براساس آنچه در بخش اول گفتگو با مرتضی غرقی درخصوص واکاوی علل رخداد واقعه ۱۱سپتامبر،نقش عربستان در این واقعه و استنکاف FBI از ارائه مدارک موجود گذشت در ادامه این نشست صمیمانه پیرامون انتخابات پیشرو در آمریکا، سرنوشت برجام پس از انتخابات آمریکا و روابط ایران با ایالاتمتحده به بحث و گفتگو پرداختیم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
لزوم انتشار این وقایع(متهم کردن عربستان در واقعه ۱۱سپتامبر) که عربستان رادر این بازه زمانی به واسطه وقایع منا متهم میکند از طرف آمریکا چه بود؟
غرقی:آمریکاییها اصولا کاری به بازیهای کشورهای دیگر ندارند بازی خودشان را میکنند اونجا لابیها تصمیم میگیرند دولت تصمیم نمیگیرد، بعضی لابیها احساس میکنند که حالا که اسلحه را فروختیم و قیمت نفت بالا نمیرودپس بهتر است به عربستان فشار وارد کنیم، صرف منافع خودشان با عربستان بازی می کنند تصوری که ما از آمریکا داریم، تصور درستی نیست ما نتوانستیم روابط ایران و آمریکا را ترمیم کنیم آمریکاییهاهم نتوانستند اهداف خود درمورد ایران را محقق کنند چون هیچ کدام شناخت دقیقی از یکدیگر نداریم در دولتهای گذشته هم خیلیها تلاش کردند به سمت آمریکا بروند اما موفق نشدند.
ایران و آمریکا شناخت درستی از یکدیگر ندارند/تصمیمگیر اصلی در آمریکا کنگره است
دولتها در ایران با دولتها در آمریکامذاکره می کنند، در حالی که تصمیم اصلی دست کنگره است و کنگره مشخص میکند در سیاست خارجی چه اتفاقی بیفتد بهعنوان مثال حتی بعضی از سفرای آمریکا در افغانستان و عراق هم باید توسط کمیسیون سیاست خارجی در مجلس آمریکا تایید شوند.
مثلا به شخصی که کاندید حضور در افغانستان است عنوان میشود چه طرحی برای پیشبرد اهداف آمریکا در افغانستان داری؟ پس از واکاوی آن طرح مثلاعنوان میشود انگلیسها این کارو کردن جواب نداده،طرح دیگه ای ارائه بده، یا مثلا عنوان میشود ما میخواهیم روابط جبهه شمال افغانستان را با ایران خراب کنیم تو به عنوان سفیر ما در افغانستان چه پیشنهادی داری؟پیشنهاد این شخص توسط سفرای سابق و اعضای این کمیته بررسی میشود اینطور نیست که طرف از راه رسید بگن برو سفیر ما تو افغانستان باش بلکه باید ابتدا توسط اون کمیته تخصصی بررسی شود.در بحث عربستان هم شرایط همین است این لابیها هستند که تعیین میکنند رابطه به کجا برود.درمورد ایران و مذاکرات برجام نیز وضع به همین ترتیب است دولت اوباما تلاش کرده با ایران ارتباط برقرار کند ولی کنگره مشکل ایجاد میکند. مسئله دیگر بحث لابی ایران در کنگره آمریکاست بعضی در داخل میگویند باید در کنگره آمریکا لابی داشته باشیم که اعمال فشار کنند .
در مسئله برجام با دولت آمریکا بهنتیجه رسیدیم اما تصمیم نهایی در کنگره اتخاذ میشود
در مورد نظام حاکمیتی آمریکا برجام ونقش رژیمصهیونیستی درنهادهای ایالاتمتحده توضیح دهید
غرقی:نظام حکومتی ایالات متحده یکپارچه نیست، آمریکا شرکت تعاونی است که هر کسی سهم دارد اما یک نظام حاکمیتی در پشت پرده است همان نظامی که باعث شده ارتباط با اسرائیل علیرغم فشارهاو مضراتی که برای سیاست خارجی این کشور دارد وجود داشته باشد،البته این آدمهای پشت پرده را کسی نمی شناسد حتی کسانی به عنوان لابی از منافع آمریکا دفاع میکنند ظاهر قضیه است درحقیقت یک سیستم حکومتی بسیار به ظاهر ساده ولی پیچیده است در انتخابات آمریکا خود رئیس جمهور از جزئیات با خبر نیست یعنی سیستم حکومتی ساده است ولی پشت پرده دارد. بهعنوان مثال بوش با حمله به افغانستان مخالف بود چون دوست نداشت به عنوان رئیسجمهوری جنگطلب شناخته شود لذا همان دستهای پشتپرده حادثه 11 سپتامبر را ایجاد کرد که بوش را در عمل انجام شده برای حمله به افغانستان قرار دهد.
