به گزارش «خبرگزاری دانشجو» به نقل از موج چهارم، در ادامه سلسله جلسات آموزشی – تربیتی با موضوع “زن، خانواده و جامعه” که با محوریت “مدرنیزاسیون زن” و با حضور دانشجویان دانشگاه فرهنگیان فاطمه الزهرا (س) اهواز برگزار شد، محمدامین غبیشاوی عنوان کرد: در دو بحث تعلیم – آموزش و علم، باید بدانیم که در تعلیم – آموزش و علم، اولین کسی که آن را اجرایی می کند، خداوند است و بعد پیامبران این وظیفه مهم را بر عهده دارند.
غبیشاوی، با اشاره به نقش مادر در کانون خانواده گفت: در خانواده ها، مادر جایگاه معلم را دارد و اگر مادری در حق فرزندش معلمی نکند، می توان گفت که اصلاً در حق او مادری نکرده است.
وی اظهار داشت: افعال فیزیکی مادر در خانه، همچون خانه داری، بچه داری، نظافت و …، با موضوع تربیت فرزند فرق می کند ؛ و اگر مادر در حق فرزندش مادری نکند، آنگاه می تواند گفت که آن فرزند همچون فرعون، معاویه و … رشد پیدا می کند.
این فعال فرهنگی در ادامه خاطرنشان کرد: تعلیم، از جایگاه خاصی برخوردار می باشد و نحوهً اجرای درست آن می تواند تاثیرات شگرفی را از خود به جای بگذارد.
یک کودک میتواند یتیم باشد یا لطیم. یتیم کسی است که از داشتن پدر یا مادر محروم است ولطیم یعنی فرد هم از پدر و هم ازمادر یتیم باشد. ولی اکثر افراد بزرگ تاریخ افرادی بودند که یا یتیم بودند یا لطیم. مثلا امام خمینی (ره) در شبی که به دنیا آمدند پدرشان کشته شدند؛ و در سن ۹ یا ده سالگی مادرشان را از دست دادند. همچنین حضرت رسول خدا(ص) ابتدا یتیم بودند و سپس لطیم شدند. و خداوند این گونه به ما نشان می دهد که ، افرادی که لطیم شدند، درتاریخ افراد بزرگ و مهمی بودند.
محمدامین غبیشاوی با اشاره به تعلیم فرزند قبل از تولد، خاطرنشان کرد: تعلیم فرزند قبل از تولد، از افعال پدر و مادر در سال های گذشته، تاثیر می پذیرد.
وی در بیان فرهنگ اسلامی گفت: هر فردی که با فرهنگ اسلامی به دنبال خدا برود، قطع به یقین دنیا ذلیلانه به دنبال او می آید.
این فعال فرهنگی در ادامه به بیان سرمنشاء برکات و درکات پرداخت و تاکید کرد: آغاز هرکاری با بسم الله الرحمن الرحیم، باعث رسیدن شما به آثار و برکات زیادی می شود و اگر چنین نشود، باعث رسیدن آثار و درکات می شود.
غبیشاوی در رابطه با شأن معلم بیان کرد: انسان باید بداند که هر کاری آداب خاص خود را دارد و یک معلم برای حفظ شان خود، نمی تواند آن رفتاری را که با پدر و مادرش یا همسرش انجام می دهد، با دانش آموزان انجام دهد، چرا که کار اشتباهی است ؛ “شاید آن رفتار درست باشد اما در جای غلطی انجام شده است”.
وی تصریح کرد: همه ی هَم و غَم ما در این دوران زندگی این است که اشتباهاتمان را کم کنیم و نسل صالحی را به تحویل جامعه دهیم و اگر نسل، نسل صالحی نباشد، زندگی مرفح داشتن به هیچ درد نمی خورد.
این فعال فرهنگی در بیان آثار مخرب گناه اظهار داشت: “گناه حسرت می آورد و غیبت گناه است، در نتیجه غیبت حسرت می آورد” و اگر به این شیوه به قرآن کریم بنگریم ، قرآن حرف خاصی ندارد، به عنوان مثال لاریب: شکی در آن نیست، هدیً: یعنی اثرش هدایت است، للمتقین: برای متقین است، برای متقین توضیحی آمده ؛ الذین یومنون، یعنی تقوا بالاتر از ایمان است، به همین دلیل در قرآن گفته شده است که لَعَلَکُم تَعقِلون، که ما به مفهوم آن فکر کنیم و باعث رشد فکری ما شود و ما در زندگی خود به موضوعاتی عمل می کنیم که خودمان به آن فکر کرده ایم و در واقع به آن رسیده ایم.
