به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در گفت و گو با خبرگزاری خبرآنلاین گفت: به همه سیاسیون بگویید بعد از این دوره هم خیالشان راحت باشد، این آخرین حضور من در این عرصه است. به آقای رییس جمهور هم گفته ام که اگر چه که لیاقت نداشته ام ولی فقط همین دوره را در خدمتشان هستم.
این رسانه در مقدمه گفت و گوی خود با سید حسن قاضی زاده هاشمی که روز دوشنبه متن کامل آن به شرح زیر منتشر شد، نوشت: اگر از مردم بپرسید بعد از برجام و توافق هسته ای، کار بزرگی که دولت تدبیر و امید کرده چیست، عمدتا به طرح تحول سلامت و اتفاقاتی که در بیمارستان ها افتاده است، اشاره می کنند. حالا با هر کم و کیفی. خیلی ها معتقدند وزارت بهداشت در دولت یازدهم، یکی از مهمترین وزارتخانه هاست؛ توانسته بودجه ای برای سلامت مردم بگیرد، طرحی برای بهبود کیفیت درمان داشته باشد و البته بسیار هم سر زبان بیافتد.
دکتر سیدحسن قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت دکتر حسن روحانی، بسیار سر زبان است. با همه کارهایی که می کند؛ گاهی به دیدار دخترانی که قربانی اسیدپاشی شده اند، می رود، گاهی در سفری، در یک قنات وضو می گیرد و البته هربار که خبر ناخوشی یکی از افراد در حصر به گوش می رسد، خبر معاینه توسط او و ملاقات با آنها منتشر می شود. در میان همه خبرها حتما شنیده اید که وزیر بهداشت درباره کیفیت خودروها، سلامت استاد شجریان، افزایش جریمه رانندگی، گرد و خاک خوزستان، سلامت علی مطهری، حادثه منا و مواردی از این دست که ظاهرا به وزیر بهداشت ارتباطی ندارد، اظهارنظر می کند و در حتی در بطن ماجرا حضور دارد. اخبار خیریه اش هم که در هر سفر استانی، منتشر می شود. موضع گیری های آقای وزیر درباره اتفاقات پزشکی و موارد مربوط به سلامت مردم هم معمولا قابل تامل است.
همه حواشی وزیر بهداشت، بهانه ای شد تا تلاش کنیم در روزهای پایانی سال ۹۴ با او گفت و گویی انجام دهیم. ظهر ۲۳ اسفند، این گفت و گو انجام شد، البته پس از ۴-۵ گفت و گویی که همان روز و پیش از آن انجام داده بود و نشانه های خستگی را هم در چهره داشت. هرچند که پس از سوال اول، کمی عصبانی شد، اما تلاش کرد پاسخ های مناسب بدهد و در میانه های گفت و گو هم به اطرافیانش گفت «این بحث ها باعث شد برای نوشتن آن یادداشت، مصرتر شوم» و البته آن یادداشت در روز ۲۹ اسفند با عنوان حیاط دولت منتشر شد.
قرار بود روز دوم یا سوم فروردین گفت و گو را منتشر کنیم، اما تا روز گذشته به تایید دکتر هاشمی نرسید (مانند همه گفت و گوهای بلندی که در خبرآنلاین به تایید گفت و گوشونده می رسد، نیاز به تایید بود). وزیر بهداشت این گفت و گو را در حاشیه سفر رییس جمهور و برخی اعضای هیات دولت به پاکستان، ویرایش و تایید کرد.
گفت و گوی خبرآنلاین با سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت دولت یازدهم را در ادامه می خوانید؛
آقای دکتر، سال گذشته همین اواخر سال که رسیدیم خدمت شما، تازه آقای کروبی را عمل کرده بودید و پس از گفت و گو هم می خواستید به دیدن آقای مطهری بروید. تازه حوادث شیراز اتفاق افتاده بود. شب گذشته هم خبر رسید که پس از انتشار نامه دختران آقای موسوی و خانم رهنورد، شما هر دو نفر را معاینه کرده اید. حواشی درباره شما زیاد است. برخی می گویند دکتر هاشمی علاوه بر اینکه وزیر بهداشت است، به کارهای دیگری غیر از حوزه سلامت هم می پردازد. مثلا درباره افزایش جریمه های رانندگی.
