به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، جنبش دانشجویی مجموعه فعالیتهایی است که دانشجویان و خاصه تشکلهای دانشجویی با رویکردهای مختلف جهت اصلاح یک سری امور چه در دانشگاه و چه در سطح جامعه انجام دادهاند.
در ایران نیز پس از تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ توسط رضاخان، شاهد فعالیتهای دانشجویی بودهایم که البته فراز و فرودهایی داشته است؛ اما به طور کلی جنبش دانشجویی در ایران وامدار تجمع دانشجویی در سال ۳۲در اعتراض به ورود نیکسون، معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به ایران و کشته شدن سه تن از دانشجویان معترض دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ماه این سال است.
فعالیتهای دانشجویی در تمامی دانشگاههای ایران چه در دوره قبل از انقلاب و چه در دوره پس آن با فراز و فرودهایی همراه بوده و در هر دوره رنگی به خود گرفته و دانشجویان همیشه در پی آگاهی سازی مردم برآمدهاند.
دانشگاه فردوسی مشهد نیز یکی از دانشگاههای است که در دورههای مختلف زمانی چه دوره ستمشاهی، چه در دوره انقلاب، در زمان جنگ و چه امروز دانشجویانش سعی کردهاند با پیروی از منویات امام و رهبری به آگاه سازی جامعه بپردازند.
آنچه در ادامه مي خوانيد حاصل گفتوگوي اين خبرگزاري با حجت الاسلام محمدرضا جواهری از فعالين دانشجويي دانشگاه فردوسی مشهد در دهه ۶۰ و عضو هیات علمی فعلی این دانشگاه است.
از چه زمانی در ایران شاهد ایجاد جنبشهای دانشجویی هستیم و در ابتدای امر این جنبشها با چه اهدافی به وجود آمدند؟
دانشگاه در ایران برای مخالفت با اسلام و از بین بردن حوزههای علمیه به وجود آمد؛ انگیزه بنیان گذاران دانشگاه در ایران ستیز با مذهب و دین بود. دانشگاه تهران نیز در برابر حوزه علمیه مروی شکل گرفت. بر این اساس اهداف تاسیس دانشگاه، تعارض با حوزههای علمیه و دین و مذهب بود، بر همین اساس درون دانشگاهها جنبش دانشجویی با خواستگاه ضد مذهبی و غیر دینی پدید آمد.
نخست جنبش دانشجویی در دانشگاههای کشور به صورت مارکسیستی و کمونیستی متولد شد و سپس آمیخته با ملیت گرایی شد و این جنبشها مارکسیستی و ملی شد و در ادامه رنگ ملی یافت و جنبش ملی شد و سپس جنبشهای ملی- مذهبی شدند و در نهایت در پرتو نهضت امام خمینی(ره) به مرحله جنبش مذهبی منتهی شد.
جنبش دانشجویی در ایران لائیک زاده شد؛ اما بعدها به مذهب پیوست
بنابراین سیر تحول جنبش دانشجویی در دانشگاههای ایران از گریز از مذهبی بودن به روی آوردن به مذهب بوده است.
حادثه ۱۶ آذر در دانشگاه تهران بیانگر حرکت مارکسیستی و ملی در دانشگاههای کشور است و از سه دانشجویی که در این دانشگاه کشته شدند، دو دانشجو از هواداران حزب توده و یک نفر از جبهه ملی بودند که در نهایت در پرتو نهضت امام خمینی(ره) و قیام ۱۵ خرداد در دانشگاهها، شاهد ایجاد تحول شدیم.
بر اثر نهضت امام خمینی(ره)، رهبری مخالفان رژیم از مارکسیستها و ملی گرایان به چهرههای مذهبی انتقال یافت و قیام ۱۵ خرداد در سال ۴۲ یک نهضت خاص دینی و مذهبی بود که تفکر امام این قیام را به وجود آورد.
از پیامدهای این قیام تاسیس انجمنهای اسلامی دانشجویان در دانشگاههای کشور بود که در فضای سخت و با استبداد خشن و اختناق رژیم شاهنشاهی، گرایشات مذهبی دانشجویان با الهام از تفکر امام پدید آمد و در دانشگاهها نیز چهرههای مذهبی سر بلند کردند و توانستند در مخالفت با رژیم گام بردارند و روز به روز در پرتو ارتباط با شاگردان امام و تربیت شدگان در حوزههای علمیه با مذهب و دین پیوند خوردند.
بنابراین جنبش دانشجویی در دانشگاههای کشور لائیک زاده شد؛ اما سرانجام به مذهب پیوست و در پرتو تفکر امام خمینی(ره) جدایی دین از سیاست از بین رفت و دانشجویان با عشق به اندیشه ذلال و پاک امام به تفکر صحیح همراهی دین و سیاس روی آوردند و نقش سیاسی دین در دانشگاهها آشکار شد.
