گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- زینب امیدی؛ خبرگزاری دانشجو پیرو هفتههای گذشته این بار نیز مقابل یکی دیگر از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نشسته است و از او در خصوص حضور محکومان امنیتی و چرایی سخنرانی آنها به بهانه ماه محرم در دانشگاه ها، بحث بین المللی سازی، پروژه نفوذ در جامعه علمی، بازار داغ این روزهای پایان نامه فروشی، دستهای پشت پرده دانشگاه آزاد در انتخابات های کشور و... پرسیده است. مصاحبه زیر ماحصل گفتوگویی صریح و شفاف با فرهاد فلاحتی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس است که در ادامه میخوانید:
کمیسیون آموزش با آقای مهر محمدی چه کار خواهد کرد؟ وضعیت ریاست این دانشگاه همچنان لنگ در هوا مانده و ایشان بیش از سه سال است سرپرست این دانشگاه هستند و این در حالی است که طبق قانون هر فرد بین سه تا شش ماه می تواند سرسپرست باشد. با توجه به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله مخالفان ریاست مهر محمدی است اما ما همچنان شاهد این هستیم که هیچ تصمیمی برای تعیین تکلیف سرپرستی ایشان گرفته نشده است. نمایندگان کمیسیون آموزش چه تصمیمی در این خصوص دارند؟
فکر می کنم مجلس رسالتش را در خصوص این مساله انجام داد. دلیلش هم این بود که آقای فانی به نوعی مودبانه بگوییم استعفا داد، اصلش را بگوییم عزل شد دلیلش هم فشاری بود که مجلس آورد؛ تعداد بالغ بر 50 نفر از نمایندگان طرح استیضاح فانی را به عنوان وزیری که در دوره وزارتش مشکلات زیادی اتفاق افتاده بود رقم زدند. چندین جلسه به خاطر تبیین این استیضاح چه در هیئت رئیسه مجلس چه در کمیسیون آموزش با فانی و معاونیشان برگزار شد. مشکلاتی هم که درباره دانشگاه فرهنگیان اشاره کردید بخشی از جریان استیضاح بود یعنی مشکلات صندوق ذخیره فرهنگیان، رویکردهای آموزشی و پرورشی وزارتخانه و مشکلات معیشتی فرهنگیان از جمله مسائل متعددی بود که در استیضاح آمده بود.
مشکل دانشگاه فرهنگیان سوای بحث ریاستش که مدت مدیدی است به این شکل درآمده و عملا ناکارآمدتر شده، مسائل و مشکلات دیگری هم دارد. دانشجویان دانشگاه فرهنگیان که باید در بهترین شرایط تحصیل کنند خیلی نگران اوضاعشان هستند هزینه هایی که ازشان گرفته می شود و کارایی که اتفاق می افتد در شان جایگاهی که می خواهد فرهنگی جامعه را تربیت کند نیست؛ تذکرات متعددی به وزیر قبل از بحث استیضاح داده شد که تکلیف این دانشگاه و ریاستش را روشن کنید. نمی گوییم روی شخص خاصی انگشت گذاشتیم گفتیم فردی که منصوب می شود این شرایط و ضوابط را داشته باشد درک درستی از دانشگاه فرهنگیان داشته باشد برایش برنامه داشته باشد تا بتواند دانشگاه را از این وضعیت بلاتکلیفی دربیاورد اما متاسفانه آقای فانی در این قضایا ضعیف عمل کردند و از کنار خیلی از مسائل به راحتی گذشتند. در خیلی از جلسات ما مهمترین مشکلات را به صورت جز به کل مطرح کردیم و هر نماینده از حوزه انتخابیه خودش موارد ضعف آموزش و پرورش را تشریح کرد اما ایشان به جای اینکه برخوردشان این باشد که باشد اصلاح می کنم گفتند ما تیمی اعزام می کنیم برای بررسی صحبت های شما؛ یعنی تیم بازرسی آموزش و پرورش از نظر نماینده مجلس که به حوزه اش اشراف کامل دارد بالاتر است؟ این دیدگاه دیدگاهی بود که از همان اول شکست خورد و نمایندگان دیدند قصد اصلاحی در کار نیست. منهای این قضایا یکسری حواشی به وجود آمد که موجب شد بعضی ها اظهارنظر کنند که نمایندگان پایان مثبتی می خواهند از ایشان یا تحت فشار گذاشتند تا مسئولین را عوض کنند اما واقعا این نبود هیچ کدام از نمایندگان روی هیچ گزینه مدیریتی در آموزش و پرورش صحبت نکردند.
ما گفتیم ضعف آموزش و پرورش در این حوزه ها هست و می خواهیم کمک کنیم تا ساختار آنها اصلاح شود. نمایندگان استیضاح کننده در دو حوزه مشکلات را تقسیم بندی کردند. آنها گفتند بخشی مربوط به مشکلات منطقه ای وبومی و بخشی مربوط به مشکلات ملی ما می شود. بخش دوم را نمی شود یک ماهه دو ماهه حل کرد. مثلا در بحث محتوای کتب آموزشی یا شیوه تدریس در مدارس یا هدایت تحصیلی بحثی نبود که الان نتیجه اش بگیریم به همین خاطر ما گفتیم می خواهیم بازه زمانی مشخص کنی و در عرض شش ماه تا یک سال رویکرد آموزش و پرورش مشخص شود؛ خب بحث منطقه ای و بومی قابل حل بود بسیاری از مدیرانی که در عرصه مدیریتی آموزش و پرورش بودند قبل از اینکه رویکرد آموزشی داشته باشند با دیدگاه سیاسی ورود پیدا کرده بودند.