جرایم رانندگی به حوزه سلامت مربوط می شود، مردم در تصادفات کشته و مجروح می شوند. یکی از کارهایی که مربوط به حوزه سلامت نیست و من ورود پیدا کردم را بگویید.
مثلا ماجرای منا یا ماجرای گرد و خاک خوزستان.
اینها که دقیقا مرتبط است؛ مردم در منا کشته شدند. در آن ماجرا عربستان به هیچ یک از وزرایی که مستقیماً کارشان به موضوع ارتباط داشت، ویزا نداد، به من اما ویزا داده شد. چه تصوری آنها داشتند را من نمی دانم. ما که بین آنها نبودیم. اما وقتی ویزا دادند، دولت اختیارات را به من تنفیذ کرد. چه باید می کردم؟ نمی رفتم؟ اگر نرفته بودیم، ۴۸۵ جنازه ای که آمد، الان در همان کشور دفن شده بودند. موضوع رانندگی و جرایم آن هم کاملا به وزیر بهداشت مربوط است؛ سالی ۱۷ هزار نفر در تصادفات رانندگی کشته می دهیم. سالی ۳۰۰ هزار نفر هم مجروح و معلول از تصادفات روی دست وزارت بهداشت می ماند. ریزگردها اتفاق می افتد، مردم آسم می گیرند و دچار بیماری می شوند، این افراد به بیمارستان های ما مراجعه می کنند. به نظر شما نباید ورود پیدا کنیم؟ موضوع آب هست، موضوع سم هست، روغن هست، صنعت هست، خودرو هست. همه اینها به حوزه سلامت ارتباط دارد. آنها که غیر از این فکر می کنند، در اشتباهند.
در مورد افراد در حصر چطور؟
در مورد آقایانی که شما در ابتدای صحبت هم نام شان را بردید، من موظفم بیماری شان را پیگیری کنم تا اقداماتی که لازم است، انجام شود. خود و خانواده های ایشان اصرار داشته اند که من جراح آنها باشم. نباید قبول می کردم؟ چرا که برایم حرف در می آورند؟ این خودخواهی نیست؟
به عنوان وزیر بهداشت موظفید یا ماموریتی دارید؟
من به عنوان وزیر بهداشتی که تحت امر رییس جمهور است، موظفم برای ایشان گزارش تهیه کنم و این کار را به طور مرتب انجام می دهم.
یعنی آقای رییس جمهور به شما دستور داده اند که مراقب سلامت این افراد باشید؟
هم آقای رییس جمهور از من خواسته اند هم رییس قوه قضاییه به من اعتماد کرده اند تا اطمینان حاصل شود کارهای پزشکی این افراد، دقیق و منظم انجام می گیرد.
در وزارت بهداشت فعالیت های خوبی انجام گرفته که قبلا نه تنها انجام نشده که سابقه هم نداشته است. اما درباره شخص شما دو ذهنیت وجود دارد؛ یکی خوشبینانه است که خدمت می کند، فعال است و کار انجام می دهد و برای کسی که برای مردم کار انجام می دهد، نباید حاشیه ایجاد کنیم. اما یک ذهنیت بدبینانه هم وجود دارد که آقای هاشمی کارهایی می کند که عوام پسندانه باشد و بعضا افراطی ها می گویند شما کارهای پوپولیستی انجام می دهید. این برداشت دوم را چگونه می بینید؟ چه پاسخی برای شائبه های بدبینانه وجود دارد؟
قطعا من نمی توانم به آنهایی که بد فکر می کنند، کمک کنم؛ خودشان باید به خودشان کمک کنند تا مثبت نگاه کنند. من همیشه طوری عمل کرده ام که اعتقاد داشته ام. سعی کرده ام خودم باشم، نه آن مدلی که دیگران می پسندند. برای پذیرش این پست (وزارت) هم تحت فشار بودم. با علاقه شخصی نیامدم. در عین حال محبوبیتم در جامعه پزشکی که ارائه کننده خدمت هستند و امروز به دلیل رفتار نادرست دیگران بعضی از آنها از من دلگیرند، خیلی بیشتر از اکنون بود. اگر علاقه ای به سیاست و پست و مقام و مسوولیت داشتم، حتما در ۳۰ سال گذشته رد پایی از من در یکی از گروه ها و جریان های سیاسی ایران یافت می شد. خیلی از دوستان من که در جهاد همکار بودیم، در طول این ۳۰ سال پست های خیلی مهمی داشتند. من اما به کار حرفه ای خودم پرداختم.