کمک به سازمانهای یهودی در آمریکا موجب بخشیدگی مالیات میشود
یک مدل کوچکی که آمریکا را میچرخاند رژیمصهیونیستی را اداره میکند.پشتپرده گروهی تحت عنوان مسیحیان صهیونیست هستند که اعتقادشان این است که حضرت مسیح چون در در بیت المقدس مفقود شدهمان جا نیز ظهور خواهد کرد. ومسیح زمان ظهور باید حکومتی داشته باشد که بتواند پیام خودش را به جهانیان برساند این حکومت را یهودیان فلسطینی می توانند تشکیل دهند بهاین ترتیب حمایت از اسرائیل ، یک جنبه مذهبی پیداکرده است از طرف دیگر طیف مقابل معتقدند ایجاد ایجادحکومت در زمان غیبت حضرت موسی(ع) حرام است وتفکر اول موجب اشغال فلسطین توسط رژیمصهیونیستی شد.در آمریکا رژیمصهیونیستی از جایگاه ویژهای برخوردار است در این کشورآدم کشتن دربرابر عدم پرداخت مالیات جرم بزرگی نیست این در حالیست که قانونی در این کشور وجود دارد که براساس آن هر کس به سازمان های یهودی کمک کند،مالیات او بخشیده می شود .
پس از 11سپتامبر نتانیاهو اعلام کرد معادله در منطقه به نفع رژیم صهیونیستی تغییر کرد
کنگره سالانه ای پک (کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل ) که متشکل از تمام مقامات درجه یک آمریکا ست محال است با اسرائیل مخالف کند . هیچ نماینده و رئیسجمهوری در آمریکا نیست که با اسرائیل رابطه خوبی نداشته باشد این چیزی است که دست آمریکاییها نیست و مردم عادی این کشورزیاد با یهودی ها خوب نیستند چون جمعیت یهودی مذهب آمریکا نهایتا 6 میلیون است اما در کمیته آموزش عالی ،کمیته سیاست خارجی ،کمیته لابی آی پک،کمیتههای دفاعی و... یهودی هستند.3000یهودی که در ساختمان تجارت جهانی بودند زمانی که این اتفاق افتاد یک نفرازآنها سر کار نبود وبه جرات میتوان گفت این در حالیستکه یکی دیگر از کاربردهای 11سپتامبر برای صهیونیستها مسئله اسلامهراسی بود به محض این که حادثه 11 سپتامبراتفاق میافتد نتانیاهوطی یک سخنرانی اعلام میکند معادله قدرت در منطقه به نفع ما تغییر کرد یعنی سود اختلاف بین مسیحیان و مسلمانان را اسرائیل می برد.
هدف آمریکا از ایجاد واقعه 11سپتامبر منزوی کردن مسلمانان بود
یکی ازاندیشمندان آمریکایی عنوان میکرد یکی از علل ایجاد واقعه 11 سپتامبر بحث اسلام هراسی و قطع ارتباط بین مسلمانان داخل آمریکا و خارج از آن بوداین در حالیستکه سالانه 20 هزار نفر از مردم آمریکا مسلمان میشوند واسلام رشد چشمگیری در آمریکا داشته و جامعه یهودی به حاشیه رفته است البته هیچگاه آمار دقیقی از مسلمانان آمریکا ارائه نشد در حالی که آمار غیررسمی حکایت از آن دارد که 12 میلیون مسلمان در آمریکا وجود دارد . ازاینرو آمریکا با هدف منزوی کردن مسلمانان وبحث اسلامهراسی و در مقابل اوج گرفتن رژیمصهیونیستی حادثه 11سپتامبر را ثبت کرد.از مرگ احمد شاه مسعودفعال سیاسی افغان تا 11 سپتامبر و حملات و ایجاد داعش یک رشته به هم پیوسته و یک برنامه ریزی دقیق وجود دارد. که البته حقالعملکار آنها در این مسیر عربستانیها هستند چون پول، نیرو و امکانات به اندازه کافی دارند به اعتقادمن جامعه بین المللی باید یک کمیته حقیقت یاب تشکیل دهد و حادثه 11 سپتامبر را خود ارزیابی وواکاوی کند چون اولا در این حادثه تعدادزیادی مسلمان کشته شدند ثانیااین حادثه هجمههای حیثیتی زیادی به اسلام و مسلمانان بهواسطه مسئله اسلامهراسی وارد کرد از این جهت این کمیته حقیقتیاب باید مشخص کند اگر این واقعه حقیقت داشته است چه کسانی مقصر بودند و در غیراینصورت آمریکاییها تاوان دروغشان را پس بدهند.