ما شاهد جابه جایی مدیران مدارسی بودیم که اعتراضات پیا پیی را به دنبال داشت. این اتفاقات آموزش و پرورش را فشل می کند که از دیدگاه سیاسی به مسائل نگاه کنیم. همه این مسائل به آقای فانی گفته می شد و ایشان هم خیلی ساده از کنار موضوعات می گذشت، متاسفانه مجبور شدیم بحث استیضاح را به عنوان یک موضوع جدی مطرح و به هیئت رئیسه تقدیم کنیم که البته دولت قبل از اینکه استیضاح به نتیجه برسد دو سه روز قبل از اجرایی شدن آن ایشان را مودبانه عزل کردند و فانی استعفا دادند. البته مجلس به دنبال تامین موارد و منویاتی است که نظام در آموزش و پرورش به دنبالش هست و هم به دنبال احقاق حقوق حقه فرهنگیان هستیم. مطئما باید با جابه جایی وزیر باید رویکردها اصلاح شود و سیستم آموزش و پرورش باید فعال شود و از حالت رخوت و سستی بیرون بیاید و مشکلات باید با برنامه مدونی رفع شود.
پس به نظر می رسد مهر محمدی تا پایان دوره ریاست جمهوری آقای روحانی همچنان سرپرست دانشگاه فرهنگیان خواهد بود.
فکر می کنم این یکی از مواردی باشد که نمایندگان در بحث رای اعتماد به وزیر به عنوان مطالبه مطرح خواهند کرد. بعید می دانم با این وضعیت ادامه یابد از دیدگاه بنده به عنوان نماینده منهای این که چه شخصی می خواهد به مجلس برای وزارت معرفی شود یک موضوع خیلی مهم است، آن این است که دیدگاه کسی که به عنوان وزیر به مجلس معرفی می شود در مورد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش چی هست. باورش دارد می خواهد همان را انجام دهد؟ آقای فانی روزی که وزارت را قبول کردند جزو کسانی بودند که در سند تحول بنیاد آموزش و پرورش نقش داشتند ولی جزو اولین منتقدی بودند در سند تحول حرف زدند. این یک ضعف است، بالاخره یک سندی به امضا رسیده چند صد ساعت کار کارشناسی رویش انجام شده وزیر باید به راه هایی بایندیشد که سند پیاده شود. معتقدم وزیری که می خواهد معرفی شود اولین اولیتش این است که نگاهش به طرح سند تحول بنیادین چی هست می خواهد طبق آن اقدام بکند یا نه؟ مطمئنا نمایندگان دیگر در بحث صندوق ذخیره فرهنگیان مطالبه دارند، در بحث دانشگاه فرهنگیان مطالبه دارند حتما در روز رای این مسائل مشخص خواهد شد.
در خصوص سوال بعضی از نمایندگان مجلس حول موضوع نفوذ در جامعه علمی سوالاتی مطرح شده که یکی از آنها موضوع سفرهای طولانی مدت برخورداری رئیس علم و صنعت است. اینکه چرا زمان زیادی از سال را درایران نیست و آیا اقامت و گرین کارت دارد؟
من راجع به شخص ایشان مستند اطلاعی ندارم که قضاوت کنم آیا سفر ایشان ماموریتی است یا گرین کارت دارند یا خیر. اما در بحث نفوذ در حوزه آموزش عالی نه تنها در حوزه آموزش عالی بلکه در خیلی از حوزه های دیگر رویکرد دشمن در بحث نفوذ جدی است؛ متاسفانه برخی از مسئولین ما که البته آدم های خدومی هم هستند و افرادی هستند که تلاش های متعددی در حوزه های مختلف داشتند ولی رویکرد نفوذ دشمن را به عنوان یک باور نپذیرفتند یعنی مشکل از اینجا ایجاد می شود تا مادامی که باور نکنیم دشمن در شرایط پسابرجام مخصوصا به دنبال اهداف نفوذی خودش در بدنه اصلی نظام از جمله آموزش عالی است خیلی مشکل خواهیم داشت.
در بحث گردشگری و تجاری، صنعتی و همه حوزه ها همین است البته مقداری برمی گردد به بحث باور مسئولینی که گذاشته می شود، یک مقداری به بحث ساز و کارهایی برمی گردد که به لحاظ حقوقی و قانونی جلوی نفوذ را بگیریم اما این هنوز شکل نگرفته. معمولا نفوذ را زمانی احساس می کنیم که آسیبی از جریان نفوذ یا جاسوسی دیده باشیم قبل از آن همه به سمتی می رویم که افراد را مبرا کنیم، در خیلی از ماجراها این طوری بود جریان واضحی مثل جیسون رضاییان چه مباحثی در آن مطرح شد؟ قبل از آن و بعد از آزادسازی خیلی چیزها محرز شد و اعتراف کرد و تازه بعضی فهمیدند چه مسئله ای بوده. نفوذ دشمن در بدنه اقتصادی ما مثل بحث قرارداهای نفتی، AFTF این ها خیلی پنهان است نه به راحتی می توانیم کسی را متهم کنیم نه به راحتی می توانیم از این قضیه بگذریم، طبیعی است که دشمن یکی از راه های نفوذ خودش را با طراحی مدرن برای دانشگاه در نظر گرفته. متاسفانه وقتی این مسائل را داخل خودمان حلاجی می کنیم احساس می کنیم در داخل خانواده هستیم حالا فلانی محکوم امنیتی 88 است می خواهد در دانشگاه سخنرانی کند کسی اعتراض می کند فکر می کنند بحث داخلی است؛ واقعا چرا محکوم امنیتی جریان سال 88 شده؟ جریان فتنه به دنبال چی بوده؟ الان حامیان این فتنه چه کسانی هستند؟ چه افرادی می خواهند از این جریان قبح زدایی کنند؟
پشت صحنه این مسائل را که نگاه می کنیم داخلی نیست یعنی در داخل موضوعی نداریم که حوادث سال 88 را تبری کند و بگوید مشکلی نداشتیم؛ الا این که آن طرف دشمنان معاند نظام و ملت کسانی بودند که با برنامه ریزی آمدند جلو و الان هنوز که هنوز است می خواهند طبق همان خط فکری ادامه دهند؛ طبیعی است وقتی در دانشگاهی عده ای دانشجو بر آن مبنا اعتراض می کنند تازه مسئولین به سبکی از کنارش رد می شوند. به نظر من جریان نفوذ باید از همه ابعاد جدی گرفته شود البته راهش هوشیاری است یعنی نهادهای نظارتی و امنیتی به ویژه خود مخاطبین، دانشجویان و اساتید و مجلس در این قضیه باید فعال شوند و حضور داشته باشند که تا الان هر جا ورود کردند انصافا اصلاح شده است.
