به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو» بورس تهران از حدود 18 ماه پیش تاکنون یکی از سخت ترین دوران رکود خود مواجه شده است؛ دوره ای که در مقایسه با چرخه های تاریخی بازار باید به زودی به نقطه پایانی خود نزدیک شود، این در حالی است که دورنمای مبهم آینده سیاسی و اقتصادی کشور باعث شده تا سرمایهگذاران و سهامداران بازار سرمایه با تجدیدنظر نسبت به رفتار خود در این بازار نسبت به خرید یا نگهداری سهام با دیده تردید بنگرند.
میانگین قیمت بر درآمدی کل بورس تهران به عنوان ضریبی که نشاندهنده ریسک و بازده اسمی در این بازار است، از حدود 7 مرتبه در آغاز دوره رکود به 5.3 مرتبه تا به امروز دست یافته که چنانچه سود تقسیمی مجامع نیز از این نسبت کسر شود، می توان گفت پی بر ای (P/E ) بورس رقمی نزدیک به 4 مرتبه شود. رقمی که مطابق با اصل رجحان نشان می دهد در مقایسه با ریسک سرمایه گذاری موجود در اقتصاد همچنان گزینه سرمایه گذاری در بانک را برای سرمایه گذاران مقبول تر می داند.
اما این پرسش هم برای اغلب کارشناسان و فعالان بازار سرمایه وجود دارد که چرا با وجود تداوم روند سودآوری شرکتها اما در بورس، قیمت سهام هیچ تناسبی با ارزش ذاتی و جایگزینی شرکتها نداشته و با وجود آنکه قیمتها از مفت هم ارزانتر شده اما هیچ کس راغب به خریداری سهام نیست.
2 شرط برای رونق دوباره بورس
یک کارشناس بازار سرمایه با برشمردن دو عامل اصلی برای تداوم رشد بازار سهام، عنوان کرد: بورس یا باید به تناسب روند رشد سودآوری شرکتها و صنایع بورسی که به تبع آن، افزایش ارقام سود برآوردی و تقسیمی مجامع را به دنبال دارد با صعودی شدن نماگرهای خود همراه شد و یا با تکیه بر انتظارات امیدوار کننده سهامداران از آینده.
علی کشاورزی افزود: در زمینه سودآوری شرکتها در حال حاضر فصل مجامع نشان می دهد اغلب شرکتها و صنایع بورسی در پایان دوره عملکرد یک ساله خود یا به اندازه سال پیش از آن و یا کمتر از دوره مالی ماقبل عایدی برآوردی خود را در بودجه محقق کرده اند.
در سال 91 همزمان با رشد نرخ دلار و تورم معامله گران بورس تهران شاهد رشد فزاینده سودآوری شرکتها در بودجه های برآوردی و عملکردی بودند اما اکنون در بودجه های مالی سال 94 از چنین رشدفزاینده ای خبری نیست.
وی، از اثر انتظارات روانی سرمایه گذاران در افزایش قیمت سهام سخن گفت و اظهارداشت: میزان امید به آینده یا به عبارتی، انتظارات آتی سهامداران می تواند درجه سودآوری بازار سهام را تغییر دهد. در حال حاضر به دلیل از دست رفتن اعتماد و اطمینان از آینده برای اغلب سرمایه گذاران تقاضا برای خرید سهام به شدت کاهش یافته است.
به باور این کارشناس بازار سرمایه، در حالی که بازار سهام باید اکنون با گزارشهای شفاف عملکردی و برآوردی شرکتها روبرو باشد اما در اغلب موارد این گزارشها قابلیات اتکا نداشته و نمی توان به ارقام و اعداد درج شده کنونی در این گزارشها و اطلاعیه های مالی چندان اتکا کرد.
به عنوان مثال، ارایه گزارشهای بودجه ای گروه پالایشی ها به عنوان پیشروترین صنعت بورس بر پایه 4 سناریو در حالی صورت می گیرد که نرخ نفت خام بر پایه 60 دلار برای هر بشکه پیش بینی شده در حالی که در مقایسه با نرخهای فعلی بازارهای جهانی از انحراف بالایی برخوردار است و یا صنعت پتروشیمی به تنهایی 26 درصد از ارزش کل بازار سهام را به خود اختصاص داده، این در حالی است که هنوز نرخ خوراک گاز برای این صنعت بورسی مشخص نیست و اظهارنظرهای ضد ونقیض برای این موضوع از دولت، مجلس و شرکتها شنیده می شود.
