به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، یک اصلاح طلب با اشاره به رفراندوم برگزار شده در سوئیس برای دریافت یارانه گفت: «با نتیجه ای که در این رفراندوم بدست آمد سوئیسی ها به تمام پوپولیست های دنیا درس دادند و به تمام شهروندان متاثر از عقلانیت ابزاری نشان دادند که ملت های دیگری هم وجود دارند که در ارتباط با منافع آنی به صورت دیگری برخورد می کنند.»
در روزهای گذشته خبر مخالفت مردم سوئیس با دریافت یارانه واکنش های مختلفی در جامعه ایران داشته است. با انجام این رفراندوم مخشص شد ۷۷ درصد از مردم سوئیس با دریافت ماهانه ۲۲۶۰ یورو حقوق پایه (بدون انجام هر کاری) مخالفت هستند. فارغ از برخوردهای طنزآمیز در شبکه های اجتماعی، برخی کارشناسان نسبت به این موضوع دو واکنش متفاوت نشان دادند. برخی علت دریافت یارانه توسط مردم ایران و مخالفت مردم سوئیس با این موضوع را ناشی از تفاوت سطح فرهنگ و آگاهی دو ملت دانسته و مردم ایران را زیاده طلب، فاقد انگیزه کار کردن و دارای نگاه کوتاه مدت خطاب کردند. در مقابل برخی دیگر علت این تفاوت رویکرد را مربوط به ساختارهای متفاوت در دو کشور دانسته اند. اینکه ساختارهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... در دو کشور متفاوت است و اگر مردم ایران نیز در شرایط مشابه مردم سوئیس قرار داشتند واکنشی شبیه آنها نشان می دادند.
علت تفاوت رویکرد مردم ایران و سوئیس در قبال دریافت یارانه چیست؟
حمیدرضا جلایی پور فعال اصلاح طلب گفت: «آنچه در موضوع اخیر کمتر به آن پرداخته شد این بود که مردم سوئیس حق دارند راجع مسائل عمومی خود رفراندوم کنند و این امر ارتباطی هم به دولت ندارد. یعنی اگر نتیجه این رفراندوم مثبت بود تازه آنگاه وظیفه دولت شروع می شد که باید چگونه نظر مردم را تامین کند.»
وی ادامه داد: «آنچه در این اتفاق جالب توجه بود این است که طرفین این طرح (موافق و مخالف) به آرای برابر و عمومی اعتقاد داشتند و به جای آنکه به ادامه مناقشات سیاسی بپردازند به آرای عمومی مراجعه کردند.»
وی افزود: «اما آنچه شاید برای ما در ایران عجیب باشد این است که حدود ۷۷ درصد مردم سوئیس با این طرح که ظاهرا مصداق «هلو برو تو گلو» است مخالفت کردند. لذا اکنون این سوال پیش آمده که چرا اکثریت مطلق مردم سوئیس با این طرح مخالفت کردند.»
جلایی پور اظهار کرد: «در پاسخ به این سوال باید به دو عامل اشاره کرد که شامل هم دلایل عاملیتی و هم عوامل ساختاری می شود. در ارتباط با عوامل عاملیتی باید گفت مردمی که در سوئیس هستند فقط تحت تاثیر کنش و عقلانیت ابزاری یا سودمحور (کوتاه مدت) نیستند؛ بلکه تحت تاثیر کنش و عقلانیت اخلاقی و مدنی نیز قرار دارند. یعنی آنها معتقدند پول زمانی ارزش دارد که کار کنند و وقتی کار نمی کنند غیراخلاقی است که پولی دریافت کنند.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر در ارتباط با عوامل ساختاری باید گفت مردم سوئیس این تصمیم را در جامعه ای خاص اتخاذ کردند. یعنی در این جامعه ما شاهد ساختارهای سیاسی پاسخگو و ساختارهای اقتصادی مالیات بده هستیم؛ ساختارهایی که مبتنی بر تبعیض نیست.»
وی افزود: «به عبارت دیگر سوئیسی ها با آنکه متشکل از مردمی با مذاهب و زبان های مختلف هستند اما همه در مقابل قانون برابر بوده و آن ساختارها حاصل این برابری است.»
