به گزارش گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»، پرورش قارچ از جمله عرصه هاي توليدي است كه به دليل مزيت هاي خاص خود، همواره توجه بسياري از علاقمندان به توليد را جلب كرده است. در اين ميان ميزان قابل توجهي از پرورش دهندگان قارچ معتقدند بازار مصرف اين ماده خوراكي بسيار ، محدود است و سود چنداني دست آن ها را نمي گيرد. آن ها معتقدند عرصه پرورش قارچ در كشور اشباع شده است. ايران در حال حاضر با توليد نزديك به ۱۰۰ هزار تن قارچ در سال، پنجمين توليد كننده بزرگ اين محصول در جهان است.
در نقطه مقابل اما ديدگاه ديگري نيز وجود دارد. توليدكنندگان موفق قارچ معتقدند توليد اين محصول در شهرهايي كه ماهيت توريستي دارند يا نوع زندگي مردم در آن ها به گونه اي است كه ميل بيشتري به استفاده از رستوران ها و مصرف غذاهاي فست فودي وجود دارد، قارچ محصولي پرتقاضا محسوب مي شود و با قيمت خوبي به فروش مي رسد. در واقع توجيه اقتصادي عرصه پرورش قارچ رابطه مستقيمي دارد با ميزان رستوران هاي شهر و ميل مردم به استفاده از غذاهاي فوري، به ويژه كه اين روزها ذائقه مردم به سوي مصرف انواع ساندويچ ها با قارچ و پنير سوق يافته است.
اويس زكي خاني از جمله پرورش دهندگان موفق قارچ در استان البرز است. او كه بازنشسته است، در روستاي ارنگه واقع در كيلومتر ۱۸ جاده كرج چالوس زميني به مساحت ۴ هزار مترمربع در اختيار دارد. اويس زكي خاني جانباز شيميايي است و بيش از ۹۰ ماه در جبهه هاي حق عليه باطل از ايران اسلامي دفاع كرده است.
وی درباره نحوه ورودش به عرصه توليد و اقتصاد مقاومتي مي گويد: "خوب كه نگاه مي كنم، مي بينم ما رزمنده ها چيزي را كه امروز به اقتصاد مقاومتي معروف شده در همان دوره جنگ اجرا مي كرديم. يعني از همان موقع هر وقت زمين مناسب و آب كافي پيدا مي كرديم، كنار جبهه صيفي جات مي كاشتيم و محصول را بين رزمنده ها توزيع مي كرديم. مثلا زماني كه فرمانده گردان تخريب لشگر ۴۰ بودم، به همراه بچه هاي گردان زمين را شخم زديم و هندوانه و گوجه فرنگي كاشتيم."
زكي خاني مي افزايد: "كار ديگري كه انجام مي داديم جمع آوري سيم مفتول، پوكه توپ و چاشني بود. اين ها را جمع مي كرديم و در حصيرآباد اهواز مي فروختيم. در زمان جنگ چون پولي براي هزينه هاي جاريمان نداشتيم، با استفاده از درآمد حاصل از فروش چيزهايي كه گفتم رسيدگي بيشتري به رزمنده ها مي كرديم. يعني در حين جنگيدن با دشمن هم كار توليد و كشاورزي را انجام مي داديم و هم با استفاده از فلزات بي استفاده درآمدزايي مي كرديم."
زكي خاني در عمليات هاي كربلاي ۱ تا ۵ و والفجر مقدماتي تا والفجر ۸ حضور داشته و بيشتر مواقع در نقش تخريبچي ظاهر شده است. او در ۱۸ سالگي به صورت داوطلبانه راهي جبهه شده و پس از شهادت فرمانده اش ناصر ايماني، با همسر شهيد ازدواج و فرزندش محمد مهدي را به فرزند خواندگي مي پذيرد.
وی درباره فعاليت هايش در عرصه پرورش قارچ مي گويد: "در حال حاضر در فضايي به وسعت ۷۵۰ متر مربع قارچ پرورش مي دهم. در اين فضا مي توان سالانه ۵۰ تن قارچ توليد كرد كه ارزش آن ۲۵۰ ميليون تومان و سود خالص حاصل از آن حداقل ۵۰ ميليون تومان است. وقتي رهبر انقلاب سخن از جنگ اقتصادي و اهميت كارآفريني به ميان آوردند، با وجود اينكه نياز مالي نداشتم با راهنمايي بسيج سازندگي فورا دست به كار توليد و كشاورزي شدم."
زكي خاني در زمين پدري اش علاوه بر پرورش قارچ، پرورش غاز و توليد ازگيل را به همراه خانواده اش دنبال مي كند و براي ۵ نفر نيز اشتغالزايي كرده است. اين فعال اقتصاد مقاومتي مي گويد: "يك تعاوني با عضويت ۵۵۰ نفر از روستائيان ارنگه راه اندازي كرده ايم كه هدف آن تقويت توليد كشاورزي محصولات روستا، احداث كارگاه هاي توليدي و اشتغالزايي است. هدف ما اين است كه مردم را دوباره به روستاي ارنگه بازگردانيم، كار نشد ندارد."
وی مي افزايد: "ناصر ايماني در حالي به شهادت رسيد كه عكس محمد مهدي را در دستش گرفته بود. در عمليات والفجر ۸ پس از مجروحيت با عامل شيميايي، ۱ ماه نابينا شدم. ما اينطور نجنگيديم كه ۲۷ سال بعد دست هايمان را در عرصه اقتصاد جلوي دشمن به علامت تسليم بالا ببريم. چندي پيش رهبر انقلاب به هيات دولت فرمودند كه ستاد اقتصاد مقاومتي كافي نيست، فرماندهي تشكيل دهيد. اين سخن اهميت جنگ اقتصادي را نشان مي دهد."
اين فعال اقتصادي خاطر نشان مي كند: "روستا محور اقتصاد مقاومتي است. بايد برگرديم به روستا، لااقل بازنشسته هايي مثل من كه مي توانند در زمين هايشان كار توليد و كشاورزي را پي بگيرند. در شهر كه چيزي نمي شود توليد كرد، اگر قرار باشد اقتصاد مقاومتي در شهر پياده شود تبلورش مي شود صرفه جويي در مصرف انواع انرژي ها. اما توليد عملا فقط در روستا ممكن است. من فكر مي كنم مدرنیته بسياري از ما را به وادي غفلت انداخته. سبك زندگي بومي مان را فراموش كرده ايم. هم زمين داريم، هم آب و هم تاسيسات زيربنايي اما از بي كاري ناله مي كنيم! خنده دار نيست؟"