنابراین، نباید به این قضیه از دید مارکسیستی نگاه کرد؛ اینکه مردم باید توی روستا بمانند و به شهر مهاجرت نکنند اشتباه است. مردم آزاد هستند که به هر کجا دوست دارند سفر کنند. ممکن است کسی بتواند در روستا پیشرفت کند و مثلا بزرگترین نابغه ی ریاضی شود. مثل: ابوعلی سینا که برای یکی از روستاهای اطراف بلخ بود. متاسفانه این دیدگاه مارکسیستی در کشور ما رخ داده و گفته اند امکانات را ببریم به روستا تا مردم کمتر به شهر مهاجرت کنند. ما امکانات را بردیم، اما مهاجرت بیشتر شد.این حق روستایی هاست که از امکانات نفت هم بهره مند شوند. نفت برای همه ی مردم جامعه است. بنابراین نباید انتظار داشت که مردم به شهر نیایند. به همین خاطر هر چقدر بیشتر در این راستا عمل کنیم، کمتر نتیجه می گیریم.
این مهاجرت به چه میزان اثرات اقتصادی مثلاً در بخش کشاورزی به دنبال خواهد داشت؟
در حال حاضر با توجه به اقداماتی که صورت گرفته با کمبود تولید در بخش کشاورزی روبرو نشده ایم. اما مشکل اصلی کشاورزی روستایی ما، آب است. خوشبختانه در بخش کشاورزی با تولید بالایی مواجهیم و محصول صادر می کنیم. معمولاً روستاییانی که به شهر مهاجرت می کنند، زمین های کشاورزی را به افرادی مثل مهندسین کشاورزی می فروشند و مهندسین کشاورزی برای مکانیزه کردن تولیدات کشاورزی، زه کشی و ... از دولت وام می گیرند و از درآمدهای میلیاری برخوردارند. در آینده نیز تولیدات کشاورزی ما پایین نخواهد آمد، چون بازارش هست و به همین خاطر افرادی هستند که زمین های مهاجران را خریداری می کنند و از سود زیادی در بخش کشاورزی روستایی بهره مند می شوند.
ورود رسانه های جمعی به روستا چه پیامدهایی به دنبال خواهد داشت؟ ما در بخش روستایی با افزایش خانوارهایی که از ماهواره به عنوان یک رسانه استفاده می کنند مواجهیم. به نظر شما، وجود ماهواره چه تاثیری در فعالیت های جامعه ی روستایی می گذارد؟
نکته ای که در خصوص استفاده از ماهواره در روستا وجود دارد این است که متاسفانه تلویزیون جمهوری اسلامی در بسیاری از روستاهای کشور دریافت نمی شود و به همین خاطر خانواده های روستایی جز با ماهواره نمی توانند شبکه های تلویزیون ایرانی را دریافت کنند. برای همین به ماهواره رو می آورند.
و این مسئله از نظر فرهنگی چه تاثیری گذاشته است؟
مردم روستاها و شهرستان ها در مقایسه با تهران، انسان های با اصالت تری هستند و چون تهران از نظر فرهنگی هیچ اصالتی ندارد، در نتیجه اثرگذاری ماهواره در شهری مثل تهران بیشتر است. اما مردمان روستایی بسیار سانسور شده از ماهواره استفاده می کنند. چون طرز فکر اخلاقی خانواده های روستایی متفاوت است و سعی می کنند دچار انحراف نشوند. خودشان حواسشان هست که چه فیلم هایی نگاه کنند و چه شبکه هایی را ببندند.و بدین ترتیب خانه های روستایی تبدیل به مرکز فعالیت های اجتماعی شده است. اما حضور ماهواره تاثیری که در زندگی مردم روستایی داشته این بوده است که مردم، سطح روستاها را از نظر بهداشتی بالا بردند. علاوه بر این کسی که مستندی درباره ی کشاورزی آمریکایی و اروپایی نگاه می کند، تصمیم می گیرد که شیوه ی کشاورزی مدرن را وارد کشاورزی روستایی کند.
یعنی استفاده از ماهواره نتوانسته حتی به صورت ناخواسته تاثیرات منفی و معکوس بگذارد؟
روستاییان در این باره خیلی قوی عمل می کنند. مثلا من کسی را می شناسم که در شهرستان رئیس بانک است و فقط شبکه های خاصی را دریافت کرده است. بنابراین نباید بدبینانه و غیر فرهنگی به این مسئله نگاه کنیم.
در حال حاضر، شهری مثل تهران با افزایش جمعیت مواجه است و غالب مهاجرت هایی که از تهران به سایر نقاط کشور صورت می گیرد مهاجرت بازنشستگی است، و این افزایش جمعیت بر میزان آلودگی شهری، بیکاری و ... دامن زده. چطور می توانیم جوان شهری را هم وارد فضای روستایی کنیم؟
ما باید شروع به گسترش وسایل حمل و نقل عمومی کنیم تا آلودگی هوا نداشته باشیم. ما باید مترو بزنیم. زمانی که تراکم به وجود می آید، سیستم بهداشتی مثل فاضلاب و سیستم حمل و نقل عمومی و بهداشت عمومی مدیریت می شود. در جامعه همه به دنبال پیشرفتند. تهران بهداشتی تر است یا شهرستان ها؟ تهران از شهرستان ها تمیزتر است. چون امکانات بهداشتی داخل تهران بیشتر است. مثلا: رستوران های شهرستان ها معمولا از نظر بهداشتی از امکانات لازم برخوردار نیست.
