به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، زندگی فرآیند پیچیده ای است که سرشار از تحولات و تغییرات است. گاه این پیچیدگی ها آن قدر زیاد می شود که تمام توجه فرد یا جامعه را به خود معطوف می کند.در این گونه موقعیتها لازم است انسان این فرآیند را به طور شایسته ای مدیریت کرده تا او را از اهداف متعالی و مسیر رشد و کمال دور نکند.
بر اساس منابع دینی می توان گفت زندگی انسان به سه بخش یا دوره ی اصلی تقسیم می شود. بزرگان دین با برشمردن سه دوره ی هفت ساله(هفت سال اول،دوم و سوم) به تقسیم بندی فرآیند رشد و تکامل آدمی و بایدها و نبایدهای هردوره پرداخته اند.نکته ی حائز اهمیتی که شاید کمتر به آن پرداخته شده این است که این دورهها هرچند مطابق با سن انسان تقسیم شده اند اما با نگاه متفاوتی می توان آنها را عمیقتر مورد توجه قرار داد. به عبارت دیگر با توجه به ویژگی هایی که برای هر دوره بیان شده است می توان گفت به عنوان مثال فردی بیست و پنج ساله باشد اما از لحاظ تقسیم بندی دورههای سه گانهی رشد هنوز در دوره ی هفت سال اول باشد.یعنی هنوز به ویژگی هایی که یک انسان ایده آل دینی در دوره سوم-که دوره ی رشد و شکوفایی خرد و بلوغ عقلی است- نرسیده باشد.
دوره سوم رشد با بلوغ عقلی همراه است.در این مرحله از زندگی فرد می تواند با اتکا به نیروی خرد و تفکر امورات زندگی اش را پیش ببرد.در این دوره از رشد جهت زندگی انسان مشخص شده و سرنوشت دنیا و آخرتش رقم می خورد لذا تبعات ایجاد شده در این سن و دوره به سختی در دوره های بعد قابل جبران است.[1]
یکی از اصلیترین ویژگیهای بلوغ عقلی این است که توان فکری فرد به گونه ای تغییر می کند که مفهوم نفع و ضرر را به خوبی می فهمد و می تواند مصادیق آن را در زندگی خود بیاید و براین اساس مسیر زندگی اش را انتخاب کند.با این مقدمه به مسأله ی مورد بحث در این نوشتار که ناظر به دوره ی سوم رشد است می پردازیم.
یکی از مسائل شاید اجتناب ناپذیر زندگی امروز گسترش تکنولوژی های ارتباطی است به نحوی که میتواند بر تمام ابعاد زندگی فرد اثر گذاشته و گاه آن را حتی به کنترل خویش دربیاورد.
شبکه های اجتماعی که این روزها با گسترش گوشی های هوشمند به سرعت در جامعه گسترش یافته و تمام اقشار و گروه ها را به خود مشغول ساخته، نمونه ای از این پیشرفت و گسترش فناوری ارتباطی است.
افراد با انگیزه ها و دلایل مختلف وارد این گونه شبکه ها می شوند با اینحال فرد با هر انگیزه ای که وارد این شبکه ها شود درگیر حاشیه ها یا مسائل ناخواسته ای می شود که کم یا زیاد ممکن است او را دچار مشکلاتی سازد و شاید مهمترین مسأله همان زمان زیادی است که باید برای حضور در فضای مجازی سپری کند، به نحوی که اگر این «زمان» مدیریت نشود علاوه بر ایجاد اختلال در برنامههای شخصی، میتواند فرد را از اجتماع حقیقی، دوستان و خانواده دور کند و به انزوا و سردی روابط در فضای حقیقی و زندگی اجتماعی بینجامد.
شاید بتوان گفت از اینجا روی سخن با اقشار مذهبی است به عبارتی دیگر مخاطب اصلی افرادی هستند که در جامعه به عنوان یک فرد مذهبی به شمار می آیند.
