به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، «در حوزه آموزش چند مسأله اساسی وجود دارد و به این دلیل که دامنگیر همه خانوادههاست، یعنی اغلب خانواده ها حداقل یک فرزند در مدارس دارند، مسأله خیلی جدی و به لحاظ استراتژیک برای کشور خیلی مهم است. ببینید، سادهترین مسأله این است که اصل سیام قانون اساسی که میگوید: "دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفائی کشور به طور رایگان گسترش دهد" را محقق نکردهایم.
امروز در مدارس دولتی هم از مردم شهریه میگیرند، حالا اسمش را چیزهای مختلف میگذارند.
دوم، عدالت در آموزش هم رعایت نشده است.
نمیشود یک عدهای مدارس دولتی بروند که در سال گذشته دیدیم به خاطر آتش گرفتن بخاریهای غیراستانداردش چه بلایی سر عزیزان مردم آمد، و یک عدهای مدارسی بروند که شهریه هر سال تحصیلیاش بیش از بیست میلیون تومان است و امکانات خاص به دانشآموز ارائه میشود.
آموزش و پرورش طبقاتی شده است و من واقعاً میترسم از روزی که بهترین دانشگاهها فقط مال فرزندان طبقات بالایی باشد که پول دارند تا آموزش خصوصی را بخرند. مدارس به دو دسته خوب و بد تقسیم شدهاند و عدالت آموزشی واقعا رعایت نمیشود.»
حدس می زنید این سخنان را چه کسی گفته باشد؟! همه ی این نظریات زیبا و به حق که شبیه به مسائلی است که ما امروز به عنوان مطالبه از وزارت آموزش و پرورش مطرح می کنیم؛ از لسان یک نامزد ریاست جمهوری پیش از انتخابات است که از قضا در آن انتخابات پیروز هم شد.
این سخنان در جواب این سوال در خرداد 92 بیان شده است: «آقای دکتر روحانی، پس از سالها حضور در مرکز تحقیقات استراتژیک و کار کردن روی سند سیاستهای کلی آموزش و پرورش و آموزش عالی در ایران، دغدغههای شما درباره این بخش در کشور چیست؟»
همان گونه که روحانی در سال 92 بنابر نتیجه سال ها فعالیت در مرکز تحقیقات استراتژیک گفته است؛ شناخت اهمیت نهاد تعلیم و تربیت و سرمایه گذاری در آموزش و پرورش و اجرای عدالت آموزشی با افزایش کیفیت مدارس دولتی از نیازهای بزرگ این وزارتخانه مهم و صد البته جامعه ماست.
روحانی در ادامه با انتقاد از شرایط آن زمان آموزش و پرورش اقدام عاجل دولت خود را در این زمینه چنین بیان می کند: «اقدام عاجلی که باید در زمینه آموزش و پرورش صورت گیرد، اصلاح روندی است که مدارس را به یک نهاد انتفاعی، خودگردان و بنگاه اقتصادی تبدیل کرده است.»
البته موقعیت زمانی انتخابات در ایران، هنگامه شنیدن شعارهای زیباست، اما سیاست گذاری، درست در جهت عکس شعار انتخاباتی، مثل نمونه بالا بسیار عجیب است. روحانی در حالی پیش از انتخابات، از بنگاه اقتصادی شدن و عدم کیفیت مدارس دولتی انتقاد می کند که مهم ترین دغدغه سه سال گذشته وزارت آموزش و پرورش تلاش برای گسترش خصوصی سازی مدارس با حمایت هایی همچون اعطای وام یا زمین به موسسان بخش خصوصی و حتی تجاری سازی حیاط مدارس بوده است.
نیاز به نقد خصوصی سازی نیست، رئیس جمهور در مصاحبه خود بهترین نقدها را پیرامون خصوصی سازی با انتقاد از تقسیم بندی مدارس بر خوب و بد و خریدن آموزش خصوصی بیان کرده است.
در حال حاضر نارضایتی اولیای دانش آموزان از آشفته بازار مدارس غیردولتی که عملا منجر به گسترش بی عدالتی آموزشی و دامن زدن به طبقات اجتماعی شده و پدیده نمره خریدن و دانش آموز گستاخ را رواج داده کاملا مشهود است.