پس لینک های زیادی داشتید؛ از دوستان و همکاران قدیمی.
همین الان و در این دولت هم آقای جهانگیری، آقای زنگنه، آقای آخوندی، آقای حجتی، آقای رحمانی فضلی همه از دوستان قدیمی من هستند و ما اکثراً اول انقلاب کار را با هم شروع کردیم. من رفتم دنبال ادامه تحصیلم. دانشجوی پزشکی بودم و قبل از انقلاب وارد دانشگاه شده بودم. هیچگاه فراموش نمی کنم آن موقع که من رفتم دنبال ادامه تحصیل، آقای عبدالله نوری که نماینده امام در جهاد بودند، آقای زنگنه (وزیر فعلی نفت)، آقای فروزش (وزیر پیشین جهادسازندگی)، آقای فیروزآبادی (رییس ستاد کل نیروهای مسلح) همه این کار را محکوم کردند. ولی من کاری را انجام دادم که فکر می کردم درست است. درسم را ادامه دادم و همیشه سعی کردم کاری که داشتم را خوب انجام دهم. امام می فرمود هرکسی هرکجا هست اگر کارش را درست انجام دهد تکلیف از او ساقط هست امروز پست و موقعیت اجتماعی مهم نیست. من سعی کردم درسم را خوب یادبگیرم. در آزمون بورد تخصصی نفر اول شدم و بعد هم دوره هایی را در اروپا و امریکا گذراندم. از سال ۶۲ هم کلا ترجیح دادم وارد حوزه سیاست نشوم. آن سال ها آرمان ها و آرزوهایی داشتیم که احساس کردم مسائل به نحو دیگری دنبال می شود. بنابراین به همه سیاسیون بگویید بعد از این دوره هم خیالشان راحت باشد، این آخرین حضور من در این عرصه است و با افتخار آرزو می کنم که یک ایرانی شرافتمند باقی بمانم و یک پزشک درستکار برای مردم ایران باشم. آن را هم با هیچ چیزی عوض نمی کنم.
دوره بعد اگر آقای روحانی رییس جمهور شوند و به شما وزارت بهداشت را پیشنهاد بدهند، قبول نمی کنید؟
به ایشان گفته ام که اگر چه که لیاقت نداشته ام ولی فقط همین دوره را به قصد کمک در خدمتشان هستم.
چرا؟ سخت بوده؟ اذیت شدید؟
نه، فکر می کنم چهارسال وقت داشته ام، کارهایی را که باید انجام می دادم، انجام دهم. من مردم را دوست دارم. مربوط به الان نیست. آن موقعی که دانشجو بودم، از خورد و خوراک خودم می زدم با تعدادی از دوستان می رفتیم در روستاها کار می کردیم. جهاد هم نبود. بعد جهادسازندگی راه افتاد. جنگ که شروع شد، از روز چهارم جنگ بیش از ۳۰ ماه رفتم جبهه یک سال ترک تحصیل کردم در اکثر عملیات ها تا پایان جنگ به عنوان بسیجی و داوطلبانه شرکت داشتم با اینکه دانشجوی ممتاز بودم به خاطر دفاع از کشورم یک سال ترک تحصیل کردم. حالا اگر این کارها پوپولیستی است، من این کارها را دوست دارم حالا هرکسی هر چه می خواهد بگوید مردم و گذر زمان ادعای افراد را قضاوت خواهند کرد.