دانشگاه علم و صنعت سال گذشته جمع کثیری از اساتید ارزشی خود را اخراج کرد. و حالا بحث سفرهای طولانی مدت و مشکوک رئیس آن مطرح است که به خودی خود یک هشدار محسوب می شود که اتفاقاتی در حال وقوع است. حتی آدم هایی که رهبری به آنها اشاره کردند که درباره پایان نامه ها سیاه نمایی می کنند، همین افراد آمده اند در دانشگاه های ما سخنرانی کردند و مشخص است از جانب چه کسانی به دانشگاه ها دعوت شدند. آیا نباید انتظار داشت مجلس به این قضیه ورود کند؟
یک بحث مربوط به وقتی است که اتفاق رخ می دهد و باید برخورد شود اما صحبت من قبل از انجام است یعنی وزارت علوم جایی است که انقدر باید اشرافیت و نظارت بر دانشگاه ها داشته باشد که این قضایا شکل نگیرد. ترسیمی که الان ما در وزارت علوم می بینیم متاسفانه چیز دیگری را نشان می دهد. در این زمینه جلسه ای را با آقای فرهادی و معاونینشان داشتیم این قضایا مطرح شد و الان هم آنها را مطرح می کنیم. ساز و کارهای قانونی و اختیارات لازم در اختیار وزیر محترم با وزارتخانه متبوع است اینکه آن اتفاق رخ دهد و بعد توجیح شود کار ضعیفی است. یک عکس از آدم معاندی که دستش در خون ملت ایران آغشته است در نشریه ای که نمی گویم مربوط به کدام دانشگاه است اما حداقل نظارت دانشگاه روی آن وجود دارد چاپ می شود بعد از اینکه کار انجام شد سر و صدای دانشجویان درآمد و سوژه رسانه های شد تازه اعلام کردند و گفتند بستیم و ایراد گرفتیم و بازداشت کردیم، خیلی کار هنرمندانه نکردند.
چرا نظارت ما بر این قضایا باید ضعیف باشد؟ بحث من این است که وزارت علوم نهادی است که ساز و کارهای لازم برخورد با این مسائل را دارد و به نظر می رسد ضعیف عمل می کند. در قضیه اردوهای مختلط، آیا واقعا کار باید به جایی برسد که رهبری موضع بگیرد؟ خود وزیر علوم قبول ندارند که بحث اردوهای مختلط دهن کجی به نظام جمهوری اسلامی است؟ قطعا باور دارند چون جز نیروهای ارزشی به حساب می آیند. اما واقعا خواستگاه های ملت ما جوری نیست که این اتفاقات را در یک محیط علمی بپذیرد. بخشی توجیح می شود می گویند این ها تورهایی بودند که زیر نظر ما نبودندو در یک روز تعطیل رفتند یا کلا گزارش می دهند ما از این موارد نداریم! این تاریخ این دانشگاه این هم گزارشش حالا چه می گویید؟ در بعضی مورد هم این اردوها را در غالب گردش های علمی عنوان می کنند. این یک مساله شدنی است که ما جلوی معضل فرهنگی را بگیریم چون ابزارش را داریم و در نظام جمهوری اسلامی زندگی می کنیم. از این ابزار چرا استفاده نمی شود؟ دو حالت دارد؛ یا طرف اشراف بر ابزارش ندارد که وزیر شده و خیلی بد است یا واقعا مسامحه می کند و باور ندارد.
خب هر دو شکلش ضربه پذیر است، حالا در بحث اردوهای مختلط می شود جمعش کرد؛ اما در بحث نفود این نیست نفوذ با ما شوخی ندارند با هدف سخنرانی می کنند و کتب آموزشی را تغییر می دهند با هدف رویکرد دانشگاهی را عوض می کند با هدف اساتید ارزشی را خانه نشین می کنند و با هدف اساتید وابسته را برجسته می کنند به نظرم نماشود از کنار این ها به راحتی گذشت. به نظر می رسد یک مطالبه همگامی از دانشجویان، اساتید ارزشی، مردم و مجلس باید شکل بگیرد تا در هر نقطه ای که این موضوعات را دیدند آنقدر فشار باشد که خود فرد یا استعفا بدهد یا از طرف هیچ دولتی منصوب نشود.