بنابراین ما چه امکاناتی را وارد روستا کنیم و چه امکاناتی را وارد روستا نکنیم؟
در حقیقت ما باید کاری کنیم که روستا سیستمی مخصوص خودش پیدا کند. مثلا روستاییان اجازه ندارند زمین های کشاورزی شان را تبدیل به خانه کنند و این مسئله به مهاجرت از روستا به شهر دامن می زند. بنابراین ما باید اجازه دهیم که داخل روستاها خانه ها و آپارتمان های چند طبقه ساخته شود. مثلاً زیر خانه ها را تبدیل به آخور کنند و روی آخور چند طبقه خانه مدرن روستایی ساخته شود یا معماری محلی روستایی را در ساخت آپارتمان های روستایی وارد کنیم که با این روش از مهاجرت خیلی از روستایی ها به شهرها کم خواهد شد. چون اگر به طور متوسط هر خانواده ی روستایی چهار یا پنج فرزند داشته باشد، فرزندها برای ازدواج نیاز به مسکن دارند. روستا باید گنجایش نسل جدید را داشته باشد. بنابراین الگوی مسکن روستایی باید تغییر کند. زمانی که الگوی مسکن روستایی تغییر کند، امکاناتی مانند کتابخانه، مدارس نوساز و تمیز هم باید در روستاها ساخته شود. در سال های اخیر، ما رفته ایم و دیده ایم دانش آموزانی که در روستاها ساکن اند، رشد تحصیلی بیشتری نسبت به شهرهایی مثل تهران داشته اند، چون می خواهند رشد کنند. با وجود اینکه در فضایی محدود بوده اند، اما رشد تحصیلی و فکری بیشتری داشته اند. من اطلاع دارم که اخیراً اساتید دانشگاه تهران بعد از بازنشستگی وارد روستاهای اطراف تهران، کرج و شمال کشور شده اند و در آن ها زندگی می کنند، و مردم از آن ها استقبال ویژه ای کرده اند. یا خانم پروانه معصومی، بازیگر سینما و تلویزیون در یکی از روستاهای شمال کشور ساکن هستند. خوشبختانه مهاجرت از شهر به روستا در حال زیاد شدن است. اما نه توسط خود روستایی ها، بلکه کسانی که سال ها ساکن شهر بودند. بسیاری از افراد هم وارد روستا می شوند و زمین های کشاورزی را می خرند و کشاورزی مدرن به وجود می آورند و فضای خاصی در روستاها به وجود آورده اند. یا بسیاری از متخصصین در یزد، خاویار تولید می کنند. بنابراین، آنچه که برای آینده باید به آن توجه داشت این است که این مهاجرت ها جبری است؛ یعنی مهاجرت روستایی ها به شهر برای رشد و مهاجرت شهری ها به روستا برای یک زندگی جدید و غیر شهری و احساس آرامش در فضای روستایی و حتی کسب درآمدهای بالا که می تواند به رشد اقتصادی کمک کند. اخیرا در کشور ترکیه با رشد صنعتی درآمدهای مردم حتی در روستاها سه برابر شد. با افزایش درآمدهای مردم، اعلام شده که از آمریکا و سایر کشورهای غربی، ترک ها به ترکیه مهاجرت کردند و درآمدشان به شدت افزایش پیدا کرده است. نه اینکه کاملا از کشورها مهاجرت کرده باشند، اما دائم در سفر هستند. این رشد اقتصادی در کشور پاکستان هم همین نتیجه را به دنبال داشته است. بنابراین باید ساختار ذهنی را عوض کرد. یعنی ما باید درباره ی الگوهای آینده روستاهای ایران صحبت کنیم و اینکه چه خواهد شد.
چه خواهد شد؟
درآمد بالا خواهد رفت. الان اقتصاد مقاومتی این است که رشد اقتصادی در خود روستاها به وجود بیاید. ما باید به این رشد اقتصادی کمک کنیم.
اینکه فرمودید مهاجرت از سوی غیر روستایی ها به روستاها زیاد شده و نه بازگشت روستاییان به روستای خودشان، چقدر در فراموشی فرهنگ روستایی که حاصل زندگی نسل های قبل و تاریخ کشور ماست، تاثیر گذاشته است؟
این یکی از مسائلی است که باید خیلی درباره اش فکر کنیم؛ اگرچه مردم متعلق به روستا سعی می کنند آن را بازسازی کنند. ما باید به بازسازی این فرهنگ ها کمک کنیم. کاری که خیلی از اهالی سابق روستا بعد از مهاجرت به شهرها انجام می دهند این است که مثلاً مراسم عروسی شان را داخل روستا می گیرند. من در سفری که به روستای کودکی خود داشتم، دیدم که در حال بازسازی سنت ها هستند. یا برای مراسم محرم، چند هزار نفر از کل ایران به روستاهای خودشان مراجعه می کنند که این مسئله خودش باعث ازدواج جوانان بسیاری شده است و هر ساله حدود پنج تا ده هزار نفر وارد این روستاها می شوند و با آداب و رسوم عزاداری خاص روستای خودشان مراسم تاسوعا و عاشورا را برگزار می کنند. نکته ی مهم این است که روستاها بالاخره رشد خواهند کرد. روستاها باید بازسازی بشوند. فرهنگ روستایی باید بازسازی بشود و تلاش برای مرکز زدایی بیشتر شود. اگر الگوی مسکن روستایی تغییر کند و آپارتمان های مسکونی توی روستا به وجود بیاید، هر روستا دارای پارک های امن شود، امکانات بهداشتی همانند شهرها در روستاها به وجود آید و برنامه ریزیهایی در راستای فرهنگ سازی در روستا صورت بگیرد، با افزایش مهاجرت از شهر به روستا مواجه خواهیم شد و چه بسا مردمان روستایی بسیاری در روستاها باقی می مانند و از طبیعت و آب و هوایی دور از فضای آلوده ی شهر بهره مند می شوند.
منبع: هفته نامه نخل جنوب استان بوشهر