حالا هم فکر می کنم برای یک دوره مسوول سلامت مردم کشورم هستم و یک ساعتش هم به عقب بر نمی گردد. بنابراین باید به گونه ای رفتار کنم که بعدها غصه نخورم ای کاش بیشتر وقت می گذاشتم. سفر می روم تا کارهای مختلف این حوزه گسترده را ازنزدیک پیگیری کنم. یک فرصت چهارساله است و بنانیست تکرار شود. حالا یک عده ای برای خودشان می برند و می دوزند. نگاه آنها، نگاه قدرت است. درست است که متأسفانه امروز برخی از مقدورات کشور دست قدرت طلبان است و تا می توانند می تازند ولی آنها انقلابی نیستند آنها به امام، شهدا و بچه های انقلاب ظلم می کنند. نسل ما تلاش می کند که به نسل امروز ثابت کنند ما تشنه قدرت نبودیم، شیفته خدمت بودیم و انقلاب ما از این جنس است.
اما پروژه هایی که در سلامت تعریف شده، از چهارسال بیشتر زمان برای اجرا می خواهند.
بله. ولی خب کل حکومت باید برای این نوع خدمات برنامه داشته باشد. به یک دولت و دو دولت مربوط نمی شود. بایستی شاکله کلی نظام برای آسایش مردم، در جهت توسعه و رفاه اجتماعی برنامه داشته باشد. البته دولت های مختلف برنامه داشته اند، اما پراکنده بوده و با آمد و شد دولت ها و افراد، مسیر خدمات تغییر پیدا کرده است. این شیوه باید اصلاح شود. اگر دولت فعلی تکرار شود آقای دکتر روحانی این اقدامات را پی گیری و تکمیل خواهند کرد.
یک بحث کلی هم هست که مجموعه درمان و سلامت باید فرادولتی باشد و تبدیل به بحث حاکمیتی شود.
به نظرم من اگر اینطور نباشد، امکان ندارد سلامت مردم تامین شود. به خاطر اینکه فقط ۲۰ درصد مسائل عرصه سلامت در اختیار وزارت بهداشت است. وزارت راه و شهرسازی نقش دارد، وزارت ارشاد با روح و روان مردم سر و کار دارد، وزارت جهادکشاورزی غذای مردم را در دست دارد، وزارت نیرو، وزارت نفت، وزارت ورزش و حتی قوای قضاییه و مقننه در سلامت مردم اثر گذارند. پس کل نظام باید حساس باشد. آمد و شد دولت ها در خیلی از کشورهای پیشرفته دنیا به دلیل برنامه ها و حمایتی است که از اقشار مختلف مردم در این حوزه به عمل می آورند .
آقای دکتر، ابتدای گفت و گو هم ناراحت شدید از سوال ما، اما این حرف ها هست.
ناراحتی من از بی اخلاقی است که در کشور می بینیم. با وجود این حرفها که هیچ کسی کار نمی کند. کسی هم کار بکند در کشور، می گویند حتما یک برنامه ای دارد، یا می خواهد رییس جمهور شود یا ... برای آقای ظریف هم می گویند. اما ما از اینها عبور کرده ایم. مگر این پست ها به چه کسی وفا کرده؟ آنهایی که محبوب بوده اند و مورد احترام الان کجا هستند؟ چه ارزشی دارد؟
اشاره کردید که تعدادی از پزشکان از شما دل خورند. به نظر می رسد تعداد تاثیرگذار آنها از شما ناراحتند.
نه اتفاقا تاثیرگذار نیستند. تاثیرگذار اساتید برجسته اخلاق مداری هستند که پزشکی کشور و سلامت مردم مدیون آنهاست. قطعا آنها در این فضاها ورود نمی کنند.
قطعا، اما برخی معتقدند که اکثر آنهایی که چوب لای چرخ وزارت بهداشت می گذارند، گروهی از پزشکانی اند که سهام دار بیمارستان های خصوصی هستند و در خدمات درمانی تعیین کننده هستند. ظاهرا آنها از عملکرد شما ناراضی هستند. گویا مقداری هم ذهنیت نظام پزشکی را نسبت به وزارت بهداشت تغییر داده اند. چون بعضا در حرف های شما هم کدها و اشاره هایی به این گروه می شود؛ اقلیت تمامیت خواه و بحث های اینجوری.