آیا عربستان و آمریکا ازقبل برای این توطئه با یکدیگر هماهنگ بودند؟
غرقی:هیچ گاه دو دولت نمی توانند با یکدیگر هماهنگ عمل کنند، مگر اینکه سازمان های اطلاعاتی آنها با هم متحد شوند موصاد با عربستان در یک راستا حرکت وهمکاری کردند. سیستم امنیتی پنتاگون بینهایت پیچیده است، محال است یک هواپیما بدون محاسبات لازم بتواند به برج خاصی بزند تازه هواپیمایی که با سرعت صد کیلومتر حرکت میکند با چه ارتفاع کمی باید حرکن کند تا به طبقه دوم یک برج برخورد کنداین دروغ بزرگی است چون درصورت حرکت با این ارتفاع کم،قطعا برخورد با تیر چراغ برق را هم درپی خواهد داشت این در حالیستکه بعدا مشخص شد این اقدام توسط هواپیما صورت نگرفته بلکه بهوسیله یک هلیکوپتر بوده است.
افکار عمومی آمریکا نسبت به ابهاماتی که برای ما مطرح است چقدر ابهام دارند؟
غرقی:دولت آمریکا مشروعیت خود را بین مردم از دست داده مردم اعتمادچندانی به حکومت ندارند. آمریکا 150 میلیون نفرجمعیت متفرقه دارد.یعنی 150میلیون نفر برایشان مهم نیست در آمریکا چه میگذرد.در این کشور بیش از 40درصد در انتخابات شرکت نمیکنند.زمان بوش که مردم آمریکا از دست وی به سطوح آمده بودندو میزان مشارکت زیاد بود 42درصد در انتخابات شرکت کردند.اینها بیش از مشروعیت هجمه تبلیغاتی دارند وآنقدر صدای بلندگوهایشان بلند است که صدای داخلی را نمیشنوند آمریکاییها ملت ما را خوب نمیشناسندبسیج را نمیشناسند از نقش ولایتفقیه بیخبرند،در بازهای احساس میکنندمردم ایران از حکومت ناراضیاند اما راهپیمایی 22بهمن یعنی نماد مشروعیت نظام بهحدی شلوغ میشود که آنها بهتزده میشوندالبته ما هم آمریکاییها را خوب نمیشناسیم.
انتخابات پیشرودرآمریکا را چه طور ارزیابی میکنید؟
غرقی: به نظر من این مردم آمریکا نیستند که تصمیم میگیرند بلکه حکومت و افراد پشت پرده تصمیم میگیرند مثلا زمانی که بوش جنگ را شروع کرد نارضایتی در جامعه بین الملل و داخل ایجاد شد آنهااحساس کردند که نیاز است یک دگردسی در افکار عمومی ایجاد شود یعنی فردی روی کار بیاید که سیاستها را ترمیم کند درآن شرایط اوباما را انتخاب کردند اوباما نیز هشت سال روی کار بود،با این حساب به نظرمی رسدانتخاب بعدی نیزهشت سال باشدالبته باز این بستگی به سیاستهای پشت پرده دارد اگر نیاز باشد جنگ راه بیندازند، اسلحه بفروشند ،قیمت نفت را پایین باورند ومسائلی از این دست قطعا بایدشخصی مثل ترامپ را روی کار بیاورند.اما اگر بخواهند مسیر اوباما را ادامه دهند قطعا به انتخاب کلینتون کمک میکنند به نظرم دراین روند 50 درصد مردم موثرند و50درصد حاکمیت نقش دارد.
اما اگر یک حالت خوشبینانه را در نظر بگیریم و منطق انتخابات حاکم باشد، باید کلینتون انتخاب شود چون هم میانه رو است وهم عمدتا در مواضعی که این مدت داشته ازتعامل برخورداربوده است اما ترامپ از این حالت برخوردار نیست گاهی علیه ماجرا بوده و حتی به شدت از پوتین تمجید کرده است.در حالی که جمهوری خواهان وی را رقیب خود می دانند اما از این اقدام ترامپ تعجب کردند.به هر حال و بامسائل بیان شده،به نظرمی رسد ترامپ جایگاه مردمی چندانی ندارد.
این آدم یا چارچوب سیاست خارجی آمریکا را خوب نمی شناسد یا تعادل ندارد این شاید برای آمریکایی ها خوب نباشد،اما آنچه مهم است این است که در ایالات متحده این الکترال ها هستند که چارچوب پشت پرده را تعیین می کنند. واقعیت این است که مردم آمریکا از جنگ خسته شدند آنها به دنبال کسب احترام از مردم جهان هستند واین فقط در سایه سیاست های حاکمان میانه رو محقق خواهد شد.بههرحال درچارچوب سیاستخارجی آمریکا، تروریسم در سوریه و منطقه گسترش یافته است هدف آمریکاییها این است که تسلط و هژمون خود را در جهان حفظ کنندآنها برای بیست سال آینده جهان و منطقه نیز برنامهریزی کردندگندهای آمریکاییها جهان را به آشوب کشانده است.
