وقتی شفیعی‌کدکنی بر سرش می‌کوبید
یادداشت یدالله گودرزی به مناسبت درگذشت قیصر امین‌پور
نم تیر کشید، انگار پتکی گران به سرم خورد، بلافاصله تماس گرفتم،دیدم اسماعیل گریه کنان خبر را تایید کرد و گفت در بیمارستان دی ، نزدیک توانیر است، به دوسه تن از دوستان زنگ زدم و راهی بیمارستان دی شدم.چند نفر از شاعران گرد آمده بودند گریان و ویران، هر کسی در گوشه‌ای ضجه می‌زد.
ارسال نظرات
captcha