صحبت شمادرمورد مسوولان بیمارستان های خصوصی را به هیچ وجه قبول ندارم؛ آنها بسیار به ما کمک کرده اند. رابطه ای که این دولت با نظام پزشکی و نماینده صنف پزشکان دارد نیز بسیار صمیمانه تر ازدوره های قبل است. البته معنی اش این نیست که هرچه آنها گفتند ما عمل می کنیم. ولی روابط ما با نظام پزشکی با گذشته قابل مقایسه نیست. یک زمانی رییس نظام پزشکی و شورای عالی نظام پزشکی تلاش می کردند با یک مدیر میانی وزارت بهداشت جلسه بگذارند. درحالی که الان ۶ نفر از روسای ما مسوول نظام پزشکی شهرها و استان های خودشان هستند. با انجمن ها هم روابط خوبی وجود دارد. اما به این معنی نیست که مشکلی نداریم. ما خانواده خیلی بزرگی هستیم؛ ۴۳۰ هزار نفر پرسنل داریم. با خانواده هایشان می شوند حدود ۵ میلیون نفر. امروزه همراه کردن یک خانواده ۵ نفره با سیاست های پدر خانواده سخت است؛ چه برسد به جمعیتی به این گستردگی.
ضمن اینکه ماموریت ما، یک ماموریت بسیار گسترده و سنگین است. حتما در این مسیر خطا وجود دارد، حتما منافع شخصی بعضی افراد وجود دارد. منافع صنفی هم هست. از سوی دیگر ما امین مردم هستیم و باید مراقبت کنیم از سلامت هموطنان. طبیعی است در کار اجرایی، یک جاهایی تقابل و تزاحم نیز پیش می آید. کسی تخلف می کند و باید با او برخورد کنید. اگر برخورد نکنید، به حقوق مردم خیانت کرده اید و حتی خود صنف. اگر هم برخورد کنید، آدم بده می شوید.
مشکلی که در جامعه پزشکی وجود دارد، این است که حتی اگر از برنامه ای بهره مند هم شوند، تشکر نمی کنند. من هم تا دیروز و قبل از پذیرفتن این مسوولیت، مشابه آنها عمل می کردم؛ در دانشگاه تهران بودم و اتفاقاتی می افتاده، بعضی خوب بوده، بعضی خوب نبوده، معمولا زبانمان موقعی گشوده می شد که بنای جبهه گیری و انتقاد داشتیم نه تشکر.
یعنی اکثریت کم صدا هستند و اقلیت سر و صدای زیادی دارند؟
بله همینطور است. البته در سایر حوزه ها هم در ایران همین است البته ما هم معصوم و بی عیب و نقص نیستیم. ادعایی هم نداریم. بالاخره انسان هستیم و بسیاری از کارکنان و مدیران متأسفانه به سلیقه خود عمل می کنند. بالاخره به منافع عده ای آسیب وارد شده. منافع بعضی هم به خطر افتاده.
می گویید به منافع عده ای از پزشکان آسیب وارد شده، اما به شما می گویند وزیر پزشکان. قبول دارید؟
نه. من مسئول حوزه سلامت و مورد اعتماد رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی در دولت یازدهم هستم.
خیلی به شما درباره طرح تحول سلامت و مزایایی که برای پزشکان داشته، انتقاد می شود.
قبول دارم ولی این مطلب حقیقت ندارد مثلا بعضی از پرستاران هستند اما کاری که ما در این دولت برای پرستاران انجام دادیم، در کدام دولت انجام شده؟ البته این به این معنی نیست که از آنچه انجام شده راضی هستیم. خیر. اگر به ما کمک می شد می توانستیم خیلی کارهای نشده را برای صنوف مختلف در حوزه سلامت انجام دهیم. امروز شبکه های اجتماعی را داریم که برای همه حرف هایی می زنند. برای شما (رسانه ها) هم می گویند. اما باید با عدد و رقم و مدرک و بیش ازهمه با اخلاق صحبت کنیم.
می گویند قبلا درآمد پزشکان از زیرمیزی بوده، اما الان روی میز شده و درآمد پزشکان افزایش داشته.