اصلیترین رکن بازار سرمایه
کشاورزی از شفافیت به عنوان اصلی ترین رکن بازار سرمایه سخن گفت و افزود: در حال حاضر چند صدایی در هیات دولت باعث عدم رضایت سرمایه گذران از شعارهای متولیان بازار سرنایه شده است. آنچه که باید وزرای دولت تدبیر و امید بدانند که به هر حال شرکتهای بزرگ دولتی در بورس واگذار شدهاند و رعایت الزامهای این بازار در زمینه رابطه دولت با بخش خصوصی اجتناب ناپذیر است. شفافیت عملکرد شرکتی که سود و زیان آن وابسته به فعالیتهای کارمزد محور آن است در نحوه تعیین قیمت در عرضه و تقاضای واقعی بازار از اهمیت دو چندانی برخوردار است.
به باور وی، آنچه در بازار سهام مورد معامله قرار می گیرد به نوعی مجموعه ای از صورتهای مالی شرکتها است و غیر از این، هر چه مورد داد وستد واقع شود، تنها وهم و خیال از آینده خواهد بود. براین اساس در بورس یا انتظارات از صورتهای مالی منجر به تقاضا برای سهام می شود و یا اگر به اطلاعات مالی نیاز نباشد فقط شایعه باعث دست به دست شدن داراییهای مالی میشود.
شاخص به عملکرد متولی ربطی ندارد
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر پرهیز متولیان بازار سرمایه از شاخص محوری در بازار سهام، عنوان کرد: اینکه شاخص بورس افزایش یا کاهش یابدۀ به عملکرد متولیان بازار سرمایه ارتباطی ندارد، چراکه روند حرکتی شاخص بورس وابسته به ظرفیت رشد اقتصادی کشور است. در این میان، شفافیت و نقد شوندگی سهام در بازار همواره باید در صدر وظایف متولیان بازار سرمایه قرار گیرد. اگر قرار است شاخص بورس بریزد، به تعویق انداختن آن با برخی اقدامهای نادرست از قبیل سناریوسازی برای اطلاعات مالی شرکتها و یا دخالت در آرایش صورتهای مالی آنها با نمایش انحرافهای مالی بین اولین و آخرین پیش بینی فقط به خراب تر شدن اوضاع کمک می کند.
کشاورزی به متولیان بازار سرمایه توصیه کرد: برای ایجاد اعتماد در بازار سرمایه متولیان این بازار باید ابتدا از خودشان شروع کنند. سازمان بورس باید از اصول حاکمیتی خود پیروی کند و مسیر همه بورسهای دنیا را پیش گیرد. سالم سازی و ایجاد بازار شفاف و کارامد از وظایف اصلی متولیان بازار سرمایه است. بر این اساس، رعایت همه جانبه قوانین و عدم دخل و تصرف در اطلاعات مالی شرکتها و از سویی دیگر، کاهش توقف نمادهای معاملاتی تا جایی که امکان دارد می تواند به بهبود وضعیت بازار سرمایه در جذب دوباره سرمایه گذاران کمک کند.
رشد بورس از کی آغاز میشود؟
به موازات این اظهارات، امیر حسین اسماعیل پور ، دیگر کارشناس بورس تهران معتقد است: رشد بازار از زمانی آغاز میشود که سودآوری شرکتها قبل از هر چیز با افزایش همراه باشند. در این فرآیند رشد سودآوری شرکتها نیز زمانی محقق میشود که از بابت افزایش تولید و سهم بازار مصرف و همچنین افزایش قیمت فروش منتفع شوند. البته در این زمینه افزایش قیمت فروش برای سرمایه گذار چندان جذاب نیست، چراکه شرکت هیچ اتفاقی در حجم تولید وفروش آن رخ نداده و فقط از قیمت فروش منفعت بدست آورده، این در حالی است که از لحاظ حجم تولید و فروش چنانچه ظرفیت بالاتری را محقق سازد و سهم خود را در بازار مصرف افزایش دهد با رضایت بالاتری از سوی سرمایه گذار و سهامدار روبرو است.