ما یک باور داریم که بیش از 200 هزار خون پاک شهدا در این کشور ریخته شده تا نظام به یک الگوی جهانی تبدیل شود، این الگوی جهانی دنبال علم، معرفت و کرامت است. در میان هزاران مشکل ایجاد شده ما می خواهیم مشکلات را حل کنیم یک بخشی این است که ما جلوی نفوذ دشمن را بگیریم اینکه الان کسی بگوید دشمن نداریم، خیلی ساده اندیشی است؛ کسی بگوید نفوذ نمی کنند ساده اندیشی است. چرا نفود نکنند وقتی که گروهک های تکفیری هر روز و ثانیه دنبال این قضیه هستند که ناامنی در کشور ایجاد کنند و سربازان گمنام جلوشان را گرفتند؛ مطمئنا تیپ های فکری و اندیشمند در اتاق های فکرشان دنبال نفوذهای بدتر از داعش هستند. کی می خواهند جلوشان بگیرد؟ سربازان ارزشی و به تعبیر مقام معظم رهبری افسران جنگ نرم. در دانشگاه هم حقیقتا نیست این گله مندی ها را معمولا بچه های ارزشی در دانشگاه های متعدد دارند و به نظر می رسد یک وادادگی فرهنگی دارد در سطح آموزش عالی روی می دهد که باید مهار شود مهارش این است یا اساتید غیرارزشی به نحوی از طرف اساتید ارزشی تحت فشار قرار بگیرند یعنی به اساتید و دانشجویان ارزشی میدان داده شود که جزو منویات رهبری نیز هست یا اینکه واقعا به کسانی که ضعیف هستند و به عنوان مسئول ورود کردند به مدیریتشان پایان داده شود. الزامی نداریم که حتما فلان مسئول باشد غیر از این نیست، اگر غیر از این عمل کنیم متاسفانه شاهد مسائل ناجوری خواهیم بود.
ماجرای بحث استیضاح وزیر علوم چه بود؟
تعدادی از نمایندگان طرح استیضاح را امضا کردند که البته هنوز تقدیم هیئت رئیسه نشده مواردش همین مواردی است که الان در موردش صحبت کردیم. محورهای استیضاح برمی گردد به بحث های فرهنگی دانشگاه مباحثی مثل اردوهایی که عرض کردم مباحث غریب بودن دانشجویان و اساتید ارزشی، پایین آمدن رتبه علمی کشور و موضوعات متعددی از این قبیل. دوستانی امضا کردند منتهی هنوز به هیئت رئیسه وصول نشده. استیضاح وزیر کنسل نشده است و تعدادی دوباره امضا کرده اند.
چند وقتی است وزارت علوم بحث بین المللی سازی را پیگیری می کند. که در آن بحث بحث سند توسعه آموزش 2030 یونسکو را دنبال می کنند. دولت چهار وزارت خانه را موظف کرده که این سند را اجرایی کنند و جالب اینجاست که گزارش هایی که این سند اجرایی شده را هیئت دولت برای یونسکو می فرستد. حالا سوالی که مطرح می شود این است که اولا مگر ما سند توسعه آموزشی نداریم که باید از یونسکو سند بیاوریم؟ دوما این خودش زمینه ساز نفوذ بزرگی در زمینه فرهنگی و سیاست گذای آموزشی ما خواهد بود، آیا مجلس به این قضیه ورود کرده است؟
در مجلس این دوره و در بحث های کمیسیون نشنیدم که در این قضیه ورود پیدا کنند و اگر در گذشته مواردی بوده اطلاع ندارم؛ ولی این قضیه فقط در بحث آموزش عالی نیست، قبل از اینکه با نخبگان کشور یک هماهنگی صورت بگیرد متاسفانه با طرف های اروپایی هماهنگی صورت می گیرد. لذا این مشکلی است که متاسفانه در اکثر حوزه ها وجود دارد و مجلس این گلایه را از دولت محترم دارد که چرا در همه حوزه ها قبل از اینکه هماهنگی و مشورت گرفته شود متاسفانه شاهد عقد قراردادها هستیم و بعد ناچاریم به دنبال اصلاحش برویم. این هم یکی از آن موارد است فکر می کنم به ضعم بعضی از دوستان که در کشور مسئولیت دارند یکی از راهکارهای جهانی شدن است که به نظر می رسد باید جزو اولویت های ما در مجلس و کمیسیون قرار بگیرد که خدای ناکرده در مقابل کار انجام شده ای قرار نگیریم و بعدا پشیمان شویم.
بحث پایان نامه فروشی و معضلات آن این روزها خیلی مطرح می شود و به آن رسیدگی هم نمی شود. همچنین بازار داغ پایان نامه فروشی طبق بررسی های اخیر ما در بعضی دانشگاه ها بیشتر شده است. ساز و کار نظارت مجلس در این قضیه چیست؟
از اصل این موضوع می توان به عنوان یک فساد فرهنگی نام برد که برمی گردد به فضای مدرک گرایی در کشور؛ یعنی متاسفانه باز هم به دلایل ضعف در برنامه ریزی فرهنگی در این حوزه، کشور دچار مدرک گرایی شده و به همین دلیل هم بازار خیلی چیزها گرم شده. به طور مثال برگزاری کلاس های کنکور در چند سال گذشته با چه آب و تابی ادامه دارد، بحث درس های خصوصی با چه مبالغی و می آییم جلوتر تحصیل کردن در واحدهای دانشگاهی به هر روش و سبکی، جعل پایان نامه و مدرک تحصیلی به عنوان یک جرم. پایان نامه فروشی در مقاطع ارشد و تکمیلی و دکترا به عنوان معضلی که اخیرا مطرح شد یک فساد فرهنگی است که جامعه مخصوصا جامعه علمی ما را را به سمت قهقرا می برد. همچنین بازار گرمی برای بعضی دلالان شده که شکل شکیلی به خود گرفتند و متاسفانه خیلی علمی خودشان را نشان می دهند؛ به نظر می رسد راهکار برخورد این است که ما یک مقدار در دفاعیات از پایان نامه جدی عمل کنیم، فرض کنید پایان نامه ای به نام من نوشته می شود کی ازش دفاع می کند؟ مگر استاد راهنما و مشاور و هیئت داوران ندارند؟ مگر خود دانشجو دفاع نمی کند؟ پس معلوم می شود این فساد ادامه دارد یعنی از یک جایی فساد شروع می شود و یک جایی آن چشم پوشی می شود. به نظر می رسد که در یک بخش وجود پایان نامه های جعلی که برخلاف عرف خریداری شده را ما باید پیگیری و برخورد کنیم اما واقعا با کسی که با پایان نامه این چنینی دفاع کرده و مدرک گرفته چه برخوردی می کنیم؟ استاد راهنما و داور و مشاور از کجا آمده؟ به نظر می رسد اگر مقداری علمی تر در قضیه ورود کنیم و نهادهای بازرسی خوب عمل کنند فساد عمیق تر هست.