به نظر می رسد اسناد بالادستی که پیش از این روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک با آنها مانوس بود جای خود را به اسناد یونسکو داده است، یونسکو بی شک مهم ترین نهاد بین المللی هدایت کننده و مشوق خصوصی سازی آموزشی است و این تغییر استراتژیک موجب شده است تا سیاست گذاری های وزارت آموزش و پرورش نسبت به دلنگرانی های پیش از انتخابات رئیس جمهور تغییر صد و هشتاد درجه ای داشته باشد و دیگر به آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد حاکمیتی مهم که دولت موظف به سرمایه گذاری حداکثری در آن باشد نگریسته نشود.
روحانی خرداد 92 می گوید: «آموزش در همه دنیا، سرمایهگذاری بلندمدتی است که سودش نصیب خود دستگاه آموزش و پرورش نمیشود. آموزش و پرورش جای هزینه کردن است. دولتها باید پول و اعتبار کافی برای هزینه کردن داشته باشند و خروجی آموزش و پرورش آنها باید به گونهای باشد که رشد اقتصادی در سایر بخشها از طریق دریافت نیروی انسانی کارآمد ایجاد شود، و از محل دریافت مالیات و رونق اقتصادی کلی، دولتها دوباره اعتبار لازم برای سرمایهگذاری در آموزش و پرورش را به دست بیاورند»
بررسی کارنامه سه ساله و اندی، آموزش و پرورش در دولت یازدهم در اقداماتی همچون چوب حراج بر 900 مدرسه دولتی و تبدیل آن به غیردولتی در مهر 93، گواه این است که برخلاف دیدگاه اولیه ریاست جمهور، نگاه به آموزش و پرورش به جای نگاه سرمایه گذاری به نگاه هزینهای تبدیل شده است که این نگاه غلط و خسارتبار ناشی از نگرش غربی است که البته نسخه آن برای کشورهای در حال توسعه پیچیده شده است.
اصرار بر این روند در برنامه ششم توسعه مشهود است؛ در حالی که آموزش و پرورش با مشکلات و معضلات بسیار زیادی دست در گریبان است و نظام فرسوده ی آن نیازمند یک تحول بزرگ در چارچوب سند تحول بنیادین می باشد، تنها بندی که برای بزرگترین وزارتخانه دولت پیش بینی شده است نیز به موضوع خرید خدمات آموزشی اختصاص دارد. موضوعی که علی رغم اصرار و اعتقاد رئیس سازمان مدارس غیر دولتی و مشارکتهای مردمی و خانواده در واقع خصوصی سازی است.
مرضیه گرد می گوید: «ما بنای گسترش خصوصی سازی نداریم و منتقدین خصوصی سازی با امام و رهبر انقلاب مخالفند» اما اقدامات آموزش و پرورش نشان داده است که منظورش از خرید خدمات آموزشی عملا همان خصوصی سازی بی ضابطه است زیرا آنچه تاکنون در این مدت پس از آغاز کار مدارس غیرانتفاعی در کشور ما به وقوع پیوسته است انتفاع و بهره مندی بخش غیردولتی است. ما در کشورهای دیگر شاهد انتفاع دولت از ظرفیتهایی هستیم که بخش خصوصی آن را فراهم کرده است ودر چنین شرایطی دولت خود را منتفع میکند نه بخش خصوصی را.
نامزد پیروز انتخابات ریاست جمهوری سال 92 که سال آخر ریاستش را در پاستور می گذراند، در یک کلام ایده خود را در خصوص نظام آموزشی چنین بیان می کند: « ایجاد یک نظام آموزشی مناسب، عادلانه، با پوشش فراگیر، غیرطبقاتی و باکیفیتی که تضمین کننده آینده جامعه باشد، از وظایف حاکمیتی است، بی برو برگرد و منتی هم ندارد. وظیفه ماست که این نظام را به مسیر درست برگردانیم»
آقای روحانی! سه سال و سه ماه از عمر دولت شما گذشته است و جامعه فرهنگیان و دلسوزان نظام تعلیم و تربیت کشور منتظر سیاست گذاری دولت شما در زمینه های وعده داده شده هستند..
منبع: بسیج فرهنگیان