در قرآن از زندگانی دنیا با عنوان لهو و لعب یاد شده است[2] و همواره افراد از غرق شدن در بازیچه ی دنیا برحذر داشته شده اند. شاید بتوان گفت یکی از مصادیق امور لهو و لعب که با ویژگی هایی که برای شکوفایی عقل و خرد در فرد برشمردیم ناسازگار است درگیر شدن با پدیده ی نوظهور شبکه های اجتماعی است که گاهی فرد را به طور ناخواسته ساعتهای طولانی با خود همرا می سازد و بدین سان فرد گوهر گرانبهای وقت و عمر خود را به راحتی به حراج می گذارد
این در حالی است که توجیه برخی از افراد مذهبی و جوانان متشرع برای ورود به این شبکه ها این است که انسان مومن نباید نسبت به مسائل دین و جامعه ی خویش بی تفاوت باشد و به منظور ترویج مسائل دین، خالی نکردن عرصه ی واتساپ و وایبر و قص علی هذا، از حضور مذهبی ها و پاسخ دادن به شبهات دینی،اجتماعی و سیاسی باید در این عرصه حضور داشته باشند. اما در حقیقت، چنانچه تجربه نشان می دهد به نظر میرسد بحث کردن به شیوه ی نوشتاری آن هم در فضای مجازی به گونه ای است که معمولا هیچ یک از دو طرف بحث قانع نشده و چه بسا به فضایی برای تهمت و افترا یا توهین منجر شود. همچنین نباید از این مسأله غافل شد که دشمنان همواره برای غافل ساختن جامعه از اهداف عالی و مشغول ساختن افراد، به ویژه نسل جوان به امور سافل و کم اهمیت در تلاش بوده اند و شاید بتوان گفت شبکه های اجتماعی یکی از همین مصادیق است که حتی افراد مذهبی با توجیهات مختلف وارد این بازی شده و ناخواسته در این زمین غفلت بازی می کنند درحالیکه برای پرداختن به دغدغه های دینی و اجتماعی و ترویج اعتقادات و پاسخ به شبهات راههایی بسیار مهمتر، سودمندتر و منطقیتر وجود دارد و چنانچه فرد با این توجیهات بخواهد وارد شبکه های اجتماعی شود جز اتلاف وقت و از دست دادن سرمایه ی زمان بهره ی دیگری نخواهد برد.
انسانی که در راه شکوفایی عقل و خرد خویش گام بر می دارد برای تمام وقت هایش برنامه دارد و هیچ لحظهای را بیهوده و بدون برنامه سپری نمی کند. «وقت» نعمت با ارزشی است که نمیتوان به راحتی آن را در راه اموری که سرانجام مشخصی ندارند بکار گرفت و سوگند به عصر در قرآن اهمیت عمر و زمان در زندگی انسان را به خوبی نشان میدهد. تأمل انسان در سبک زندگی و بازنگری و اصلاح برنامهها و دقت بر این مسأله که زمان را چگونه و در چه راهی صرف میکند گامی مهم در جهت قدم برداشتن در مسیر رشد و تکامل خواهد بود.
پی نوشت:
خداى سبحان به رسول خدا (ص) فرمود: اى احمد (ص)! هيچ ميدانى كدام زندگى گواراتر، و كدام حيات جاودانهتر است؟ عرضه داشت: پروردگارا، نه، فرمود: اما عيش گوارا، آن عيشى است كه صاحبش از ذكر و ياد من سست نشود، و نعمت مرا فراموش نكند، و جاهل به حق من نشود، شب و روز رضاى مرا طلب كند.
و اما حيات جاودان، آن حياتى است كه يكسره و همه دقائقش به نفع صاحبش تمام شود، و آن چنان در بهرهگيرى از آن حريص باشد، كه دنيا در نظرش خوار گردد، و كوچك شود، و در مقابل، آخرت در نظرش عظيم شود...[3]
[1] دوره های رشد تفکر اجتماعی(3) بلوغ عقلی،احمدرضا اخوت
[2] حدید/20
[3] المیزان،ج1، ص263و264