البته این بدین معنی نیست که جمعیت کثیر دانشجویان و اساتید زیر سوال ببریم و خدای ناکرده باعث شود فضایی مثل فضای بورسیه ها با دست خودمان راه بیندازیم. به نظر می رسد نباید این فضا را رسانه ای کنیم چون دیدید به اصل این موضوع چگونه دامن زده شد کسی به عنوان میهمان می آید و سواستفاده از عکسی می کند بعد همین را چوبی می کند علیه رشد علمی در کشورمان؛ ما نباید با دست خودمان بهاین قضیه دامن بزنیم. چند درصد از افرادی که از این پایان نامه ها استفاده کردند مدرک گرفتند؟ این باید روشن شود. چه تعداد به دنبال این آثار هستند؟ این سوالات و پاسخ به آنها باید روشن شود تا مناسب با آن برخورد کنیم برخوردش هم برخورد سختی نیست، یعنی اگر نهادهای بازرسی خود وزارت علوم ورود کنند نیاز به نهادهای خارج از وزارت علوم هم نیست. اگر وزات علوم پای کاربیاید هم سرنخ ها را گیر می آورند هم آخر عاقبت پایان نامه را گزارش می کنند.
می شود ظرف چند ماه همه این موارد را درآورد چون تعدادش کم است. ما این قضیه را در حوزه دانشگاه های شهرستانی نداریم در برخی از دانشگاه ها و جاهای تهران داریم خیلی موردی است. شاید در مجموع اگرپایان نامه دوره دکترا و غیره در بیاید از تعداد انگشتان دست خارج نشده که به نتیجه رسیده باشد. باید در این مسیراز سیاه نمایی بپرهیزیم چراکه کسانی که مدعی این قضیه هستند می خواهند در فضای دانشگاهی کشور یک حالتی ایجاد کنند که مدرک های نخبگان، دانشجویانو دفاعیاتی و رشد علمی که داشتند را تحت الشعاع قرار دهند و این سیاه نمایی به نفع جامعه دانشگاهی ما نیست.
چه ساز و کار نظارتی برای دانشگاه آزاد وجود دارد؟ از سال 84 در تمام گزارش هایی که مجلس از طرح تحقیق و تفحص عملکرد دانشگاه آزاد در انتخابات ارائه داده در 90 تا صد درصد مواقع دانشگاه آزاد در انتخابات دست داشته است. دانشگاه آزاد در انتخابات های مختلف دست روی حمایت کاندیدای خاص گذاشته یا حمایت مالی داشته، الان که نزدیک انتخابات هستیم باز هم داریم از دانشگاه آزاد پالس ها می گیریم؛ چه در انتخابات نشریات دانشگاهی چه انتصابات افرادی همچون نمازی، مجلس می خواهد چه کند؟ آیا باز باید منتظر باشیم دستهای پشت پرده دخالت خودشان را در انتخابات داشته باشند بعد در گزارش های تحقیق و تفحص بگوییم دانشگاه آزاد چه کرده؟
دانشگاه آزاد همان طور که از اسمش پیداست آزاد است همین هم مشکل ایجاد کرده است. ولی به نظر من وزیر علوم می تواند پاسخگوی مسائل باشد. قانون این اختیار را داده، مخصوصا در مجلس قبلی مباحثی در خصوص دانشگاه آزاد مطرح شد؛ اصلاح دستورالعمل و قوانین و تغییر هیئت امنا از جمله آن بود. الان وزیر علوم در مقابل تمامی دانشگاه اعم از آزاد هم نقش دارد، هم مسئولیت دارد وهم باید پاسخگو باشد. اگر شما سوالتان را چند سال پیش می پرسیدید همین طوری بود به همین سختی. اما الان اگر وزیر علوم به خودش زحمت بدهد می تواند ورود کند و باید به هر سبکی پاسخ بدهد. منتهی به خاطر این عادتی که در طول چند سال گذشته از بدو تاسیس دانشگاه آزاد شکل گرفته و این دانشگاه را هم در انزار عمومی مردم و هم مسئولین به عنوان یک نهاد مستقل آموزشی دیدند و تلقی کردند یک مقدار برای وزارت علوم سخت است ورود پیدا کند برای دانشگاه آزاد هم سخت است که تحت نظر باشد.
