به گزارش خبرنگار اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛ قیمت بنزین مانند هر کالای اقتصادی دیگر از عوامل اثرگذار در میزان مصرف آن است، با این فرض که کالای جایگزین برای آن در مقوله حمل و نقل استفاده از وسایل نقلیه عمومی کم مصرف، دو چرخه و حتی پیاده روی باشد. در مدل های مختلف از سیستم اقتصاد کلان کشورهای تولید (صادر) کننده سوختهای فسیلی از جمله ایران نشان داده شده است که به دلیل تعیین نرخ سوخت از سوی دولت، این عامل بر قیمت سایر کالاها موثر است.
البته باید اذعان داشت با بازگشت بودجه عظیم یارانه ای این کالا به خزانه دولت و جبران کسری بودجه، شکاف پولی که خود مهمترین عامل در تورم است کاهش می یابد و در میان مدت (با فرض اعمال مدیریت صحیح مالی) شوک تورمی اولیه را جبران می کند.
پیش از این طی دهه گذشته، مصرف بنزین از 5 درصد در سال تا 10 درصد در سال رشد داشته است. متوسط این رشد را نیز می توان 8 درصد تخمین زد. این در حالی است که نرخ رشد تولید بین 4 تا حداکثر 7 درصد در سال در نوسان بوده و متوسط آن تنها 5 درصد است.
ایرانیان که بر روی سومین ذخایر بزرگ نفت در جهان زندگی میکنند، هم اکنون سالانه در حدود دو میلیارد دلار از منابع ملی را برای واردات بنزین و سوزاندن آن در فرسوده ترین خودروهای ملی صرف میکنند.
اما افزایش قیمت این فرآورده نفتی پرمصرف در افزایش سطح عمومی قیمتها چه تاثیری دارد؟ از نظر برخی از صاحبنظران اقتصادی – اجتماعی، افزایش قیمت سوخت و بنزین در افزایش قیمت کالاها تاثیر مستقیم دارد که همه ساله در رسانه های عمومی و نیز ملی مورد بحث و گفتگو قرار می گیرد. این سبب شده است که جو عمومی و حتی برخی سیاستمداران آمادگی پذیرش تبعات افزایش غیرمنتظره قیمت در این بخش از اقتصاد را نداشته باشند. پیش بینی بحران های اجتماعی نیز در بیانات تعدادی از مخالفان واقعی کردن قیمت بنزین دیده می شود.
از فاصله سالهای 57 تا 89 که اولین سال اجرای قانون هدفمندی یارانههاست قیمت بنزین با شیب بسیار ملایمی روند افزایشی کمی داشت. به نحوی که در 32 سال قیمت بنزین تنها 100 تومان افزایش داشت. در فاصله این سالها نرخ بنزین درصد کمی افزایش مییافت و بعد از آن چند سال ثابت میماند. در سال ۷۸، قیمت بنزین با ۸۰ درصد افزایش از ۲۰ تومان به ازای هر لیتر به ۳۵ تومان رسید. افزایش 80 درصدی قیمت بنزین در حالی رخ داده بود که بسیاری از افراد پیشبینی میکردند نرخ تورم حداقل 20 درصد افزایش پیدا کند و به حدود 40 درصد برسد. اما تورم سال 79 نهتنها افزایش نیافت بلکه به 12 درصد هم رسید.
دوره بعدی افزایش قیمت حاملهای انرژی سال 86 بود که قیمت بنزین سهمیهای 100 تومان و آزاد 400 تومان شد. افزایش چهار برابری قیمت بنزین به همین اندازه تورمزا نبود. نرخ 18.4 درصدی تورم 86 به 25.4 درصد در سال 87 رسید. در سال 89 هم که اولین مرحله رسمی آزادسازی قیمتها بود قیمت بنزین به 700 تومان رسید. در این سال نرخ تورم جهش یکبارهای داشت. نرخ تورم 12.4 درصدی اعلام شده توسط دولت به 21.5 درصد رسید.