محدامین غبیشاوی، غیبت را دارای سه شرط دانست و عنوان کرد: شرط اول غیبت نقص فرد غائب، شرط دوم غیبت نقص ؛ نقص پنهان او باشد و شرط سوم غیبت فرد شنونده آن نقص را نداند و بر او پوشیده باشد و در اذهان عمومی معمولاً غیبت به معنای گفتن موضوعی در غیاب شخصی است که آن شخص از گفتن آن عیب در نزد دیگران راضی نیست، البته این معنا، معنای درستی نیست و اگر آن شخص چه راضی باشد و چه نباشد، نباید عیب های او را در نزد دیگران فاش کرد! و در واقع اعتراف به گناه خودش گناه است و اگر ما موضوعی را ندانیم، از سر ناآگاهی به آن مبتلا می شویم و اگر غیبت را درست نشناسیم به آن دچار می شویم.
وی گفت: انسان های متفکر مدت زمان زیادی را سکوت اختیار می کنند چرا که سکوت و تفکر، تواضع را بالا می برد و ادب را افزون می کند.
این فعال فرهنگی در ادامه افزود: تا معنای فلسفی موضوعی را ندانید، نمی توانید ارتباط وجود مادی و معنوی آن را بفهمید و منطق به ما، علم و فن مصون از خطا را به ما می آموزد.
محمدامین غبیشاوی، با اشاره به آیه ” کُلوا مِن الطیبات و اعمَلو الصالحات” در قرآن کریم، گفت: این آیه شریفه، اشاره به این موضوع دارد که تا أکل طیب نکنی صالح نخواهی، لذا علم (علم منطق)، با همه موضوعات ارتباط تنگاتنگی دارد و کمال انسانی در گرو حفظ شان خود است
وی تاکید کرد: جامعه شناسی، جنگ نرم و سیاست به همه ی ما ارتباط دارد و هر موضوعی که پیرامون ما رخ می دهد، در نهایت یک سیاست دارد.
این فعال فرهنگی در بخش پایانی سخنان خود در رابطه با علل و آثار گناه عنوان داشت: علت اصلی گناه این است که افراد با گناه کردن، از مسیر اصلی کمال منحرف می شوند و این موضوع سبب می شود که انسان آرامش خود را از دست بدهد و چیزی جزء ضرر و خسران برای او باقی نماند، چرا که خداوند به طور صریح در قرآن می فرمایند: إنَ الانسانَ لَفی خُسر ؛ گناه یعنی خسر و اگر بخواهیم با افرادی که دوست ندارند درباره زیان های گناه صحبت کنیم، باید راجع به زیان های گناه صحبت شود.
غبیشاوی تصریح کرد: ظلم به معنای تعدی به حقوق دیگران است و گناهان ما، به حقوق سه نفر تعدی می کند که اولین آن تعدی به خداوند، بعد تعدی به خود و در آخر تعدی به دیگران و بنا به آیات قرآن کریم که می فرمایند: “تلک حدود ال.. فلا تقربوها”، این حدود خداوند است پس نزدیک نشوید ؛ در تفسیر این آیه باید گفت که انسان نهی می شود که از حدود خداوند دور شود ؛ “واجتنبوا کثیرا من الظن”، یعنی اصلاً به آن نزدیک نشو، حتی از آن دور نشو بلکه اجتناب کن.
وی به بیان سرمنشاء مشکلات بشریت پرداخت و عنوان کرد: مشکل ما این است که بر روی حد و حدود خودمان نسبت به حد و حدود خداوند و امام زمان (عج)، غیرت بیشتری داریم و این در زمانی است که امام حاضر است ولی ظاهر نیست.
این فعال فرهنگی گفت: کفر پنج وجه دارد که به ترتیب انکار خداوند، کفر نعمت، کفر به ترک امر خدا، کفر برائت (سکوت در مقابل ظلم و گناه) و انکار ربوبیت ؛ پس همان طور که هدایت مراتب دارد، کفر هم مراتب دارد.
غبیشاوی خاطرنشان شد: انسان این را بداند که گناه دارای عذاب در دنیا وآخرت است و از کوچکترین آثار گناه در این دنیا می توان به سلب آرامش، بدبینی و طلاق اشاره کرد.