به نظر می رسد بهترین راه برای حل این مشکل ادامه مسیری باشد که در مجلس گذشته انجام شد و دانشگاه آزاد اسلامی را به نحوی به وزارت علوم وابسته کرد و وظایفی برای وزیر تعریف کرد باید ادامه پیدا کند. دوم، مجلس از وزیر کلیه مطالباتی که از دانشگاه آزاد مطرح است خیلی روشن بپرسد و جواب بگیرد که خودش باعث ورودی در این عرصه ها هست؛ اما مادامی که دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه های دانشگاهی ما به لحاظ اقتصادی به عنوان یک دانشگاه قدرتمند و به لحاظ کثرت دانشجویان به عنوان قوی ترین دانشگاه هست؛ وزارت علوم کمتر جرات پیدا خواهد کرد نسبت به این موضوعات ورود کند چون در خیلی جهات کم می آورد، به نظر می رسد ما باید بافت کلی دانشگاه آزاد را از آن حالتی که الان دارد مقداری با وزارت علوم عجین کنیم یعنی وزارت علوم بتواند بخشی از مشکلات خود را در حوزه دانشگاهی و در حوزه های دیگر از دانشگاه آزاد بگیرد و قاطی شوند قاطی شدن این دو خیلی از مشکلات را رفع می کند به نظر می رسد به مرور این اتفاق شکل می گیرد. منتهی یک سری مخالفت ها و حمایت های قوی از دانشگاه آزاد صورت می گیرد که باید با تانی جلو برویم که موضوع سیاسی نشود بحث ما علمی و کارآمد شدن هست. نفوذ دانشگاه آزاد در انتخابات محرز است که به خاطر همان قدرت و ثروتی که در یک جا شکل گرفته؛ شیوه برخورد باید مهندسی شود و به نظر می رسد فعلا به لحاظ قانونی نمی شود کاری کرد فقط به لحاظ آگاه سازی مردم و قشر دانشجو می شود وارد شد و آگاه سازی کرد.
یعنی کسی نمی تواند جلوی آزاد در بیاید حتی مجلس؟
از نظر من در کوتاه مدت نمی شود. ما با کسی دعوا نداریم، باید هزینه هایی که برای این موضوع پرداخت می شود به لحاظ منطقی بسنجیم. تضعیف دانشگاه آزاد کار خوبی نیست چون دانشگاه آزاد یک مجموعه علمی در داخل کشور است که اشتغال ایجاد کرده، اساتید فراوانی زحمت می کشدند، دانشجویانی که لازم نیست مهاجرت کنند و در شهر خودشان درس می خوانند؛ بسیاری از جاهایی که اصلا برای وزارت علوم حتی فکرش را نمی کرد دانشگاه ایجاد کند واحد زده شده نباید فقط با دید منفی نگاه کنیم.
دانشگاه آزاد به عنوان یک زمینه کار استفاده و مشارکت از جیب مردم برای آموزش مردم در کشور یک نمونه است که نمی شود آن را نادیده گرفت. اما این که ایراداتی در بدنه ایجاد شده یک حجم فراوانی از دانشجو را دانشگاه آزاد جذب کرده همین الانی که وزارت علوم برای بعضی از رشته ها صندلی بسیار خالی دارد دانشگاه آزاد با یک اهرم دیگر بعضی از رشته ها را در خیلی از واحدهایش ایجاد می کند و به راحتی دانشگاه خودش را هم می چرخاند بدون اینکه یک ریال از دولت بگیرد، هم حقوق می دهد، هم اشتغال ایجاد کرده و هم مدرک می دهد. این که مدرکش بد است یا خوب باید اصلاحش کنیم این که فضای پولی برای دانشجو مثبت یا منفی است باید بررسی شود به نظر می رسد باید دنبال اصلاح سازو کارهای این چنینی باشیم تا اینکه بخواهیم وزارت علوم را در مقابل دانشگاه آزاد قرار دهیم من با این کار موافق نیستم و به اصلاح می اندیشم.
مجلس می تواند از نهادهای نظارتی مثل قوه قضائیه مطالبه کند که جلوی روند حرکتی دانشگاه آزاد در انتخابات را بگیرند؟
اصلا نیازی نیست مجلس ورود پیدا کند. به محض اینکه تخلفی در حوزه انتخاباتی از سوی هر نهادی که از بودجه دولتی استفاده می کند دیده شودهم شورای نگهبان و هم وزارت کشور جزو وظایفشان است که به این مساله ورود کنند. یعنی قرار نیست مهندسی انتخابات دانشگاه آزاد در بخشی از بدنه جامعه انجام شود. تقریبا تمام مسائل مربوط به انتخابات رها می شود به بعد انتخابات، یعنی به ندرت شکایت انتخاباتی است که کسی بعد از پایان انتخابات پیگیری کند و این در حوزه های متعدد وجود دارد.
این شرایط از دو حالت خارج نیست؛ این تخلفات از طرف نامزدها شکل می گیرد نامزدی پیروز انتخابات است می گوید من به نتیجه رسیدم و پیگیری نمی کنم نامزدی هم که شکست خورده هست میگوید الان قدرت دست دیگری است و دنبال ماجرا را نمی گیرد عملا ابتر می ماند. چون خودم اطلاع دارم وزارت کشوری هستم اطلاع دارم خیلی از پرونده های تخلفات انتخاباتی را روی میز تا لحظه اعلام نتایج بررسی می کنیم بعد بایگانی می شود، پرونده های بسیاری در حال حاضر در وزارت کشور خاک می خورد تا انتخابات بعد. یکیش دانشگاه آزاد است. برای اینکه ساز و کار ورود به این مساله ایجاد شود باید دستور العملی از سوی وزارت علوم یا هیئت امنای دانشگاه آزاد تصویب شود که بعید می دانم هر دو شکلش الان اجرایی شود. این قانونی که از ان رف می زنم قانونی است که باید ذیل قانون انتخابات باید باشد و بگوید نهادهایی که خلق سرمایه فراوان دارند حتی اسم برده شود مثل: دانشگاه آزاد اسلامی، فلان موسسه تامین اجتماعی، مثل کمیته امداد که پول زیادی دارند این ها حق ورود به عرصه های انتخابات را ندارند. خیلی از جاها این کارو کردند. کمیته امداد به عنوان نهادی است ک در چند دوره انتخابات واقعا ورود نداشته در صورتی که توانایی ورود و مهندسی انتخابات در مانطق محروم را دارند. تصویب این قانون نیازمند انسجام در مجلس و حمایت جدی شورای نگهبان است. به فرض مثال ما این قانون را هم تصویب کردیم اگر بعد آن فلان رئیس دانشگاه فلان شهر در انتخابات ورود کرد چه کنیم؟ باید عزل شود یا نه؟ همه این ها باید در این قانون نوشته شود. یک فرآیند قانون گذاری می خواهد، نشدنی نیست. ما محکم هستیم ولی برداشت خودم این است که در مجلس به سختی این قضیه جا خواهد افتاد چون خیلی ریشه های عمیقی دارد.