درآمد پزشکان چه افزایشی داشته؟ ما در شروع کار تعرفه جراحی را پس از ۲۴ سال تا اندازه ای اصلاح کردیم. قرار بود تعرفه های ویزیت و گروه های داخلی را هم اصلاح کنیم که نگذاشتند. ما این کار را کردیم تا اولاً مردم در شهرستان ها خارج از تعرفه پرداخت نداشته باشند. ثانیاً عدالت درون رشته ای ایجاد شود ولی افراد کم اطلاع و مخالفین دولت با ابزارهایی که در اختیار داشتند خواستند بگویند دولت در حوزه سلامت هدفش توزیع پول به این طبقه مرفه بوده است، همزمان سریال های تلویزیونی و مصاحبه های آنچنانی پخش شد اما توجه کنید، وقتی من در مجلس اعلام می کنم پس از اجرای طرح تحول سلامت درآمد پزشک عمومی ۱.۷ برابر پرستاران است و درآمد یک متخصص ۴.۲ برابر یک پرستار است، اما در رسانه ها اعلام می کنند که درآمد پزشکان ۳۰۰ برابر پرستاران شده است؛ چه باید کرد. یک فرد بیماری این حرف را می زند و قوه قضاییه هم اقدامی انجام نمی دهد، من باید چه کار کنم؟ در طرح تحول سلامت که تعرفه ها تغییر کرد، در دانشگاه علوم پزشکی تهران که بیشترین تعداد استاد را دارد، درآمد استادی که نیمه وقت بوده، از ۳.۵ میلیون تومان به ۵.۵ میلیون رسیده است. حقوق استادی که تمام وقت بوده، از ۶.۵ میلیون تومان رسیده به ۱۲.۵ میلیون تومان. حالا یک ذهن بیماری که ممکن است نماینده مجلس هم باشد، در تلویزیون می گوید درآمد پزشکان رسیده به ۱۰۰ میلیون، ۱۵۰ میلیون. او یک نفر را شاخص می گیرد و توهین می کند به همه. معلوم است پرستاری که زندگی اش را با مشقت اداره می کند، با این اطلاعات اشتباه، دچار دغدغه ذهنی و نارضایتی می شود. از دو حالت خارج نیست یا من گزارش خلاف به مجلس داده ام که در این صورت لیاقت این مسوولیت را ندارم و باید استیضاح شوم، یا آنها خلاف واقع می گویند و ظلم می کنند. چرا در این موارد بقیه فقط نگاه می کنند؟ قوه قضاییه کجاست؟ مجلس چرا واکنش نشان نمی دهد؟ انجمن ها چرا سکوت می کنند؟
ریشه همه این چالش ها را که برای وزارت بهداشت ایجاد شده، چه می دانید؟
بی قانونی و بی اخلاقی. اگر قانون وجود داشته باشد، آن وقت هرکس هرچه دلش خواست، راست و دروغ، نمی تواند بگوید. چقدر به رییس جمهور نسبت ناروا دادند؟ کسی گفت که ثابت کنید؟ با آنها برخورد شد؟ متاسفانه بی اخلاقی در حال گسترش است. یک بخشی هم دست شما (رسانه ها) است که گاه دامن می زنید. لطفاً حداقل شما آنجایی که می دانید خلاف است آتش بیار معرکه نشوید.
یک بخشی هم دست وزارت بهداشت است که باید اطلاعات و دیتا به رسانه ها بدهد.
ما که پاسخگوترین بوده ایم به شهادت خود شما رسانه ها. چقدر دیتا بدهیم؟ مشکل از آنجا شروع می شود که شما علاقمه ندید که مخاطبانتان را افزایش بدهید. کاری که بخشی از رسانه ها انجام می دهند، تولید بی اخلاقی است؛ یعنی مخاطب پیدا کردن به هر قیمتی و با انجام هر ظلمی. این انصاف نیست. از ما که می گذرد، تمام می شود و می رود. ولی این کارها درست نیست. بالاخره یا حرفهایی که ما می زنیم، نادرست است خب معنی اش آن است که خدای نکرده دروغ می گوییم که گفتند و صلاحیت این مسوولیت ها را نداریم. یا درست است که نباید اجازه تکرار بی اخلاقی ها داده شود. بررسی کنید و ببینید شبکه هایی که در حوزه سلامت کار می کردند و می کنند، از کجا تغذیه می شدند؟ اتاق فکر چه کسانی بودند؟ خوراک را چه افرادی تهیه می کردند؟ و چه کسانی نشر می دادند. آن هم برای انسانی ترین کاری که دولت آقای روحانی در حوزه اجتماعی انجام می دهد. متاسفانه من همه این موارد را می دانم. وزارت اطلاعات به ما گزارش پشت پرده های این جریان سازی را می دهد.