جنبش دینی و مذهبی دانشجویی در دهه ۴۰ و سپس در دهه ۵۰ در دوران شکل گیری انقلاب در سال ۵۶ و ۵۷ نقش مهمی در نهضت امام خمینی(ره) ایفا کرد و توانست در فضای دانشگاهها رویاروی جریانات لائیک و سکولار بایستد. پس از پیروزی انقلاب نیز در مسیر وحدت حوزه و دانشگاه، تشکل دانشجویی دفتر تحکیم حوزه و دانشگاه بوجود آمد که پیدایش این دفتر در راستای تعامل ایمان، علم، معنویت، مادیت و آخرت دنیا بود و تفکر امام الهام بخش پیدایش این دفتر بود تا بتوانند با ارتباطگیری با حوزهها در دانشگاه موثر باشند.
انجمنهای اسلامی دانشجویی بودند که در ۱۳ آبان سال ۵۸ با بهره گیری از رهنمودهای امام سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند و با حضور آنان در سفارت روشن شد که این سفارت لانه جاسوسی بوده است. همه اینها با الهام از اندیشه امام و با حضور شاگردان مکتب فکری امام در میان دانشجویان تحقق یافت و اکنون نیز تشکلهای دانشجویی باید با توجه به همان مبانی امام و رهبری موثر در دانشگاه باشند.
چه شد که همان جنبش دانشجویی که با الهام از اندیشه امام روزی سفارت آمریکا را تسخیر کرد و معتقد به عدم جدایی دین از سیاست بودند امروز به سمت دیگری رفته و بخشی از همان تفکر گذشته نمیپذیرد؟
گرایش به سکولاریزم و جدایی دین از سیاست و عدم هم سویی با آرمانهای شهدا و انقلاب، خطر بزرگی است که دانشگاههای کشور را تهدید میکند و این رویکرد، فاصله گرفتن از اصول جنبش دانشجویی در مرحله تکاملی و مرحله عالی آن میباشد.
مبارزان شرمگین افرادی هستند که تحت تاثیر احساسات و تنها شور و بدون تفکر عمیق مذهبی به صحنه آمدند. اینها افرادی هستند که با تکلیف دینی در صحنه حضور نیافتند، افرادی که بر اساس شرع و عقل و انگیزههای پایدار مذهبی به صحنه نیامدند، بلکه در موج جنبش دانشجویی مذهبی قرار گرفتند و در نهایت جا زدند، متوقف و گرفتار انحراف فکری شدند.
انسانی که بر اساس انگیزه مذهبی و بر اساس مولفه تکلیف گرایی دینی در صحنه حضور یابد، هیچگاه از انجام تکلیف شرعی پشیمان نخواهد شد. کسانی که از گذشته خود پشیمان میشوند، افرادی هستند که در زمان انجام کارها در گذشته بر اساس عنصر تکلیف و وظیفه شرعی به صحنه نیامدند.
جنبش دانشجویی تنها با پایبندی به تفکر امام(ره) که ترجمان وحی الهی و احداث پیامبر(ص) و امام(ع) است، میتواند در مسیر خدمت به نظام و پایداری انقلاب و صدور آن به دانشگاههای جهان و تاثیرگذاری در بیداری اسلامی در دانشجویان کشورهای اسلامی و سراسر اقدام کند.
کسانی که از گذشته خود پشیمانند صلاحیت سخن گفتن از گذشته پرافتخار را ندارند، چنانچه وفادار به راه گذشته باشند، میتوانند از آن پایگاه و بر اساس آن امتیاز سخن گویند. کسانی که از راه گذشته و امتیازات گذشته خویش جدا شدهاند نباید از آن امتیازات سوء استفاده کنند و جامه اسلامی نیز نباید آنان را بر اساس آن امتیازات بشناسد؛ چرا که این افراد گذشته ارزشمند خود را حبس و آن را نابود کردهاند، حرکت امروز آنان متفاوت با گذشته نشان دهنده بی ریشه بودن آنان و عدم تفکر صحیح آنان در گذشته است. بنابراین باید خطر عوام فریبیها و توطئههای مبارزان شرمگین را شناخت و آنها را خنثی کرد.
شاخصههای جنبش دانشجویی در سالهای ۵۶ و ۵۷ چه بوده است؟
جنبش دانشجوی در گذشته پیوند دین و سیاست، توکل بر خدا، پذیرش رهبری مذهبی و مرجعیت شیعه بوده است.