ما اخیرا یک نظرسنجی سراسری در خصوص دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها داشتیم که از جامعه آماریمان 80 درصد دانشجویان علت حضورشان در کلاس های دروس معارف را کسب نمره عنوان کردند. آیا این با دورنمایی که برای این دروس تدوین شده بود سنخیتی دارد؟ اصولا چه اتفاقی باعث می شود دروس جایگاه خودشان را از دست بدهند؟
من حرف شما را تایید می کنم. برداشت خودم این است برخی از دروس دانشگاه به این خاطر است که دانشجو صرفا برای پاس کردن و نمره آوردن آن را می گذارند. این روند تها در دانشگاه ها نیست و در آموزش و پرورش هم وجود دارد. بعضی کتاب ها را آموزش و پرورش جدیدا خلق کرد و نیتشان خیر بود مثل «هدیه های آسمانی». شما احتمالا فرزند و برادر کوچک دارید ازش بپرسید از کدام درس خوشت نمی آید بیش از 60 درصد خواهند گفت: هدیه های آسمانی. علتش این است که کسی که می خواهد درس را به عنوان واحد درسی ارائه دهد می خواد بگوید معارف در فلان حوزه ها به دانشجویان ما کمک می کند و رشد می دهد اما این وسط رها شده؛ یعنی آیا استاد مربوط به این فضای دانشگاهی را خوب تربیت کردیم؟ یا فقط درس دادیم.
بحث دوم این است آیا محتوای کتاب ها را با فضای موجود کشور می نویسیم یا به عنوان سیلابس درسی ارائه می دهیم. کسی جسارت به شهید مطهری نمی کند او بزرگ، اندیشمند و علامه است و همه ما نیاز به کتاب هایشان داریم اما دیگر فضای دانشجویان ما اینگونه نیست که لذتی که از کتاب شهید مطهری می برد همان لذتی باشد که در بیست سال پیش پدرانشان می بردند خیلی شبهات جدید مطرح شده است. ما در دو حوزه مشکل داریم؛ یک بحث این است که چون معارف درس عمومی است اساتیدی که این درس عمومی را با مد روز تدریس کنند و با دانشجو ارتباط برقرار کنند کم هستند، روی این فکر نشده. در دانشگاه آدم فاضل، اندیشمند و کسی که درحوزه تحصیل کرده برای تدریس این درس ها می آورند اما همه سر کلاس رفتیم و دیدیم دانشجویان با چه وضعیتی و درچه فضایی هستند تا حدی که در بعضی دانشگاه ها دیدیم بعضی خانما بافتنی می بافتند. چرا بافتنی می بافتند به دلیل اینکه معتقد است وقتم صرف بافتنی شود بهتر است و این یعنی استاد نتوانسته با دانشجو ارتباط بگیرد.
یک بحث هم محتوای درسی است. به عنوان مثال در چندتا از کتاب های معارف مباحثی به عنوان مباحث «عرفان های نو ظهور»، «شیطان پرستی» و مباحث متعدد شبهاتی که مطرح است گنجانده شده؟ جوان به دل و جان گوش می کند چون برایش جذاب است. مگر معارف چه می گوید می خواهد بگوید راه از چاه تشخیص بدید. حالا ما بیاییم با موسیقی شیطان پرستی بخشی را پر کنیم به شما قول می دهم هیچ جوانی در آن کلاس غیبت نمی کند و حتی نیاز به حضور و غیاب هم نباشد. فکر می کنم کتاب معارف از بیست سال پیش باز نشر می شود. حرف، حرف خدا و پیغمبر است ماهم این حرف ها را قبول داریم اما شیوه بیان مهم است. به نظر من سازمان تالیف کتب دانشگاهی ویژه برای کتب عمومی و ویژه تر برای کتب معارف و اخلاق باید برنامه ای را تدوین کند و هر چند سال یک بار با شرایط دانشگاهو دانشجو تدوین شود. هم اینکه اساتید مربوط به آن بسازند، تولید و توزیع کنند وقتی دانشگاه فرهنگیان ویژه آموزش و پرورش است یعی می خواهد معلم بسازد خب ما برای چه برای معارف معلم ویژه نسازیم؟
نمی گوییم همه اساتید معارف یا همه کلاس های معارف این مشکل را دارند، ولی می خواهیم بگوییم به سطحی برسد که دانشجوی معارف بگویند اختیاری است همه بردارند بگویند در کلاس معارف حضور و غیاب نیست با عشق شرکت کنند؛ در این حد اگر برنامه ریزی کنیم موفق عمل کردیم غیر از این باشد مدرک گرایی است که متاسفانه اشکالاتی دارد. ما در حال حاضر با در دو قضیه محتوا و اساتید ضعف داریم. ایرادی بر دانشجو ما وارد نیست ایراد بر ساختار ما است من خیلی اساتید موفقی در این حوزه ها دیدم. تا وقتی ما موردی وانفرادی نگاه کنیم داستان همین است. ما باید فضا را پیگیری کنیم یعنی شرایطی باشد که دانشجو با لذت به سمتش برود این قضیه در خیلی از دروس نیست.