وی با اشاره به کاهش نرخ تورم اسمی در اقتصاد ایران، عنوان کرد: به طور معمول اقتصاد از تورم و افزایش نرخ کالاها سود برده، این در حالی است که به دلیل کاهنده شدن آهنگ رشد تورم اسمی در کشور چنین سودی دیگر به راحتی تحقق یافتنی نیست.
این کارشناس بازار سرمایه در برابر این پرسش که چرا با وجود عدم تغییر در حجم صادرات و واردات کالاها در کشور باید قیمت سهام در بورس تهران با افت بسیار زایدی روبرو باشد؟ پاسخ داد: واقعیت امروز نشان می دهد بسیاری از کالاها و اجناس در انبارها به دلیل ضعف بازار فروش باقی مانده است. اینکه چرا این شرایط به چشم نمی آید، شاید به این خاطر است که فعلا شرایط دشواری رخ نداده و بسیاری از سوء استفاده کنندگان اقتصادی هنوز از ذخایر موجود در حال بهره برداری هستند اما اینکه اقتصاد کشور و به تبع آن بورس تهران چه زمانی از شرایط فعلی بیرون خواهد رفت، به دو راهکار نیاز است.
نسخه درمان برای بورس
وی افزود: اقتصاد ایران مجبور است در حال حاضر از طریق گشایش سیاسی با دنیا و جذب سرمایه گذار خارجی از طریق بازارهای صادراتی و یا افزایش پایه پولی با انتشار پول تازه به بهانه رونق اقتصاد داخلی روی آورد. در این زمینه آنچه بیش از همه به چشم می آید، تلاش دولت بر مدل و راهکار نخست، یعنی جذب سرمایه گذار خارجی و حضور در بازارهای صادراتی متمرکز شده است.
اسماعیل پور در توضیح اینکه چرا با وجود برخورداری بانکها از منابع پولی ولی بازار سرمایه احساس کمبود نقدینگی می کند؟ گفت: هر تحلیلگر یا کارشناسی چنانچه خود را به جای دولت ببیند و در جریان آمارها و ارقام واقعی کشور قرار گیرد، شاید دیدگاه متفاوت تری نسبت به تحلیل شرایط موجود ارایه دهد اما قدر مسلم وضعیت پولی و مالی کشور نشان می دهد اغلب بانکها در حال حاضر 3 تا 4 برابر سرمایه خود به بانک مرکزی بدهکارند و پولهای خود را تبدیل به املاک و ساختمانهایی کردهاند که از ارزش چندانی برخوردار نیست. در عین حال، بسیاری از این منابع پولی برای بانکها وجود خارجی ندارد و حجم بالایی از آنها غیر قابل برگشت و به عبارتی، سوخت شده که شهامت اعلام آنها به مردم وجودندارد.
پول در بانکهاست اما ...
وی افزود: در صورت بررسی صورتهای مالی بانکها می توان به خوبی دریافت که به طور حتم بانک ورشکسته وجود دارد. اشتباه بزرگ نظام بانکی کشور عدم وجود سامانه اعتبار سنجی برای بانکها است. بانکها به جای آنکه به طرحهای توجیهی مولد تسهیلات خود را تخصیص دهند، در دهه های گذشته این منابع را به وثیقه های ملکی تخصیص داده اند. در عین حال در دولت قبل همزمان با افزایش گردش مالی از محل رشد منابع درآمدی نفتی، تخصیص وامهای دستوری به طرح مسکن مهر افزایش یافت اما هیچ وقت این تسهیلات به بانکها برنگشت. به هر حال، باید گفت نقدینگی در جامعه وجود دارد اما بیش از 50 درصد آن در مسکن گیر افتاده و با کاهش گردش حجم نقدینگی چیزی شبیه به بحران 2008 آمریکا را برای کشور پدید آورده است.