جلایی پور تصریح کرد: «لذا وجود چنین عوامل و شرایط ساختاری در کنار آن عوامل عاملیتی جامعه ای شکل داده که وقتی چنین مطالبه ای از سوی چپ های افراطی مطرح می شود، مردم آن جامعه به این شکل مدنی به آن پاسخ می دهند. یعنی ابتدا مسئله را با مراجعه به آرای عمومی حل می کنند و ثانیا نه با انگیزه های پوپولیستی بلکه کاملا عاقلانه و اخلاقی به آن می پردازند.»
وی افزود: «به نظر من با نتیجه ای که در این رفراندوم بدست آمد سوئیسی ها به تمام پوپولیست های دنیا درس دادند و به تمام شهروندان متاثر از عقلانیت ابزاری نشان دادند که ملت های دیگری هم وجود دارند که در ارتباط با منافع آنی به صورت دیگری برخورد می کنند. (اگرچه تعهد به کنش و عقلانیت اخلاقی سوئیسی ها در بلند مدت برای آنها نفع اقتصادی هم دارد).»
جلایی پور گفت: «اما در ایران موضوع کاملا متفاوت است. از یکسو مردم به شدت تحت تاثیر عقلانیت و کنش ابزاری و سودمحور هستند (و دیگر مانند گذشته سنتی و تقدیری نیستند) و عنوان می کنند وقتی امثال بابک زنجانی تا خرخره می خورد چرا ما باید یارانه را برای پرداخت بهای آب و برق نگیریم.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر ساختارها در ایران تبعیض آمیز است و در واقع ایران برای همه ایرانیان نیست. در ایران وقتی انتخابات برگزار می شود برای سیدحسن خمینی هم حقی وجود ندارد، حتی اگر چهار مرجع تقلید هم اجتهاد وی را تایید کنند. حسن خمینی نباید وارد انتخابات شود چون اگر بیاید نفر اول تهران و فرد مهمی می شود.»
وی با بیان اینکه در چنین شرایطی طبیعی است که مردم از دریافت یارانه خودداری نکنند افزود: «لذا در ایران شرایط ساختاری و عاملیتی یکدیگر را تقویت می کنند و چنین شرایطی را شکل می دهند.»
فعال اصلاح طلب اظهار کرد: «حتی زمانی که حدود ۲.۵ میلیون نفر از شهروندان مدنی در ایران به درخواست دولت از دریافت یارانه انصراف دادند در تبلیغات هم آنها را تشویق نکردند و امروز برخی از آنها پشیمان شده اند.»
وی ادامه داد: «یکی از خطراتی که این شرایط برای کشور ایران دارد این است که عده ای می خواهند انحصارطلبی کنند اما چون مردم آنقدر رشد کرده اند که به آنها رای ندهند می آیند به سیاست های پوپولیستی متوسل می شوند و مثلا عنوان می کنند در صورت پیروزی ۱۰۰ هزار تومان به هر نفر پرداخت می کنیم. البته انتخابات ۹۲ نشان داد که این سیاست های پوپولیستی در آن دوره جواب نداد. اگرچه امروز دوباره برخی هوس کردند تا فردی را با وعده افزایش یارانه (۲۵۰ هزار تومان به هر نفر) مطرح کنند.»
جلایی پور در پاسخ به این سوال که جنابعالی اولویت را در علت رویکرد مردم ایران در قبال دریافت یارانه به ساختار یا عاملیت می دهید؟، گفت: «من اولویت را به ساختار می دهم و معتقدم ابتدا ساختارها باید اصلاح شود و نباید از مردم طلبکار بود که چرا در چنین ساختار و شرایطی با عقلانیت ابزاری عمل می کنند.»
وی ادامه داد: «در چنین ساختار تبعیض آمیزی حداقل کاری که مردم می توانند انجام دهند این است که به هزینه و فایده خود در موضوعات مختلف بپردازند. چنانکه شما می بینید وقتی ایرانی ها به کشورهایی همچون سوئیس مهاجرت می کنند همچون مردم سوئیس هم عمل می کنند و مالیات می دهند.»
از قانون مند بودن ساختار و مردم سوئیس حرف میزنید،
بلافاصله از رفتار غیر قانونی و عدم تمکین به قانون آقای حسن خمینی دفاع میکنید!!!!!
واقعا با خودتون چند چند اید شما؟؟؟!!!!
چرا در برابر فهمیدن اینقدر مقاومت نشون میدید شما؟؟!!