با توجه به اینکه 16 آذرو بعدتر از آن انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم حضور بعضی محکومان امنیتی در ماه محرم در بعضی دانشگاه ها مثل؛ حضور آرمین در دانشگاه علامه طباطبایی که می خواست در خصوص عاشورا سخنرانی کند و لغو شد یا حضور هفته های گذشته آقاجانی در دانشگاه تربیت مدرس برای سخنرانی با محوریت عبرت های عاشورایی چه معنایی دارد؟ حضور این محکومان امنیتی چه نتایجی به همراه خواهد داشت؟ و اینکه چرا محور سخنرانی و بهانه حضورشان امام حسین (ع) و عاشوراست و این چه چیزی را در ذهن متبادر می کند؟
نظر من این است که امام حسین (ع) هنوز مظلوم است. یعنی کسانی دارند از امام حسین به تعبیر خودشان بازخوانی حادثه عاشورا و برداشت جدیدی از صحنه عاشورا ارائه به نسل جوان می دهند که متاسفانه در فتنه 88 نشان دادند که باور به این موضوع ندارند. روزی که مردم ما عزاداری امام حسین(ع) را داشتند صحنه های فجیعی خلق شد در آتش زدن و بی احترامی کردن نمی خواهم بگویم همه مربوط به این اشخاص است؛ اما حداقلش این بود که این اشخاص در این زمان موضع گیری کنند و برخورد جدی با این مساله داشته باشند.
باز هم نیروهای ارزشی، انقلابی و اهل بیتی موضع گیری داشتند. این که چرا در دانشگاه ها اتفاق می افتد؟ به نظر می رسد رویکردی از طرف دانشگاه و آقای فرهادی پیش گرفته شده که وزیر علوم به عنوان متولی این امر باید باید پاسخگو باشد و مجلس نیز به این قضیه ورود کرده. ایشان باید در جلسات بعدی کمیسیون پ=اسخگو این اتفاقات و زیر ماحراهای آن باشند. اصلا چرا باید این افراد رادعوت کنیم که بعدا حضورشان را لغو کنیم آیا واقعا پرونده این افراد مشخص نیست؟ یعنی حرف های جدیدی برای گفتن در حادثه عاشورا دارند؟ یعنی واقعا از این ها مطلع تر در صحنه عاشورا کسی را نداریم؟ این همه آدم، اصلاح طلب می خواهند؟ این قدر آدم اصلاح طلب در جامعه هست که آدم پشت سرش نماز می خواند خب دعوتش کنند. باز خوانی جدیدی می خواهند اینقدر انسان های فرهیخته هستند که می توانند به زیبایی کربلا را بازنویسی کنند دعوتشان کنند؛ چرا انگشت می ذارند روی افرادی که اگر هیچ اتهامی متوجهشان نباشد در ذهن هر کسی بگویید که آقاجاری در اینترنت سرچ کنید موضوعاتی می آید که آدم ابا دارد آنها را بیان کند.
کسی که انگشت می گذارد روی این دعوت باید هر چه سریعتر شناسایی و معرفی شود. معتقدم اگر این ها به خاطر مهندسی انتخابات است باز هم راه غلط می روند به خدا مسیر انتخابی که مردم در انتخابات متعدد در کشور سپری می کنند اتفاقا در راستای ارزش های انقلاب و اهل بیت است. مهندسی انتخابات کشور ما در سخنرانی این افراد در دانشگاه علامه و تربیت مدرس انجام نمی شود؛ مهندسی انتخابات در مناطق روستایی، عشایری و محروم که طعم خدمت از نظام را چشیده اند انجام می شود یعنی اردوی جهادی که دانشجو در شهرستان سپری می کند مهندسی انتخابات است. ولی فضای ملتهب فرهنگی در کشور ایجاد کردن برای بعضی نگرانی ایجاد کردن ایجاد کردن دغدغه ای بر دغدغه رهبری به نظر می رسد هم کج سلیقگی است در برخی از مسائل، هم این که مشکلات بسیار فراوانی برای قشر دانشجو ایجاد می کند. واقعا وقتی قشر دانشجوی ما به خاطر یک ضعف اداری که در وزارت علوم هست گریه می کند و بحث سنوات تحصیلی اش را مطرح می کند آن مه نخبه ترین دانشجویان ما این دغدغه اوست یا اینکه آقاجاری بیاد صحبت کند؟
واقعا دغدغه دانشجوی ما این است که بعد از فارغ التحصیلی اشتغالم چه می شود یا اینکه فتنه 88 را توجیح کنند و بگویند کلمه فتنه گیر دارد واقعا این نیست. از فتنه 88 چندین سال می گذرد هر اسمی می خواهند رویش بگذارند پاره کردن بیرق امام حسین (ع) کار یزدی است هر کی انجام داده و به هر دلیلی حالا اسمش هر چه هست. در این قضیه هم مظلومیت امام حسین (ع) هم کج سلیقگی و هم عمد فرهنگی در ساختار آموزش علمی کشور را می بینم. هر کدام از این ها برخوردبی دارد که مجلس به نحو مطلوبی به آنها ورود پیدا خواهد کردو حتما سوال می کند. دانشجویان نیز با هوشیاری اقدام می کنند مطمئنا آنکه با آل علی در افتاد ور افتاد ان شالله که قصد درگیری نداشته باشند.