انتخابات آینده چه تاثیری برروند اجرای برجام خواهد داشت؟
غرقی:اوباما وکلینتون از یک حزب هستند وقطعا در روند اجرای هر امری از جمله برجام نمیتوانند خلاف مقررات حزبی عمل کنند البته این عملکرد بستگی به نوع نگاه کنگره به برجام داردواین در حالیستکه نوع نگاه کنگره با نوع نگاه دمکرات ها متفاوت ودرصورت روی کار آمدن کلینتون بهنظر نمی رسد تغییر جدی در برجام ایجاد شود. در مجموع سیاست آمریکاییها این نیست که جمهوریاسلامی در منطقه قدرت بگیرد. چرا که اگر قدرت بگیرد بالانس و موازنه قدرت به نفع ایران به هم می خورد وقتی برجام اجرایی و تحریم ها کم شود ایران بالا می رود در نتیجه آمریکا از هر تلاشی فروگذار نمیکند که ایرانئ را مهار وکنترل کند.
در ایران از عنصری به نام ولیفقیه برخورداریم که قدرش را نمیدانیم
و سخن پایانی...؟
غرقی:ما در منطقه از شرایط ویژهای از جمله نیروی متفکر، حکومت منسجم وامنیت بالا برخورداریم. مرزهای جغرافیایی گسترهای داریم و اگر بتوانیم مقداری سیستم مدیریت را در داخل را اصلاح کنیم هیچ آسیبی نخواهیم دید.بخش اعظم مشکلات ما داخلی است و اگر بتوانیم این مشکلات را حل کنیم بهنظر میرسد ایران یکی از قدرت های بلامنازع در منطقه خواهد بود . حتی با توجه به شرایط موجود نیز هیچ کشوری در منطقه حریف ایران نیست ما در هشت سال دفاع مقدس با «هیچ چیز» بر «همه چیز » فائق آمدیم. بههرحال یک بازنگری در نگاه و آشنایی با واقعیت روز جامعه بینالمللی سبب خواهد شد تا از جایگاه خود در جهان آگاه تر شویم والبته این به معنی کوتاه آمدن از ارزشها نیست. ما در ایران از عنصر و نعمتی به نام ولایتفقیه برخورداریم که قدرش را نمیدامیم.
مذاکرات به نسل جدید ثابت کرد آمریکا قابل اعتماد نیست
هیچ کشوری در منطقه رهبری به شجاعت و مدبری رهبر ایران ندارد وکسی همتای معظمله نیست . تجربه شخصی خودم را عرض میکنم ما هیچ چیز کم نداریم تنها نگاه ما به مسائل باید فراجناحی و ملی باشد.در مورد مذاکرات نیز فرآیند درستی طی شد اما طرف آمریکایی زیر قول خود زد،البته همین نیز نگته مثبتی بود چون ملت ما وبهویژه نسل جدید هیچگاه باور نداشت آمریکایی ها قابل اعتماد نیستند. نسل جدید،نسلی منطقی و درپی عدالت است کشوری قانونمند میخواهد اگر بداند کمبود برای همه است میپذیرد اما تبعیض و بیعدالتی را نخواهد پذیرفت.
ما با وجود پتانسیل بالای جوانان وهمچنین برخورداری از حکمتهای مقاممعظم رهبری میتوانیم به بسیاری از دستاوردها دست یابیم رهبر خیلی از کشورها وقتی به ایران میآیندپس از ملاقات با رهبری تحت تاثیر شخصیت کاریزماتیک رهبری قرار می گیرند.پس از وقوع حادثه 11سپتامبر بوش در یک سخنرانی دنیا را به دوقسمت تقسیم کرد.دستهای با تروریستها و دسته دیگر با آمریکا تنها کسی که پس از این سخنرانی موضع گرفت رهبری بود ایشان گفتند ما نه با شما هستیم نه با تروریست ها ما« خودمان» هستیم و بعد فرانسویها همین موضع را تکرار کردند. اولین موضعی که بوش نتوانست حرفی درمورد آن بزند اظهارات مقام معظم رهبری بود.وقتی چنین رهبر مدبر و شجاعی برای کشور تصمیم می گیرد باید از رهنمودهایش بهره برد و توصیه هایی مانند اجرای اقتصاد مقاومتی را تمام عیار اجرا کرد.تفاوت ما با غرب این است ما قوانین را مینویسیم اما اجرا نمیکنیم کشور ما به لحلظ قانون،نیروی انسانی و منابع چیزس کم ندارد وفقط با بحران مدیریت روبرو است.
گفتگو از: زهرا مهرانراد