امروز بار دیگر باید این شاخصهها شناسایی و در جلساتی که دانشجویان میگذارند به بحث گذاشته شود. در آن دوره دانشجویان میکوشیدند اسلام به عنوان ایدئولوژی در جامعه موثر باشد و جامعه نیز جنبش دانشجویی را به عنوان جنبشی جامع و کامل در جهت پاسخ گویی به همه نیازها میشناخت و با توجه به اینکه در آن دوره جنبش دانشجویی با تفکر امام راحل پیوند خورده بود، ساختاری مذهبی داشت. با استبداد و استعمار مبارزه میکرد و با کفر، استکبار جهانی و نفاق درگیر بود و با مارکسیسم، الحاد و ملیگرایی افراطی در تقابل قرار داشت.
آن هایی که اکنون غرب زده شدهاند و به سکولاریسم روی آوردند و از جدایی دین و سیاست سخن میگویند و از ناکارآمدی حکومت اسلامی سخن میپراکنند از راه و رسم و سلوک جنبش دانشجویی جدا شدهاند. این افراد هرگز نباید از افتخارات جنبش دانشجویی سوء استفاده کنند.
جنبش دانشجویی در سه دوره ریاست جمهوری سابق نتوانست آنگونه که باید فعالیت کند.
تفاوت جنبش دانشجویی در سه دوره اصلاحات، دوران احمدینژاد و دوره اعتدال در چیست؟ دانشجویان در کدام از این دورهها مجال بیشتری برای فعالیت داشتند؟
در هر سه دوره دانشجو نتوانسته است آنگونه که امام و رهبری خواستهاند فعالیت کنند. چنانچه دانشجویان شأن خود را به درستی بشناسند و از لوازم شأن دانشجوی مسلمان در دانشگاه نظام جمهوری اسلامی ایرن آگاهی یابند و به آن لوازم آراسته شوند جنبش دانشجویی خواهد توانست در رسیدن به وضع مطلوب حرکت کند.
در کدام یک از این سه دوره رکود بیشتری را شاهد بوده ایم؟
آنچه که گفته شد جریان مشترک هر سه دوره است یعنی ما یک جنبش دانشجویی مذهبی بر اساس تفکر اسلام ناب محمدی و بر اساس تفکر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در این سه دوره مشاهده نکردیم.
آنچه که برای ما دارای ارزش است این است که جنبش دانشجویی با بصیرت مذهبی و با انگیزه بالای دینی با تقوا و با اخلاص باید بتواند در مسیر ضد استکبار و ضد صهیونیسم و در راه پیشرفت الگوی اسلامی ایرانی حرکت کند و در راستای خلق تمدن نوین اسلامی گام بردارد.
جنبشی که نقشههای کفار را بشناسد و آنها را خنثی کند. جنبشی که در شناسایی نقشههای دشمنان در جنگ نرم توانمند باشد و بتواند عموم اقشار جامعه را در خنثی کردن تهاجم فرهنگی یاری دهد و آنان را در جنگ نرم خلاء صلاح کند و نیازهای علمی کشور را بشناسد و با جنبش علمی به رسالت ذاتی خود عمل کند و دانشگاهها را در راستای استقلال علمی قرار دهند.
جنبش اصیل دانشجویی باید با نفی شرق و غرب راه اسلام را بپیماید. جنبشی که در مکتب عاشورا تربیت با فلسفه انتظار آشنا شود و در راستای ظهور امام زمان حرکت کند. انقلاب را آسیب شناسی کند و در راه زدودن آفات آن حرکت کند، عوامل پایداری و تدوام انقلاب را بیابد و با تمام توان در این راستا حرکت کند.
چه عواملی در هر سه دوره باعث رکود فعالیت فرهنگی و سیاسی دانشجویی میشد؟
معاونتهای فرهنگی غیر فرهنگی در دانشگاهها یکی از این عوامل است. شخصیت فرهنگی در دانشگاه هماهنگی با شأن معاونتهای فرهنگی را نداشتهاند. همچنین وجود مدیران غیر مذهبی در دانشگاهها که درد دین و دغدغه ارزشهای دینی در آنان نبود. مدیرانی که همت آنها رشد مذهبی دانشجویان نبود. مدیرانی که شوق و اراده آنان عمق تفکر مذهبی دانشجویان نبود.
اساتید غیر مذهبی و غیر انقلابی نیز عامل دیگری بوده و هست. اساتید غرب زده، لائیک و سکولار و ناتوانی که تمام همتشان تنها ترجمه آثار غربیهاست و شهامت نقد آثار غربیها را ندارند. این اساتید خود باخته و بیانگیزه در دانشگاههای کشور از عوامل رکود فرهنگی و مشکلات جنبش دانشجویی است. رواج علوم انسانی غربی در دانشگاهها و مرجعیت علوم انسانی غربی در این مراکز از خطراتی است که دانشگاه و جنبشهای دانشجویی را تهدید میکند.