اما رویه در سال 93 متفاوت بود. در این سال هم قیمت بنزین افزایش یافته و به لیتری 1000 تومان رسید اما تورم روندی نزولی داشت و تورم30 درصدی فروردین ماه سال 93 در پایان همین سال به 15 درصد رسید که کاهش بسیاری را نشان میدهد.
این آمار شاید به وضوح تکذیب کننده تاثیر مثبت افزایش قیمت بنزین بر افزایش نرخ تورم باشد اما آنچه وجود دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت این موضوع است که همواره سودجویانی در بازار وجود دارند که از همین بهانه افزایش قیمت حاملهای انرژی سوء استفاده کرده و قیمت تمامی کالاها و خدمات مورد استفاده مردم را افزایش میدهند.
بررسی تاثیر قیمت بنزین بر بازار سهام از دو منظر
سیدحمید میرمعینی، کارشناس بورس در این خصوص میگوید: شاخصهای اقتصادی از جمله شاخص بورس تابعی از شاخصهای اصلی اقتصادی مانند تورم و نرخ رشد اقتصادی است و از طرف دیگر این شاخص با یک وقفه زمانی وضعیت شاخصهای اقتصادی اصلی را توضیح میدهد. بر این اساس نمیتوان گفت که قیمت حاملهای انرژی و از آن جمله بنزین چه تاثیر مستقیمی بر شاخص بورس دارد اما باید منتظر ماند و دید که قیمت بنزین بر شاخصی مانند رشد اقتصادی و تورم چه تاثیری دارد تا شاخص بورس هم از این دو تاثیر بپذیرد. اما افزایش قیمت حاملهای انرژی از دو منظر بر شاخص بورس تاثیر میگذارد.
یک منظر این است که اگر افزایش قیمت حاملهای انرژی موجب بروز تورم شود، افزایش نرخ تورم بازده مورد انتظار سرمایهگذاران را افزایش میدهد. افزایش نرخ بازده منجر به کاهش قیمت سهام میشود و کاهش قیمت سهام هم منجر به کاهش شاخص بورس میشود. اما این موضوع بستگی به نحوه عملکرد دولت در مهار تورم دارد. اگر دولت بتواند تورم را مهار کند شاخص بورس هم روند نزولی نمییابد و این حالت انتظاری که منجر به کاهش شاخص بورس شده است روندی متعادل در پی میگیرد.
اما بازار همچنان حالت ابهام دارد. اما به نظر میرسد تورم در جامعه ایجاد خواهد شد یا دولت تورم را مهار میکند تا شاخص بورس فرو نریزد یا با ریزش شاخص بورس بازارهای موازی رشد میکند. از منظر دیگری هم نرخ حاملهای انرژی بر بورس تاثیر میگذارد. به این معنا که افزایش قیمت حاملهای انرژی تورم هزینههای تولید را افزایش میدهد و افزایش هزینههای تولید سودآوری شرکتهای تولیدی را -که بسیاری از آنها در بورس فعال هستند- کاهش میدهد. با کاهش سودآوری این شرکتها قیمت سهامشان کاهش یافته و در نهایت بر شاخص کلی بازار تاثیر میگذارد.
تاثیر افزایش قیمت بنزین بر بازار خودرو
طبق تحلیلهای صورت گرفته از سوی کارشناسان رفتار خودروسازان تابعی از رفتار مشتریان است؛ بنابراین شرکتهای خودروساز براساس تغییر رویکرد مردم برنامه تولیدات خود را مشخص میکنند. برهمین اساس افزایش قیمت بنزین تغییراتی را در رفتار مشتریان و از سوی دیگر تولیدکنندگان خودرو به دنبال خواهد داشت. تغییری که برخی آن را جزئی و برخی کلی میدانند.
با این حال برخی از کارشناسان معتقدند افزایش قیمت بنزین شوکی به صنعت خودرو وارد نخواهد کرد بلکه خودروسازان را ترغیب به افزایش تولید خودروهای دوگانهسوز و کاهش تیراژ محصولات بنزین سوز میکند.