می گویند این اقلیتی که حاشیه ها را ایجاد می کنند، کسانی هستند که بخش خدمات لوکس درمان را در اختیار دارند؟ سهام داران بیمارستان های خصوصی؟ این افراد بیشترین حواشی را ایجاد می کنند؟
نه. قبلا هم گفتم. بیمارستان های خصوصی خیلی به ما کمک کرده اند. بخش خصوصی خیلی با ما همراهی داشته است. این حرف ها تهمت است به بخش خصوصی. با بیمارستان های خصوصی جلسات مرتب و ارتباط خوبی داریم. تعرفه ها را این بیمارستان ها رعایت کردند. اینها با افرادی که درست عمل نمی کردند هم برخورد کردند.
پس چه کسانی هستند؟
پشت پرده سودجویانی هستند که آسیب دیده و می بینند و بخش سیاسی آنهم کسانی هستند در داخل و خارج که روی عمیق تر کردن شکاف های اجتماعی کار می کنند. موضوعی که در این دوره پیش آمد و من از آن دفاع می کنم این است که در گذشته دولت به دلیل ناتوانی در تامین منابع، به پزشک می گفته برو مطب بزن، پولت را از مردم بگیر. مثلا دوره چشم پزشکی من تمام می شده، من را می فرستادند شاهرود. می گفتند چون حقوق دو میلیون تومان بیشتر نیست. چند ساعتی در مرکز درمانی دولتی کار کن، بقیه اش را به مطب برو و بقیه درآمدت را از مردم بگیر. البته خارج از این واقعیت در نیروهای جوان صنف ما به ۱۰ هزار پزشک تازه فارغ التحصیل اجازه ندادیم مطب بزنند. ساده نیست این اتفاق. این عزیزان حالا برای دولت کار می کنند.
قبلا دریافتی این پزشکان یک میلیون و ۲۰۰-۳۰۰ هزار تومان بوده، الان حدود شش میلیون تومان است. به آنها گفته ایم این کشور برای شما هزینه کرده، مردم خرج تحصیلتان را داده اند. متعهد هستید، همانطور که از سال ۱۳۱۸ پزشکان برای گذرانیدن طرح به اقصی نقاط کشور اعزام می شده اند و برای دولت کار می کرده اند شما هم در قبال دریافت بیشتر باید طرح بگذرانید. اطمینان داشته باشید که من اول فرزند خودم را می فرستم طرح بعد دیگران را.
نظم درآمدزایی در این ساختار را از بین برده اید.
نه، ما اعتقاد داریم که باید قانون را اجرا کنیم.
معتقدید جلوگیری از این بی قانونی ها، برای شما حاشیه ایجاد کرده است؟
این هست اما بخشی هم به عملکرد خود ما بر می گردد. بالاخره به آن پزشک گفته ایم مطب نزن، پولت را ما می دهیم. اما حقوقش شش هفت ماه عقب افتاده. چون بیمه پول نداده یا خزانه پول نداشته. این هم ناشی از عملکردمان است که باعث نارضایتی می شود. یا مدیری را گذاشته ایم که آنگونه که باید به مردم احترام نمی گذارد؛ یا رییس دانشگاهی هست که وقت ملاقات نمی دهد، اطلاع رسانی درست نمی کند. ضمناً ما مسوولیتی را قبول کرده ایم که بسترش، همان بستر ناقص سابق است. نیروها هم همان نیروها هستند. چقدر تغییر کرده اند؟ افرادی که سالها یک جور فکر، عمل و مدیریت کرده اند. چقدر می توانم در این دوره، اینها را تغییر بدهیم؟ بنابراین من منکر ناکارآمدی در بعضی بخش ها هم نیستم.