مانیفست جنبش دانشجویی باید صحیفه امام باشد
مانیفست جنبش دانشجویی باید صحیفه امام خمینی در ۲۲ جلد باشد. زمانی که نه تنها دانشجو بلکه اساتید با این مجموعه بسیار ارزشمند آشنایی نداشته باشند رکود فرهنگی در دانشگاهها جریان خواهد داشت.
بیتوجه به فرمایشات رهبری در دانشگاهها زمینه ساز وضعیت نامطلوب جنبش دانشجویی است. امام خمینی(ره) در سال ۶۸ ضروریترین تشکل را تشکل بسیج دانشجو و طلبه دانستند، متاسفانه این تشکل هنوز تشکیل نشده است بسیج دانشجویی و طلاب جدا از هم شکل گرفتهاند؛ اما یک تشکل همراه با هم در تعامل با هم و همکار هم به وجود نیامده است.
علم زدگی در دانشگاهها و توجه صرف به علم نیز موجبات جدایی دانشجویان از اندیشه سیاسی امام(ره) را فراهم ساخته است که این علم زدگی و تظاهر به توسعه علم از خطراتی است که دانشگاهها را تهدید میکند و گرایش بیش از حد به چاپ مقاله در ژورنالهای خارجی را باعث شده است.
نوشتن مقاله توسط دانشجویان و اساتید ایرانی نه تنها برای پیشرفت ایران و اسلام موثر نیست؛ بلکه در طرح و برنامه دشمن گام برداشتن است و اجزاء طرح استکبار جهانی برای سلطه بر جهان را تکمیل میکنند.
سستی در امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاه ها آثار زیان بار داشته است. پیامبر(ص) فرمودند: زمانی که امت من در امر به معروف و نهی از منکر سستی کنند آماده عذاب الهی باشند.
اختلاط دختر و پسر در دانشگاه ها از خطراتی است که دانشگاه ها را تهدید می کند و جنبش دانشجویی را نیز از رسیدن به وضع مطلوب باز می دارد.
اختلاط دختران و پسران در دانشگاهها، سستی در امر به معروف و نهی از منکر و ناامیدی دانشجویان از آینده شغلی خود و فراهم نبودن شرایط اشتغال و مسکن نیز موجبات بیانگیزه شدن و انزوا و ناکارآمدی جنبش دانشجویی را فراهم میسازد.
عدم فعالیت همه جانبه نهاد نمایندگی نیز از عواملی استکه منجر به بیتوجهی دانشجویان به فعالیتهای دانشجویی شده است؛ این در صورتی است که چنانچه نهاد نمایندگی در دانشگاهها فعال باشند و دانشجویان را با اندیشه امام و رهبری در رابطه با فعالیتهای دانشجویی آشنا کنند تا با وظایف خود آشنا و آنان را اجرا کنند.
با توجه به اینکه در دهه ۶۰ به عنوان یک فعال دانشجویی در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد فعال بودید و در حال حاضر نیز به عنوان استاد دانشگاه در همان دانشگاه در کنار دانشجویان امروز حضور دارید، تفاوت دانشجویان امروز با دانشجویان دهه 60 را در چه میدانید؟
در آن دوره تنها تشکل دانشجویی در دانشگاههای ایران انجمن اسلامی دانشجویان بودند که همه مخلصان انقلاب اسلامی در آن حضور داشته و برای نظام و کشور فعالیت میکنند. بسیج، جامعه اسلامی دانشجویان و تشکلهای دیگر پس آن شکل گرفتند. انجمن اسلامی دانشجویان در آن دوه پایگاه ارتباط دانشگاه با جبهه جنگ و ستاد برنامه ریزی دانشجویان برای جنگ بود. افراد بیریا و بدون چشم داشت که به دین و مذهب دل بستگی داشتند و راه امام به آنان شهامت اظهار نظر و اقدامات بزرگ میداد و میتوانستند منشا اثر باشند.
چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی اظهار نظر میکردند و به نظرات آنان توجه میشد و رفتار و گفتار آنان آثار مثبت و سازندهای در کشور داشت. چنانچه تشکلهای فرهنگی و سیاسی در دانشگاهها با اندیشه سیاسی امام و خَلَف صالح ایشان یعنی رهبر معظم انقلاب آشنا شوند، یقین بدانید منشاء آثار کوچک و بزرگ در کشور خواهند شد.