از بحران 2008 آمریکا تا رکود 94 ایران
این کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه ایران با بیان اینکه برخی مفروضات دولت فعلی مشابه سیاستهای اقتصادی دولت اصلاحات است، عنوان کرد: آنچه که در حال حاضر می بینیم، عدم شهامت لازم برای پذیرش بحرانها است در حالی که بحران 2008 آمریکا مورد پذیرش دولت این کشور قرار گرفت و درمان هم شد. ساختار اقتصاد آمریکا بر مبنای بازار آزاد بوده و دولت برای روی پا نگاه داشتن اقتصاد اقدام به تخصیص یارانه به تولید کرده است. در این وضعیت فرایندها در حالی به درستی عمل می کنند که در اقتصاد ایران به دلیل تفاوتهای ماهیتی صنایع بزرگ همچون خودروییها و یا بانکها با وجود برخورداری از سود عملیاتی اما به دلیل انبوهی از هزینه های مالی و یا سرمایه گذاریهای تو خالی این فرایندها به درستی عمل نمیکنند.
به نقشه راه نیاز داریم نه توافق
وی افزود: در صنعت خودرو سازی با کمال تاسف با آمارهای نادرست مواجه هستیم. به عنوان مثال، عنوان شد که خودروییها بیش از 2 هزار میلیارد تومان دارایی فروختند در حالی که این رقم در صورتهای مالی دیده نمی شود، در عین حال به لحاظ ماهیتی هیچ شرکتی در زیر مجموعه های خودروسازان از این بابت تغییر نداشته است.
به باور اسماعیل پور، شرایط کنونی بازار سهام بر مبنای دیدگاه فعلی تصمیم سازان مدیریت کلان کشور چنانچه تداوم داشته باشد، حتی در کوتاه مدت هم با فوض توافق هسته ای بهبود نخواهد یافت؛ مگر اینکه از فردای روز توافق نقشه راه و برنامه منسجمی برای اقتصاد و بازار سرمایه وجود داشته باشد.
بورس به یک فنر فشرده بند است
حسین خزلی خرازی اما دیدگاه متفاوت تری نسبت به کارشناسان قبلی دارد. او معتقد است حضور مداوم در بازار سرمایه شرط موفقیت در بورس است.
وی می گوید: اگر سرمایه گذاری هم اکنون این دیدگاه را می پذیرد که تحریمها تشدید می شود، باید همین الان همه داراییهای خود را در بازار سرمایه بفروشد و از این بازار برود اما ذهن و امید من با توجه به واکنشهای موجود از مذاکرات می گوید که باید در بورس ماند؛ ذهنیتی که تجربه 16 سال حضور مداوم در بازار سرمایه را داشته و اکنون می گوید که بازار سهام مثل فنر جمع شدهای شده است که در صورت یک تلنگر به سرعت آزاد میشود.
این کارشناس بازار سرمایه، میانگین قیمت بر درآمدی پایین را ناشی از ترس فعالان بازار از آینده و نگرانی از رشد سودآوریها دانست و گفت: در پاییز سال 92 باید با عرضه سهام جدید در بازار و یا افزایش سرمایه از رشد هیجانی بازار سهام جلوگیری میشد اما متاسفانه این اقدام صورت نگرفت و مجامع عادی سالیانه با خوشحالی دو چندان برای تقسیم سودهای نقدی بالا پایان یافت.
به گفته وی، رشد بورس با رشد اقتصادی کشور هموراه رابطه متناظر داشته، با این تفاوت که رشد بورس از رشد اقتصاد حدود 15 تا 20 درصد بالاتر است، این در حالی است که سال 1392 یک سال استثنایی برای بازار سهام به دلیل تکانههای ارزی در صورتهای مالی شرکتها بود که رخ دادن دوباره آن ممکن نیست.
باور بورس از واقعیتهای اقتصادی
جعفر عزیزی، آخرین کارشناسی است که معتقد است: بازار سرمایه هم اکنون با یکسری واقعیتهای اقتصادی و سیاسی روبرو است که باید بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گیرند. ریسک سیستماتیک یا به عبارتی، ریسکهای برونزا که خارج از حیطه فعالیت شرکتها و صنایع بورسی است، در حال حاضر برای بازار سرمایه وزن مشخصی را به خود اختصاص داده است. به عنوان مثال، موضوع مذاکرات هسته ای برای سرمایهگذاران بازار سرمایه ایران فقط بر پایه شواهد و حدسیات هر شخص میتواند بررسی و تحلیل شود. اینکه مذاکرات هسته ای نتیجه می دهد یا نه، از اساس برای تحلیلگر فقط یک حدس است.