در این بین برخی دیگر نیز معتقدند که هر چند در این میان تقاضای اندکی برای خودروهای کممصرف و دوگانهسوز ایجاد میشود اما این تقاضا به گونهای نیست که رفتار خودروسازان را تغییر دهد.
تاثیر افزایش قیمت بنزین بر تولیدات کشاورزی
به گفته محمدرضا امیریکهنوج، عضو کمیسیون کشاورزی مجلس، قیمت بنزین در کشاورزی تاثیر گذار است، اما افزایش قیمت گاز در کشاورزان بیشتر تاثیر می گذارد. هر لیتر گاز 50 تومان گران شده و این در حالی است که در مناطق محروم، کشاورزان بیشتر موتورهای دیزلی در اختیار دارند تا موتورهای برقی. بنابراین، زمانی که دولت یک مرتبه، بدون اینکه اعلام کند و یا مزایایی برای گروهی از فعالان اقتصادی قرار دهد، سهمیه بنزین را برمی دارد، می تواند باعث شود که رغبت کشاورزان به کشت از بین برود و آنها دیگر به کشت و کشاورزی نپردازند. خب این در نهایت باعث می شود که تولید محصولات کشاورزی کشور کاهش پیدا کند. از طرف دیگر، اگر کشاورزی هم بخواهد کشتی انجام دهد، باید هزینه های بالایی بپردازد که در نهایت باعث می شود، هزینه تولید بالا رود.
تاثیر افزایش قیمت بنزین بر صنایع دامی
احمد مقدسی، رییس انجمن صنفی گاوداران ایران با طرح این سوال که مگر میشود افزایش قیمت بنزین بر هزینهها تاثیری نداشته باشد؟، میگوید: این تاثیر در بخشهای مختلف و میزان وابستگی آن صنعت به سوخت، بسیار متفاوت است. در صنعت دامپروری شاید حدود 5درصد هزینهها را قیمت سوخت اعم از بنزین یا گازوییل تشکیل دهد. واحدهای تولیدی بسته به اندازه گلهشان، سهمیه گازوییل دارند. ماشینآلاتی مانند تراکتور یا وسایلی مثل شعلهافکنها که برای ضدعفونی فضا استفاده میشود همگی نیاز به سوخت دارند. البته اینها بخشی از هزینههاست؛ بخش دیگر به طور غیرمستقیم در هزینههای حملونقل مانند حمل خوراک از کارخانه تا دامداری، حمل شیر یا انتقال دام از واحدی به واحد دیگر خلاصه میشود.
در حال حاضر نمیتوان عدد مشخصی را برای تعیین دقیق میزان اثرگذاری افزایش 42/8درصدی قیمت سوخت برای دامداریها عنوان کرد اما طبیعتا هزینهها حداقل به میزان 5درصد افزایش مییابد. آن هم در شرایطی که برخی از دامداران دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند. به عبارتی شاید برای عدهای از فعالان، همین افزایش اندک شکننده بوده و آنها را از گردونه تولید خارج کند. وقتی هماکنون تولید شیر برایشان ضررآفرین است، اضافهشدن حتی یک ریال هزینه، تبعات بدی برای کسبوکار آنها خواهد داشت. هرچند که معمولا سوخت تعیین شده برای دامداریها کفاف تنها 80درصد نیاز واحدها را میدهد و ما مجبوریم در برخی از ماههای سال، بهویژه در فصول سرد، 20درصد مابقی را از بازار آزاد و آن هم به قیمت 500 تا 550 تومان در هر لیتر تهیه کنیم. با توجه به اتفاقات و بلاهایی که بر سر قشر دامدار کشور آمده، بعید نیست که همین سهمیه ناچیز را هم قطع کنند. همانطور که دولت این همه برای کارتی شدن سوخت، هزینه کرد اما اکنون دیگر این کارتها به هیچ دردی نمیخورند.