وی افزود: در حال حاضر نخست واقعیتهای اقتصادی بازار باید باور پذیر باشد و سپس خود اقتصاد؛ بنابر واقعیتهای موجود اقتصاد ایران از حدود 3 سال پیش تاکنون در رکود سراسری فرو رفته و عمیق ترین رکودهای حال حاضر را تحمل و تجربه کرده است که به دلیل کاهش درآمد دولت به عنوان بزرگترین متولی دخل و خرج کشور از 120 میلیارد دلار در سال به 35 میلیارد دلار در سال و برخی مسایل دیگر، به دلیل کاهش مخارج دولتی بوده است. در این اوضاع و احوال دولت باید در واقع با چاپ پول تازه کمبودهای موجود را جبران کند که خطر موج سهمگین نقدینگی سرگردان را برای جامعه در بردارد یا از طریق افزایش مالیات و عوارض آن را تامین کند که با توجه به رکود فعلی، مرگ صنایع تولیدی و خدماتی را در بر دارد.
سیاستهای انبساطی برای عبور از هسته سخت تورم
این تحلیلگر بازار سرمایه کشور با بیان اینکه در شرایطی که تورم به هسته سخت خود رسیده، اجرای سیاستهای مالی انبساطی می تواند به خروج اقتصاد از رکود بیانجامد، عنوان کرد: کنترل تورم به عنوان سیاست سلبی همواره آسانتر از خروج از رکود به عنوان سیاست ایجابی است. برای گرایش منابع به سمت تولید واقعی نباید مانع تعیین نرخ سود واقعی در بازار سرمایه شد. در حال حاضر با تعیین نرخ سود بانکی منابع پولی به جای تولید به سمت شعبات بانکی گرایش پیدا کرده که ادامه حیات تولید را در خطر انداخته است. از این رو، برای خروج از رکود باید منابع پولی به بازار سرمایه و از آنجا به چرخه تولید تزریق شود اما آیا با نرخ سود بالای تسهیلات بانکی، این منابع قادر به ورود به تولید هستند؟
وی درباره دلیل عدم تقاضا برای خرید سهام در بورس گفت: فعالان بازار سرمایه به دلیل پشت سر گذاشتن شرایطی سخت در بازار در زمستان سال گذشته و افتهای سنگین اگرچه در انتهای سال با کمی خوش بینی نسبت به آینده روبرو شد اما به دلیل عدم اصلاح برخی رفتارها از سوی متولیان بورس و عدم ایفای نقش کارآیی عملیاتی آنها در بازار به بیاعتمادی گستردهای منجر شد که افت شدید حجم و ارزش معاملات روزانه بازار سهام را در پی داشت.
واکنش امروز بورس ناشی از رفتار دیروز متولیان
از سویی دیگر، به دلیل بر جای ماندن آثار عملکردی متولیان قبلی بازار سرمایه از جمله به تعویق انداختن ریزش شاخص بورس با توقف طولانی برخی نمادهای پیشرو و یا نحوه ارایه اطلاعات شرکتها در گذشته که گاهی اوقات به حبس گزارشها در حوزه نظارتی متولی بازار سرمایه منجر میشد، باعث سنگین تر شدن سایه بی اعتمادیها شد.
عزیزی در پایان خاطرنشان کرد: بازار سهام در هیچ دوره ای به حد امروز مرگ آور نبوده و این ناشی از تبعات رفتارهایی است که در گذشته با آن شده و امروز در حال نشان دادن واکنش به آن است، این در حالی است که متولان امروز با اصلاح برخی کاستیها به کمک بستر های بورس شتافتهاند و به نظر می رسد در صورت یاری فعالان بازار سهام دوباره روند بورس بر مدار رونق حرکت کند.
منبع: تابناک